غذا و پی‏آمدهای آن بر جسم و جان

حضرت علی علیه‏السلام فرمود: «اَقْلِلْ طَعاما تُقْلِلْ سَقاما؛ خوراکی را کم کن تا

بیماری را کم کنی.» در دین مبین اسلام، بارها پرخوری و زیاده‏روی در خوردن و

آشامیدن نکوهش شده است. زیاده‏روی در خواب و خوراک، از کمبود آن زیان‏بخش‏تر است؛

زیرا اسید استیک موجود در مواد غذایی، در کبد، کلسترول تولید می‏کند و با فرستادن

کلسترول به خون، هر چه بیشتر بخوریم، کلسترول بیشتری تولید می‏شود. این مسئله سبب

آزردگی رگ‏هایی است که شادابی و عمر آدمی به آنها بستگی دارد. جمله معروفی است که:

هر خوراکی کمش دوا، اندازه‏اش غذا و زیادش بلاست. در قرآن کریم اسراف در خوردن و

آشامیدن، به طور مطلق نهی شده و حتی برای عسل یا انگور با آنکه بارها ستوده

شده‏اند، استثنایی وجود ندارد. در بدن انسان غده‏های کوچکی هست که کم کاری یا

پرکاری آنها، بر رفتارهای وی اثر می‏گذارد. برای مثال، خوب کار نکردن غده تیروئید،

گاه شخص را کودن و خمود می‏کند و او را به گوشه‏نشینی وامی‏دارد. بدین ترتیب، در

تکالیف دینی و پاکیزگی خود سستی می‏ورزد. غذا تأثیر انکارناپذیری بر روی شخصیت

درونی انسان دارد. دلیل خلق و خوی هیتلر را کارشناسان تغذیه و روان پزشکان، زیاده

روی در خوردن شیرینی‏جات دانسته‏اند و بارها از علاقه بی‏اندازه او به شیرینی سخن

گفته‏اند. رژیم قندی، ذخیره ویتامین‏های گروه B را از بین می‏برد و با نابودی عناصر

آرام بخش اعصاب، ستیزه‏خویی و هیجان‏های ناخوشایند را در شخص پدید می‏آورد. همچنین

کودکی که همواره با غذای نجس و حرام تغذیه می‏کند، این گونه غذاها در اخلاق و صفات

او اثر بدی می‏گذارد. به باور برخی پزشکان، علت و ریشه نادانی و کم فهمی، در نوع

تغذیه فرد نهان است. امام علی علیه‏السلام در کلامی راه گشا فرمود: «قِلَّةُ

الغِذاءِ اَکْرَمُ لِلنَّفْس؛ کم‏خوردن غذا، برای نفس انسانی گرامی‏تر است.»

هم‏اکنون، علم پزشکی به 22 مورد از ناهماهنگی‏های مغزی پی برده که ریشه و عامل اصلی

آن، در تبدیل و استحاله غیرعادی مواد غذایی نهفته است. در قرآن کریم نیز آنجا که

همسر ابراهیم به فرشتگان گفت: نازا هستم، سخن از خوردن گوشت بریان شده گوساله به

میان آمده است. این مسئله، هنوز به بررسی و پژوهش فراوان احتیاج دارد. با توجه به

این سخن، شاید روزی دانشمندان تغذیه بتوانند از کودکان عادی، مردانی بزرگ بسازند،

همان گونه که زنبورهای عسل از یک تخم، به کمک غذاهای مخصوصی که خود می‏شناسند، ملکه

کندو را پرورش می‏دهند.

پیام متن:

      1. اندرون از طعام خالی دارتا در او نور معرفت بینی

      تهی از حکمتی به علت آنکه پری از طعام تا بینی

 

سعدی

2. به کمک غذای مناسب، پاکیزه و حلال، هم می‏توان جسم را درست پرورش داد و هم عقل و

روح را به رشد مناسب آن رساند.

چگونگی اثرپذیری روح و دل انسان از خوراک

حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «مَنْ اَقَلَّ اَکْلُهُ صَفی فِکْرُهُ؛ کسی که

خوراکش اندک باشد، فکر و اندیشه‏اش پاک شود.» این روایت زیبا یادآور آن است که

عواطف انسان در حالت گرسنگی اندک، رقیق‏تر و هوش و حواس او بیدارتر است. در واقع،

یکی از عواملی که رشد فکری را متوقف می‏کند، زیاده روی در تغذیه است. اگر بیش از

اندازه مواد غذایی وارد معده شود، ترشحات بسیار همراه با تعداد زیادی گلبول سفید،

از دیواره‏های معده، برای هضم غذا به معده سرازیر می‏شوند. در نتیجه، خون بیشتری در

دستگاه هاضمه جریان می‏یابد. بدین ترتیب، دستگاه کنترل خون از سهم خون رسانی به مغز

می‏کاهد و اکسیژن و مواد غذایی کمتری به مغز می‏رسد و این گونه از قدرت خلاقه و حس

ابتکار و درک مطالب کاسته می‏شود. بیماری‏های «پسیکو سوماتیک» که در پی ناراحتی‏های

روحی پدید می‏آید، با توجه به نوع مواد غذایی مصرفی ایجاد می‏شود. اسلام در 14 قرن

پیش، به ارتباط نماز با غذا و بهداشت بدن و لباس و تغذیه و تمرکز قوای دماغی اشاره

کرده است.

لقمان حکیم به پسرش فرمود: «با پرخوری، فکر به خواب می‏رود و زبان حکمت گنگ می‏شود

و اعضا از انجام دادن وظیفه عبادتی خود باز می‏ماند.» درباره موریانه نوشته‏اند که

چون به کمبود نفرات در یکی از قسمت‏ها مثل (انباردار ـ سرباز و نظافتچی) برمی‏خورد،

با دادن غذای مخصوص، همان نوع ویژه از نفرات مورد نظر را به وجود می‏آورد. امروزه

نیز این فرضیه مطرح است که آیا بشر می‏تواند با نوع غذا، فرزندانی هشیارتر و

باایمان پرورش دهد یا نه. البته در اسلام، این موضوع به اثبات رسیده است که انسان

می‏تواند، با انتخاب غذای حلال و منزه، ویژگی‏های شخصیتی دلخواه را در فرزندان خود

ایجاد کند.

بررسی آیات الاحکام غذای حلال

پوستر

مقدمه :

غذای حلال در نورانیّت قلب و غذای حرام در تاریکی و سلب سعادت تأثیر تامی دارد و

لذا آنهایی که طالب سعادتند در کمال جدیِّت از خوردنی های خویش مراقبت دارند که

مبادا لقمه ی از حرام گرچه در ظاهر هم به حکم شرع بر آنها حلال باشد بخورند زیرا

تمام سعادت انسان در سلامتی قلب اوست و تمام بدبختی و شقاوت و خسران دنیا و آخرت در

گرو خرابی قلب اوست و چنانچه در سفینه البحار از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که

فرمودند :

به درستی که در بدن انسان قطعه گوشتی است که هر گاه سالم ماند تمام بدن سالم می

باشد و هر گاه مریض شود تمام بدن مریض می شود و آن قلب انسان است .

مطالبی را که حقیر گردآوری نموده از کتاب طریقت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (قدس سره

الشریف) می باشد که ایشان طریقت خود را در نامه ی به دوستان خود اینچنین اظهار می

کند :

1.  غذای حلال

2.  توجه به نماز و حضور قلب در هنگام نماز                     

3.  بیداری قبل از اذان صبح

در قرآن و روایات معصومین احادیث و آیات زیادی از ائمه معصومین در خصوص رزق حلال

آمده است از جمله سوره مبارکه طه - محمد (ص) که در سوره طه آیه 81-80 آمده است .

آیات :

یا بنی اسرائیل قَد اَنجَیناکُم مِن عَدُوِّکُم وَ وااعَدناکُم جانِبَ الطُّورِ

الاَیمَنِ و نزّلنا عَلَیکُم المَنَّ و السَّلوای 80 کُلُوا مِن طَیَّباتِ ما

رَزَقناکُم و لا تَطغَوا فیهِ فَیَحِّلَ عَلَیکُم غَضَبی وَ مَن یَحلِل عَلَیهِ

غَضَبی فَقَد هَوی 81

خداوند متعال می فرماید: ای بنی اسرائیل ، ما شما را از شّر دشمن نجات دادیم و از

شما در وادی ایمَن و کوه طور وعده خواستیم (تا به مناجات موسی، کلام حق را بشنوید)

و برای قُوت شما، مَنّ و سَلوای (ترنجبین و مرغ بریان) فرستادیم.80 و دستور دادیم

که از این رزق حلال و پاکیزه که نصیبتان کردیم تناول کنید و در آن طغیان و زیاده

خواری مکنید و گر نه مستحق غضب من می شوید و هر کس مستوجب خشم من گردد همانا خوار و

هلاک خواهد شد 81 . بنابراین حکمت و فلسفه عذاب قوم بنی اسرائیل راه خداوند متعال

در زیاده روی در خوردن و شکمبارگی بیان فرموده است و این در حقیقت قانون لایزال

الهی است برای همه انسانها، که پرخوری و اسراف در خوردن ، باعث خشم و غضب خدا می

شود و نتیجه خشم خدا هم، هلاکت و نابودی و گرفتاری به انواع و اقسام ناملایمات در

طول زندگی است چه بخواهی و چه نخواهی .

در سوره مبارکه محمد (ص) آیه 12 : اِنّ الله یُدخِلُ الَّذینَ امَنوا وَ عَمِلُوا

الصّالِحاتِ، جَنّاتٍ تَجری مِن تَحتِها الاَنهارُ و الّذینَ کَفَروُا

یَتَمَتَّعُونَ و یَأکُلُونَ کَما تَأکُلُِ الاَنعامُ و النارُ مَثَویً لَهُم .

خداوند متعال می فرماید : خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردند به

باغ هایی داخل می سازد که از زیر آن نهرها روان است و اما کسانی که کافر شدند و

سرگرم عیش و نوش دنیایند می خورند آنطوری که چارپایان می خورند و در آخرت جایشان

آتش است .

چنین بر می آید که خداوند متعال یکی از اوصاف زشت کافران را، پرخوری همانند حیوانات

ذکر کرده بدین معنی که انسان پرخور، از مقام انسانیت پایین افتاده و به درجه

حیوانیت نزول می کند و هرگز کلام خدا و سخنان انبیاء و اولیاء در گوش او اثر نمی

کند و در طول تاریخ اکثریت مردم از پیامبران الهی پیروی نکردند.

حدیث اول : قال رَسُولُ الله لا یَدخُلُ الجَنَّهَ مَن نَبَتَ لَحمُهُ مِنَ

السُّحتِ اَلنّارُ اَولی بِهِ :

رسول خدا (ص) فرمود : نمی رود داخل بهشت کسی که روییده باشد گوشت بدن او از غذای

غیر مشروع و آتش به چنین بدنی سزاوارتر است .

حدیث دوم : قال رسول الله : اَلعِبادَهُ اَکلِ الحَرامِ کَالبَنآءِ عَلَی الرَّملِ

: بندگی خداوند با خوردن مال حرام، مَثَل ساختمانی است که روی ماسه بنا گردد.

حدیث سوم : قال رسول الله : الجَنَّهُ مُحَرَّمَهٌ عَلی جَسَدٍ غُذِیَ بالحَرام :

رسول خدا فرمود (ص) : بهشت حرام است بر بدنی که از غذای حرام تغذیه کرده باشد.

حدیث چهارم : قال رسول الله : اِذا وَقَعَتِ الُّقمَهُ مِن حَرامٍ فی جَوفِ العَبد،

لَعَنَهُ و کُلُّ مَلَکٍ فی السَّمواتِ و الارض وَ مادامَتِ اللُّقمَهُ فی جَوفِهِ

لا یَنظُرُ اللهُ اِلَیهِ، وَ مَن اَکَلَ اللُّقمَهََ مِنَ الحَرامِ فَقَد بآءَ

بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ : فَاِن تابَ، تابَ اللهُ عَلَیهِ و اِن ماتَ فَالنّارُ اَولی

بِهِ .

رسول خدا (ص) : هر گاه لقمه حرام در شکم کسی وارد شود. تمام ملائکه آسمان و زمین،

او را لعنت کنند و تا زمانی که این لقمه حرام در شکم باشد خداوند به سوی او نظر

رحمت نمی کند و هر کسی لقمه حرام بخورد پس موجبات غضب الهی را فراهم نموده، اگر

توبه نماید خداوند توبه او را قبول می نماید و اگر بدون توبه از دنیا برود ( و

رضایت صاحب مال را فراهم ننماید) به آتش جهنم سزاوارتر است.

حدیث پنجم : قال الصادِقُ : قِلَّهُ الاَکلِ مَحموُدٌ فی کُلِّ قَومٍ ، لِاَنَّ

فیهِ مَصلَحَهَ الباطِنِ و الظّاهِر

حضرت امام صادق (ع) می فرمایند : کم خوری خصلتی است بس نیکو و صفتی است بس رفیع و

ارجمند، در هر حال و نزد هر قوم، چرا که کم خوردن موجب صلاح باطن و ظاهر است .

همچنین نقل شده حضرت امام حسین (ع) در روز عاشورا هر چند مردم کوفه و شام را نصحیت

نمود فایده نکرد سپس حضرت به انها فرمود : چگونه امید داشته باشم که موعظه در قلب

شما اثر کند و حال ان که شکم های شما از مال حرام پر گردیده است .

 

منابع :

 

کتاب طریقت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (قدس سره الشریف) - نوشته آقای رضا مرندی - چاپ

اول

       

 

 

 

نقش گناه در تغییر سرنوشت انسان

انحراف از صراط مستقیم

با توجه به این که خداوند در انسان قابلیت سیر صعود و سقوط قرار داده و تقوا و فجور

عامل تعالى و سقوط انسان است؛ از این رو مى توان گفت حسنات باعث صعود و تعالى او مى

شود و گناه و سیئات باعث سقوط و هبوط وى به درکات دوزخ مى گردد.

انسان ها را با توجه به چگونگى عملکرد مى توان در دو دسته قرارداد: الف. کسانى که

در کسب کمال و سیر صعودى تلاش مى نمایند، ب.افرادى که نسبت به کسب کمال بى توجه

هستند. براى کسى که در جهت سیر صعودى و کمال تلاش مى کند، شناخت اعمالى که باعث کسب

حسنات است لازم مى باشد، اما کافى نیست، کار حکیمانه مقتضى شناخت آسیب ها و موانع

کسب کمال و رسیدن به جایگاه الهى و انسانى است. براى کسانى هم که بى توجه هستند

شناخت موانع ضرورت بیشترى دارد، چرا که آسیب پذیرى آنها بسیار بالاتر از دسته قبل

مى باشد از این رو طرح این مباحث براى تنبه و تذکر این افراد نیز ضرورتى دو چندان

مى یابد. به جهت وجود چنین ضرورت هایى درصدد خواهیم بود که ان شاءالله تصویرى از

موضوع در حوصله این مقاله ارائه دهیم.

صراط مستقیم و سرنوشت انسان

در بین همه راه هایى که انسان مى تواند طى کند، تنها یک راه «صراط مستقیم» و راه

هدایت است و دیگر راه ها انسان را به سرنوشت واقعى نمى رسانند، این راه و رسیدن به

این چیزى است که انبیاء الهى مأمور به دعوت مردم به آن بودند. به عبارت دیگر شرایع

آسمانى همه براى تحقق چنین امرى از جانب خدا تشریع شده است. با توجه به سیر تکامل

که در چنین مأموریتهایى بوده، دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بزرگوار اسلام به

آئین روح بخش اسلام، کاملترین آنها مى باشد «واَنَّ هـذا صِراطى مُستَقیمـًا

فَاتَّبِعوهُ ولا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُم عَن سَبیلِهِ ذلِکُم

وصـّـکُم بِهِ لَعَلَّکُم تَتَّقون؛ این است راه راست من؛ پس، از آن پیروى کنید؛ و

از راه ها[ى دیگر] که شما را از راه وى پراکنده مى سازد پیروى مکنید. اینهاست که

[خدا] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید.»

ما از خدا هستیم و به سوى خدا باز مى گردیم «اِنّا لِلّهِ واِنّا اِلَیهِ راجِعون»

بازگشت بسوى خدا و دیدار پروردگار با وصف ارحم الراحمین، بهشت رضوان الهى را در پى

دارد، بهشتى که همه اولیا و انبیاى الهى در دعوت به ایمان، انسان ها را به آن بشارت

داده اند و بشریّت را راهنمایى کرده اند تا همه قوا و استعدادهاى خود را در جهت

رسیدن به آن سرنوشت الهى بکار برند. این سرنوشت واقعى انسان است که در پس شکوفایى

همه استعدادها و قواى انسان به منصه ظهور مى رسد.

 




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

گناه و خروج از صراط مستقیم

در آیه ۸۱ سوره بقره، تغییر سرنوشت انسان، بواسطه گناه، طى سه مرحله بیان مى شود:

1ـ در این مرحله مى فرماید: ارتکاب گناه آغاز تغییر سرنوشت و خروج و یا فاصله گرفتن

از صراط مستقیم است:«بَلى مَن کَسَبَ سَیِّئَةً؛ «کسانى که مرتکب گناه شوند».

۲ـ این مرحله حاصل مرحله نخست مى باشد و چنانچه کسى که در مرحله نخست مرتکب گناهى

گشت و توفیق توبه و ترک معصیت نیافت در این مرحله نمى تواند خود را از منجلاب آثار

گناه نجات دهد، خداوند در این باره مى فرماید: «واَحـطَت بِهِ خَطِیـَتُهُ؛ و آثار

گناه سراسر وجودشان را بپوشاند.»

۳ـ در مرحله سوم عاقبت شوم تغییر سرنوشت، بواسطه گناه را بیان مى دارد و مى فرماید:

«فَاُولئکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خلِدون؛ آنها اهل آتش اند و جاودانه در آن

خواهند بود».

در حقیقت این مراحل یک سلسله علل طولى مى باشند که هر یک مبتنى بر دیگرى است.در

ادامه به بررسى بیشتر هر کدام مى پردازیم.

مرحله اول: ارتکاب گناه و نقش آن در دور شدن از حق

کسانى که مرتکب گناه مى شوند از صراط مستقیم و مسیر حق دور مى شوند و یا به تعبیر

دقیق تر سقوط مى کنند. ارتکاب گناه پایه هاى اعتقادى، اخلاقى و رفتارى انسان را

متزلزل مى کند. گناه عمل بر خلاف دستورهاى الهى بوده و باعث سست شدن اعتقادات و باز

شدن راه شک و شبهه در اصول آن مى شود. با ارتکاب گناه ملکات فضائل اخلاقى در درون

فرد، تحت تأثیر قرار گرفته و جهت گیرى هاى ارتکازى وى را تضعیف مى نماید. با تزلزل

پایه هاى اعتقادى و اخلاقى، رفتار نیز تغییر مى کند و از شکل رفتار یک فرد الهى

فاصله مى گیرد. این تغییرات فرصت یافتن خویشتن واقعى را که کمال انسانیّت و هدف

ادیان الهى است؛ از فرد مى رباید.

گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس

خویشتن را در خویش پیدا کن کمال اینست و بس

کسى که مرتکب گناه مى شود تیشه به ریشه خود واقعى اش و آن صورت الهى و انسانى مى

زند که در وراى این خود ظاهرى قرار دارد. شرافت، اصالت و بزرگى و بزرگوارى و همه

فضائل قابل تصور براى انسان مربوط به آن خود الهى و انسانى به تعبیر شهید

مطهرى(رحمه الله) مى باشد. این خود واقعى آن گوهرى است که انسان به واسطه آن مسجود

ملائک گردید. آنچه ما وجداناً با ضرورت و بداهت «خود» مى نامیم، خودِ ظاهرى است.

«اَنَّ اللّهَ یَحولُ بَینَ المَرءِ وقَلبِهِ؛ خدا میان آدمى و دلش حائل مى گردد.»

از سیاق موجود در این آیه کریمه و قرائن عقلى آن به روشنى مى توان دریافت که منظور

از «مرء» همان خودِ ظاهرى است و «قلب» خود واقعى است. مطلب مهمى که آیه به آن دلالت

دارد، حائل شدن خداوند بین خود ظاهرى که ناخود است و خود واقعى، لذا راه رسیدن به

خود واقعى، اجابت و اطاعت فرمان خدا و رسول است که در صدر آیه مى باشد: «یاَایَّها

الَّذینَ ءامَنوا استَجیبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم؛ اى کسانى که ایمان

آورده اید، چون خدا و پیامبر شما را به چیزى فراخواندند آنان را اجابت کنید.»

در همین آیه دلیل امر به اجابت فرامین الهى و اوامر حضرت رسول را زنده شدن مؤمنان

مى دادند: «لِما یُحییکُم» براى اینکه شما زنده شوید.»

نتیجه اى که مى توان از مفهوم آیه برداشت کرد این است که اگر کسى فرمان الهى و

اوامر نبوى را اطاعت نکند زنده واقعى نخواهد شد. گناه مانع زنگارى بر دل است و از

زنده شدن قلب یا خود واقعى اش باز مى دارد. چگونه وقتى ذات باریتعالى از کسى ناراضى

باشد او را به کمال بالاتر برساند. چنین امرى خلاف سیره عقلا است تا چه رسد به

خداوند حکیم، که منشأ پیدایش عقل و عقلا است.

به تعبیر شهید مطهرى خود ظاهرى اصلاً خود نیست. پس مى توان گفت کسى که گناه مى کند

تیشه به ریشه خود مى زند و مرگ واقعى خود را سبب مى شود. اما از چه رو انسان با آن

همه عشق به خود که دارد چنین با خودش به ستیز بر مى خیزد

آنچه از آیات قرآن کریم در پاسخ به این پرسش برداشت مى شود، وسوسه شیطان در اثر

غفلت و جهل مى باشد. براى نمونه ماجراى رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت که توسط

وسوسه شیطان انجام گرفت مطلب را پیگیرى مى کنیم.

«فَوَسوَسَ لَهُمَا الشَّیطنُ لِیُبدِى لَهُما ماوورِى عَنهُما مِن سَوءاتِهِما؛

سپس شیطان آن دو [آدم و حوا] را وسوسه کرد، براى اینکه آنچه از اندام ایشان پنهان

بود، آشکار سازد»

شیطان براى عملى کردن وسوسه خود در مورد حضرت آدم و حوا چنین گفت: «وقالَ ما

نَهکُما رَبُّکُما عَن هـذِهِ الشَّجَرَةِ اِلآ اَن تَکونا مَلَکَینِ اَو تَکونا

مِنَ الخلِدین»

شیطان گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرد مگر به خاطر اینکه (اگر از آن

بخورید) فرشته خواهید شد، یا جاودانه (در بهشت) خواهید ماند.» اساساً شیطان به این

دلائل تمسک کرد تا آدم و حوا را از یاد خدا و تمام آن نعمت هایى که خداوند براى

آنها فراهم نموده بود غافل کند.

«ویآدَمُ اسکُن اَنتَ وزَوجُکَ الجَنَّةَ فَکُلا مِن حَیثُ شِئتُما؛ و اى آدم! تو و

همسرت در بهشت ساکن شوید و هر آنچه خواستید بخورید»

آیه دیگرى که دلیل شیطان بر آن استوار بود جهل آن دو است. براى آنها از چیزى دلیل

آورد که آنها واقعاً در مورد آن اطلاعى نداشتند. آنها واقعاً نمى دانستند که علت

نهى خداوند از نزدیک شدن به درخت ممنوعه آیا همان حرف شیطان است یا اینکه چیز

دیگریست. شیطان از این نقطه ضعف استفاده کرد. آماج وسوسه هاى شیطان براى به گناه

کشاندن انسان دقیقاً از این دو گذرگاه است یعنى گذرگاه جهل و غفلت.

شیطان با استفاده از جهل به غفلت مى کشاند، غفلت از یاد خدا زمینه ارتکاب گناه را

فراهم مى آورد. لذا خداوند مى فرماید: «ولا تَکونوا کَالَّذینَ نَسُوا اللّهَ

فَاَنسهُم اَنفُسَهُم اُولئکَ هُمُ الفسِقون؛ و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش

کردند و او [نیز] آنان را دچار خودفراموشى کرد؛ آنان همان نافرمانانند»

انسان با توجه به تصریح قرآن کریم «اَلَّذینَ هُم عَلى صَلاتِهِم دائمون؛ باید

همیشه به یاد خدا باشد» اگر همیشه با نماز، ذکر و عبادت خدا حضور در پیشگاه او را

حفظ نمود گذرگاه غفلت، یعنى مؤثرترین حربه شیطان را از دست او گرفته است. سرنوشت

چنین افرادى حتماً بهشت جاودان خواهد بود.

خوشا آنان که دائم در نمازند

بهشت جاودان بازارشان بى

منبع : ایران عصر

 

 

در قرآن با واژه‌های گوناگونی از گناه یاد شده است: ذنب، اثم، سیئه، معصیت، خطیئه،

جرم، منکر، فاحشه، شر و....

 

گناهان در یک تقسیم بندی به صغیره و کبیره تقسیم می‌شوند و می‌توان آن را به بدنی و

غیر بدنی نیز تقسیم کرد؛ البته هر نافرمانی و گناهی که در مقابل فردی بزرگ صورت

گیرد، بزرگ است. یعنی گناه (اگر چه کوچک باشد) چون نافرمانی از خداوند محسوب می

شود، بزرگ است. لیکن منافات ندارد برخی از گناهان نسبت به بعضی دیگر بزرگ و کوچک

باشند.

 

خداوند در یک جا از قول گناهکاران بیان می‌دارد:

«... و یقولون یا ویلنا مالِ هذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الاّ احصاها؛

به او می ‌گویند:ای وای بر ما! این چه نامه‌ای است که هیچ کار کوچک و بزرگی را فرو

نگذاشته، جز این که همه را به حساب آورده است». (سوره کهف، ایه 49)

 

روایات بسیاری نیز این تقسیم بندی را بیان داشته‌اند و فرموده‌اند:

انجام دهنده گناهان کبیره به دوزخ می‌ رود.1

 

گناهان بدنی و جسمی، گناهانی هستند که انسان با یکی از اعضای بدن آن را انجام

می‌دهد. مثل: غیبت، زنا ، دزدی، فحاشی و...

و گناهان غیر بدنی آنهایی هستند که آدمی در دل و ضمیر خود آنها را انجام می‌دهد.

مثل: حسد، کینه، بخل و....

 

تعدادی از علما و اساتید اخلاق گناهان کبیره را تا چهل مورد برشمرده‌اند.2

لیکن در بعضی موارد و مواقع گناهان صغیره به گناهان کبیره تبدیل می شود و گناه

انسان سنگین‌تر می‌شود وحکم همان گناهان کبیره رادارد .مثلاً: اصرار بر گناه

صغیره،کوچک شمردن گناه،تظاهر به گناه ،خشنودی از گناه و مغرور شدن به ستر الهی.

 

بـر دلـت زنـگار بـر زنـگاره

جمع شد تا دور شد ز اسراره

 

آثار گناه

 

1. مانع معرفت است:

 

یکی از موانع معرفت، گناه است که بر عقل و فطرت تأثیر گذاشته و باعث انحراف از حق و

ظرافت‌های خلقت می‌گردد.

«و لکن قَسَت قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعملون؛

 

ولی دل‌هایشان سخت شده و شیطان آنچه را انجام می‌دادند برایشان آراسته است».(سوره

انعام، ایه 43)

 

کی کجی کردی و کی کردی تو شر

کـه نـدیــدی لایقــش در پی اثـر

کی فـرستـادی دمی بــر آسمـان

نیـکیی کز پی نیــامـد مثــل آن

 

و امام صادق (ع) می‌فرماید

:«اذا اذنب الرجل خرج فی قلبه نکتةسوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتی تغلب علی

قلبه فلا یفلح بعدها ابداً؛

 

هنگامی که انسان گناه می ‌کند، نکته سیاهی در قلب او پیدا می‌شود، اگر توبه کند محو

می‌گردد و اگر بر گناه بیفزاید زیادتر می‌شود تا تمام قلبش را فرا گیرد و بعد از آن

هرگز روی رستگاری را نخواهد دید».3

 

صد جوال زر بیاری ای غــنی

حـق بگوید دل بیار ای منـحنی

ننگرم در تـو در آن دل بـنـگرم

تحفه او را آور ای جـان بر درم

 

 

2. مانع استجابت دعاست:

 

با کدامین روی چون دل مرده‌ای رو بـه سوی آســمان‌هـا کـــرده‌ای

ایـن دعـاهـا را اجـابت بایـدت غـم خـوری چون که اجابت نایـدت

یکی از عوامل مهمی که باعث می‌گردد ارتباط بنده با خدا قطع گردد و توفیق دعا خواندن

واستجابت از او گرفته شود، انجام دادن گناه است. در دعای کمیل می‌خوانیم:

 

«اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا؛

خدایا! بیامرز گناهانی را که از دعا جلوگیری می‌کنند ».

 

هر که را پاک باشد ز اعتدال

آن دعایش می‌رود تا ذوالجلال

 

و باز حضرت علی (ع) می‌فرماید:

«المعصیة تمنع الاجابة؛

 

گناه از اجابت دعا جلوگیری می‌کند.»4

 

امام سجاد (ع) از بعضی از گناهان اسم می‌برندکه آنها مانع استجابت دعا می‌شوند.این

گناهان عبارتند از:

بد دلی و بد طینتی و نفاق با برادران ایمانی و باور نداشتن به اجابت دعا و تأخیر

نمازهای واجب تا آنکه وقت آنها بگذرد و نیکی نکردن و صدقه ندادن و بد زبانی و فحاشی

کردن و رنجاندن پدر و مادرو... از جمله گناهانی می‌دانند که مانع اجابت دعا

می‌شوند».5

 

3. مانع آرامش خاطر است:

 

آدمی بدنبال سعادت است، هر چیزی که آسایش و آرامش او را بهم بزند، مانع کسب سعادت

می شود. آرامش و آسایش خاطر تنها در سایه ایمان به خدا و توجه به او و بی‌توجهی به

دنیا بدست می‌اید. انسان وقتی گناهی مرتکب می‌شود، وجدان اخلاقی او را مورد ملامت و

سرزنش قرار می‌دهد و با ضربات پی‌گیر خود بر روح و فطرت، آرامش روحی را از صاحب آن

می‌گیرد که قرآن نام آن را«نفس لوّامه» می‌گذارد. پشیمانی و ندامت که از تلاش و

کوشش همین نفس حاصل می‌شود، آرامش خاطر را از گنهکار می‌گیرد.

 

هین مراقب باش گر دل بایدت

کز پی هر فعل چیـزی زایـدت

ور از ایـن افـزون ‌ترا همّت بود

از مـراقـب کـار بــالاتــر رود

 

حضرت علی(ع) می‌فرماید:

«و من لم یعدل نفسه عن الشّهوات خاض فی الحسرات و سبح فیها؛

 

کسی که خود را از شهوات سرزنش نکند در دریای حسرت و اندوه در افتد و در آنها دست و

پا زند».6

 

و همچنین آن حضرت می‌فرماید:

«و کم من شهوة ساعة قداورثت حزناً طویلاً؛

 

چه بسا یک ساعت لذت مایه اندوه و غصه دراز مدت

اثر غذای حلال و حرام بر قلب

 

    

اثر غذاهای حلال در سبکی و نور باطن و توجه به عبادات و نیز اثر غذاهای حرام در

سنگینی و کدورت و کسالت در عبادات به خوبی مشهود است و لذا در روایات بسیاری بر کسب

حلال و اجتناب از حرام تأکید و تحریص شده است که به گوشه ای از آن اشاره می‏کنیم.

آنچه مسلم است غذای پاک و حلال در روح و قلب انسان اثر نیکو و غذای حرام، اثر بدی

می‏گذارد و مخصوصاً روح‏ های لطیف و سبک با خوردن حتی یک لقمه غذای حلال یا حرام

این اثر را به خوبی حس می‏کنند.

از مرحوم« کربلایی کاظم فراهانی» که خداوند به او عنایت فرموده بود و بدون اینکه

سواد داشته باشد، تمام سی جزء قرآن را یکباره حفظ شده بود، نقل می‏کنند که: طلاب

مدرسه فیضیه قم او را دعوت می‏کردند و از او سوالاتی در مورد قرآن می‏کردند و او

همه سؤالات را جواب می‏داد.

گاهی هم بعضی او را به صرف ناهار دعوت میکردند و او می پذیرفت ولی می دیدند گاهی

بعد از خوردن غذا از آن محل خارج میشود و با داخل کردن انگشت در حلق خود سعی میکند

غذاها را از شکم خود خارج کند.

از او می‏پرسیدند چرا این کار را می‏کنی؟! می گفت: «غذایی که خوردم حلال نبوده نور

قلبم کم شده، دیگر نمی‏بینم.

اثر غذاهای حلال در سبکی و نور باطن و توجه به عبادات و نیز اثر غذاهای حرام در

سنگینی و کدورت و کسالت در عبادات به خوبی مشهود است و لذا در روایات بسیاری بر کسب

حلال و اجتناب از حرام تأکید و تحریص شده است که به گوشه ای از آن اشاره می‏کنیم.

رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در سه روایت چنین فرموده‏اند:

1-عبادت هفتاد جزء است که بهترین جزء آن طلب روزی حلال است.

2- هر کس لقمه حلال بخورد، فرشته‏ای بالای سر او می‏ایستد و برای او طلب مغفرت

می‏نماید تا از خوردن دست بکشد.

3- هر کس غذای حلال بخورد خداوند قلب او را تا چهل روز نورانی می‏گرداند. و امام

صادق علیه السلام فرمودند: « طلب رزق حلال را رها نکن زیرا روزی حلال انسان را در

دینش کمک می‏نماید؛

و در مورد اجتناب از غذای حرام و کسب حرام هم روایات زیادی از رسول خدا صلّی الله

علیه و آله و سلّم وارد شده از آن جمله:

1-هر کس از راه غیر حلال مالی بدست آورد، توشه‏اش به سوی آتش است.

2- خدای تعالی می‏فرماید: « هر کس توجهی نکند که از چه راهی درهم و دینار به دست

می‏آورد من هم توجهی نمی‏کنم که از چه دری او را داخل آتش کنم».

3- وقتی لقمه حرام در شکم کسی واقع شد، هر فرشته‏ای در آسمانها و زمین او را لعنت

میکنند.

4- عبادت همراه با حرام‏خوری مانند ساختمان بر روی شن یا بر روی آب است. از مجموعه

این احادیث روشن می‏شود که انسان باید در کسب خود دقت کند تا حلال باشد و در نتیجه

غذایی که می‏خورد حلال باشد تا اثرات آن در قلب و روح او، نورانیت و لطافت باشد و

عباداتش مقبول درگاه حضرت حق واقع گردد.

مراجعه شود به:

تلاش امام باقر علیه السلام برای کسب حلال

تاثیر سوء حرام خوری

منابع: بحار الانوار، ج 103، باب 1، ص 1 تا 18.

سایت رشد

 




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

ارتباط ورابطه حرام وحلال بابیماریهای جسمی وروحی-اخلاق ونورانیت دل و..

 

رسول اکرم(ص):

فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربیت کنید. سئوال شد: این چگونه است، ای رسول خدا؟

فرمودند: با خوراندن غذای حلال (به مادرش)

حضرت ابى عبد اللَّه علیه السّلام : خداوند متعال هرگز پیامبرى را مبعوث نفرموده که

مردم را به معرفت بارى تعالى دعوت کند ولى نسبت به اوامر و نواهى او سفارشى

ننماید،خداوند متعال از بندگان عمل به واجباتى را که با شرائط و اجزایى بر آنها

واجب کرده مى‏پذیرد مشروط به این که عامل به کسى که به سویش دعوت شده معرفت داشته

باشدکسى که اطاعت حقّ تعالى را نماید حرام را ظاهرا و باطنا حرام مى‏داند، نماز

خوانده و روزه مى‏گیرد حجّ رفته و عمره را بجا مى‏آورد، تمام محرّمات الهى را بزرگ

مى‏شمرد چیزى از آنها را رها نمى‏کند، به تمام اعمال نیک عمل مى‏کند و آنچه مکارم

اخلاق است را اتیان نموده و از آنچه زشت و منکر است اجتناب مى‏نماید و کسى که

مى‏پندارد بدون معرفت نبىّ صلّى اللَّه علیه و آله حلال را حلال و حرام را حرام

مى‏داند قطعا براى خدا حلالى را حلال و حرامى را حرام قرار نداده است و نیز کسى که

بدون معرفت نسبت به آن کس که حقّ تعالى طاعتش را واجب نموده نماز خوانده و زکات

داده و حج و عمره برود هیچ عملى را بجا نیاورده، نه نماز خوانده، نه روزه گرفته و

نه زکات داده و نه به حج و عمره رفته و نه از جنابت غسل کرده و نه تطهیر نموده،

براى خدا حرامى را ترک نکرده و براى او حلالى را اتیان ننموده نمازى برایش نیست اگر

چه رکوع و سجود کرده، زکات و حجّى برایش منظور نکرده‏اندتنها زمانى این افعال انجام

شده محسوب مى‏گردند که فاعل آنها را با معرفت داشتن به کسى که حقّ تعالى بر خلائق

منّت گذارده و طاعتش را بر آنها واجب قرار داده اتیان کرده باشد، بنا بر این کسى که

به او معرفت داشت و معالم دین و احکام را از وى گرفت البته اطاعت خدا را نموده است

در نتیجه باید گفت: کسى که واجب الاطاعه را شناخت و شرایع را از او گرفت البته

اطاعت خدا را نموده است و کسى که مى‏پندارد نفس اخذ شرایع از واجب الاطاعه معرفت به

او است چنانچه اگر او را شناخت مى‏تواند به همان معرفت اکتفاء کند بدون اطاعت،

محقّقا در این پندارش کاذب بوده و مرتکب شرک شده است و به چنین شخصى گفته مى‏شود

بشناس و هر عمل خیرى که خواستى انجام بده زیرا از تو بدون معرفت مقبول نیست پس هر

گاه تحصیل معرفت کردى آنچه از طاعت را که خواستى عمل کن چه کم و چه زیاد، چنین

طاعتى البته از تو مقبول خواهد بود.

زندیق گفت: یا أبا عبد اللَّه (ع) خداى غنىّ أکبر براى چه خمر را حرام گردانید و

حال آنکه از مکیّفات هیچ چیز از آن بدتر نیست

حضرت امام الهمام جعفر بن محمّد الصّادق علیه السّلام فرمود که: ایزد علّام شراب را

بواسطه آن منع و حرام نمود که آن امّ الخبائث و سر همه بدیها است زیرا که ساعت بر

شارب الخمر میگذرد که او را عقل در سر نیست و پروردگار خود خداى عزّ و جلّ را

نمى‏شناسد و چون مست لا یعقل گردد از فعل معصیت و انصرام هیچ عمل بد بر نگردد و هر

فعل حرام که در آن حال بخاطر أبتر او رسد بعمل آرد و قطع رحم در آن دم کند و هر

فاحشه که بود معمول گرداند البتّه زمام سکران بدست شیطان است اگر شیطان او را در

حالت سکران أمر بسجده بتان نماید در حال او سجده أصنام بانصرام رساند و بهر مکمن و

مقام که شیطان او را کشد و دواند او نیز در آن أمر مسارعت تمام به انجام رساند

زندیق گفت: چرا خداى تعالى خون مسفوح را حرام گردانید؟

حضرت امام الأمین النّاطق جعفر بن محمّد بن علىّ بن الصّادق (ع) فرمود که: دم مسفوح

را ایزد سبّوح بواسطه آن حرام گردانید که مورث قساوت- قلب و منتج سلب رحم از دل است

و مغیّر لون انسان و وسیله تعفّن بدن آدمیانست  و أکثر جذام از أکل خون حرام است ‏.

                     

زندیق گفت: یا أبا عبد اللَّه أکل غدد جایز است؟

حضرت امام الخلائق جعفر بن محمّد الصّادق (ع) فرمود که: أکل غدد مورث جذام و حرام

است

زندیق گفت: أکل میته را چرا واجب تعالى حرام گردانید؟

امام جعفر الصّادق (ع) فرمود: میته را بواسطه آن حرام گردانید که فرق باشد میان

میته و میان آنچه تزکیه کنند و اسم خداى تعالى در هنگام ذبح بر آن ذبیحه مذکور

گردانند و میته گاهست که خون آن منجمد شده رجعت ببدن آن حیوان نماید، پس گوشت میته

بواسطه آن بغایت ناگوارا و گران باشد زیرا که أکل آن گوشت را با خون تناول مینماید

زندیق گفت: چون میته حرام است، پس ماهى میته است و حرام باشد؟

حضرت امام الهمام جعفر بن محمّد الصّادق علیه السّلام فرمود: سمک میته نیست و تزکیه

آن اخراج اوست از آب در حالتى که زنده باشد و چون بیرون آرد در زمین گذارد و بگذارد

که خودى خود بمیرد و اینکه او را ذبح نمیکنند بواسطه آنست که او را خون نیست و حکم

ملخ نیز چنین است

زندیق گفت: یا امام علیه السّلام حضرت ایزد علّام زنا را براى چه حرام گردانید؟

حضرت امام جعفر بن محمّد علیه السّلام فرمود: حرمت زنا بواسطه فساد بسیار است که آن

عبارت از بر طرف شدن مواریث و انقطاع نسب است چه عورت زانیه هر گاه در شبانروزى سه

چهار نفر برو وارد شوند چون حامله گردد نمیداند که او را حامله گردانید (1) و مولود

نیز مطّلع و عالم بحال والد نیست و نمیداند که والد او کیست و أرحام موصوله نیز

معلوم نشود، و قرابت معروفه بهم نرسد و نتوان گفت که فلان صله رحم مولود و قرابت

مشهور و معروف فلان است‏

زندیق گفت: لواطه را حرام چرا گردانید در آن نسب نیست؟ امام الهام جعفر بن محمّد

الصّادق علیه الصّلوة و السّلام فرمود که وجه حرمت لواطه براى آنست که اگر لواطه

حلال میشدى مردان را از زنان استغنا بهم رسیدى و این أمر موجب قطع نسل و تعطیل فروج

بودى و در اجازه این کار فساد بسیار ظاهر و آشکار گشتى.

حضرت امام النّاطق جعفر بن محمّد الصّادق (ع) فرمود که: حضرت صمدیّت کراهیّت دارد

از آنکه مرد آب خود را ضایع گرداند و به غیر شکل و هیولى و عنصر خود آمده متّصل

گرددو دیگر آنکه اگر قادر سبحان اتیان بهایم را حرام نگردانیدى هر آینه هر مردى ما

ده خرى در خانه خود بستى و نگاهداشتى بر پشتش سوارى کردندى و دخول بفرجش نمودى، پس

اگر چنین میکردندى فساد بسیار ظاهر و آشکار گشتى چنانچه بر أرباب عقل و عرفان ظاهر

و عیان است پس حضرت ملک العلّام بواسطه آن فساد و آثار بر همگى خلایق ظهورش را حلال

و فروجش را حرام گردانید و دیگر آنکه حضرت خالق زنان را بجهت مردان خلق نمود تا

آنکه رجال انس بنسوان گیرند و در پیش ایشان ساکن گردند و مواضع شهوات مردمان و

امّهات أولاد ایشان زنانند .

زندیق گفت: یا أبا عبد اللَّه غسل جنابت بر امّت چرا واجب کردند و حال آنکه جنب

بپهلوى حلال خود رفت و در حلال أصلا دنس و کثافت نیست تا رفع آن واجب و لازم بود؟

حضرت امام الخلائق جعفر بن محمّد الصّادق علیه السّلام فرمود که جنابت بمنزله حیض

است بواسطه آنکه نطفه آدمى دم غیر مستحکم است و در جماع حرکت شدیده و شهوت غالبه

است و چون مجامع از جماع فارغ گردد بدن تنفّس زند البتّه آن مرد رایحه کریه از نفس

خود مى‏یابد، پس غسل بواسطه همین واجب گردید مع هذا غسل جنابت امانت است که حضرت

مهیمن میان بندگان خود را بر آن ایتمان نمود و ایشان را بآن اختیار، و امتحان

فرمود.

اى بندگان خدا! آگاه باشید مؤمن کسى است که حلال خدا را هم اکنون حلال، و حرام خدا

را هم اکنون حرام بشمارد، و آنچه را مردم با بدعت‏ها تغییر دادند، چیزى از حرام را

حلال نمى‏کند، زیرا حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان چیزى است که خدا

حرام شمرده است.‏

-کتاب پروردگار میان شماست، که بیان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و

منسوخ، مباح و ممنوع، خاصّ و عام، پندها و مثل‏ها، مطلق و مقیّد، محکم و متشابه

مى‏باشد، عبارات مجمل خود را تفسیر، و نکات پیچیده خود را روشن مى‏کند، از واجباتى

که پیمان شناسایى آن را گرفت و مستحبّاتى که آگاهى از آنها لازم نیست. قسمتى از

احکام دینى در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله

و سلّم آمده، و بعضى از آن، در سنّت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم واجب شده

که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است، بعضى از واجبات، وقت محدودى داشته که در

آینده از بین رفته است. محرّمات الهى از هم جدا مى‏باشند، برخى از آنها، گناهان

بزرگ است که وعده آتش دارد و بعضى کوچک که وعده بخشش داده است، و برخى از اعمال که

اندکش مقبول و در انجام بیشتر آن آزادند.

امام صادق علیه السّلام فرمود: چنانچه فردى اسلام بیاورد و اقرار بحقّانیت اسلام

کند، سپس مى بنوشد و مرتکب زنا شود و ربا خورد، و حکمى را از حلال و حرام اسلام

براى او روشن نگفته باشند، هنگامى که جاهل باحکام اسلام است من او را حدّ نمى‏زنم،

مگر اینکه به بیّنه ثابت شود که سوره‏اى که در آن حکم زنا و شراب و خوردن ربا است

قراءت کرده است، و چون جاهل بدان باشد آگاهش مى‏کنم و بدو خبر میدهم، و چنانچه بعد

از آن مرتکب شد تازیانه میزنم و حدّ را بر او اجرا میکنم.

، براى من نوشته بودى گروهى از اهل قبله عقیده دارند که خداوند متعال بعضى چیزها را

حرام کرده و بعضى را حلال براى علتى خاص نبوده است بلکه خواسته بدین وسیله بندگان

را به تعبد وابدارد. کسانى که این عقیده را دارند گمراه میباشند و از راه حق و

حقیقت منحرف شده‏اند و اگر مطلب چنین بود و مقصودش از تشریع مسائل حلال و حرام

استعباد مردم بود میبایست حلال‏ها را حرام و یا حرام‏ها را حلال بکند، و مردم را

وادار کند که نماز نخوانند و روزه نگیرند و اعمال حسنه انجام ندهند و پیغمبران و

کتب آسمانى را منکر گردند، و مشغول سرقت و زنا گردند و حدود و ثغور شرع مقدس را

انجام ندهند،خداوند متعال حلال و حرام را براى مصلحت بندگانش تشریع فرموده اگر

اشیائى را حرام کرده و فساد آن عمل بسیار روشن است و چون بعضى از اعمال جامعه را

بطرف فساد و تباهى مى‏کشاند و اساس زندگى را متلاشى مى‏کند و موجب هلاکت و فناء

آدمى مى‏شود از این رو خداوند آن کارها را حرام کرده و بندگانش را براى مصالح

اجتماع آن‏ها از ارتکاب آن کارها نهى فرمود، و براى مرتکب آن وعده دوزخ داده است از

آن طرف پروردگار بعض از محرمات را در هنگام اضطرار حلال کرده و یا هنگامى که انسان

احتیاج داشته باشد و یا صلاحش باشد حرامى بطور موقت حلال مى‏گردد، مانند خوردن میته

و یا گوشت خنزیر که در هنگام خطر مرگ و نبودن چیزى که رفع گرسنگى بکند و جان آدمى

را حفظ کند حلال مى‏شود. 

-در هنگام ذبح اگر نام خداوند برده شود اقرار به وحدانیت و ربوبیت خداوند است و ذکر

خداوند متعال براى فرق بین حلال و حرام است،پروردگار متعال از این جهت گوشت پرندگان

و درندگان را حرام کرده که آن‏ها کثافت میخورند و از گوشت آدمیان و مدفوع انسان

تغذیه میکنند، و از این رو خداوند براى پرندگان و درندگان حلال گوشت و حرام گوشت

نشانه‏هائى گذاشتند که از آن شناخته میگردند.پدرم میفرمود: هر حیوان صاحب نیشى و هر

پرنده منقاردارى گوشتش حرام مى‏باشد، و نیز هر پرنده‏اى که بالهاى خود را در هنگام

پرواز حرکت دهد گوشت آن حلال، و هر پرنده‏اى که بال خود را حرکت ندهد حرام است.

خداوند متعال گوشت خرگوش را حرام کرده و آن را به منزله گربه دانسته است، و خرگوش

مانند گربه نیش دارد و مانند درندگان است، علاوه بر اینکه خرگوش کثافت دارد و از آن

مانند زنها خون مى‏آید، و از مسوخات شمرده میگرددو نیز خداوند گوشت خوک را حرام

کرده است، خوک حیوانى کریه المنظر است، پروردگار او را براى عبرت و پند گرفتن مردم

خلق کرده و آن از مسوخات است، علاوه بر این غذاهاى او از کثافات است.

پروردگار متعال گوشت بوزینه را حرام کرده براى اینکه بوزینه نیز مانند خوک از

مسوخات است، و آن را نیز عبرت و پند براى مردم قرار داده است، و صورت او را مانند

انسان قرار داده تا به مردم بفهماند او از کسانى است که خدا بر آنها غضب کرده است.

خداوند گوشت مردار را از این جهت حرام کرده که در آن ناخوشى و امراض وجود دارد، و

براى مردم ضرر داردخداوند گوشت الاغ و استر اهلى را حرام کرده براى اینکه مردم

نیازمندى دارند که بارهاى خود را بوسیله آنها حمل کنند، و اگر مردم گوشت آنها را

میخوردند نسل آنها منقرض میشد، و حرمت خوردن گوشت این حیوانات براى کثافت گوشت آنها

نیست. پروردگار طحال را حرام کرده براى اینکه خون در آن جمع مى‏شود، علت حرمت آن

مانند خون، و میته است. پروردگار متعال خون را مانند میته حرام کرده زیرا در خون

فساد هست و اگر کسى خون بخورد بدنش فاسد مى‏گردد، و هر کس خون بخورد آب زرد در او

پیدا مى‏شود، و دهان را بدبو مى‏کند، و اخلاق را بد مى‏نماید، و قساوت قلب مى‏آورد

و مهربانى و محبت را از انسان زایل مى‏گرداند، و کار انسان به جایى میرسد که در اثر

عدم محبت و زشت خوئى پدر و یا دوستش را بکشد. خداوند متعال گوشت گاو و گوسفند و شتر

را حلال کرده است چون تعداد آنها بیشتر و در همه جا وجود دارند و همچنین گوشت

گاوهاى وحشى را نیز حلال فرموده است و سایر حیواناتى که در بیابان هستند و گوشت

آنها حلال است، زیرا گوشت بعضى از این حیوانات وحشى حرام و مکروه نیست، و نه خوردن

آن به انسان ضرر مى‏رساند.  سعد بن سعد از حضرت رضا (ع) روایت کرده که از آن حضرت

پرسیدم خوردن گوشت اسب و استر و الاغ چه حکمى دارد؟ فرمود: از گوشت آن حیوانات

نخورید. طبرسى از حضرت رضا (ع) روایت کرده که فرمود: گوشت «حبارى» خوردنش مانعى

ندارد، زیرا خوردن آن براى بواسیر مفید است و درد کمر را نفع میدهد، و براى مجامعت

آدمى را نیرو میدهد. سلیمان جعفرى گوید: حضرت رضا (ع) فرمود: گوشت طاوس و تخم او

حرام است.ابو یحیى واسطى گوید: از حضرت رضا (ع) پرسیدند کلاغ سفید و سیاه گوشتش چه

حکمى دارد، فرمود: حرام است، و سپس فرمود: کدام شخص گوشت کلاغ سیاه را براى شما

حلال کرده است




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

سعد بن سعد از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده که از حضرت رضا (ع) پرسیدم خوردن گل

چگونه است؟

فرمود: خوردن گل مانند میته و خون و گوشت خوک حرام است، مگر گل قبر حسین (ع) که در

او شفاى هر دردى هست و انسان را از هر ترس آرامش میدهد.یاسر خادم گوید: یکى از

فرماندهان لشکر از حضرت رضا (ع) پرسید که بعضى از کنیزان من گل و خاک میخورند، امام

(ع) از شنیدن این سخن ناراحت شد و فرمود: خوردن گل مانند گوشت خوک و خون و میته

حرام است.

در احکام فقاع و شراب‏

سلیمان جعفرى گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم فقاع چه حکمى دارد؟ فرمود: شراب

است از آن نیاشام اگر خانه مال من بود و یا حکم در دست من قرار داشت فروشنده آن را

میکشتم و کسى که آن را مى‏آشامد تازیانه میزدم. محمد بن سلیمان گوید در مورد فقاع

از امام رضا علیه السلام پرسیدم، فرمود: آن همان خمر است که حکم آن بیان شده است.

حسن بن جهم و ابن فضال گویند: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدیم حکم فقاع را بیان

فرمائید، فرمودند: فقاع در حقیقت خمر است و هر کس آشامید حد شارب خمر را باید در

باره او اجراء کنند. وشاء گوید: از حضرت رضا علیه السلام در مورد فقاع استفتاء

کردم، براى من نوشت: فقاع خمر است، و هر کس فقاع بنوشد مثل اینکه شراب نوشیده است،

و نوشنده فقاع را باید مانند شراب خوار حد بزنند.

فقاع شرابى است که مردم آن را کوچک شمرده‏اند، و بدون توجه به حرمت آن استعمال

میکنند، من اگر قدرت داشتم فروشنده آن را میکشتم و استعمال‏کننده آن را تازیانه

میزدم. زکریا بن ابى یحیى گوید: براى حضرت رضا علیه السلام نوشتم و در مورد فقاع از

وى پرسشى کردم.

فرمود: فقاع نخور، من بار دیگر از وى پرسیدم و موضوع فراهم آوردن فقاع را براى او

تشریح کردم، و او در جواب نوشت از نوشیدن فقاع خوددارى کن و بار دیگر راجع به این

مسأله از من سؤال نکن. حسن بن على وشاء گوید: حضرت ابو الحسن الرضا علیه السلام

فرمود هر مست‏کننده‏اى حرام است، و هر خمرى و فقاعى حرام است. فضل بن شاذان گوید:

از حضرت رضا علیه السلام شنیدم مى‏فرمود:

هنگامى که سر مبارک حسین علیه السلام را بطرف شام بردند یزید ملعون سر را نزد خود

گذاشت و دستور داد سفره غذا پهن کردند، سپس با یاران خود مشغول خوردن فقاع شد. و

بعد سر مبارک را زیر تخت خود گذاشت و با رفقایش شطرنج بازى نمود و سید الشهداء و

پدرش علیهم السلام را سب میکرد و مسخره مینمود.

هر گاه بر رفقایش پیروز میشد فقاع میخورد و زیادى آن را در طشتى که در کنارش گذاشته

بود میریخت.

اینک شیعیان ما باید از آشامیدن فقاع خوددارى کنند و از بازى شطرنج خوددارى نمایند.

هر کس نظرش به شطرنج و یا فقاع افتاد باید از حسین علیه السلام یاد کند، و یزید و

آل او را لعنت کند، خداوند متعال گناهان او را اگر چه به اندازه ستارگان هم باشد

مى‏آمرزد. ریان بن صلت گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم میفرمود: خداوند متعال

در شریعت همه پیامبران خود شراب را حرام فرموده است. محمد بن اسماعیل گوید: از حضرت

رضا علیه السلام پرسیدم زنى مبتلى به شرب خمر است و در حال مستى با مردى تزویج کرد،

پس از اینکه از مستى بهوش آمد منکر شد، سپس گمان کرد که باید آن عقد در حال مستى را

بپذیرد و با آن مرد زندگى نمود. آیا آن زن بر مرد حلال است، و یا عقد آنها فاسد

بوده است؟ فرمود: بعد از آنکه از مستى به هوش آمد و به عقد راضى شد مانعى ندارد با

آن مرد زندگى کند.

حسین بن خالد گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام عرض کردم، از حضرت رسول صلى اللَّه

علیه و آله براى ما روایت شده که هر کسى شراب بخورد نماز او چهل روز قبول نمیشود،

فرمود: راست گفته‏اند. گفتم: چرا چهل روز نه کمتر نه بیشتر از این.

فرمود: خداوند خلق انسان را تقدیر کرده، چهل روز نطفه. چهل روز علقه چهل روز مضغه

اگر مردى شراب خورد تا چهل روز در مثانه او باقى میماند، همان طور که طعام و شراب

او نیز چهل روز در مثانه باقى است.  محمد بن سنان گوید، از حضرت رضا علیه السلام

شنیدم میفرمود:

خداوند متعال شراب را از این جهت حرام کرده که از آشامیدن آن فساد و فحشاء تولید

میگردد، و عقل و اندیشه آدمى زایل مى‏شود، و انسان را وامیدارد که منکر ذات

پروردگار گردد، و بر خداوند کذب و افتراء بندد، و پیغامبران را دروغگو بداند، و در

زندگى خود مرتکب گناه و فساد شود و از طریق حق و حقیقت منحرف گردد.

آدم شراب‏خوار و مست که عقل خود را از دست میدهد در حین مستى ممکن است آدم بکشد و

مرتکب هتک ناموس شود و با محارم خود زنا کند و پدر و مادرش را آزار دهد، و به محارم

خود تجاوز نماید.

براى همین جهت ما حکم کردیم که هر مست‏کننده‏اى حرام است، زیرا عاقبت آن وخیم است،

و اینک هر کسى به ما ایمان دارد و خدا و روز قیامت را معتقد است و ما را دوست دارد

باید از هر مست‏کننده‏اى اجتناب کند، و بداند بین ما و شرابخواران هیچ رابطه و

علاقه‏اى نیست و آنها از ما نیستند.

ابو جریر قمى گوید از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم پر، پاکست؟

فرمود پدرم از پر متکا درست میکرد و بر آن تکیه میداد.

یاسر خادم گوید حضرت رضا علیه السلام فرمود براى خود یک جبه خز بخرید و اگر خواستید

پارچه‏هاى نقش‏دار تهیه کنید، عرض کردم هر پارچه نقش دارى را بخرم؟ فرمود مگر پارچه

نقش‏دار چیست؟ گفتم: پارچه‏هاى نقش‏دارى که در آن پنبه نباشد میگویند حرام است،

فرمود: تو از آن پارچه‏هائى که در آن پنبه هست بپوش.

سعد بن سعد گوید: از حضرت رضا علیه السلام راجع به پوست خز پرسیدم. فرمود: ما آن را

میپوشیم، گفتم: آن را که شما میپوشید کرک است، فرمود: هر گاه کرک آن حلال شود پوستش

هم حلال است. جعفر بن عیسى گوید: براى حضرت رضا علیه السلام نوشتم چهارپایانى که از

کرک آنها خز درست میکنند درنده هستند؟ در جواب من نوشت: حسین بن على علیهما السلام

و جد من خز میپوشیدند. یکى از غلامان امام رضا علیه السلام بنام عبید گوید: گروهى

از مردم خراسان نزد حضرت رضا علیه السلام آمدند و بر لباسهائى که آن حضرت پوشیده

بود ایراد گرفتند.

حضرت رضا سلام اللَّه علیه به آنان فرمود: یوسف بن یعقوب پیغمبر و فرزند پیغمبر

بود، پارچه‏هاى دیبا مى‏پوشید و در مجالس آل فرعون مى‏نشست، و این لباسها و

معاشرتها او را از مقامش فرودنیاورد.

خداوند متعال بر امام واجب کرده که هر گاه حکم کرد جانب عدالت را مراعات کند، و هر

گاه به کسى وعده داد، وفا نماید، و هر گاه سخن گفت راست بگوید.

خداوند متعال اشیائى را بعینه حرام کرده چه کوچک باشد چه بزرگ، و چیزهائى را حلال

کرده است، چه کم باشد و چه زیاد. معمر بن خلاد گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم

میفرمود: به خداوند سوگند اگر خلافت و امامت در دستم قرار گیرد، طعام‏هاى ناگوار و

لباسهاى درشت خواهم خورد و خواهم پوشید، و خود را بعد از راحتى به سختى و زحمت

خواهم افکند.

حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله در وصیت‏هاى خود به ابو ذر فرمودند:

اى ابا ذر من لباسهاى درشت و خشن میپوشم و در روى زمین مى‏نشینم و انگشتهاى خود را

پاک میکنم، و بر الاغ به دون زین سوار میشوم و دیگرى را هم دنبال خود سوار میکنم.

هر کس از روش من دورى گزیند از من نیست، اى ابو ذر اکنون لباسهاى خشن در بر کن تا

تکبر و نخوت بر تو مسلط نشود. از حضرت رضا علیه السلام سؤال شد پوست‏هاى روباه،

سنجاب و سور را میتوان پوشید؟ فرمود: پدرم پوست سنجاب میپوشید و لیکن از پوشیدن

پوست روباه و سنور نهى میکرد

حارث بن مغیره گوید: از امام صادق (ع) شنیدم مى فرمود که:

رسول خدا (ص) فرمود: ما در امر و فهم و دانستن حلال و حرام، همه در یک روش هستیم.

ولى رسول خدا (ص) و على (ع) مقام فضلشان محفوظ است.

امام صادق (ع) فرمود: خدا حلال و حرامى نیافریده جز آنکه براى آن مرزى مانند مرز

خانه هست آنچه از جاده است جزء جاده محسوب شود و آنچه از خانه است بخانه تعلق دارد

تا آنجا که جریمه خراش و غیر خراش و یک تازیانه و نصف تازیانه (در حلال و حرام خدا)

معین شده است. فرمود: چیزى نیست جز آنکه در باره‏اش آیه قرآن یا حدیثى هست.

لقمه حلال و استغفار ملائکه برای او

  مکارم الاخلاق: حضرت امام سجاد(ع): فرمود: «حق شکم آن است که آن را ظرف حرام

نسازی.»

لقمه حرام و ردٌ نماز و دعا: در روضة الواعظین و مکارم: که رسول خدا صلى اللَّه

علیه و آله فرمود: هر که حلال خورد فرشته‏اى بر سرش ایستد و برایش آمرزشخواهد تا از

خوردنش فارغ شود فرمود: چون لقمه حرامى در درون مردى افتد هر فرشته در آسمانها و

زمین است او را لعن کند و تا آن لقمه در درون او است خدا بدو نظر نکند، هر که لقمه

حرامى خورد بخشم خدا گرفتار شود، اگر توبه کند خدا پذیرد و اگر بى‏توبه بمیرد دوزخ

را سزد.

  بحارالانوار از فردوس الاخبار: رسول خدا(ص) فرمود: «کسی که لقمه حرام بخورد، تا

چهل روز، نه نمازش قبول می شود و نه دعایش مستجاب می گردد و تمامی گوشت های بدنش با

حرام رشد می کند، پس آتش بر او اولویت دارد و اگر یک لقمه هم بخورد، گوشتش با حرام

رشد می کند.» سپس فرمود: «کسی که زبان و قلبش را پاک کند و فرج خویش را از حرام

نگاه دارد، بهشت بر او واجب می شود.» وفرمود: «هر که لقمه حلال بخورد، و عمل به

سنّت کند و مردم از آزار او در امان باشند، وارد بهشت مى‏شود.

: امام علیه السّلام فرمود: ترک یک لقمه حرام در پیش خداى تعالى دوست داشتنى‏تر از

دو هزار رکعت نماز مستحبى است. و از امام علیه السّلام است: رد کردن یک دانق حرام،

نزد خدا با هفتاد حج پذیرفته شده برابرى مى‏کند.

سرّ حرام کردن خداوند تبارک و تعالى شراب و مردار و خون و گوشت خوک و بوزینه و خرس

و فیل و سپرز

محمّد بن الحسن رحمة اللَّه علیه از محمّد بن حسن صفّار، از محمّد بن حسین بن ابى

الخطّاب، از محمّد بن اسماعیل بن بزیع، از محمّد بن عذافر، از برخى رجالش، از حضرت

ابى جعفر علیه السّلام راوى مى‏گوید: محضر مبارک امام علیه السّلام عرض کردم: براى

چه خداوند عزّ و جل شراب و مردار و خون و گوشت خوک را حرام فرموده است؟

حضرت فرمودند: خداوند تبارک و تعالى این اشیاء را بر بندگان حرام نکرد و غیر آنها

را حلال قرار نداد تا ایشان را به آنچه حلال کرده راغب و از آنچه حرام فرموده

بى‏میل نموده باشد بلکه پس از آفرینش مخلوقات آنچه که ابدان ایشان به آن قائم است و

در راستاى مصلحت و خیر آنها هست را به آنها تعلیم فرمود و پس از آن تفهیمشان نمود

که این سنخ از اشیاء بر ایشان مباح و حلال است و نیز آنچه به ضرر ابدانشان هست را

به آنها هشدار داد و اعلام فرمود که این قبیل از اشیاء بر آنها حرام است سپس فرمود:

کسى که از شما در وقتى از اوقات مضطرّ شد و بدنش قائم و پا بر جا نشد مگر به یکى از

این محرّمات البته در چنین وضعى مى‏تواند به مقدارى که حاجتش برطرف شده و مشکلش حلّ

شود از آن استفاده کند نه بیش از این مقدار.

پس از آن فرمود: امّا مردار: احدى حق ندارد از آن تناول کند مگر آنکه بدنش مبتلا به

ضعف مفرط بوده یا قوّت از او رفته و بدون استفاده از آن نسلش منقطع مى‏گردد و اساسا

خورنده مردار مبتلا به مرگ ناگهانى مى‏گردد.

و امّا خون: خوردن آن در خورنده آن زرد ایجاد کرده و او را مبتلا به مرض عطش و

قساوت قلب و کم مهرى نموده به طورى که به خویشاوندان و یارانش هیچ ایمان و اعتقادى

ندارد.

و امّا گوشت خوک: خداوند تبارک و تعالى طائفه‏اى را در صورت‏هاى مختلف نظیر صورت

خوک و بوزینه و خرس مسخ فرمود و سپس نهى کرد از خوردن گوشت حیوانات مماثل و هم شکل

ایشان تا بدین وسیله از استفاده شدن ممسوخات جلوگیرى به عمل آمده و از طرفى به

عقوبت و بلایى که آنها به آن مبتلا شده‏اند استخفافى واقع نگردد.

و امّا خمر و شراب: خداوند متعال آن را حرام فرمود زیرا هم مستى ایجاد مى‏کند و هم

فاسد است سپس فرمود: خورنده شراب به منزله کسانى است که بت مى‏پرستند و شرب خمر در

شارب ارتعاش و لرزه ایجاد کرده و مروّت و جوانمردى را از او زائل نموده و باعث

مى‏شود که وى بر انجام محارم الهى از قبیل ریختن خونها و مرتکب شدن زنا جرات پیدا

نماید حتى کار بجایى مى‏رسد که از آدم مست بعید نیست که با محارم خود در حال زوال

عقل جمع شود بارى شراب در شارب هر شر و بدى را ایجاد مى‏کند.

محضر امام صادق علیه السّلام عرض شد: بیان فرمایید چرا خداوند تعالى خوک را حرام

فرموده؟

حضرت فرمودند: خداوند متعال طائفه‏اى را در شکلهاى مختلف همچون خوک و بوزینه و خرس

مسخ فرموده و سپس از تناول گوشت حیوانات مماثل و هم شکل آنها نهى نمود تا آنها مورد

استفاده قرار نگرفته و به عقوبت و بلایى که مبتلا به آن شده‏اند استخفافى واقع

نگردد.

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٧/۱۱/٢٧ - موسسه عافیت الهی

ضرورت احیای طب معصومین وضرورت توجه به تغذیه ابعادی در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

اذکر انشاء الله و الامر بیدالله

این عریضه درد دلی است که با توجه به نگرانی عمیقمان از کمرنگ شدن و بی توجهی به

ارزشها، در جوامع شیعی و از طرفی هوشیاری و خباثت شیاطین روزگار و استفاده آنها از

تمامی ابزارهای ممکن ، در جهت مسخ و تخدیر و فریب جوامع، واژگون جلوه دادن ارزشها ،

به محضر همه دلسوزان و محبین حقیقی اهل بیت عصمت ، ارسال گردیده تا در جهت رفع این

فتنه ها ، سهم هر چند کوچکی داشته باشیم .

 

همان طور که در کتاب آسمانی قرآن و گفتار اهل بیت (ع) توجه ما را به غذای جسم و روح

و لزوم اخذ علم از سرمنشاء حقیقی آن معطوف داشته ، بر ما واجب است که در این خصوص

توجه ویژه ای را مبذول داشته و به کمک همه هم اندیشان و به دور ازا فراط و تفریط و

با ارتقاء سطح آگاهی خود و جامعه (مهندسی اجتماعی) و ایجاد زمینه و بسترهای لازم در

این خصوص، شرایط ظهور منجی آخرالزمان را به سهم خود فراهم آوریم .

 

در ذیل بگوشه ای از مشکلات و مواردی که به ذهن این حقیر رسیده اشاره نموده ، باشد

که در این خصوص ، ارشادات لازم را مبذول فرمائید .

 

الف: در حال حاضر کپسولها واکثر ژلاتین مصرفی در صنایع غذایی از پودرژلاتین وارداتی

از استخوان خوک تهیه شده ودر همین راستا پس از سالها تلاش و پیگیری ، مدتی است که

با همت جمعی از عزیزان (09151108199دکتر دهستانی)موفق به احداث کارخانه ای در شهر

مشهد گردیده ، که از استخوان گاو و گوسفند ، ژلاتین حلال بدست آورده ، که تا این

مرحله ژلاتین غذایی آن آماده گردیده (بعضی از کارخانجات عرضه کننده ژلاتین و

محصولات جانبی از قبیل پاستیل ، مجبور شده اند که بر روی محصولات خود ، عبارت

ژلاتین حلال را درج کنند) و با وجود تکنولوژی بسیار پیشرفته تهیه ژلاتین داروئی

برای تهیه کپسول (که این تکنولوژی را دور از دسترس ما قرار داده اند ) انشاء ا...

در آینده ای نه چندان دور، در این زمینه هم موفق خواهیم گردید و همه این موفقیتها

را مدیون پشتکار این دکتر دلسوز و مومن می باشیم .

 

ب: پایه بسیاری از شربتهای داروئی ما ، الکل بوده (الگزیرها) و از طرفی در فرمایشات

اهل بیت از آن به ام الخبائث تعبیر شده و حتی در زمان ضرورت نیز مجوز استفاده قطره

ای از آن را به هیچ وجه نداده و از سوی دیگر، پزشکان محترم بدون اطلاع و یا از

سرناچاری و حتی گاه در زمانهائی که ابداً ضرورتی نداشته ، اقدام به تجویز این

داروها نموده ، که با اندکی تامل در روایات پی خواهیم برد که ریشه بسیاری از

بیماریهای روحی و جسمی و حتی تغییر در DNA و ژنها (حتی خود کشی بدون علت تا هفتاد

نسل بعد... ) بعلت بی توجهی به همین امور حرام و حلال و پاک و نجس و ...میباشد.

 

ج : استفاده از پودر خون ، پودر گوشت (حتی اعضائی که در شرع ، مصرف آنها حرام می

باشد) در غذای دام و طیور و ماهی، به صورت استاندارد در کشور عزیزمان و حتی گاه

استفاده از آنها توسط عده ای سود جو و یا همدست شیاطین ، در محصولاتی همچون ، سوسیس

و کالباس و همبرگر و شیرخشک و داروهای تقویتی و ... به صورت تقلبی و قاچاق . در

حالی که مدتهاست تأثیر منفی استفاده از پودر خون (شیوع سرطانها و بسیاری از

بیماریها و حتی عده ای جنون گاوی را هم به این امر نسبت می دهند و ...) در کشورهای

استفاده کننده ، به صورت علمی مشخص گردیده و از طرفی در روایات اهل بیت (ع) به

اثرات منفی استفاده از خون (مورث قساوت قلب و بی رحمی و تغییر رنگ چهره و بروز

امراض عمومی و جذام ..) اشاره شده و لزوم جدا کردن حیوان نجاست خوار و تغذیه صحیح

حیوان و عدم جواز استفاده از گوشت آن در مدت مذکور، توصیه شده ، حال با همه این

داشته ها ، امروز پای در راه غلط (حتی برای آن دسته که نوکر مستندات علمی و آن هم

علم ناقص کنونی و نه آن علم حقیقی می باشند ) گذشته می گذاریم ، چرا که دانشمندان و

روشنفکران به دور مانده از تفکر وحیانی ، خون را بعنوان کربوهیدرات ، لیپید و

پروتئین و املاح و ویتامین ، تلقی نموده ، و با همین تفکر ، عده ای در داخل کشور

عزیزمان ، پا را از این هم فراتر گذاشته و خواستار پرورش خوک (آنهم به صورت بهداشتی

!!) بوده و نیز گفتار معصومین در خصوص فصد و حجامت را به سخره گرفته ، غافل از

اینکه در همان کشورهای اروپائی و آمریکا ،بیشترین مراکز مطالعه و تحقیقات فصد و

حجامت وجود داشته و در این خصوص کتابها نوشته و حتی پروفسور یوهان آبله از کشور

آلمان ، در کتاب خود اشاره نموده که پزشکی که در مطب خود ، وسایل حجامت نداشته باشد

، پزشک نمی باشد (هر چند که متاسفانه عده ای از پزشکان و سودجویان روزگار به اسم طب

اسلامی و سنتی برای پر کردن جیب خود از هیچ امری حتی به قیمت بد نام کردن....مضایقه

تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

د : پس از انعقاد نطفه (ممکن است در عرض فقط 3 ساعت پس از نزدیکی اسپرم به تخمک

رسیده و آن را بارور نموده و سلول تخم تشکیل شود ) ودر صورت آسیب به سلول تخم ، از

نظر شرعی ، علاوه بر گناه20دینار هم کفاره مترتب گردیده و در مراکز بهداشتی ، به

نام روشهای جلوگیری از بارداری ، تا 72 ساعت پس از نزدیکی ، به خانمها( وحتی

داروهای لازم از قبل به طور رایگان در اختیار آنها قرار می گیرد) توصیه می شود تا

از روش جلوگیری از بارداری اورژانس استفاده نمایند حال اینکه در این مدت سلول تخم

بسیاری ازتقسیمات خود را آغاز نموده(ممکن است تا مرحله مورلا پیش رفته باشد)، و حتی

خود را به رحم رسانیده است و نیز استفاده از IUD (با آنهمه عوارض جانبی که برای

قرار دادن آن در رحم و کنترل مرتب آن ، نیاز به لمس و نگاه ، آنهم به کرات داشته)

که دربسیاری ازموارد موجب میشود سلول تخم در حال تقسیم (که ممکن است در مرحله مورلا

ویا ازآن هم گذشته باشد)، به علت نامساعد بودن محیط رحم دفع گردد (دراسنادوزارت

بهداشت ودرمان، اگر مرجع تقلیدی به علت لزوم لمس و نگاه به عورت و ... استفاده از

این وسیله را خلاف شرع تشخیص داده ، اما مسئولین بهداشتی که نمی دانم از کجا خط می

گیرند به محض برخورد با این مسائل ، سریع به سراغ مجتهد دیگری رفته ، و با ترفند ،

از آنان ، حتی به صورت مشروط ، اجازه گرفته هر چند که هیچ کدام از آن شروط محقق

نشود اما با همین روش ، مقصدشان را عملی می نمایند .) و در خصوص روش توبکتومی (بستن

لوله های رحمی در خانمها) که در استفتاء از مراجع محترم ، به شرط قابل برگشت بودن و

... اجازه فرموده که به کنار از عوارض جانبی آن ( که ای کاش با صداقت در این خصوص

تحقیق می شد ) از نظر علمی فقط چند در هزار امکان برگشت پذیری ، بعد از عمل جراحی

سخت و طاقت فرسا وجود داشته و از نظر شرع و عقل ، آیا با این احتمال اندک ... می

توانیم برای عقیم نمودن (500 دینار کفاره علاوه بر گناهی که مرتکب شده اند ، چه

پزشک و چه زن و شوهر که فقط به خاطر ترس از فقر و ..) ایشان اقدام کنیم ، و نیز در

مورد وازکتومی (بستن لوله های منی بر مردان) و این فرمایش پیامبر اسلام (ص) که از

امت من نیستند آنانکه خود را عقیم نمایند و در خصوص استفاده وسیع از قرصها و

آمپولهای جلوگیری از بارداری با آنهمه عوارض و موارد منع مصرف آیا نمی شد در این

خصوص به روشهایی،روی آورد که علاوه بر شرعی بودن ، اینهمه عوارض سوء نداشته و قبل

از انعقاد نطفه (تغییر در بار الکتریکی تخمک و یا اسپرم برای دفع آنها از یکدیگر و

...) موثر باشد و یا حداقل در این زمینه مطالعات و تحقیقات علمی ، در داخل کشور

صورت گیرد ، همانطور که در گذشته از میخک ( که به جای عارضه غلظت خون و افزایش خطر

سکته قلبی و مغزی و افزایش بروز سرطان و ایجاد افسردگی و سرد مزاجی ... در خانمها ،

موجب رقت خون و رفع افسردگی و گرم مزاجی و ... شده ) ، انجدان رومی (باعث رفع

بسیاری از مشکلات معده هم می شود ) وتخم زردک، تخم کرچک و ... در خانمها و تعدادی

داروی گیاهی بی ضرر در آقایان ، استفاده می شده است .

 

هـ : وسایل آرایشی وارداتی که بعلت استفاده تعدادی از آنها از بقایای جنینی و

جنینهای سقط شده علاوه بر مشکل شرعی ، گاه بعلت آلودگی به ویروس ایدز ، هپاتیت ، و

...( چقدر بیمارکه زندگی آنها از هم پاشیده شده ، و چه تهمتهای ناروایی بر ... )

استفاده از بعضی مواد پاتوژن در این گونه لوازم آرایش که موجب عقیمی مردان

گردیده،آیا لزوم بازنگری در خصوص واردات این نوع کالاها(سومین کشور وارد کننده در

خاورمیانه !! هستیم)ومراقبت بیشتر،دراین زمینه را نداریم.

 

و : عدم توجه به زمانهای توصیه شده جهت انعقاد نطفه که معصومین (ع) برایمان بازگو

نموده( و گاه علت منفی و یا مثبت بودن آن را هم برایتان ، بیان نموده اند حال اینکه

امروزه نقش منفی و مثبت اشعه های کیهانی بر روی انسان و حیوان به صورت علمی تایید

شده )و نگاهی به بودجه های سرسام آور مراکز بهزیستی و نگهداری از معلولین ذهنی و

جسمی ... آیا لزوم تغییر نگرش جامعه ما با راه اندازی سایتهای اینترنتی متعدد ، صدا

و سیما و ... برای ارتقاء سطح آگاهی مردم عزیز کشورمان و سپس درسطح جهانی در این

خصوص وجود ندارد (هر چند که به همت عده ای از هم اندیشان گرامی ، در شهر قم تقویم

زناشوئی تهیه و عرضه شده که انشاءالله روز به روز شاهد ، اشاعه هر چه بیشتر معارف

اهل بیت (ع) در سطح جهان باشیم .

 

ز : با توجه به اولویتهای بهداشتی (پیشگیری قبل از بروز (مهمترین) – درمان پس از

وقوع – توانبخشی و رفع عوارض ) و اینکه در طب رایج، ریشه بسیاری از بیماریهای روحی

و جسمی نامشخص بوده ، حال آنکه دردین مبین اسلام ، در این خصوص بحدی مطلب داریم که

گاه متحیر گردیده وازخود میپرسیم که علت این همه بی توجهیمان به فرمایشات اهل بیت و

راز اطاعت کورکورانه مان از غرب ، چه می باشد(درصورتی که در مراکز تحقیقاتی خارج از

این مرز وبوم ، بیست سال کار علمی و تحقیقاتی و 5 هزار آزمایش در این مدت برای فهم

و درک یک روایت شده) و آیا امروز ، همان روزی نیست که پیامبراکرم ، وعده آن را داده

بودند .

 

 با توجه به این فرمایش معصوم که برماست بیان کلیات امور و بر شماست حرکت برای کشف

جزئیات آن ، زمان آن فرانرسیده که با تشکیل هیأت علمی متعهد و متخصص با حضور همه

شخصیتهای علمی و دینی ، و با این پیش آگهی که به علت نقص علم امروز و عدم توجه ما

به همه ابعاد موجود، ممکن است نتوانیم به شناخت و درک کاملی دست یابیم ، اما به

یاری خداوند و ائمه معصوم ، می توانیم ، با ویرایش طب رایج و سنتی ، بر اساس وچهار

چوب ترسیم شده، از طرف اهل بیت ، تا حد امکان ، خود را از بسیاری ازآفات و انحرافات

عصر حاضر رهائی بخشیم ...

 

ح : مدتی است که شیاطین روزگار ، با استفاده از تکنولوژی برتر و غارت و تخلیه

اطلاعات محققین و نتایج سالها تلاش آنها از طریق اینترنت (در عرض چند ثانیه کل

اطلاعات هارد کامپیوتر را تخلیه نموده و نیزشنود همین موبایلها ... و پردازش شبانه

روزی این اطلاعات در مراکزشان) سعی در سلطه و تخدیر جوامع داشته و هر آنچه در

اختیارمان قرار می دهند ، دامیست که پس از مدتی پرده از خباثت آن برداشته میشود ،

ولی ما از آنها ، اطلاع کمی داشته، از قبیل استفاده از اصوات به ظاهر غیر قابل درک

برای انسان در زیرساخت بعضی ازآنها وقرار دادن تصاویرمستهجن در لابلای فریمهای فیلم

وکلیپهای تبلیغاتی واستفاده ازبار معنائی حروف ... با درگیری قوا( واهمه و متصرفه و

خیال و مشترک...)که خود جای بسی تأمل داشته ، چرا که از هر وسیله ای جهت انحراف

جوانان و شیوع عقاید شیطان پرستانه و ...

 

ط : عدم توجه به فیلمهای کودکان که در تمامی منازل تقریباً موجود بوده و غافل از

تأثیر تخریبی آن هستیم که به گفته اهل بیت ، علم در کودکی مانند نقش در سنگ بوده و

از طرفی بسیاری از مشکلات دوران نوجوانی و جوانی ، ریشه در تربیت و رویدادهای دوران

کودکی داشته و ...

 

لذا لزوم تدوین استانداردهای آموزشی در کلیه مسائل فردی و اجتماعی و تربیت مربیان

آموزشی ، و سپس آموزش آن برای گروه هدف (کودکان از بدو تولد ، مادران ،در دوره

مهدکودک ، کودکستان پیش دبستانی و دبستان و زوجین جوان و ..) شامل آداب خوردن و

آشامیدن ، نظافت ، گرفتن ناخن ، پوشاک و پوشیدن لباس و حتی انتخاب رنگ آن ، اهمیت

به زیبائی و حمام رفتن و نگاه در آئینه و ... حتی رفتن به دستشویی و نیز آداب

زناشوئی ، ... و هزاران مورد دیگر که با آموزش آنها ، ریشه بسیاری از بیماریها

خشکیده و با سلامت جسم ، و تاثیر مستقیم آن در روح ، قادر به کسب تقوی ا لهی و

تعالی جامعه عزیزمان خواهیم بود .

 

لزوم توجه ویژه و حتی هزینه کردن در بخش تغذیه و صنایع وابسته و پشتیبانی از بحث

غذای حلال ، بعنوان مثال ، استفاده از شوک برقی برای بیحرکتی دام و طیور ، قبل از

بریدن سرآنها با گیوتین ، علاوه برتاثیرات منفی آن بر گوشت حیوان ، ممکن است در

صورت عدم نظارت صحیح ، و یا خدای ناکرده ... تعدادی از این دامها و طیورتلف گردیده

و چون تکنولوژیهای وارداتی توسط افرادی بوجود آمده که اعتقادی به حلال و حرام و

....نداشته، ممکن است ما را در عمل به موازین شرعی خود ، مجبور به عقب نشینی نموده

، حال آنکه به همت محقق گرانقدر کشورمان مدتی است دستگاه کشتار دام ساخته شده که به

صورت ربات ، پس از قرار گرفتن دام در آن ، با مهار آن و قرار گرفتن به صورت افقی و

جهت قبله ، می توان طبق موازین شرع ، به این مهم دست یافت و با حمایت از این مبتکر

و اجبار کشتارگاهها جهت استفاده از این قبیل تکنولوژی ها و نصب دوربینهای مدار بسته

در کلیه اماکن تهیه و توزیع مواد غذائی در آینده ای نزدیک شاهد تحولی در این عرصه

باشیم (حتی نظارت بر مامورین جمع آوری سگهای ولگرد و مشخص کردن نحوه ... )

 

- تعیین راهکارهای علمی و عملی برای تحقق فرمایش رهبر عزیزمان امام خمینی رحمت الله

علیه ، جهت حضور طلاب در دانشگاههای علوم پزشکی و بر عکس ، برای رشد ابعادی آنها و

فهم بهتر روایات و توجه به این نکته که دراسلام سلامت دل و جسم به هم گره خورده و

علم اخلاق از جایگاهی بس رفیع برخوردار بوده و آیا ما جمعیت پزشکان ، در حال حاضر ،

همان معیارهای مورد نظر اهل بیت را در این خصو ص ، دارا می باشیم و یا ....

 

- حضور نمایندگان حوزه های علمیه در همه عرصه ها و بخصوص بحث بهداشت و سلامت و

نظارت آنان بر مسئولین و ناظران مربوطه برای رعایت کلیه شئون اسلامی ...

 

- ضرورت بازنگری به شیوه زندگی کنونی ، حتی در جزئیات از قبیل استفاده از ظروف

غذائی مناسب (سنگی – مسی و بخصوص قلع اندودو ظروف روی و ... ) و پرهیز از ظروف

آلومینیومی ، تفلون ، استیل و ... بعلت عوارض آنها و نیز ، نوع روغنهای مصرفی

(روغنهای مناسب ، از قبیل کنجد و زیتون و هسته انگور و ... که برای سلامت انسان در

منابع طب سنتی و رایج ، به آن اشاره شده ، وپرهیز ازروغنهای جامد، روغن کلزا و سویا

و ... و ایجاد شرایط و زمینه های لازم در خصوص ترغیب کشاورزان و صنایع برای تولید

این قبیل محصولات وهمچنین با توجه به برتری جو بر سایر غلات (در روایات به برتری

امام بر سایر مردم تشبیه شده است) و نقش آن در کاهش قند و چربی و همچنین به علت غنی

بودن از سبوس ، جلوگیری از یبوست و حتی سرطانهای لوله گوارش و نیز تبدیل آن توسط

باکتریهای مفید لوله گوارش به ویتامینهای گروه B که خود موجب آرامش فرد گردیده ، و

یا حداقل اضافه نمودن سبوس به نانها (همان آردهای سیاه سابق که غنی از سبوس بود)

برای ریشه کن نمودن بسیاری از مشکلات حاضر ...

 

نظارت برمصرف بی رویه سموم وکود شیمیایی در مزارع (وحتی داخل شهرها،چرا که مدتی است

از آب فاضلابهای شهری،جهت آبیاری مزارع در روستاها،استفاده میشود،که بررسی

آماراستفاده از سموم وکودشیمیایی در کشورمان موید اهمیت این موضوع میباشد)

 

ونیز تحقیق در خصوص علت اجبار همگان جهت استفاده از نمک ید داروعدم توجه به طبایع

مختلف ومضرت آن برای حداقل 50درصد جمعیت (حال آنکه به جای آن میتوانستند از نمک

دریا استفاده نموده که طبق مهندسی الهی واجد همه املاح مورد نیاز بدن بوده،هرچند که

مطمئنم خود مسئولین بهداشت ودرمان در بسیاری ازموارد از حکمت بسیاری از مطالب آگاه

نبوده وبا سادگی هر آنچه به نام علم از بیگانگان به ما رسیده بدون اندکی تامل...)

 

و مطالبی که انشاء ا... اگر عمری باقی باشد،درجای خود خواهد آمد.

 

و من ا... التوفیق

 

موسسه عافیت اللهی طاها

 

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٧/۱۱/٢٧ - موسسه عافیت الهی

ضرورت احیای طب معصومین(طب انبیا-طب توحیدی-طب اسلامی-طب جامع)

786

اذکر انشاء الله و الامر بید الله

مقدمه

 رابطه تغذیه و سلامت جسم و روح و روان

آیا تا کنون  به اهمیت تغذیه در سلامت روح و روان و جسم خود پی برده ایم ؟ آیا

پیرامون آیه ی انظر الی طعامک اندیشیده ایم؟ (1) آیا به ارتباط بین غذای حلال و

طیب(2) و عمل صالح و تقوای الهی در قرآن کریم  پی برده­ایم – چرا امام حسین علیه

السلام  در روز عاشورا  علت عدم توجه لشکر دشمن را به سخنان حق ایشان ، ورود لقمه

های حرام در بطون آنها دانسته­ و آیا ممکن است تغذیه ، در خلق و خو ، روح و روان و

ژنتیک ما هم تاثیر داشته باشدکه این همه تاکید در روایات اهل بیت و قرآن کریم در

موردآن شده است – بعنوان مثال باتوجه به عدم جواز  مصرف گوشت خوک ، شراب ، خون و

گوشت مرده ( آن هم حیوان حلال گوشت ) و .. آیا دستهای پنهانی در کاراست که از 

استخوان خوک برای تهیه ژلاتین کپسول های داروئی مصرفی استفاده شده ، خون را بعد از

فراوری و ظاهرا تبدیل به پروتئین ، کربوهیدرات و ویتامین و املاح ، در مکملها ،

داروهای تقویتی و شیرخشک های وارداتی به خوردمان می دهند و نیز از جنینهای سقط شده

در کشورهای غیر اسلامی برای تهیه کرم و پماد  و  وسایل آرایشی وارداتی استفاده می

شود (3) و یا از مایع منی در تهیه بعضی وسایل کمک آرایشی درکارگاههای زیر زمینی

برای طراوت پوست استفاده شده(4) و همچنین استفاده وسیع از شراب و الکل اتیلیک که

همان ام الخبائث وارد شده در روایات بوده و تاثیرسوءآن علاوه بر خود فرد تا 70 نسل

بعد هم منتقل شده که این نشان دهنده تاثیر آن بر ژنوم و DNA انسان میباشد و برای

شرح آن لازم است جزوه مفصلی درموردعدم جواز مصرف آن براساس فرمایشات اهل بیت حتی به

صورت ترکیب باسایر داروها وهمچنین در هنگام ضرورت(5)نوشته شودکه بطوروسیع در صنایع

داروئی و...  بعنوان حلال جهت حل کردن مواد داروئی و...، در مواد اولیه قرص و

شربتهای مصرفی بکاررفته و در جای دیگر باتوجه به این فرمایش پیامبر ( صلوات الله

علیه و آله ) در مورد عدم جواز عقیم کردن افراد و ذکر این مطلب که چنین افرادی از 

امت ایشان نمی باشند و سیاستهای سازمان بهداشت جهانی(6) و اطاعت کورکورانه ما از

آنها و آمار رو به رشد توبکتومی(7) ، وازکتومی(8) ،قرص های Aftermorningوقرص ها

وآمپولهای جلوگیری از بارداری با آن همه عوارض جانبی(9)واستفاده ازIUD (10)... که

گاه در مواردی عده ای جاهل ویامنافق برای گرفتن جواز این امور ، با وارونه جلوه

دادن حقایق(11) ،  بعضی از  مراجع گرانقدرمان را هم دورزده­، که برای احراز از

طولانی شدن کلام ، نظر شما را به خواندن کتاب رساله نکاحیه تالیف حضرت علامه آیت

الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی جلب نموده تا خود بخوانید و آگاه باشید ولذا

لزوم هوشیاری همه مراجع و علما برای جلوگیری از انحرافات تدریجی ، طبق پروتکلهای

صهیونیستی بر ما واجب می گردد(12) و مگر نه این است که تا مدتی قبل در حوزه علمیه،

طب تدریس می گردید و چطور ممکن است مرجع گرانقدری در مورد مسائل طبی نظری بدهد ولی

از طب چیزی نداند ؟ و صرف اطمینان به پزشکان متعهد برای پاسخگوئی بمسائل طبی آنها،

کافی نبوده  چرا که ما پزشکان در سیستمی تحصیل کرده ایم که با مکتب طبی اهل بیت

عصمت و طهارت همسو نبوده و حتی در جائی اهل بیت از آن برائت جسته­اند (13)

لذا لازم است درک و فهم صحیحی از طب انبیاء و ائمه معصوم (علیه السلام) داشته باشیم

، چرا که پشتوانه ی آن علم لم یزل و لا یزال الهی است ( و ما ینطق عن الهوی ان هو

الا وحی یوحی ) و پشتوانه ی مکاتب طب رایج و سنتی (14) بر اساس تجربه و قیاس و

استدلال میباشد که توسط ائمه معصوم نقد و نفی شده و از عدل خداوند حکیم بدور بوده

که اشرف مخلوقات خود را بدون هیچ برنامه ای در ابعاد مختلف جسم و روح و روان به حال

خود رها نموده باشد .(15)آیادر مکاتب طبی غیر اسلامی  ما را موش آزمایشگاهی فرض

نموده (16) که گاه داروهائی را با آن همه عوارض جانبی  و عوارضی که در آینده ،مشخص

خواهد شد و در حالی که استفاده تعدادی از آنها در  کشورهای غربی منسوخ شده ما

کماکان در حال استفاده از آنها میباشیم و حتی در همین طب سنتی که پس از مدتها ، حال

به فکر احیاء آن افتاده ایم ، مگر جزوات و رساله های بزرگان این طب رادر فوائد شراب

و نحوه استفاده ازآن را، به چشم ندیده ایم(17) .

در کشور ایران که خود را محب و شیعه ی اهل بیت علیه السلام دانسته، آیا ائمه یٍ خود

را آنطور که می بایست میشناسیم وآیا مفهوم زیارت جامعه ی کبیره ، و توجه به این

نکته  که کمترین حد معرفت امام اطاعت محض از ایشان میباشدرا درک کرده ایم. چرا که

میبایست در همه ابعاد، بعلت آشنائی آنان با تارو پود وجودمان ، فرمایشات آنان را به

کار بندیم.

درجائی امام علی علیه السلام  می فرمایند : الله الله  فی القرآن لا.... ( خدا را ،

خدا را ، در عمل به قرآن کسی از شما پیشی نگیرد ) آیا آن روزی که مولا فرمودند همین

امروز نیست که با وجود صدهامرکز تحقیقات طب اسلامی درخارج از کشور، عده ای از

مسئولین که فهم ودرک صحیحی از موضوع واهمییت طب انبیا ومعصومین نداشته  به دلایل

وتوجیها ت واهی ازایجاد مراکز مطالعات و  تحقیقات طب اسلامی، شانه   خا لی کرده، با

این تصور که ورود به این عرصه، ممکن است به اعتقادات مردم خدشه وارد نماید.!! در

حالی که میبینیم بر روی یک جمله  امام جعفر صادق علیه السلام  در خصوص نحوه انتقال

بیماری توسط امواج، بیش از25


تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

پاورقی      =====================================================

1-   تغذیه ابعادی (چشائی ،بینائی،شنوائی ، بویایی – لامسه و ...)

2-   یکی دیگر از معانی طیب در روایات ، گرفتن علوم از اهل بیت و کلمه خبیث به

گرفتن آن از غیر اهل بیت می باشد

3-   در جایی که در روایات  نهی از دادن شیر فرد کافر و منافق شده و حتی در صورتی

که مسیحی و یهودی واهل کتاب باشد، می باید در ایام  شیردهی از مصرف گوشت خوک و شراب

و ...احتراز کرده باشد

4-   به اینترنت مراجعه شود؟!

5-   که می توان گوشت حیوان مرده رادرهنگام ضرورت برای حفظ جان مصرف نموده ولی مصرف

الکل به دلایلی که ذکرفرموده اند، نهی شده است.

6-   آیا از آمار مساعدت ها و وام های سازمان های بین المللی همچون یونسکو و سازمان

ملل جهت امر تنظیم خانواده در ایران اطلاع دارید و این که کشور ما در لیست کشورهای

موفق در امر کنترل جمعیت قرار داشته...

7- به طور کلی برای انجام توبکتومی شروطی  توسط مراجع گرانقدر لحاظ شده که به شرح

ذیل میباشد:

الف-موجب نازائی دایمی نشود . (که تقریبا به طور قطعی موجب عقیمی دایمی می شود)

ب-ضرر به مزاج نرساند( آندومتریت – هیدروسالپنکس – آندومتریوزیس بی نظمی در ترشحات

غدد داخلی بدن)

ج-ضرر به عضو نرساند .( دردهای مزمن , بروز ناهنجاری در دیواره مخاطی رحم , بیماری

های مزمن زنانه )

د-شوهر راضی باشد . ( عقیم کردن زن از موضوعات مستنبطه شرعیه می باشد نه خارجیه و

احاله آن به حکم و تجویز عقلایی درست نیست و مفسده و ضرر جسمی برای عقیم کردن زن از

لوازم حتمیه آن است و تعلیق آن به عدم آن , تعلیق به امر محال است و در این امر اذن

و اجازه شوهر مدخلیت ندارد و حرام است مگر در هنگام ضرورت برای حفظ جان مادر و نه

در امور اعتباریه دیگری همچون فقر , تعدد اولاد )

ه-عمل همراه با محًرم شرعی نباشد ( نظر و لمس عورت زن برای غیر شوهر جایز نیست مگر

در هنگام ضرورت برای حفظ جان )

 آیا می دانستیم بلافاصله بعد از انعقاد نطفه در صورت سقط آن می بایست 20 دینار

(حدود 800 هزار تومان ) به شارع مقدس علاوه بر گناهی که کرده ایم بپردازیم لازم به

ذکر است بعد از انعقاد نطفه سقط آن حکم القاء من شاهق ( از بلندی خود را به اختیار

روی زمین انداختن ) را داشته که به مجرد القا به اختیار , مرگ او مستند به او می

شود و در میان آسمان و زمین که دارد پایین می آید , نمی تواند ادعا کند که مرگ من

اختیاری نیست و من تقصیری ندارم . و از طرفی به بهورزان ، ماماها و پزشکانی که

بتوانند افرادی را برای عقیم شدن متقاعد کنند  ازطرف وزارت بهداشت ودرمان پاداشهائی

درنظر گرفته شده وگاه  میبینیم به افرادگفته می شودکه اعمالی همچون توبکتومی

ووازکتومی کاملا قابل برگشت بوده درصورتی که این احتمال در مورد توبکتومی ، 2تا3 در

هزار ودرمورد وازکتومی خیلی کمتر از 50% می باشد ( یعنی عقیمی دائم )

8-در کتاب مفتاح الکرامه آورده شده که گفتار علامه در قواعد این است : اگر کسی کاری

کند که قوت منی آوردن و آبستن نمودن را از مردی بزداید می باید یک دیه کامل به او

بدهد(علاوه بر معصیتی که نموده ...)

9- عوارض جانبی داروهای ضدبارداری خوراکی وتزریقی(هورمونی)

گوارشی:تهوع –استفراغ-کرامپ-اسهال-نفخ-یبوست-تغییردراشتها-یرقان کلستاتیک

پوستی:کلواسما،ملاسما،اکنه،راش،کهیر،اریتم،خارش،هیرسوتیسم،آلوپسی،حساسیت به

نور-،افزایش ریسک ریزش مو

قلب وعروق:افزایش فشار خون-وضعیتهای ترومبوآمبولی-احتباس مایعات-ادم

اندوکرین:کاهش تحمل گلوکز-افزایشTBG-PBI-T4-T3

ادراری تناسلی:خونریزی ناشی از قطع دارو-آمنوره-لکه

بینی-دیسمنوره-گالاکتوره-هیپرپلازی داخل سرویکس-واژینیت-سندرم شبه سیستیت-تغییرات

پستان

دستگاه عصبی مرکزی:افسردگی-خستگی-سرگیجه-حالت عصبی-اضطراب-سردرد

چشم وگوش وحلق وبینی:نوریت عصب چشمی-ترومبوز شبکیه-کاتاراکت

خونی:افزایش فیبرینوژن-فاکتورهای انعقادی

 موارداحتیاط و منع مصرف  داروهای ضدبارداری خوراکی وتزریقی(هورمونی):  سرطان پوست

و یا دستگاه تناسلی , بیماری های ترومبوآمبولیک بدخیمی وابسته به استروژن , تومور

کبدی , حاملگی , بیماری های قلبی و عروقی و مغزی , خونریزی های رحمی با علت

ناشناخته , سابقه افسردگی شدید , فشار خون بالا , مصرف داروهای ضد انعقاد و یا

اختلالات انعقاد خون , وجود اختلالات کبدی , قاعدگی های نامنظم , وجود توده های

پستانی و یا ترشحات غیر طبیعی از پستان , ابتلا به دیابت و چربی بالای خون افردای

که سیگار زیاد می کشند , مصرف زیاد الکل , اختلالات تغذیه ای , آسم , تشنج 

منونوکلئوزحا د—بیماری - SICKLE CELLلوپوس اریتماتو-شیردهی-- سن بیش از چهل- افزایش

میزان مرگ و میر زنان بالای سی و پنج سال-, وجود میوم رحمی و پولیپ دهانه رحم

به طورکلی معایب این دسته ازداروها به شرح ذیل میباشد:مصرف بعضی از داروها از جمله

آنتی بیوتیک ها اثرات قرص های ضد بارداری را کاهش داده نیاز به حافظه و دقت فرد

داشته موجب اختلال در سوخت و ساز کربوهیدرات ها شده , افزایش LDL, افزایش قشار

خون-تداخل در نتیجه برخی آزمایشات خونی و حتی پاپ اسمیر , افزایش برخی عفونت های

رحمی لکه بینی و خون ریزی در بین دوقاعدگی احتمال سرطان دهانه رحم , افزایش

تومورهای خوش خیم کبدی ، احتباس مایعات , اختلالات گوارشی , واریس , تحریک پذیری یا

افسردگی , تغییر در میل جنسی , لکه های روی صورت , سردرد , میگرن , از دست دادن

بینایی یا اختلال در دید , کرخی و سوزن سوزن شدن یک طرفه , درد شدید در قفسه سینه و

دست چپ یا گردن , دفع خلط خونی , درد شدید پاها , گرمی , حساسیت و ورم پاها و یا رگ

های بسیار برجسته روی ران و ساق پا , اختلال در سخن گفتن , حساسیت و توده های کبدی

, تغییرات مواد معدنی استخوان , واکنش های آلرژیک , حاملگی اتفاقی , افزایش وزن ,

عصبی بودن , ورم دست و پا , کمر درد , بی اشتهایی , آکنه , دردهای لگنی , دانه های

پوستی , گرگرفتگی و درد مفاصل , آمبولی ریه , سرطان پستان و دهانه رحم , استفراغ ,

گیجی و ضعف...( افزایش احتمال لخته شدن خون در رگ ها که با کشیدن سیگار این ریسک

بیشتر شده و خود منجر به بالا رفتن ریسک حملات قلبی و سکته مغزی در این افراد می

شود )

در صورتی که میتوان بر روی روشها ئی چون استفاده ازمیخک(از روز پنجم عادت ماهانه

روزی یک عدد به مدت 20 روز میل شده که نه تنها باعث رقت خون گرمی مزاج نشاط و . .

.) و یا گلپر(روزی 5/2گرم از روز پنجم عادت ماهانه به مدت یک هفته  که برای مشکلات

گوارشی و . . . )ویا ماء الجبن و...درخانمها وداروی خوراکی ضد باروری در مردان

مانند Gossypol که از روغن دانه ی یک نوع کتان به نام Gossypium استخراج می شود و

پس از مصرف چند ماه قدرت ضد باروری آن ظاهر و تا چند ماه پس از قطع مصرف نیز اثر

دارو ادامه مییابدو......         ، با جدیت کامل کارهای تحقیقاتی لازم  صورت گرفته

تا در صورت عدم مغایرت آنها با موازین شرعی، جهت استفاده وسیع از آنها اقدام نما

ئیم.

10- عوارض جانبی IUD : قاعدگی شدید همراه با دل پیچه , قاعدگی های نامنظم , خارج

شدن IUD از محل خود , سوراخ شدن رحم , افزایش عفونت های لگن , افزایش حاملگی های

خارج از رحم ( در صورت ابتلا به عفونت های لگنی این خطر برای استفاده کننده وجود

دارد که دیگر هیچگاه نتواند بچه دار شود

11- شیاطین روزگار با مطرح کردن بحث ازدیاد جمعیت وصرف هزینه های میلاردی برای

ترویج الگوهای شکست خورده  غربی وهمراه شدن عده ای به ظاهر روشنفکرباآنها موجب

ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه گردیده(متاسفانه به همه ابعاد و جوانب موضوع فکر

نکرده که برای روشن شدن موضوع نظر شما را به خواندن کتاب رساله نکاحیه تالیف حضرت

علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی جلب نموده)وازطرفی ما شیعیان و

محبان اهل بیت وعصمت که در همه ابعاد زندگیمان الگو داریم ،میبایست حتی قبل از

انعقاد نطفه، برای فرزندانمان برنامه داشته ،ولی متاسفانه به این رهنمودها عمل

نمینمائیم (علاوه بر این،رعایت زمان وشرایط حین انعقاد نطفه نیز درسرنوشت او دخیل

بوده ،و حتی رعایت  تغذیه مادر در حین و پس از بارداری  وهزاران نکته دیگر در تربیت

آنها که برای لحاظ آن، لازم است ابتدا خود راتربیت نمائیم(در کتاب معراج السعاده

ملااحمدنراقی به لزوم توجه به جنبه طب روحا نی ...) وهمچنین وقتی که به علت سیاست

های غلط و نارسا روستاییان عزیز کشورمان را که جمعیت مولد کشور  محسوب شده ، مجبور

به مهاجرت به شهرها نموده مسلم است که پس از مدتی آمار جمعیت غیر مولد در شهر،

افزایش یافته و مشاغل کاذب و آمار بزهکاری در کشور افزایش یافته و آن سرمایه ای که

می بایست صرف عمران و آبادانی روستا گردد نه تنها توسط مسئولین کشور به آنها اختصاص

نمی یابد، بلکه حتی با فروش دام و زمین  . . . خود  برای مهاجرت به شهر , به شهرها

تزریق شده و ای کاش می دانستیم در کشورهایی مثل ژاپن با یک پنجم وسعت ایران و جمعیت

بیش از 130 میلیون نفر ( آمار ده سال قبل ) مردم حتی بین خطوط راه آهن هم کشاورزی

نموده و در کشور هلند که تنها به اندازه استان مازندران وسعت داشته جهت انتقال

محصولات پنیر و کره شیر و گوشت و . . . آن به سایر کشورها کشتی ها می بایست مدتها

در انتظار نوبت بمانند . و ای کاش وزارت جهاد سازندگی با همان سیاست های بدو تشکیل

باقی می ماند و تنها و تنها رسالتش آبادانی روستاهای کشور می بود و مسئولین امر هم

با جدیت تمام در جهت رفع مشکلات روستاییان در کلیه ابعاد برآمده تا نه تنها شاهد

کاهش مهاجرت به شهرها بلکه معکوس شدن این روند می بودیم .(البته اخیرا حرکتهای

مثبتی دراین زمینه صورت گرفته که انشاءالله ادامه پیدا کند)

12-درجائی که درکشورها ی اروپا ئی واسرا ئیل و...سیاستهای تشویقی وحمایتی برای

افزایش جمعیت خود داشته،ما با لحاظ روشها ئی چون توبکتومی ووازکتومی،کمر همت در جهت

عقیم کردن مردم کشورمان بسته( کمترپزشکی است که نداند احتمال بارداری بعد از انجام

اعمال فوق بسیار پائین ترازآماراعلام شده میباشد)  وروشهایی همچون قرص های بعد از

مقاربت ( Aftermorning  ) وIUD  بانامساعدکردن محیط داخلی رحم  بعد از انعقاد نطفه

تاثیر داشته(گاه اسپرم بعداز یک ساعت خودرابه تخمدان رسانده ونطقه منعقد میگردد) که

از نظر شرعی ..

13-ازفرمایشات امام جعفرصادق علیه السلام: اکثر اطباء بر این عقیده­اند که انبیاء

طب نمی دانند و وقتی دیدم بیشتر اطباء چنین عقیده­ای دارند ، در حالی که انبیاء ،

حجت خداوند  و راهنمایان بشر و وارثان علم پروردگارند ، دیدم کسی که  در مذهب و روش

زندگی خود ، به انبیاء پشت کرده و کتب نازل شده از جانب خدا را تکذیب می کند ، از

طلب این طب و حاملین این طب دوری گزیدم

14-توجه به جنبه روح وروان وارتبا ط بین صفات روحی واخلاق وتغذیه ابعادی...فقط وفقط

در حوزه طب انبیاءومعصومین (طب اسلامی)است که معنا پیدا نموده تا جائی که سلامت دل

را مهمتر از سلامت جسمی دانسته (بعنوان مثال رابطه صفت حرص و طمع با خلط بلغم و

رابطه عصبانیت با خلط صفرا و شهوت با خلط دم و ارتباط مصرف خون و قساوت قلب و امراض

عمومی و ...

15-  در جائی که شما درصورت خریداری یک وسیله ، دفترچه راهنمای استفاده ازآن را

ازفروشنده درخواست میکنید

16-که برای فهم بهتراین موضوع،نیازبه رسوا نمودن مافیاهای عظیم داروئی جهان داشته

  چرا که گاه منافع فروش حتی یک قطره چشمی، بیش از  منافع فروش سالیانه نفت کشور

عزیزمان می باشد!

17- در جلسه ای با حضور یکی از مسئولین بلند پایه ی طب سنتی ایران در مشهد ، ایشان

فرمودند که در مواردی که اختلاف و مشکلی درطبابت به روش  طب سنتی بوجود بیاید ،

مبنا ومرجع ما برای رفع آن، منابع و متون طب سنتی است و نه  احادیث و روایات اهل

بیت علیه السلام؟؟؟ 

18- امام جعفر صادق علیه السلام در مجلس منصور دوانقی در جائی که طبیب سرشناس هندی

به امام(علیه السلام) پیشنهاد  می دهندکه آیا می خواهید پاره ای از علم خود را به

شما بیاموزم ، می فرمایند که آنچه با من است بهتر از آن چیزی است که همراه تو می

باشد و در پاسخ ایشان می فرمایند ما گرمی را با سردی و سردی را با گرمی درمان می

کنیم و....

19-. در جائی که ائمه معصوم خود را طبیب الاطباء خوانده و بیش از 12 هزار روایت طبی

از آنها به جا مانده( جهت تحقیق در حوزه ژنتیک  ، عامل ایجاد جهشها ، نقش واثر مکان

و زمان و اشعه کیهانی ، لقمه حلال و طیب و حرام و خبیث بر ژنتیک و DNA  ، رابطه بین

خصوصیات روحی و روانی و خلقیات و تغذیه و طبیعت و خلط و اعضای بدن انسان)    ، آیا

ضرورت تشکیل هیات علمی خبره و آگاه و دلسوز برای استخراج این معارف عالی و ایجاد

مراکز مطالعات و تحقیقات تخصصی و اختصاص مقداری از سهم امام به این موضوع توسط

مراجع گرانقدر و حتی ورود این عزیزان به قدر استطاعت در این موضوع احساس نمی شود

موسسه عافیت اللهی طاها

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٧/۱۱/٢٥ - موسسه عافیت الهی

طب معصومين-طب انبيا-عافيت الهی-سلامت-طب اسلامی -طب الائمه ـطب توحيدي...

786

                 موضوع:دغدغه هاي جهان اسلام((ضرورت احياي طب معصومين))           

                          

 اذکر انشاء الله والامربيدالله وما ينطق عن الهوي ان هو الا و حي يوحي ن والقلم

وما يسطرون    باکسب اجازه از محضرحضرت وليعصر (عج)آنکه جان وروح جهان وجهانيان

ازجانب خداوند به يدقدرت اوست.واوکه درتمام لحظات ،عالم وناظربررفتار ماست  .      

 

مدتهاست که قلب در سينه دلتنگي ميکندوبيقرارميماند،چراکه درکشورهاي شيعي مذهب که

مدعي پيروي ازفرامين معصومين(ع)هستند وانرا تکليف شرعي وديني خود ميدانند متاسفانه

به دانش خود عمل نميکنندوبه قول معروف ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت اززمين تا

آسمان است،يابه قول آنبزرگمرد مسلمان ومبارزتاريخ سيد جمال الدين اسدابادي

درکشورهاي اسلامي مسلمان هست ولي اثري از اسلام پيدا نميشود . بااميد به اينکه روزي

عمل به دستورات قران و ا ئمه اطهار درتمامي زواياي زندگي ،روشني بخش وجودمان شود.

درزمينه مسائل بهداشتي درماني واعتقادمان به کاربردگفتارائمه معصوم،هنوز عده اي از

مسئولان ترديد داشته ومنتظراثبات آن ازجانب دنياي غرب هستند.لذا عمل انهاخانه

درمعبر سيل ساختن است.مدتهاست که دانشمندان غربي از قران وگفتار ائمه

معصومين(ع)درجهت پيشبرد علم بهره حسته انداما صدافسوس که مااندرخم يک کوچه مانده

ايم. با وجودناشناخته بودن ميلاردها مکانيسم در بدن که بعد از گذشت قرنها،تنها

قادربه کشف وبرسي جزئي ازانها بوده ايم ،آياعدم اتصال به منبع وحي چيزي غيرازجهل

مطلق است وچه گونه خواهيم توانست درپيشگاه محضرالهي جوابگو باشيم.

باکمي تفکر وتعمق در کفتاروکردارائمه معصوم(ع) درباب مسائل بهداشتي ودرماني ميتوان

فهميد که ايشان در وهله نخست به پيشگيري وسپس درمان توجه نموده اند لذا ميتوان

ازاين امردرجهت آموزش فرزندانمان ازهمان اوايل کودکي استفاده نمائيم تادر اينده اي

نه چندان دورشاهد خانواده وجامعه اي سلامت وتندرست باشيم واين محقق نميشود مگرباکمک

مسئولين درامرآموزش درمقطع کودکستان،دبستان و........ بامددايزدمنان اگر عمري باقي

باشد،گوشه اي ازاين گفتار گهربار رادر زمينه مسائل بهداشتي ودرماني

باشما...درپايان اين آرزومندان خدمت به خادمين مولا،ازکليه عزيزان تقاضامنديم دراين

زمينه مارا ياري

 

786

باتوجه به بحث طب سنتي که مورد توجه وحمايت رئيس جمهور،رئيس مجلس و رهبر عزيزمان

ميباشد با توجه به سوءاستفاده عده اي فرصت طلب در تمامي عرصه هاي موجود در جهت مصون

ماندن از آسيبهاو از طرفي توجه به سخنان امام جعفر صادق(ع)در بحث حديث اهليلج

وگفتارامام علي(ع)در زمينه طلب علم از سر منشاءحقيقي آن و ذکراين روايت که کمترين

حد معرفت ائمه معصوم(ع)اطاعت محض از آنها بوده با توجه به اعتبارات وهزينه هاي

ميلياردي وزارت بهداشت و درمان در پيشگيري و درمان بيماريها که عملا تعدادي از اين

موارد درتعارض و در خلاف مفاهيم وفرمايشات ائمه عليه السلام بوده،با توجه به اين

نکته که طب معصومين اکثرا جنبه پيشگيرانه داشته باعث سلامت جسم و روان ما گرديده و

با رعايت آن سرانه بهداشت و درمان در کوتاهترين زمان ممکن کاهش يافته،در جهت

بسترسازي وايجاد ساختاري مطابق بانظرات و فرمايشات ائمه(ع)نياز به تشکيل هيات علمي

آگاه،قوي،خبره ودلسوز در اين راستا ضروري بوده تا با فراهم آمدن طرحي جامع در زمينه

آموزش فرهنگ طب معصومين از همان دوره ابتدائي تا دانشگاه واشاعه آن در جامعه از

طريق وزارت بهداشت ودرمان،رسانه ها و ... پايه گذارطب اصيل حقيقي وجامع،عافيت الهي

در پرتو معارف ائمه معصوم(ع) باشيم

تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

نمك

پيامبر خدا (ص) : خداوند به موسي بن عمران وحي كرد كه : « با نمك ، آغاز كن و با

نمك ، پايان ده ؛ چرا كه درمان هفتاد درد ، در نمك است و كمترينِ اين دردها ديوانگي

، جذام ، پيسي ، گلودرد ، دندان درد و شكم درد است » .

امام باقر (ع) : از سفارش هاي پيامبر خدا به علي (ع) اين بود كه فرمود : « اي علي !

غذاي خويش را با نمك ، آغاز كن ؛ چرا كه درمان هفتاد درد ، در نمك است و ديوانگي ،

پيسي ، گلودرد ، دندان درد و شكم درد ، از جملة اين دردهاست » .

پيامبر خدا (ص) : هر كس پيش از هر چيز و پس از هر چيز ، نمك بخورد ، خداوند سيصد و

سي نوع بلا را كه كمترينش جذام است ، از او برمي دارد .

الكافي – به نقل از محمّد بن مسلم ، از امام باقر (ع) - : كژدمي ، پيامبر خدا را

نيش زد . پيامبر (ص) فرمود : « خدايَت لعنت كند كه هيچ برايت تفاوتي نمي كند كه

مؤمني را بگزي يا كافري را ! » .

سپس قدري نمك خواسته و بر جاي گزِش ماليد و در نتيجه درد ، فرو نشست .

اگر مردم از آنچه در نمك هست ، آگاهي داشتند ، با وجود آن ، ديگر هيچ پادزهري نمي

جستند .

امام علي (ع) : هر كس غذاي خود را با نمك آغاز كند ، هفتاد درد و دردهاي بسيار

ديگري – كه كسي جز خداوند آنها را نمي داند – از وي دور مي شوند .

الكافي – به نقل از سعد اِسكاف - : امام باقر (ع) فرمود : « همانا در نمك ، شفاي

هفتاد درد است » يا فرمود : « هفتاد نوع از انواع درد » .

سپس فرمود : « اگر مردم مي دانستند كه در نمك چه خواصّي هست ، خود را جز به آن ،

مداوا نمي كردند » .

امام صادق (ع) : هر كس بر نخستين لقمه از غذاي خود نمك بپاشد ، كَك مكِ صورت او از

ميان مي رود .

امام صادق (ع) : بني اسرائيل ، [غذاي خود را] با سركه آغاز مي كردند و با همان نيز

به پايان مي بردند ؛ ولي ما با نمك آغاز مي كنيم و با سركه به پايان مي بريم .

هَليم

پيامبر خدا (ص) : جبرئيل ، نزد من آمد و مرا به خوردن هَليم ، فرمان داد تا پُشتم

قوي شود و با آن ، توان بندگي پروردگار خويش بيابم .

امام علي (ع) : بر شما باد هَليم ، چرا كه تا چهل روز ، نشاط عبادت مي دهد . آن خود

، جزئي از سفرة آسماني است كه بر پيامبر خدا فرو فرستاده شد .

امام صادق (ع) : پيامبر خدا ، از درد پشت ، به درگاه پروردگار خويش ناليد . خداوند

، او را به خوردن گندم همراه با گوشت ( يعني همان هَليم ) فرمان داد .

امام صادق (ع) : يكي از پيامبران از ضعف و كميِ توان آميزش ، به درگاه خداوند اظهار

ناراحتي كرد . خداوند ، او را به خوردن هليم فرمان داد .

الكافي – به نقل از ايّوب بن نوح - : يكي از كسانيكه با امام كاظم (ع) هَليم گاوَرس

خورده بود ، براي من نقل كرد كه امام (ع) فرمود : « هان كه آن ، غذايي است بدون

سنگيني و عارضه . بِدان علاقه دارم و خواسته ام تا برايم آماده كنند . آن ، همراه

با شير ، سودمند تر و در معده نيز نرم تر است » .

كاسني

پيامبر خدا (ص) : كاسني مهتر همة سبزي هاست .

امام علي (ع) : كاسني بخوريد ، كه هيچ صبحي نيست ، مگر اين كه قطره اي از بهشت بر

آن ، فرو مي افتد . چون خواستيد آن را بخوريد ، قطره هاي آب را از رويش فرو متكانيد

.

امام صادق (ع) : كاسني ، نكو سبزي اي است . هيچ برگي از آن نيست كه قطره اي از بهشت

بر آن نباشد . آن را بخوريد و به گاه خوردن ، متكانيد . پدرم (ع) ما را نهي         

 مي فرمود كه به هنگام خوردن كاسني ، آن را بتكانيم .

امام صادق (ع) : هر كس در حالي بخوابد كه در درون او ، هفت تاكه كاسني باشد ، به

خواست خداوند ، آن شب از قولنج ، در امان است .

امام صادق (ع) : بر تو باد كاسني ؛ چرا كه آب ( مني ) را افزون مي سازد و فرزند را

نكو مي كند . گرم و مُليّن است و پسر زايي را بيشتر مي كند .

امام صادق (ع) : هر كس دوست دارد آب ( مني ) او و فرزندانش فراوان شود ، بر خوردن

كاسني ، مداومت ورزد .

الكافي – به نقل از محمبدبن فيض - : همراه با امام صادق (ع) ناهارمي خوردم و قدري

سبزي نيز بر سفره بود . در كنار ما پيرمردي بود كه از كاسني ، دوري مي گزيد . امام

(ع) فرمود : گويا گمان مي كنيد كه كاسني ، سرد است ، در حالي كه چنين نيست ؛ بلكه

معتدل است و برتريِ آن بر ديگر سبزي ها ، به سان برتريِ ما بر ديگر مردمان است » .

امام رضا (ع) : كاسني ، درمان هزار درد است . هيچ دردي در درون آدمي زاده نيست ،

مگر اين كه كاسني ، آن را در هم مي كوبد .

 

 

 

 

 

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/۱٢/۱۸ - موسسه عافیت الهی

طب معصومين طب انبياء طب توحيدی طب الائمه عافيت الهی

كدو

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد كدو ؛ چرا كه مغز را افزون مي سازد .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد كدو ؛ چرا كه عقل را افزون مي سازد و مغز را بزرگ مي

كند.

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد كدو ؛ چرا كه عقل را مي پالايد و مغز را مي افزايد.

پيامبر خدا (ص) – خطاب به امام علي (ع) - : كدو بخور ؛ زيرا هر كس آن را بخورد ،

خويَش نيكو و رويَش شاداب مي شود . آن ، خوراك من و پيامبرانِ پيش از من است .

امام كاظم (ع) : از جمله سفارش هايي كه پيامبر خدا به علي (ع) كرد ، اين بود كه به

وي فرمود : « اي علي ! بر تو باد كدو . آن را بخور ؛ چرا كه مغز و عقل را افزون مي

سازد » .

پيامبر خدا (ص) : كدو بخوريد ، كه اگر خداوند مي دانست درختي سبُك تر از اين وجود

دارد ، آن را براي برادرم يونس مي روياند.

هر گاه كسي از شما خورشي مي سازد ، در آن كدوي بسيار بريزد ؛ چرا كه آن مغز و عقل

را مي افزايد.

كنز العمّال – به نقل از اَنَس - : پيامبر خدا ، فراوان كدو مي خورد .

گفتم : اي پيامبر خدا ! گويا خيلي كدو دوست داري ؟!

فرمود : « كدو ، مغز را زياد مي كند و بر عقل مي افزايد » .

الكافي – به نقل از سيّاري ، در حديثي كه سند ان را به معصوم رسانده است - : پيامبر

(ص) به كدو علاقه داشت و به زنان خود مي فرمود : « اگر در ديگ ، چيزي طبخ مي كنيد ،

در آن ، كدو بسيار بريزيد » .

پيامبر خدا (ص) : اگر خواستيد چيزي بپزيد ، از كدو زياد بهره بجوييد ؛ چرا كه دلِ

اندوهگين را شاد مي كند .

امام علي (ع) : كدو بخوريد ؛ چرا كه مغز را افزون مي كند . پيامبر خدا به كدو علاقه

داشت .

طبّ الائمّه (ع) – به نقل از ذَريح - : به امام صادق (ع) گفتم : از امير مؤمنان (ع)

حديثي دربارة كدو روايت شده كه فرموده است : « كدو بخوريد ؛ چرا كه مغز را افزون مي

سازد».

امام صادق (ع) فرمود : « آري . من نيز مي گويم كه براي درد قولنج ، خوب است » .

كباب

الكافي – به نقل از موسي بن بكر - : امام كاظم (ع) به من فرمود : « چرا تو را

زردروي   مي بينم ؟ »

گفتم : تب ، رنجورم كرده است .

به من فرمود : « گوشت بخور » .

گوشت خوردم . پس از جمعه اي ، امام (ع) بار ديگر مرا ديد ، در حالي كه همچنان بر

همان وضع پيشين ( زردچهره ) بودم . به من فرمود : « مگر تو را به خوردن گوشت ،

فرمان نداده بودم ؟ » .

گفتم : از همان روز كه فرموده اي ، جز آن نخورده ام .

پرسيد : « آن را چگونه مي خوري ؟ » .

گفتم : پخته [در آب] .

فرمود : « نه ؛ آن را كباب شده بخور » .

پس از جمعه اي ، ديگر بار در پي من فرستاد . اين بار ديد كه خون ، دوباره به چهره

ام بازگشته است . به من فرمود : « اكنون ، خوب است » .

الكافي – به نقل از موسي بن بكر - : در مدينه به عارضه اي گرفتار آمدم و در نتيجة

آن ضعيف شدم . نزد امام كاظم (ع) رفتم .

به من فرمود : « تو را ضعيف مي بينم ! »

گفتم : آري .

فرمود : « كباب بخور » .

من هم كباب خوردم و بهبود يافتم .

امام باقر (ع) يا امام صادق (ع) : خوردن كباب ، تب را مي برد .

تَره

خواصّ تره

پيامبر خدا (ص) : تره در ميان سبزي ها ، همانند نان در ميان خوراكي هاست .

الكافي – به نقل از حمّاد بن زكريّا ، از امام صادق (ع) - : در محضر پيامبر خدا از

سبزي ها ياد شد .فرمود : « تره بخوريد ؛ چرا كه حكايت آن در ميان سبزي ها ، حكايت

نان در ميان همة خوراك ها – يا خورش ها – است » .

الكافي – به نقل از فرات بن اَحنف - : از امام صادق (ع) دربارة تره پرسيدند . فرمود

: « آن را بخور ؛ چرا كه در آن ، چهار ويژگي است : بوي دهان را خوش مي سازد ؛ بادها

را [ازبدن] مي راند ؛ بواسير را ريشه كن مي كند ؛ و براي كسي كه بِدان مداومت مي

ورزد ، ماية ايمني از جذام است » .

امام صادق (ع) – به نقل از پدرانش (ع) - : نزد پيامبر خدا از سبزي ها ياد شد .

فرمود :     « تره ، مهتر و سرآمد همة سبزي هاست و برتريِ آن بر ديگر سبزي ها ،

همانند برتريِ نان بر ديگر چيزهاست . در آن ، بركت است و آن ، سبزي من و سبزي

پيامبرانِ پيش از من است . من آن را دوست دارم و مي خورم . گويا بوتة ان را مي نگرم

كه برگ هايش از سرسبزي و زيبايي در بهشت مي درخشند » .

الكافي – به نقل از موسي بن بكر  - : يكي از غلامان امام كاظم (ع) بيمار شد . امام

(ع) از حال او پرسيد .

گفتند : بيماريِ طحال گرفته است .

فرمود : « سه روز به او تره بخورانيد » .

آن را به او خورانديم . پس ، خون ، فرو نشست ، و سپس بهبود يافت .

المحاسن – به نقل از سَلَمه - : در مدينه به دردي سخت ، گرفتار آمدم . نزد امام

كاظم (ع) رفتم . به من فرمود : « تو را زردچهره مي بينم ؟ » .

گفتم : آري .

فرمود : « تره بخور » .

تره خوردم و بهبود يافتم .

مكارم الأخلاق – به نقل از موسي بن بكر - : نزد امام كاظم (ع) رفتم . به من فرمود :

« تو را زردروي مي بينم ! تره بخور » .

من نيز خوردم و بهبود يافتم .

خوردن ترة تازه

الكافي – به نقل از موسي بن بكر - : يكي از كساني كه امام كاظم (ع) را ديده ، برايم

نقل كرد كه ايشان تره را در كَرت كشتزار مي خورد . البتّه آن را با آب مي شست و آن

گاه      مي خورد .

الكافي – به نقل از داوود بن ابي داوود – : مردي ، امام رضا (ع) را در خراسان ديده

كه تره را از باغ ، همان گونه كه هست ، مي چيند و مي خورد . چون به ايشان گفتند :

اين ، ممكن است فضولاتي به همراه داشته باشد ، فرمود : « چيزي از آنها به اين نمي

چسبد و اين سبزي ، براي درمان بواسير خوب است » .

المحاسن – به نقل از يحيي بن سليمان – : امام رضا (ع) را در خراسان در باغي ديدم ،

در حالي كه تره مي خورد . به ايشان گفتم : فدايت شوم ! مردم بر اين باورند كه هر

روز يك قطره از بهشت ، بر كاسني فرو مي ريزد .

فرمود : « اگر هر روز از بهشت بر كاسني يك قطره فرو مي ريزد ، تره ، در آب بهشت ،

يكسره غوطه ور است » .

گفتم : به آن كود مي دهند .

فرمود : « چيزي از اين كود ، بدان نمي چسبد » .

خوردن تره همراه با نمك

الكافي – به نقل از احمدبن ابي عبدالله ، از يكي از هم مسلكانش ، در حديثي كه سند

آن را به معصوم رسانده است - : امير مؤمنان (ع) تره را همراه با نمكِ بلغور شده مي

خورد .

كَرَفس

پيامبر خدا (ص) : كرفس ، سبزي پيامبران است .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد كرفس ، چرا كه خوراك اِلياس ، يَسَع و يوشع بن نون

بوده است .

پيامبر خدا (ص) – خطاب به امام حسين (ع) - : فرزندم ! كرفس بخور ؛ چرا كه سبزيِ

پيامبران است ، كه فراموش شده است و خوراك خضر و الياس (ع) است . كرفس ، انسدادها

را مي گشايد ، دل را طراوت مي دهد ، حافظه مي آورد ، و ديوانگي ، جذام ، پيسي و ترس

را دور مي كند .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد كرفس ؛ زيرا اگر چيزي باشد كه بر عقل بيفزايد ، همان

است .

قارچ

پيامبر خدا (ص) : قارچ از گياهان بهشت است و آب آن براي درد چشم ، سودمند است.

پيامبر خدا (ص) : قارچ ، از «مَنّ» است و «مَنّ» از بهشت است . آب آن نيز درماني

براي چشم است .

پيامبر خدا (ص) : قارچ ، از همان « مَنّ » است كه خداوند بر بني اسرائيل نازل كرد ،

و آن ، شفايي براي چشم است .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد قارچ تازه ؛ چرا كه از همان « مَنّ » است و آبش ،

شفايي براي چشم است .

الكافي – به نقل از اُمامه دختر ابوالعاص بن ربيع ( همان بانويي كه مادرش زينب دختر

پيامبر خداست ) - : در ماه رمضان ، امير مؤمنان علي (ع) ، نزد من آمد . شامي و

خرمايي و قارچي آوردند و ايشان خورد . ايشان قارچ را دوست داشت .

گلابي

پيامبر خدا (ص) : گلابي ، قلب را زنده مي سازد .

امام علي (ع) : گلابي ، قلب را جلا مي دهد و دردهاي درون را تسكين مي بخشد .

امام صادق (ع) : گلابي بخوريد ؛ كه به اذن خداوند دل را جلا مي دهد و دردهاي درون

را تسكين مي بخشد .

امام صادق (ع) : « گلابي ، معده را مي پالايد و تقويت مي كند و با بِهْ ، در

[،خواص،] همگون است . خوردنش روي غذا ، سودمندتر است تا چاشت ناخورده . هر كس هم كه

احساس سنگيني مي كند ، از ان بخورد » يعني روي غذا بخورد .

طبّ الائمه (ع) – به نقل از حَلَبي - : امام صادق (ع) به مردي كه از دردي در قلب

خود نزد ايشان اظهار ناراحتي كرد ، فرمود : « گلابي بخور » .

 




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:نمک ,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

ُندُر

خواصّ كُندُر

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد كُندُر ؛ زيرا آن سان كه انگشتان ، عرق را از پيشاني

پاك    مي كنند ، پشت را محكم مي كند ، عقل را افزون مي كند ، ذهن را ذكاوت مي دهد

، چشم را جلا مي بخشد و فراموشي را از ميان مي برد .

پيامبر خدا (ص) : با كُندُر ، بدن را چرب كنيد ؛ چرا كه اين بهره اي بيشتر براي شما

نزد زنانتان ايجاد مي كند .

پيامبر خدا (ص) : - خطاب به امام علي (ع) - : اي علي ! سه چيز بر حافظه مي افزايد و

بلغم را مي برد : كُندُر ، مسواك و قرائت قرآن .

امام علي (ع) : جويدن كُندُر ، دندان ها را استحكام مي بخشد ، بلغم را مي راند و

بوي دهان را مي برد .

كنز العمّال – به نقل از عبدالله بن جعفر - : مردي نزد علي بن ابي طالب (ع) آمد و

از فراموشي ، اظهار ناراحتي كرد . فرمود : « بر تو باد كُندُر ؛ چرا كه دل را شجاعت

مي بخشد و فراموشي را از ميان مي برد » .

امام صادق (ع) : پيامبر (ص) عسل مي خورد و مي فرمود : « [قرائت] آياتي از قرآن و

جويدن كُندُر ، بلغم را از ميان مي برد » .

امام رضا (ع) : فراوان كُندُر بخوريد . آن را در دهان نگه داريد و نيك بجويد ، براي

من ، جويدن آن ، دوست داشتني تر است ؛ چرا كه آن بلغم معده را پاك مي كند ، عقل را

استحكام مي بخشد و غذا را گوارا مي سازد .

فايده هاي كُندُر براي زنان باردار

پيامبر خدا (ص) : به زنان باردار خود ، كُندُر بدهيد ؛ چرا كه عقل كودك را افزون مي

كند .

امام رضا (ع) : به زنان باردارتان ، كندر نر بدهيد . در اين صورت ، اگر آنچه در شكم

زن است ، پسر باشد ، بيدار دل ، آگاه و دلير مي گردد ، و اگر دختر باشد ، روي و

خويِ وي نكو مي شود و سرين او سترگ مي گردد و نزد همسرش بهره مي يابد .

شير

خواصّ شير

امام علي (ع) : نوشيدن شير ، شفايي براي هر درد است ، مگر مرگ .

الكافي – به نقل از ابوالحسن اصفهاني - : نزد امام صادق (ع) بودم . در حالي كه من

نيز  مي شنيدم ، مردي به ايشان گفت : فدايت شوم ! من در بدنم احساس ضعف مي كنم .

امام (ع) به او فرمود : بر تو باد شير ؛ چرا كه گوشت مي روياند و استخوان را

استحكام  مي بخشد » .

امام صادق (ع) : براي گلودرد ، چيزي چون نوشيدن شير نيافته ام .

درمان كردن با شير گاو

پيامبر خدا (ص) : خداوند ، هيچ دردي فرو نفرستاده ، مگر اين كه براي ان ، درماني هم

فرستاده است . در شير گاو ، درمان هر درد هست .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد شير گاو ؛ چرا كه گاو از هر درختي مي خورد و شير آن ،

درماني براي هر درد است .

پيامبر خدا (ص) : خداوند ، هيچ دردي ننهاده ، مگر اين كه برايش درماني نيز نهاده

است . بر شما باد شير گاو ، چرا كه از هر شَجَري مي خورد .

پيامبر خدا (ص) : با شير گاو درمان كنيد . من اميدوارم خداوند در آن ، شفايي نهاده

باشد ؛ چرا كه گاو ، از شَجَر مي خورد .

امام باقر (ع) – به نقل از جابربن عبدالله – : گفته شد : اي پيامبر خدا ! آيا درمان

كنيم ؟

فرمود : « آري ، درمان كنيد ؛ زيرا خداوند – تبارك و تعالي – هيچ دردي فرو نفرستاده

است . بر شما باد شيرگاو ؛ چرا كه آن ، از هر شَجَري مي خورد » .

امام علي (ع) : شير گاو ، دارو است .

امام علي (ع) : شير گاو ، درمان است .

الكافي – به نقل از ابوالبلاد - : از عارضه اي كه در معده احساس مي كردم ، نزد امام

باقر(ع ) اظهار ناراحتي نمودم .

به من فرمود : « چه چيز ، تو را از نوشيدن شير گاو ، باز مي دارد ؟ » .

آن گاه از من پرسيد : « آيا هرگز نوشيده اي ؟ » .

گفتم : آري ؛ بارها .

پرسيد : « آن را چگونه يافته اي ؟ »

گفتم : ديده ام كه معده را مي پالايد و به كليه ها پوششي از چربي مي دهد و اشتها به

غذا مي آورد .

پس به من فرمود : « اگر اكنون زمانش بود ، من و تو با همديگر به يَنْبُع مي رفتيم

تا شير بخوريم » .

شير شتر

پيامبر خدا (ص) : در شير شتر .... درمان بيماري ذَرَب است .

پيامبر خدا (ص) : شير شتر ... براي كساني كه به ناراحتي معده ( سوء هاضمه ) مبتلا

هستند ، درمان است .

ماست چكيده ماده الاغ

الكافي – به نقل از عِيص بن قاسم - : همراه با امام صادق (ع) ناهار خوردم . به من

فرمود: « آيا مي داني اين چيست ؟ » .

گفتم : نه .

فرمود : « اين ، ماست چكيدة ماده الاغ است . آن را براي يكي از بيماران خود ، فراهم

ساخته ايم . اگر دوست داري از آن بخوري ، بخور ».

الكافي – به نقل از يحيي بن عبدالله – : نزد امام صادق (ع) بودم كه چند پياله

برايمان آوردند . ايشان با دست ، به يكي از آنها اشاره كرد و فرمود : « اين ماست

چكيدة ماده الاغ است . آن را براي يكي از بيماران خود ، فراهم ساخته ايم . هر كس مي

خواهد ، بخورد و هر كس هم نمي خواهد ، واگذارد » .

شير با عسل

امام كاظم (ع) : هر كس كه آب كمرش ديگرگون مي شود ، شير تازه همراه با عسل برايش

سودمند است .

ماست و نانخواه

الكافي – به نقل از محمّد بن يحيي ، در حديثي كه سَند آن را به امام كاظم (ع)

رسانده است - : امام كاظم (ع) فرمود : « هر كس مي خواهد ماست بخورد و ماست ، او را

زيان نرساند ، روي آن ، هضم كننده اي هم بخورد » .

گفتم : هضم كننده چيست ؟

فرمود : « نانخواه » .

گوشت

مهتر همه خوراكها

پيامبر خدا (ص) : گوشت ، مِهترِ غذاها در دنيا و آخرت است .

پيامبر خدا (ص) : بهترين خورش دنيا و آخرت ، گوشت است .

پيامبر خدا (ص) : مهتر غذاهاي ساكنان دنيا و آخرت ، گوشت و سپس برنج است .

خواصّ گوشت

امام علي (ع) : بر شما باد گوشت ؛ چرا كه [خوردن] گوشت ، گوشت مي روياند.

پيامبر خدا (ص) : خوردن گوشت ، روي را نكو مي سازد و خوي را هم نكو مي سازد .

پيامبر خدا (ص) : هنگام خوردن گوشت ، قلب را شادي اي است .

پيامبر خدا (ص) : گوشت با تخم مرغ ، بر توان جنسي مي افزايد .

امام علي (ع) : گوشت بخوريد ؛ چرا كه گوشت مي روياند . آن را بخوريد ؛ چرا كه جلاي

ديده است .

امام علي (ع) : بر شما باد گوشت . آن را بخوريد ؛ چرا كه خوي راخوش مي سازد ، رنگ

را صفا مي دهد و شكم را كوچك مي كند .

امام باقر (ع) : خوردن گوشت ، شنوايي و بينايي و قدرت را افزون مي كند .

امام صادق (ع) : گوشت ، از گوشت است . هر كس چهل روز آن را واگذارد ، بدخوي      مي

شود . آن را بخوريد ؛ چرا كه بر شنوايي و بينايي مي افزايد .

امام عسكري (ع) – خطاب به اوبهاشم جعفري - : اي ابوهاشم ! اگر توان مي خواهي ، گوشت

بخور .

خواصّ گوشت همراه با شير

پيامبر خدا (ص) : نوح (ع) از ضعف بدن ، به درگاه پروردگار خويش شكايت برد . خداوند

به او وحي فرستاد كه : « گوشت را همراه با شير ، طبخ كن و بخور ؛ چرا كه من ، قدرت

و بركت را در آنها نهاده ام » .

الدعوات : پيامبر خدا ، مردي چاق ديد . پرسيد : « چه مي خوري ؟ »

گفت : در سرزمين من ، غلّه نيست . من تنها گوشت و شير مي خورم .

فرمود : « دو گوشت را يك جا جمع كرده اي » .

پيامبر خدا (ص) : گوشت و شير ، گوشت مي رويانند و استخوان ها را استحكام مي بخشند .

و گوشت ، شنوايي و بينايي را افزون مي كند و گوشت همراه با تخم مرغ ، بر نيروي جنسي

مي افزايد .

پيامبر خدا (ص) : يكي از پيامبرانِ پيش از من ، از ضعف بدن ، به درگاه خداوند ،

شكايت برد . خداوند به او وحي كرد كه : « گوشت و شير را بپز ؛ چرا كه من ، بركت و

قدرت را در آنها نهاده ام ».

اما معلي (ع) : مسلمان ، اگر ضعيف شد ، گوشت با شير بخورد .

الكافي – به نقل از عبدلله بن سنان - : امام صادق (ع) فرمود : « پيامبري از

پيامبران ، از ضعف ، به درگاه خداوند شكايت برد . پس به او گفته شد : گوشت را در

شير بپز ؛ چرا كه اين دو ، جسم را استحكام مي دهند » .

گفتم : اين ، همان غذايي است كه « مَضيرَه » نام دارد ؟

فرمود : « نه ؛ بلكه گوشتِ همراه با شير تازه است » .

امام صادق (ع) : گوشت با شير ، خورش پيامبران است .

الكافي – به نقل از زيادبن ابي حلاّل - :  همراه با امام صادق (ع) ، شام ، گوشت و

شير خوردم . پس فرمود : « اين ، خورشِ پيامبران است » .

گوشت شتر

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد خوردن گوشت شتر ؛ زيرا اين گوشت را تنها مؤمنان مخالف

يهود ( كه دشمنان خدايند ) مي خورند .

پيامبر خدا (ص) : شتر را جز مؤمن نمي خورد.

المحاسن  -ت به نقل از سيّاري ، در حديثي كه سند آن را به معصوم رسانده است - :

خوردن گوشت شتر ، دل دادگي به گوشت را فرو مي نشاند .

گوشت گاو

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد شير و روغن گاو ؛ امّا از گوشت آن ، حذر كنيد ؛ چرا كه

شير و روغنش دارو و درمان و گوشتش بيماري است .

پيامبر خدا (ص) : گوشت گاو ، درد است و شيرش ، درمان ؛ امّا گوشت گوسفند ، درمان

است و شيرش ، درد .

امام علي (ع) : گوشت گاو ، بيماري است .

امام علي (ع) : گوشت گاو ، درد و بيماري ، شيرش دارو ، و روغنش درمان است .

گوشت ميش

پيامبر خدا(ص):خداوند از هر چيز ، چيزي را برگزيد ... و از [ميان انواع ] گوسفند ،

ميش را.

امام صادق (ع) : هر كس در قلب يا بدن خود به ضعفي گرفتار آمد ، گوشت ميش با شير

بخورد ؛ چرا كه در اين صورت ، هر بيماري و عارضه اي ، از بند بند تن او برون مي رود

، بدنش نيرو مي گيرد و لثه اش استحكام مي يابد .

الكافي – به نقل از سعدبن سعد - : به امام كاظم (ع) گفتم : خانوادة من ، گوشت ميش  

  نمي خورند .

پرسيد : « چرا ؟ » .

گفتم : انان مي گويند اين گوشت ،  تلخة سياه و سردرد و ديگر دردها را در آنان تحريك

مي كند .

به من فرمود : « اي سعد ! ».

گفتم : لبيك !

فرمود : « اگر خداوند چيزي را ارزشمندتر از ميش مي دانست ، آن را فِدية اسماعيل (ع)

   مي ساخت » .

الكافي – به نقل از سهل بن زياد ، از يكي از هم مسلكانش ( به گمان ، محمّدبن

اسماعيل ) –: يكي از ما نزد امام رضا (ع) ، از گوشت ، ياد كرد و گفت : هيچ گوشتي

خوش تر از گوشت بز نيست .

پس ، امام رضا (ع) به او نگريست و فرمود : « اگر خداوند ، گوشتي خوش تر از گوشت ميش

آفريده بود ، همان را فدية اسماعيل مي ساخت » .

گوشت كبك

امام كاظم (ع) : به تبدار ، گوشت كبك بخورانيد ؛ چرا كه پاها را نيرو مي دهد و تب

را كاملاً دور مي كند .

گوشت هوبرِه

امام كاظم (ع) : در خوردن هوبْرِه ، اشكالي نمي بينم . براي بواسير و درد كمر ، خوب

است و از چيزهايي است كه انسان را بر فراواني آميزش ، ياري مي رساند.

گوشت مرغ

امام علي (ع) : غاز ، گاوميشِ پرندگان است و مرغ ، خوك پرندگان است و كَبكَنجير ،

بوقلمون پرندگان است . چرا تو از دو جوجة نوپايي كه زني از ربيعه آنها را با زياديِ

غذاي خويش پرورانده است ، استفاده نمي كني ؟

الكافي – به نقل از سيّاري ، در حديثي كه سند آن را به معصوم رسانده است - : در

حضور عُمَر ، از گوشت ، ياد شد . عمر گفت : خوش ترين گوشت ، گوشت مرغ است .

امير مؤمنان (ع) فرمود : « نه ، مرغ ها خوك هاي پرندگان هستند . امّا بهترين گوشت ،

گوشت جوجة تازه از تخم درآمده اي است كه تازه برخاسته يا نزديك است كه برخيزد » .

 

 

 

 

 

 

 

 

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/۱٢/۱۸ - موسسه عافیت الهی

طب معصومين طب انبياء طب توحيدی طب الائمه عافيت الهی طب اسلامی

روغن حيواني

خواصّ روغن گاو

پيامبر خدا (ص) : هر كس يك لقمة چرب شده به روغن حيواني بخورد ، به همان اندازه ،

بيماري از تن او فرو مي ريزد . گوشت گاو ، درد است و روغن آن ، شفا و شيرش نيز

درمان . هيچ چيز ، همانند روغن گاو ، به بدن درنيامده است .

امام علي (ع) : گوشت گاو ، بيماري است و شير آن ، شفاست و روغنش درمان است . پيه هم

به اندازة خود ، درد را از بدن برون مي برد و مردم به هيچ چيز ، برتر از روغن گاو ،

درمان نجسته اند .

امام علي (ع) : روغن گاو ، شفاست .

امام علي (ع) : روغن گاو ، داروست.

امام رضا (ع) : هر كس مي خواهد از درد نشيمنگاه در امان بماند و بادهاي بواسير به

او زيان نرساند ، هر شب ، هفت خرماي هَيْرون با روغن گاو بخورد و بيضه هاي خود را

با روغن زنبك خالص ، چرب كند .

مكروه بودن روغن حيواني براي پيران

امام صادق (ع) : روغن حيواني ، چيزي است كه همانند آن ، به بدن درنيامده است ؛ امّا

من آن را براي پير ، ناخوشايند مي دانم .

امام صادق (ع) : روغن حيواني ، چه نيكو خورشي است ؛ امّا من آن را براي پير ،

ناخوشايند مي دانم .

امام صادق (ع) : مَرد ، هرگاه به پنجاه سالگي رسيد ، مباد در حالي كه در درون او

چيزي از روغن حيواني است ، شب را به بستر رود.

امام صادق (ع) – در ضمن سخن خود با پيري از مردمان عراق - : از روغن حيواني ، حذر

كن ؛ چرا كه با پير ، سازگاري ندارد .

سَيا ( سَنا )

پيامبر خدا (ص) : با سَيا درمان كنيد ؛ زيرا اگر بنا بود چيزي مرگ را برگرداند ،

سَيا بود كه آن را دفع مي كرد .

پيامبر خدا (ص) : از شُبْرُمْ ( گاو كُشَك) حذر كنيد ؛ چرا كه سرد و بار است ، و بر

شما باد سَيا ، با آن ، درمان كنيد ؛ چرا كه اگر با بود چيزي مرگ را دور كند ، سَيا

آن را دور      مي كرد.

امام صادق (ع) : اگر مردم از آنچه در گياه سَيا هست ، آگاهي داشتند ، هر مثقالِ آن

را با دو مثقال طلا به چنگ مي آوردند . زنهار كه اين گياه ، ماية ايمني از : بهك ،

پيسي ، جذام ، ديوانگي ، سست اندامي و كژدهاني است .

سَويق

خواصّ سَويق

امام باقر (ع) : سويق ، چه قدر پُربركت است ! اگر انساني در حالي كه سير است ، آن

را بخورد ، غذا را گوارش مي دهد و اگر در حالي كه گرسنه است ، بخورد ، او را سير   

    مي سازد . سويق ، چه نيكو توشه اي در سفر و در حضر است !

امام صادق (ع) : سويق ، گوشت مي روياند و استخوان را استحكام مي بخشد .

امام صادق (ع) : به كودكانتان در خردسالي شان سويق بدهيد ، چرا كه گوشت مي روياند و

استخوان را استحكام مي بخشد .

المحاسن – به نقل از بكربن محمّد اَزدي - :عَيثَمه ، در حالي كه پسر خويش را به

همراه داشت – و به گمانم نام او محمّد بود – بر امام صادق (ع) وارد شد .

امام صادق (ع) به او فرمود : « چرا مي بينم تن فرزندت ، نحيف است ؟» . گفت : او

بيمار است.

امام (ع) به او فرمود : « به او سويق بخوران ؛ چرا كه گوشت مي روياند و استخوان را

استحكام مي بخشد » .

امام صادق (ع) : هر كس چهل روز سويق بخورد ، بازوانش پُرتوان مي شود .

امام صادق (ع) : خوردن سويق با روغن زيتون ، گوشت مي روياند ، استخوان را استحكام

مي بخشد ، پوست را نازك مي كند و بر توان جنسي مي افزايد .

امام صادق (ع) : درون تب دار را از سويق ،پُر كنيد . سه بار در آب شسته شود و آن

گاه به او خورانده شود .

امام صادق (ع) : سويق ، تلخه را از تن ، و بلغم را از معده ، كاملاً جدا مي كند و

هفتاد گونه بلا را دور مي سازد .

امام كاظم (ع) : سويق خشك و آب گوشت گاو ، پيسي را از ميان مي برند .

تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:کندر,خواص کندر,,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

د- سويق سيب

امام صادق (ع) : براي مسوميّت ، دارويي سودمندتر از سويق سيب ، سراغ ندارم .

الكافي – به نقل از ابن بُكَير - : سالي كه در مدينه به خون دماغ مبتلا شدم .

يارانمان از امام صادق (ع) دربارة چيزي كه مانع خونريزي بيني شود ، پرسيدند ، به

آنان فرمود : « به او سويق سيب بدهيد » .

آنان به من از اين سويق خوراندند و خونريزي بيني ام قطع شد .

الكافي – به نقل از زياد قندي – : در حالي كه برادرم سيف با من بود ، به مدينه

درآمدم . آن جا مردم به خون دماغ گرفتار شدند و كسي كه خون دماغش دو روز ادامه مي

يافت ،      مي مُرد.

من به منزل بازگشتم و ديدم ، سيف خون دماغ شديدي دارد . نزد امام كاظم (ع) رفتم .

فرمود : « اي زياد ! به سيف ، سيب بخوران ».

من آن را به او خوراندم و وي بهبود يافت .

الكافي – به نقل از احمدبن محمّد بن يزيد - : ايشان ، چون كسي از اهل خانه را مار

يا كژدم مي گزيد ، مي گفت : « به او سويق سيب بخورانيد » .

خواصّ سويق خشك

امام صادق (ع) : [خوردنِ] سه كف دست ، سويق خشك در حالت ناشتا ، بلغم و تلخه را خشك

مي كند ، تا جايي كه تقريباً چيزي را از آن برجاي نمي گذارد.

امام صادق (ع) : سويق خشك ، چون ناشتا خورده شود ، حرارت را خاموش مي كند و تلخه را

فرو مي نشاند ؛ امّا چون به روغن درآميخته و خورده شود ، اين اثر را ندارد .

الكافي – به نقل از ابراهيم بن بسطام ، از يكي از مردمان مَرْو - : امام رضا (ع) در

روزگاري كه در ميان ما بود ، كسي را نزدمان فرستاد و سويق خواست . ما براي ايشان

مقداري سويقِ مرطوب فرستاديم . امام (ع) ، آن را برگرداند و برايم پيغام فرستاد كه

: « سويق ، چون خشك باشد و ناشتا خورده شود ، حرارت را خاموش مي كند و تلخه را فرو

مي نشاند ؛ امّا چون تَر شود ، اين اثر را ندارد .

پيه

امام علي (ع) : پية ، هم اندازة خود ، بيماري را از بدن بيرون مي برد . مردم ، به

هيچ چيز بهتر از روغن حيواني و قرائت قرآن ، درمان نجسته اند .

امام علي (ع) : نزد پيامبر (ص) از گوشت و پية ياد شد . فرمود : « هيچ پاره اي از

اين دو در معده جاي نمي گيرد ، مگر اين كه در جاي آن ، شفا مي رويد و بيماري اي از

آن جا       مي رود ».

امام صادق (ع) : هر كس يك لقمة پيه بخورد ، آن لقمه هم اندازة خويش ، بيماري را از

بدن بيرون مي برد .

طبّ الائمّه (ع) : به نقل از يونس بن يعقوب - : هنگامي كه امام صادق (ع) بيمار بود

و اسهال خوني داشت و او را خدمت مي گزاردم ، به من فرمود : اي يونس ! چه بي خبري !

مگر   نمي داني به من دربارة بيماري ، الهام شد كه برنج بخورم و من نيز گفتم : پس ،

آن را فراهم آوردند ، شستند ، خشك كردند ، سپس در آب پختند ، آن گاه نرم ساييدند و

پختند و آن را با پية خوردم و خداوند با همان ، درد و بيماري را از من برد ؟»

المحاسن : از امام صادق (ع) دربارة اين سخن پيامبر (ص) كه فرموده بود : « هر كس   

لقمه اي از پيه بخورد ، آن لقمه هم اندازة خود ، بيماري را از بدن برون مي راند »

پرسيدند.

ايشان فرمود : « مقصود ، پيهِ گاو است » .

الكافي – به نقل از زُراره - : از امام صادق (ع) پرسيدم : فدايت شوم ! آن پيه كه هم

اندازة خود ، بيماري را از بدن بيرون مي برد ، چيست ؟

فرمود : پيهِ گاو است .اي زراره ! هيچ كس پيش از تو ، در اين باره از من نپرسيده

بود .

الكافي – به نقل از محمّدبن فيض - : نزد امام صادق (ع) بودم كه مردي آمد و به ايشان

گفت : دخترم از بيماري شكم رَوش ، تكيده و لاغر گشته است .

امام صادق (ع) فرمود : « چه چيزي تو را از پُلوي چرب ، باز مي دارد ؟ چهار يا پنج

تكه سنگ بردار و در كنار آتش بگذار و برنج را در ديگي قرار بده و خوب بپز و مقداري

چربي تازة قلوه گاه ، در ظرفي بريز و از آن سنگ هاي داغ شده ، در آن قرار بده و ظرف

ديگري را بر روي آن بگذار و خوب بر هم زن و مواظب باش بخار آن ، خارج نشود . هنگامي

كه روغن ذوب شد و برنج هم خوب پخته شد ، روغن آب شده را در برنج بريز و به بيمار

(دخترت) بخوران » .

امام كاظم (ع) : هر كس لقمه اي از پيه را به درون خود ببرد ، آن لقمه هم اندازة خود

، بيماري را از بدن بيرون مي برد.

عدس

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد عدس ؛ چرا كه دل را نازك مي كند و اشك را افزون مي

سازد . و هفتاد پيامبر ، آن را پاك دانسته اند .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد عدس ؛ چرا كه مبارك و پاك است ، دل را نازك مي كند و

اشك را افزون مي سازد . و هفتاد پيامبر كه آخرينشان عيسي بن مريم (ع) است ، دوام

سودمنديِ آن را از خداوند متعال خواسته اند .

امام باقر (ع) : از جمله سفارش هاي پيامبر خدا به علي (ع) آن بود كه فرمود : « اي

علي ! عدس بخور ؛ چرا كه مبارك و مقدّس است ، دل را نازك مي كند و اشك را افزون مي

سازد ، و هفتاد پيامبر ، دوام سودمنديِ آن را از خداوند متعال خواسته اند » .

امام صادق (ع) : در حالي كه پيامبر خدا در جاي نماز خويش نشسته بود ، مردي از انصار

به نام عبدالله بن تَيِّهان نزد ايشان آمد و گفت : اي پيامبر خدا ! من بسيار در

محضر تو     مي نشينم و بسيار از تو مي شنوم ؛ امّا نه دلم نازك مي شود و نه اشكم

فرو مي ريزد .

پيامبر (ص) به او فرمود : « اي پسر تَيِّهان ! بر تو باد عدس . آن را بخور ؛ چرا كه

دل را نازك مي كند و اشك را شتاب مي دهد . و هفتاد پيامبر ، دوام سودمنديِ آن را از

خداوند خواسته اند » .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد عدس ؛ چرا كه بر زبان هفتاد پيامبر ، تقديس شده است .

پيامبر خدا (ص) : يكي از پيامبران ، از سنگ دليِ قوم خويش ، به درگاه خداوند شكايت

برد. خداوند ، در حالي كه او در نمازگه خويش بود ، به او وحي فرستاد كه : « به قوم

خويش بفرما تا عدس بخورند ؛ چرا كه دل را نازك مي كند ، چشم را به اشك مي آورد ،

خودبرتربيني را از ميان مي برد و خوراك نيكان است » .

امام علي (ع) : عدس ، دل را نازك مي كند و اشك را مي افزايد .

امام صادق (ع) : مردي نزد پيامبر خدا از سنگ دلي ، اظهار ناراحتي كرد . به او

فرمود: « بر تو باد عدس ؛ چرا كه دل را نازك مي كند و اشك را شتاب مي دهد » .

عسل

درمان با عسل

قران

« پروردگار تو ، به زنبور عسل الهام كرد كه : « از كوه ، خانه بگير و نيز از درخت و

از آنچه بنا مي كنند . سپس از همة ميوه ها بخور و راه هاي پروردگارت را فرمان

بردانه بپوي » . [آن گاه] از درونِ [شكمِ] آن ، شهدي كه به رنگ هاي گوناگون است ،

بيرون      مي آيد . در آن ، براي مردم ، درماني است . راستي در اين [زندگي

زنبوران] ، براي مردمي كه تفكّر مي كنند ، نشانه[اي از] قدرت الهي است . »

حديث

پيامبر خدا (ص) : عسل ، درمان است .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد دو درمان : عسل و قرآن.

پيامبر خدا (ص) : نزد من ، براي زن تازه زا ، درماني همانند خرما و براي بيمار ،

درماني همانند عسل ، وجود ندارد .

پيامبر خدا (ص) : خداوند بركت را در عسل قرار داده است . درمان دردها ، در آن است و

هفتاد پيامبر ، دوام سودمنديِ آن را از خداوند خواسته اند .

امام علي (ع) : در عسل ، درمان است .

امام علي (ع) : بيمار ، به چيزي همانند خوردن عسل ، درمان نجسته است .

امام علي (ع) : عسل ، شفاي هر بيماري است و بيماري اي هم در آن نيست ؛ بلغم را كم

مي كند و دل را جلا مي دهد .

امام علي (ع) : ليسيدنِ عسل ، شفاي هر درد است . خداوند فرموده است : « از درونِ

[شكمِ] آن ( زنبور ) ، شهدي كه به رنگ هاي گوناگون است ، بيرون مي آيد ، در آن ،

براي مردم ، درماني است » . آن ، همراه با قرائت قران و جويدن كُندُر ، بلغم را از

بين مي برد .

امام صادق (ع) : مردم به چيزي همانند عسل ، درمان نجسته اند.

امام كاظم (ع) : عسل ، درمان هر درد است ، اگر كه آن را از شهدش جدا كني .

خواصّ عسل

پيامبر خدا (ص) : به چيزي برتر از يك شربت عسل ، درمان جسته نشده است .

پيامبر خدا (ص) : عسل ، چه خوب نوشيدني است ! قلب را مراقبت مي كند و سرديِ سينه را

از ميان مي برد .

پيامبر خدا (ص) : عسل ، شفايي است كه باد و تب را دور مي كند .

پيامبر خدا (ص) : اگر در چيزي درماني باشد ، در نيشتر حجامتگر و [در] نوشيدني اي از

عسل است .

پيامبر خدا (ص) : تازيان ، به چيزي بهتر از مَكشِ حجامتگر يا نوشيدني اي از عسل ،

درمان نكرده اند .

پيامبر خدا (ص) : اگر در چيزي از اين داروهايتان خيري باشد ، در نوشيدني اي از عسل

، يا نيشتر حجامتگر و يا گزشي از آتش است و البتّه من ، داغ كردن را دوست ندارم.

پيامبر خدا (ص) : درمان ، سه چيز است : نوشيدني اي از عسل ، نيشتر حجامتگر ، و گزشي

از آتش . امّا من ، امّت خويش را از داغ كردن ، باز مي دارم .

المعجم الأوسط – به نقل از سائب بن يزيد - : پيامبر خدا به حجامت ، امر كرد و فرمود

:     « مردم به هيچ چيزي بهتر از اين يا نوشيدن عسل نگراييده اند » .

تاريخ دمشق – به نقل از عامربن مالك – : به سبب تبي كه داشتم ، كسي را نزد پيامبر

(ص) فرستادم و از ايشان دارو و درماني جستم . ايشان برايم ظرفي عسل فرستاد.

تاريخ دمشق – به نقل از عبدالله بن بريده - : عموي عامربن طُفَيل برايم نقل كرد كه

عامربن طفيل ، به پيامبر خدا اسبي هديه داد . عامر ، همچنين براي ايشان نوشت : « در

من دُبَيله اي پديد آمده است . از جانب خويش ، برايم دارويي بفرست ».

پيامبر (ص) ، از آن روي كه عامر ، هنوز اسلام نياورده بود ، اسب را برگرداند

.همچنين خيكي از عسل به وي اهدا كرد و فرمود : « با اين ، درمان كن » .

امام باقر (ع) : طبّ عرب ، در هفت چيز است : نيشتر حجامتگر ، شياف ، حمّام ، انفيه

، قي كردن ، نوشيدن قدري عسل ، و آخرين درمان هم داغ كردن است و شايد نوره را هم

بدان بيافزايند .

امام كاظم (ع) : هر كس آب كمرش بر وي ديگرگون شود ، شير تازه همراه با عسل برايش

سودمند است .

الكافي – به نقل از حمزه بن طيّار ، از امام كاظم (ع) - : « مردم به هيچ چيزي بهتر

از مَكشِ خون يا مُزعة عسل ، درمان نكرده اند » .

گفتم : فدايت شوم ! مُزعة عسل چيست /

فرمود : « يك انگشت ليسيدن از آن » .

الفقه المنسوب للإمام الرضا (ع) : امام رضا (ع) فرمود : « در عسل ، درمان هر دردي

است . هر كس ناشتا يك انگشت از آن را بليسد ، اين عسل ، بلغم [وي] را پايان مي دهد

، صفرا را فرو مي نشانَد ، تلخة سياه (زرداب) را مانع مي شود ، ذهن را صفا مي بخشد

و اگر كه امراه با كُندُر خورده شود ، حافظه را نكو مي سازد » .

امام رضا (ع) : هر كه مي خواهد در همة زمستان از سرماخوردگي دور بماند ، هر روز ،

سه لقمه شهد بخورد .

امام هادي (ع) – هنگامي كه دربارة تبِ پيوستة يك روز در ميان از ايشان پرسيدند - :

قدري عسل و شونيز ( سياه دانه ) ، برداشته و سه ليسة انگشت از آن خورده شود . در

اين صورت ، تب ، ريشه كن خواهد شد . و اين هر دو ، مبارك هستند . خداوند متعال ،

دربارة عسل فرموده است : « از درونِ [شكم] آن ( زنبور ) ، شهدي كه به رنگ هاي

گوناگون است ، بيرون مي آيد . در آن ، براي مردم ، درماني است » .

امام هادي (ع) : بهترين چيز براي تبِ ربع آن است كه در روز غلبة تب ، فالوده اي كه

با عسل ساخته شده و زعفران فراواني دارد ، خورده شود و در آن روز ، چيزي ديگر خورده

نشود .

انگور

تأثير انگور در از ميان رفتن اندوه

امام صادق (ع) : هنگامي كه آب فرو نشست و استخوان هاي مردگان ، پديدار شد ، نوح ،

اين را بديد و بدين سبب ، بسيار آشفته و اندوهگين شد .

سپس خداوند به او وحي كرد : « اين ، كاري است كه خود با خويش كرده اي ! تو خود ،

آنان را نفرين كردي ! ».

گفت : « پروردگارا ! من از تو آمرزش مي طلبم و به درگاه تو ، توبه مي كنم .

سپس خداوند به او وحي فرستاد : « انگور سياه بخور تا اندوهت از ميان برود » .

امام صادق (ع) : پيامبري از پيامبران ، به درگاه خداوند از اندوه ، شكايت برد .

خداوند او را به خوردن انگور ، امر فرمود .

امام صادق (ع) : نوح ، از اندوه ، به درگاه خداوند ، شكايت برد . خداوند به او چنين

وحي فرستاد : « انگور سياه بخور ، چرا كه اندوه را مي برد » .

آداب خوردن انگور

پيامبر خدا (ص) : انگور ، را دانه دانه بخوريد ؛ چرا كه گواراتر و خوش تر است .

مكارم الاخلاق : پيامبر (ص) ، گاه ، انگور را دانه دانه مي خورد و گاه خوشا را به

دهان مي برد و دانه ها را در دهان فرو مي ريخت تا جايي كه قطره هاي آب ، به سان

دانه اي مرواريد ، بر ريش ايشان مي غلطيد .

الكافي – به نقل از عيسي بن عبدالرحمان ، زا پدرش - : ابن عُكاشه بن محصن اسدي ، بر

امام باقر(ع) وارد شد ، در حالي كه امام صادق (ع) نيز در حضور ايشان ايستاده بود .

امام باقر (ع) ، انگوري پيش او نهاد و فرمود : « انگور را پير كهن سال و كودك

خردسال ، دانه دانه مي خورند و كساني كه گمان مي كنند سير نخواهند شد ، سه دانه سه

دانه و چهار دانه چهار دانه مي خورند ؛ امّا تو ، دو دانه دو دانه بخور ، كه همين

مستحب است » .

بيان

به نظر مي رسد كه اختلاف احاديث در چگونگي خوردن انگور ، ناظر به اختلاف در اندازة

دانه هاي آن است . بنابراين ، معيار كلّي در خوردن انگور ، رعايت مقداري است كه

مانع گوارايي و هضم آن نگردد ، چنان كه حديث نبوي شريف ، بر اين حكمت ، تأكيد

ورزيده است .

عنّاب

پيامبر خدا (ص) : عُنّاب ، تب را مي برد .

مكارم الأخلاق – به نقل از ابوالحُصَين - : چشمانم سفيد شده بود و چيزي نمي ديدم .

امير مومنان را در خواب ديدم و گفتم : سرورم ! چشمانم به وضعي كه مي بيني ، درآمده

است.

فرمود : « عنّاب را نرم كن و با آن ، سرمه بكش » .

من ، عنّاب را همراه با هسته اش نرم كردم و با آن ، سرمه كشيدم و در پي آن ، تاريكي

از چشمانم رخت بربست و ديدم كه چشمانم سالم است .

امام صادق (ع) : برتري عنّاب بر ديگر ميوه ها ، به سان برتري ما بر ديگر مردمان است

.

سِنجِد

امام حسين (ع) : پيامبر خدا بر علي بن ابي طالب (ع) وارد شد ، در حالي كه وي تب

داشت ، پيامبر (ص) او را به خوردن سنجد ، سفارش كرد .

امام صادق (ع) : سنجد ، گوشتش گوشت مي رويانَد ، استخوانش استخوان را رشد مي دهد و

پوستش پوست را مي پرورد . علاوه بر اين ، سنجد كليه ها را گرم مي كند ، معده را پاك

مي سازد ، ماية ايمني از بواسير و تقطير البول است ، ساق پا را قوي مي كند و رگ

جذام را به كلّي قطع مي نمايد .

تُرُب

امام صادق (ع) : تُرُب ، بيخَش ، بلغم را از ميان مي برد ، قسمت مياني اش هضم كننده

است ، و برگش ادرار آور است .

الكافي – به نقل از حَنان - : در حالي كه با امام صادق (ع) بر سر سفره اي نشسته

بودم ، او تُرُبي به دست من داد و گفت : « اي حنان ! ترب بخور ؛ چرا كه در آن ، سه

ويژگي است : برگش بادها را دور مي كند ، قسمت مياني اش پيشاب را به جريان مي اندازد

و بيخَش ، بلغم را از ميان مي برد » .

خُرفه

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد خُرفه ؛ چرا كه زيركي مي دهد و اگر تنها يك چيز باشد

كه عقل را افزون مي كند ، همان است .

امام صادق (ع) : پيامبر خدا بر زمين سوخته اي پا نهاد و آن زمين ، پايش را سوزاند .

پس ، پاي خويش را بر خُرفه نهاد و در نتيجه ، سوزش حاصل از زمين سوخته ، فرو نشست .

از آن پس ، پيامبر (ص) خُرفه را دوست داشت ، براي آن دعا مي كرد و مي گفت ك « چه

گياه پُر بركتي است ! » .

الدعوات : پيامبر (ص) حرارتي يافت . بر خُرفه اي دندان فشرد و از آن احساس راحتي

كرد. سپس گفت :

« خداوندا ! در ان بركت بِنه . در آن ، شفاي نود و نُه درد است . [اي خُرفه!] در هر

جا      مي خواهي ، بروي » .

امام صادق (ع): در روي زمين ، گياهي والاتر و سودمندتر از خُرفه نيست ، و آن ، سبزي

فاطمه است .

خيار

خواصّ خيار

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد خيار ؛ چرا كه خداوند متعال ، درمان هر دردي را در آن

نهاده است .

آداب خوردن خيار

پيامبر خدا (ص) : به گاه خوردنِ خيار ، آن را از ته بخوريد .

امام صادق (ع) : چون خيار مي خوريد ، آن را از ته بخوريد ؛ چرا كه بركتش افزون تر

است .

امام صادق (ع) : پيامبر خدا ، خيار را با نمك مي خورد .

صحيح البخاري – به نقل از عبدالله بن جعفر - : پيامبر (ص) را ديدم كه خرما را با

خيار مي خورد .

 




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

شيريني

پيامبر خدا (ص) : مؤمن ، نوشين است و نوشين را دوست دارد ، و مؤمن ، شيرين است و

شيريني را دوست دارد .

پيامبر خدا (ص) : دل مؤمن ، شيرين است و او شيريني را دوست دارد .

پيامبر خدا (ص) : در دل مؤمن ، كنجي است كه جز شكرينه ، آن را پُر نمي كند .

امام علي (ع) : پيامبر (ص) ، عطر و شيريني را بر نمي گرداند.

امام كاظم (ع) : ما خانداني هستيم كه شيريني را دوست داريم .

الكافي – به نقل از هارون بن موفَّق مديني - : روزي ، امام كاظم (ع) در پي من

فرستاد . من نزد امام (ع) غذا خوردم و ايشان ، شكرينه فراوان خورد.

گفتم ك چه قدر ، اين شكرينه فراوان است !

فرمود : « ما و پيروانمان ، از شيريني افريده شده ايم و از همين روي ، ما شكرينه را

دوست داريم » .

 

نخود

امام صادق (ع) – هنگامي كه نزد ايشان از نخود نام بردند- : براي درد كمر ، سودمن

است.

الكافي–به نقل ازنادرِخدمت گزار- :اما كاظم (ع) ، پيش و پس از غذا ، نخودِ پخته مي

خورد .

الكافي – به نقل از احمدبن محمّد بن ابي نصر ، از امام رضا (ع) - : « نخود براي

كمردرد ، خوب است » .

نيز دربارة ايشان آمده است كه پيش و پس از غذا ، نخود مي طلبيد.

 

نان

خواصّ نان

پيامبر خدا (ص) : خداوندا1 براي ما به نان ، بركت بده و ميان ما و آن ، جدايي ميفكن

. اگر نان نبود ، نه روزه گرفته بوديم ، نه نماز خوانده بوديم و نه واجبات پروردگار

خود را انجام داده بوديم .

پيامبر خدا (ص) : نان ، بهترين خوراكيِ شماست.

امام صادق (ع) : تن ، بر نان ، استوار شده است .

خواصّ نان جو

كنز العمّال – به نقل از عايشه - : پيامبر خدا ، تا هنگامي كه به ديدار خدا شتافت ،

جز نان جو نخوريد .

امام صادق (ع) : اگر خداوند در چيزي بيش از جو بهبود دهندگي مي ديد ، آن را خوراك

پيامبران قرار نمي داد .

امام رضا (ع) : برتريِ نان جو بر گندم ، همانند برتريِ ما بر ديگر مردمان است . هيچ

پيامبري نيست كه براي خورندة جو دعا نكرده و براي او بركت نخواسته باشد و هيچ دروني

نيست كه جو بِدان درآمده و همة دردها از آن بيرون نرفته باشد . آن ، خوراك پيامبران

و غذاي نيكان است .خداوند متعال ، جز اين را نخواسته است كه خوراك پيامبران خويش را

جو قرار دهد .

خواصّ نان برنج

امام صادق (ع) : به كسي كه شكم درد دارد ، نان برنج بدهيد ؛ چرا كه چيزي سودمندتر

از آن ، به شكمِ چنين بيماري درنيامده است . آن ، معده را پاك مي كند و درد را

بكلّي از بدن ، بيرون مي كشد .

امام صادق (ع) : تنها ، نان برنج است كه از صبح تا شب در درون انسان مي مانَد.

امام رضا (ع) : چيزي سودمندتر از نان برنج ، به درون مسلول در نمي آيد .

خواصّ نان گاوَرْس

امام صادق (ع) – دربارة خواصّ نان گاوَرْس - : هان كه در آن ، سنگيني اي نيست و چون

با شير خورده شود ، معده را بهتر نرم مي كند و بِدان سود مي رساند.

 

كاهو

پيامبر خدا (ص) : كاهو بخور ؛ چرا كه خواب مي آورد و غذا را هضم مي كند .

امام صادق (ع) : بر شما باد كاهو ؛ چرا كه خون را تصفيه مي كند .

امام كاظم (ع) – دربارة سبزي ها - : بهترينِ آنها كاسني و كاهو است .

سركه

خواصّ سركه

پيامبر خدا (ص) : سركه ، نيكو خورشي است .

امام علي (ع) : خوب خورشي است سركه . تلخه را مي شكند ، صفرا را خاموش مي كند و دل

را زنده مي گرداند.

امام صادق (ع) : سركه ، تلخه را فرو مي نشاند ، قلب را زنده مي سازد ، كِرم هاي شكم

را مي كُشد و دهان را استحكام مي بخشد .

امام صادق (ع) : سركه ، نيكو خورشي است . تلخه را مي شكند ، قلب را زنده مي سازد ،

لثه را استحكام مي بخشد و جنبندگان شكم را مي كُشد .

امام صادق (ع) : سركه ، عقل را استحكام مي بخشد .

امام صادق (ع) : سركه ، دل را روشن مي كند .

امام صادق (ع) : خورش ساختن سركه ، شهوت زنا را ريشه كن مي كند .

خواصّ سركة شراب

پيامبر خدا (ص) : كسانِ هيچ خانه اي كه در آن سركه باشد ، نانشان بي خورش نمي

مانَد. برترين سركة شما سركة شرابتان باشد .

امام صادق (ع) – هنگامي كه نزد ايشان از سركة شراب ياد شد - : آن ، جنبندگان شكم را

مي كُشد و دهان را استحكام مي بخشد .

امام صادق (ع) : سركة شراب ، لثه را تقويت مي كند ، جنبندگان شكم را مي كُشد و عقل

را استحكام مي بخشد .

امام كاظم (ع) : سركة شراب ، لثه را استحكام مي بخشد .

آغاز كردن غذا با سركه

امام صادق (ع) : ما [ غذا را ] با سركه آغاز مي كنيم ، چنان كه شما با نمك آغاز مي

كنيد چرا كه سركه ، عقل را استحكام مي بخشد .

الكافي – به نقل از محمّدبن علي همداني - : مردي در خراسان نزد امام رضا (ع) بود .

در اين هنگام ، نزد امام سفره اي گستردند كه در آن ، سركه و نمك بود . امام (ع) با

سركه آغاز كرد .

آن مرد گفت : فدايت شوم ! به ما فروده اي كه با نمك ، آغاز كنيم !

فرمود : « اين ، همانند آن ( يعني نمك ) است . سركه ، ذهن را استحكام مي بخشد و عقل

را افزون مي كند » .

 

انار

مِهتر ميوه ها

پيامبر خدا (ص) : انار ، مِهتر همة ميوه هاست و هر كس يك انار بخورد ، چهل پگاه ،

شيطان خويش را به خشم مي آورد .

امام صادق (ع) : ميوه ، صد و بيست گونه است و مهتر همة آنها ، انار است .

خواصّ انار

پيامبر خدا (ص) : هر كس اناري را كامل بخورد ، خداوند قلب او را چهل شب ، نوراني   

 مي دارد .

پيامبر خدا (ص) : انار بخوريد ؛ زيرا هيچ دانه اي از آن در معده جاي نمي گيرد ، مگر

اين كه چهل روز ، قلب را نوراني مي سازد و شيطان را برون مي راند.

امام علي (ع) : در هر دانة انار ، چون در معده جاي مي گيرد ، حياتي براي قلب و

فروغي براي نفس است و شيطاني را كه « وسواس » نام دارد ، چهل شب ، بيمار ( زمينگير

)       مي كند.

امام صادق (ع) : چهار چيز ، طبع را اعتدال مي بخشد : انار سوراني ، خرماي نارس پخته

شده ، بنفشه ، و كاسني .

امام صادق (ع) : هر كس در هنگام خفتن ، يك انار بخورد ، تا صبح ، جانش در امان است.

 

امام صادق (ع) : بر شما باد انار ؛ چرا كه هيچ گرسنه اي آن را نمي خورد ، مگر اين

كه وي را بسنده است و هيچ سيري آن را نمي خورد ، مگر اين كه غذا را بر وي گوارا مي

سازد.

امام صادق (ع) : هر كس انار بخورد ، انار ، شيطانِ وسوسه را از او دور مي سازد .

امام صادق (ع) : هر كس يك دانه از انار بخورد ، آن يك دانه ، شيطانِ وسوسه را تا

چهل روز ، بيمار ( زمينگير ) مي سازد.

مكارم الأخلاق – به نقل از زيد شحّام – : نزد امام صادق (ع) بودم كه حجامتگري را

طلبيد . پس به او گفت : « ابزارهاي حجامت خود را بشوي و بياويز » و آن گاه ، اناري

طلبيد و خورد.

چون حجامت را نيز به پايان برد ، اناري ديگر طلبيد و خورد و فرمود : « اين كار ،

تلخه را فرو مي نشانَد » .

الكافي – به نقل از يزيدبن عبدالملك نوفلي - : بر امام صادق (ع) وارد شدم ، در حالي

كه اناري در دست داشت . فرمود : « اي مُعَتِّب ! يك انار هم به اين مرد بده ؛ چرا

كه در           [ خوردن ] هيچ چيز ، كسي با من شريك نشده است كه برايم ناخوشايندتر

از شريك شدن

در [ خوردن ] انار باشد ».

سپس ، حجامت كرد و به من فرمود كه حجامت كنم . من هم حجامت كردم . آن گاه ، اناري

ديگر خواست و پس از آن فرمود : « اي يزيد ! هر مؤمني كه انار بخورد و آن را تمام

كند ، خداوند تا چهل پگاه ، شيطان را از [ آسيب رساني به ] فروغ دل او دور مي سازد

؛ و هر كس دو انار بخورد ، خداوند تا صد روز ، شيطان را از [ آسيب رساني به ] فروغ

دل او دور مي سازد ؛ و هر كس خداوند ، شيطان را براي يك سال از [ آسيب رساندن به ]

فروغ دل او دور سازد ، گناه نمي كند و هر كس گناه نكند ، به بهشت در مي آيد » .

امام كاظم (ع) : هر كس روز جمع يك انار بخورد ، آن انار ، دل او را تا چهل پگاه ،

نوراني مي دارد ؛ اگر دو انار بخورد ، تا هشتاد روز ، و اگر سه انار بخورد ، تا صد

و بيست روز ، و نيز وسوسة شيطان از او دور مي شود و هر كس وسوسة شيطان از او دور

شود ، خداوند را نافرماني نمي كند و هر كس خداوند را نافرماني نكند ، خداي او را به

بهشت در مي آورد .

امام كاظم (ع) : از جمله چيزهايي كه آدم به [ فرزندش ] هبه الله سفارش كرد ، اين

بود كه به وي فرمود : « بر تو باد انار ؛ چرا كه اگر گرسنه باشي و آن را بخوري ،

بسنده ات كند ، و اگر در حالي كه سيري ، آن را بخوري ، غذا را بر تو گوارا مي سازد

» .

خواصّ انار شيرين

امام صادق (ع) : بر شما باد انار شيرين . آن را بخوريد ؛ چرا كه هيچ از آن به معدة

مؤمني در نمي آيد ، مگر اين كه بيماري اي از آن ريشه كن مي كند و شيطانِ وسوسه را

از او دور مي سازد .

الكافي – به نقل از عمروبن ابراهيم ، از خراساني – : خوردن انار شيرين ، آب مرد را

افزون مي كند و فرزند را نكو مي سازد .

امام عسكري (ع) : پس از حجامت ، انار بخور ، اناري شرين ؛ چرا كه خون را فرو       

  مي نشاند و خون را در درون ،  تصفيه مي كند .

خواصّ انار ترش و شيرين ( مَلَس )

الكافي – به نقل از وليد بن صَبيح - : امام صادق (ع) از انار شيرين ياد كرد و فرمود

: « ترش و شيرين در شكم ، سازگارتر است » .

امام رضا (ع) انار ترش و شيرين بمك ؛ چرا كه انسان را نيرو مي دهد و خون را زنده مي

سازد .

خواصّ خوردن انار با پيه آن

پيامبر خدا (ص) : انار را با پيه آن بخوريد ؛ چرا كه شست و شو دهندة معده است .

امام علي (ع) : انار را با پيه آن بخوريد ؛ چرا كه معده را پاك مي كند . و هيچ دانه

اي [ از انار ] در معدة انساني مسلمان ، جاي نمي گيرد ، مگر اين كه ان را روشن مي

سازد و تا چهل پگاه ، شيطان و وسوسه را از آن دور مي كند .

المحاسن – به نقل از محمّد بن خالد برقي ، از يكي از شيعيان ، در حديثي كه سندش را

به معصوم رساند - : از صعصه بن صوحان نقل شده است كه وي ، هنگامي كه امير مؤمنان در

حال شام خوردن بود ، بر ايشان وارد شد .

امام (ع9 فرمود : « اي صعصعه ! پيش آي و بخور » .

[ صعصعه مي گويد : ] گفتم : شام خورده ام .

در اين هنگام ، نيمه اي از يك انار ، نزد امام بود . تكّه اي از آن را شكست و به

دستم داد و فرمود : «  آن را با پيهش بخور ؛ چرا كه زردشدگي دندان ها و بدبويي دهان

را مي برد و انسان را پاك مي سازد ».

امام صادق (ع) : انار را با پيه آن بخوريد ؛ چرا كه معده را مي پالايد و ذهن را

افزون       مي كند .

 

مَويز

خواصّ مويز

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد مويز ؛ چرا كه تلخه را خاموش مي كند ، بلغم را فرو مي

نشاند، پِي را استحكام مي بخشد ، خستگي را مي برد و قلب را نيكو مي سازد.

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد مويز ؛ چرا كه تلخه را مي زدايد ، بلغم را مي برد ،

پِي را استحكام مي بخشد ، رنجيدگي و خستگي را از ميان بر مي دارد ، خوي را خوش مي

سازد ، دل را پاك ( پيراسته ) مي دارد و اندوه ( پريشاني ) را مي برد .

الاختصاص – به نقل از ابوهند داري - : طَبَقي روي پوشيده به پيامبر خدا اهدا كردند

. ايشان ، پوشش را از آن برداشت و سپس فرمود : « به نام خدا بخوريد . مويز ، چه

نيكو خراكي است ! پي را استحكام مي بخشد ، بيماري را از ميان مي برد ، خشم را فرو  

      مي نشاند ، پروردگار را خشنود مي سازد ، بلغم را مي برد ، بوي دهان را خوش مي

سازد و رنگ را صفا مي دهد .

امام علي (ع) : ميويز ، قلب را استحكام مي بخشد ، بيماري را مي برد ، حرارت را

خاموش مي سازد و دل را خوشي مي دهد .

امام صادق (ع) : مويز ، پي را استحكام مي بخشد ، خستگي را مي برد و دل را خوشي    

مي دهد .

امام صادق (ع) : اگر قحطي اي به شما رسيد ، با مشغول داشتن خويش به مويز ، خود را

سير كنيد .

خواصّ خوردن مويز در حالت ناشتا

پيامبر خدا (ص) : هر كس به خوردن مَويز در حالت ناشتا عادت كند ، فهم و حافظه و ذهن

، روزيِ او مي شود و بلغمِ وي مي كاهد.

امام رضا (ع) : هر كس كه مي خواهد به حافظه اش افزوده شود ، صبحگاهان در حالت ناشتا

، هفت مثقال مويز بخورد .

خواصّ خوردن بيست و يك دانه مَويز

امام علي (ع) : هر كس در ابتداي روز ، بيست و يك مويزِ سرخ بخورد ، خداوند هر

بيماري و ناتندرستي اي را از او دور مي كند .

امام علي (ع) هر كس در حالت ناشتا بيست و يك مويزِ سرخ بخورد ، در تن خويش ، چيزي

ناخوشايند نخواهد يافت .

امام علي (ع) : [ خوردن ] بيست و يك مويزِ سرخ در هر صبح در حالت ناشتا ، همة  

بيماري ها را دور مي كند ، مگر بيماري مرگ را .

امام علي (ع) : هر كس بيست و يك مويزِ سرخ را خورشِ خود بگيرد ، به خواست خداوند ،

به هيچ بيماري اي مگر بيماري مرگ ، مبتلا نمي شود .

امام صادق (ع) : هر كس به خوردن بيست و يك مويزِ سرخ عادت كند ، به بيماري اي جز

بيماري مرگ ، مبتلا نمي شود .

 

 




تاریخ: جمعه 16 خرداد 1393برچسب:شیرینی,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

زيتون

خواصّ زيتون

پيامبر خدا (ص) :

چه نيكو مسواكي است زيتون ، از درختي خجسته ! دهان را خوش بو مي كند ، جِرم دندان

را مي بَرَد ، و مسواك من و پيامبرانِ پيش از من است .

امام صادق (ع) :' زيتون ، آب = ( مني ) را افزون مي سازد .

الكافي – به نقل از ابراهيم بن محمّد زارع بصري ، دربارة مردي - : نزد امام صادق

(ع) از زيتون ، سخن به ميان آورديم . آن مرد گفت : بادها را به بدن مي آورد .

امام (ع) فرمود : « نه ؛ بلكه بادها را مي راند » .

الكافي – به نقل از اسحاق بن عمّار يا كسي ديگر - : به امام صادق (ع) گفتم : آنان

مي گويند كه زيتون ، بادها را بر مي انگيزد .

فرمود : « زيتون ، بادها را مي راند » .

امام كاظم : يكي از چيزهايي كه آدم به فرزند خود ، هبه الله ، سفارش كرد ، اين بود

كه :     « زيتون بخور ؛ چرا كه از درختي خجسته است ».

خواصّ روغن زيتون

پيامبر خدا (ص) : روغن زيتون بخوريد و خود را با روغن زيتون ، چرب كنيد ؛ چرا كه آن

، از درختي خجسته است .

پيامبر خدا (ص) : روغن زيتون بخوريد ؛ چرا كه خجسته است . از آن ، خورش بسازيد و از

روغن آن بر خويش بماليد ؛ چرا كه از درختي خجسته بيرون مي آيد .

سنن الترمذي – به نقل از زيدبن اَرقَم - : پيامبر خدا به ما فرمود كه ذات الجَنْب

را با بُستك دريايي و روغن زيتون ، درمان كنيم .

پيامبر خدا (ص) :بر شما باد روغن زيتون . آن را بخوريد و بدن را با آن ، چرب كنيد ؛

چرا كه براي درمان باسور ، سودمند است .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد اين درخت مبارك ، روغن زيتون . با آن ، درمان بجوييد ؛

چرا كه ماية سلامت از باسور است .

پيامبر خدا (ص) : روغن زيتون بخوريد و خود را با آن ، چرب كنيد ؛ زيرا در آن ،

درمان هفتاد درد است كه جذام از ، جملة آنهاست .

پيامبر خدا (ص) : روغن زيتون ، روغن پاكان و خورش نيكان است . در آن ، بِدان گاه كه

روي مي كند و نيز بِدان گاه كه پشت مي كند ، بركت نهاده شده است و دو بار در پاكي ،

غوطه ور شده است .

امام علي (ع) : با روغن زيتون ، بدن را چرب كنيد و با آن ، خورش بسازيد ؛ چرا كه

روغن نيكان و خورشِ برگزيدگان است ، دو بار به پاكي سوده شده ، [ و ] در آن ، بِدان

هنگام كه روي مي كند و بِدان هنگام كه پشت مي كند ، بركت نهاده شده است و با وجود

آن ، هيچ بيماري اي زيان نيم رساند .

امام صادق (ع) : خوردن سَويق با روغن زيتون ، گوشت مي رويانَد ، استخوان را استحكام

مي بخشد ، پوست را نازك مي كند و بر توان جنسي مي افزايد .

امام صادق (ع) : اگر از بدن كسي از شما ، جوش يا آماسه اي بيرون زد ، آن را ببندد و

با روغن زيتون يا روغن حيواني درمان كند .

 

آويشن

امام كاظم (ع) : داروي امير مؤمنان (ع) ، آويشن بود . او مي فرمود : « آويشن براي

معده ، پُرزي همانند پُرز پارچه هاي مخمل مي شود . »

مكارم الأخلاق : امام صادق (ع) فرمود : « چهار چيز ، چشم را جلا مي دهد ، سودمند

است و هيچ زياني ندارد » .

دربارة آنها از امام پرسيدند .

فرمود : « آويشن و نمك ، وقتي با هم باشند ، و نانخواه و گردو ، وقتي با هم باشند .

»

به ايشان گفتند : اين چهار چيز ، وقتي با هم باشند ، به چه كار مي آيند ؟

فرمود : « نانخواه و گردو [ چون در برِ هم قرار گيرند ، ] بواسير را مي سوزانند ،

باد را دور مي كنند ، رنگ پوست را زيبا مي سازند ، معده را سختي ( مقاومت ) مي دهند

و     كليه ها را گرم مي كنند .

امّا آويشن و نمك ، [ چون در برِ هم قرار گيرند ، ] بادها را از دل برون مي رانند ،

انسدادها را مي گشايند ، بلغم را مي سوزانند ، آب ( مني ) را زياد مي گردانند ، بوي

دهان را خوش مي سازند ، معده را نرمي مي دهند ، بوي بد دهان را از دهان مي برند و

آلت را سفتي    مي بخشند » .

المحاسن : روايت شده است كه آويشن ، معده را مي پالايد .

المحاسن : در حديث است كه آويشن ، پُرز معده را مي رويانَد.

 

مُشكك

امام صادق (ع) : مشكك را به لابه لاي دندان هاي خويش درآوريد ؛ چرا كه دهان را

خوشبو مي كند و بر توان همبستري مي افزايد .

امام كاظم (ع) : هر كس پس از قضاي حاجت ، آلودگي مَقعد را با مُشكك بزدايد و پس از

غذا خوردن نيز دهان خويش را با مشكك بشويد ، نه بيماري اي از بيماري هاي دهان به او

مي رسد و نه [بايد] از باد بواسير بترسد.

مكارم الأخلاق – به نقل از ابراهيم بن نظام - : دزدان ، مرا گرفتند و در دهانم

پالودة داغ ريختند تا آن كه دهانم پخت . پس از  آن ، دهانم را با يخ ، پُر كردند و

در نتيجه دندان هايم سست شد .

پس از چندي ، امام رضا (ع) را در خواب ديدم . از اين پيشامد به نزد ايشان ، اظهار

ناراحتي كردم .

فرمود : « از مُشكك ، بهره بجوي ؛ چرا كه ، در اين صورت ، دندان هايت ثابت خواهند

ماند».

هنگامي كه ايشان به خراسان آورده شد ، به من خبر رسيد كه بر ما نيز خواهد گذشت . به

استقبال ايشان رفتم و به ايشان سلام كردم و حال خويش را و اين كه ايشان را در خواب

ديده بودم و ايشان مرا به استفاده از مشكك سفارش فرموده بود ، با ايشان در ميان

نهادم.

فرمود : « اكنون در بيداري ، تو را بِدان سفارش مي كنم » .

من نيز از آن ، بهره جستم و دندان هايم به وضع پيشين باز گشت .

 

بِهْ

خواصّ بِهْ

پيامبر خدا (ص) : خوردنِ به ، تيرگي چشم را از ميان مي برد.

پيامبر خدا (ص) : خوردن بِه ، سنگيني سينه را از ميان مي برد .

پيامبر خدا (ص) : بِه بخوريد كه دل را جلا مي دهد . خداوند ، هيچ پيامبري را

برنگزيده ، مگر اين كه از بِهِ بهشت به او خورانده و نيروي چهل مرد را به او افزوده

است .

پيامبر خدا (ص) : هر گاه كسي از شما در قلب خود ، سنگيني اي احساس مي كند ، بِه

بخورد .

امام علي (ع) : در حالي كه پيامبر خدا يك بِه در دست داشت ، طلحه بن عبيدالله بر

ايشان وارد شد . پيامبر (ص) آن بِه را نزديك طلحه برد و فرمود : « اي ابو محمّد !

اين را بگير ، كه قلب را آرامش و آسايش مي دهد . »

امام صادق (ع) : زبير ، در حالي كه بِه در دست داشت ، بر پيامبر (ص) وارد شد .

پيامبر (ص) از او پرسيد : « اي زبير ! اين چيست كه در دست توست ؟ » .

گفت : اي پيامبر خدا ! اين ، يك بِه است .

فرمود : « اي زبير ! بِه بخور ؛ چرا كه داراي سه ويژگي است ».

پرسيد : اي پيامبر خدا ! آن ويژگي ها چيست ؟

فرمود : « قلب را آسايش و آرامش مي دهد ، بخيل را گشاده دستي مي دهد و ترسو را دلير

مي كند » .

المعجم الكبير – به نقل از طلحه - : در حالي كه پيامبر (ص) در جمع بيشماري از ياران

خويش بود و يك دانه بِه در دست داشت و مي چرخاند ، نزد ايشان رفتم . چون در برِ

ايشان نشستم ، آن را به سوي من انداخت و فرمود : « ابو محمّد ! بگير ؛ چرا كه قلب

را تقويت مي كند ، دل را خوش مي دارد و سنگينيِ سينه را از ميان مي برد » .

سنن ابن ماجه – به نقل از طلحه - : در حالي كه پيامبر خدا يك بِه در دست داشت ،

طلحه بن عبدالله بر ايشان وارد شد .پيامبر (ص) آن را به سوي طلحه افكند و فرمود : «

ان را بخور ؛ چرا كه قلب را آرامش و آسايش مي دهد . »

پيامبر خدا (ص) : بِه بخوريد ؛ چرا كه ذهن را افزون مي سازد ، سنگينيِ سينه را مي

برد و فرزند را نكو مي كند .

امام صادق (ع) : جعفربن ابي طالب ، نزد پيامبر (ص) بود . براي پيامبر (ص) يك بِه ،

هديه اوردند . پيامبر (ص) قطعه اي را از آن بريد و به جعفر داد . جعفر ، از خوردنش

خودداري ورزيد . فرمود : « بگير و بخور ؛ چرا كه قلب را هشياري مي دهد و ترسو را

دلير مي كند ».

امام كاظم (ع) : پيامبر خدا ، يك بِه را شكست و [ پاره اي از آن را ] به جعفربن ابي

طالب داد و فرمود : « بخور ؛ چرا كه رنگ را صفا مي دهد و فرزند را نكو مي سازد » .

امام رضا (ع) : يك بِه ، به پيامبر (ص) هديه شد .پيامبر (ص) دست خود را بر بِه زد و

آن را قطعه قطعه كرد . ايشان ، بِه را بسيار دوست داشت . آن را خورد و به كساني از

اصحاب كه در محضر ايشان بودند نيز داد . سپس فرمود : « بر شما باد بِه ؛ چرا كه قلب

را جلا    مي دهد و سنگينيِ سينه را مي برد ».

امام علي (ع) : خوردن بِه ، بر نيروي مرد مي افزايد و سستيِ او را مي برد .

امام علي (ع) : خوردن بِه ، نيرويي براي قلبي است كه ضعيف شده باشد ، معده را پاك  

 مي كند ، بر توانِ دل مي افزايد ، ترسو را دلير مي كند و فرزند را نكو مي سازد .

امام باقر (ع) : بِه ، اندوه اندوهگين را از ميان مي برد .

طبّ الائمّه (ع) – به نقل از طلحه بن زيد - : امام صادق (ع) فرمود : « در بِه ،

ويژگي اي است كه در ديگر ميوه ها نيست » .

پرسيدم : اي پسر پيامبر خدا ! آن چيست ؟

فرمود : « ترسو را دلير مي كند . به خداوند سوگند ، اين ، از دانش پيامبران – كه

درودهاي خداوند بر تمامي آنان باد – است » .

امام صادق (ع) : بِه – اندوه اندوهگين را از ميان مي برد ، چنان كه دست ، عرق

پيشاني را مي برد .

طبّ الأئمّه (ع) – به نقل از طلحه بن زيد - : از امام صادق (ع) دربارة حجامت در روز

شنبه پرسيدم .

فرمود : « سستي مي آورد » .

گفتم : اصلاً بيماريِ من ، از ضعف و كم قوّتيِ من است .

فرمود : « در اين صورت ، بِه شيرين را با دانه اش بخور ، زيرا ضعف را از بين مي برد

و معده را خوش بو مي كند و آن را پاك مي گرداند » .

امام صادق (ع) : خوردن بِه ، ماية توان قلب و بيداري دل است و ترسو را دلير مي كند.

 

المحاسن – به نقل از سيّاري ، در حديثي كه سند آن را به معصوم رسانده است - : بر

شما باد بِه . آن را بخوريد ، كه عقل و مردانگي را افزون مي سازد .

فايده هاي ناشتا خوردن بِه

پيامبر خدا (ص) : ناشتا بِه بخوريد ؛ چرا كه حرارت سينه را از ميان مي برد .

امام علي (ع) : روزي ، در حالي كه پيامبر خدا يك بِه در دست داشت ، بر ايشان وارد

شدم . ايشان به خوردن بِه و دادن پاره هايي از آن به من پرداخت و مي فرمود : « اي

علي ! بخور ، كه اين ، هدية خداوند به من و توست » .

من در آن ، همة لذّت ها را ديدم .

پيامبر (ص) همچنين فرمود : « اي علي ! هر كس سه روز ناشتا بِه بخورد ، ذهنش صفا  

مي يابد ، درونش از دانش و بردباري مي آكَنَد و از نيرنگ ابليس و سپاهيانش نگه

داشته مي شود » .

امام صادق (ع) : هركس ناشتا يك بِه بخورد ، نطفه اش پاكيزه مي شود و فرزندش نيكو  

مي گردد.

خواصّ به براي زنان باردار

پيامبر خدا (ص) : به زنان باردارِ خود ، بِه بدهيد ؛ چرا كه خوي فرزندانتان را نكو 

         مي سازد.

پيامبر خدا (ص) : بوي پيامبر (ع) ، بوي بِه است ؛ و بوي حوريه هاي آهو چشم [ِ بهشت

] ، بوي انگبين ؛ و بوي فرشتگان ، بوي گل سرخ ؛ و بوي دخترم فاطمة زهرا ، بويِ به و

انگبين و گل سرخ .

خداوند ، هيچ پيامبري را برنينگيخته است ، مگر اين كه از او ، بوي بِه مي آمده است

. بِه بخوريد و به زنان باردارِ خود بدهيد تا فرزندانتان نكو باشند .

مكارم الاخلاق – به نقل از پيامبر خدا - : « بِه بخوريد و به همديگر هديه دهيد ؛

چرا كه چشم را جلا مي دهد و دوستي را در دل مي رويانَد . به زنان باردارِ خود هم از

آن بخورانيد ؛ چرا كه فرزندانتان را نكو مي سازد » .

در روايتي ديگر است كه : «خوي فرزندانتان را نكو مي سازد » .

امام صادق (ع) – هنگامي كه به پسر بچه اي زيبا نگريست - : بايد پدر اين پسر ، به

خور باشد.

الكافي – به نقل از شُرَحبيل بن مسلم - : ايشان دربارة زن باردار گفت : « بِه بخورد

. در اين صورت ، فرزند او ، خوش بوتر و خوش رنگ تر خواهد شد » .

شكر

خواصّ شكر

الكافي – به نقل از يحيي بن بشير نَتِال - : امام صادق (ع) از پدرم پرسيد : « اي

بشير! با چه چيز ، بيمارانتان را درمان مي كنيد ؟ ».

پدرم گفت : با اين داروهاي تلخ .

امام (ع) به وي فرمود : « نه ! اگر كسي از شما بيمار شد ، قدري شكر سفيد بردار ، آن

را بساي ، آب سرد بر رويش بريز و آن را به بيمار بخوران ؛ چرا كه آن كه در دارويي

تلخ ، درمان نهاده ، بر اين هم تواناست كه درمان را در شكرينه قرار دهد ».

امام كاظم (ع) : براي تب ، به اندازة وزن دَه درهم ، شكر به آب سرد در مي آميزي و

ناشتا مي خوري.

الكافي – به نقل از ابراهيم جُعْفي - : بر امام صادق (ع) وارد شدم ، پرسيد : « چرا

تو را پريده رنگ مي بينم ؟ » .

گفتم : تب رِبع دارم .

فرمود : « چه چيز ، تو را از خجستة پاك ، باز مي دارد ؟ شكر را بساي و سپس در آب ،

حل كن و آن را ناشتا و همچنين در شامگاهان بخور ».

اين كار را انجام دادم و از آن پس ، به اين حالت ، گرفتار نيامدم.

الكافي – به نقل از حسن بن علي بن نُعمان ، از يكي از هم مسلكان ما - : نزد امام

صادق (ع) از درد ، اظهار ناراحتي كردم .

به من فرمود :« چون به بستر رفتي ، دو شكر پاره بخور » .

اين كار را انجام دادم و بهبود يافتم .

الكافي – به نقل از ابن ابي عُمَير ، در حديثي كه سند آن را به معصوم رسانده است -

: مردي نزد امام صادق (ع) از وبا اظهار ناراحتي كرد .

امام (ع) از او پرسيد : « با پاكِ خجسته چگونه اي ؟ »

[من] گفتم : پاكِ خجسته چيست ؟

فرمود : اين [شِكرِ] سليماني شما ».

امام صادق (ع) همچنين فرمود : « نخستين كسي كه شكر ساخت ، سليمان بن داوود بود ».

امام كاظم (ع) : هر كس در هنگام خفتن ، دو شكر پاره بردارد ، براي او در برابر هر

دردي ، مگر درد مرگ ، درمان است .

امام كاظم (ع) : نيشكر ، انسدادها را مي گشايد و هيچ بيماري و عارضه اي در آن نيست.

 

امام كاظم (ع) : سه چيز است كه هيچ زياني ندارد : انگور رزاقي ، نيشكر و سيب

لبناني.

خواصّ شكر طَبَرزَد

امام رضا (ع) : شكرِ طبرزد ، بلغم را به كلّي از ميان مي برد




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:زیتون,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

پنير

خواصّ پنير

پيامبر خدا (ص) : پنير بخوريد ؛ چرا كه خواب مي آورد و غذا را هضم مي كند .

امام صادق (ع) : چه نيكو لقمه اي است پنير ! دهان را تر و تازه مي كند ، بوي دهان

را خوش مي سازد ، غذاي پيشين را هضم مي كند و براي پس از خود ، اشتهاآور است . هر

كس آن را سر هر ما بخورد ، نزديك است كه هيچ حاجت او بي پاسخ نمانَد .

امام صادق (ع) : پنير ، چه نيكو لقمه اي است ! نوشيدن انسان را خوش بو مي سازد ،

آنچه را پيش از آن هست ، هضم مي كند و آنچه را پس از آن باشد ، دوست داشتني مي سازد

.

امام صادق (ع) : پنير ، غذاهاي پيش از خود را گوارش مي دهد و براي پس از خود ،

اشتها مي آورد .

خوردن پنير با گردو

پيامبر خدا (ص) : پنير ، درد است ؛ امّا چون با گردو خورده شود ، درمان است .

پيامبر خدا (ص) : پنير ، درد است ، گردو هم درد است ؛ امّا چون با هم در يك جا جمع

گردند ، درمان مي شوند .

امام صادق (ع) : گردو و پنير ، چون با هم يكجا جمع شوند ، درمان اند ؛ امّا اگر از

هم جدا باشند ، درد مي شوند .

امام صادق (ع) : پنير و گردو ، چون با هم يك جا جمع شوند ، در هر يك از آنها درمان

است ، امّا اگر از هم جدا شوند ، در هر يك از آنها درد است .

بيان

علاّمة مجلسي مي گويد :

شايد اين نهي ، به پنير تازة نمك نازده اختصاص داشته باشد كه در آن سرزمين ها رواج

داشته و داراي طبعي سرد است ، كه گردو با حرارت خويش ، آن را تعديل مي كند .

خوردن پنير با خربزه

پيامبر خدا (ص) : هيچ زن بارداري نيست كه خربزه با پنير بخورد ، مگر ان كه كودكش

خوش روي و خوش خوي شود .

طبّ النبيّ (ص) : پيامبر (ص) خيرا را با نمك ، و خربزه را با پنير مي خورد .

زيان هاي پنير

پيامبر خدا (ص) : ده چيز ، فراموشي مي آورد : خوردن پنير ... .

امام صادق (ع) : اگر كه پنير براي هر چيزي زيانبار است و هيچ سودي ندارد ، شِكر

براي هر چيزي سودمند است و براي هيچ چيز ، زياني ندارد .

الكافي : روايت شده كه زيانباريِ پنير ، در پوست آن است .

خوردن پنير در صبحگاهان و شامگاهان

الكافي – به قنل از محمّدبن فضل نيشابوري ، از يكي از مردانش - : مردي دربارة پنير

از امام صادق (ع) پرسيد .

فرمود : « دردي است . درماني هم در آن نيست » .

چون شامگاهان فرا رسيد ، همان مرد بر امام صادق (ع) وارد شد و نگاه خود را به پنيري

كه بر سفره بود ، افكند و پرسيد : قربانت شوم ! صبحگاهان ، از تو دربارة پنير

پرسيدم و به من گفتي : آن ، دردي است و درماني در آن نيست ؛ امّا اكنون ، آن را بر

سفره مي بينم!؟

فرمود : « پنير ، صبحگاهان ، زيانبار و شامگاهان ، سودمند است و آب كمر را افزون   

  مي سازد » .

 

جِرجير

آنچه در نكونش جرجير روايت شده است

پيامبر خدا (ص) : من ، جِرجير را خوش نمي دارم و گويا درخت آن را مي نگرم كه در

دوزخ ، روييده است . هيچ كس پس از گزاردن نماز عشا ، درون خود را از آن پُر نمي

سازد ، مگر اين كه آن شب را در حالي به خواب مي رود كه جانِ او تا صبح با جذام ،

دست و پنجه نرم مي كند .

امام باقر (ع) : جرجير ، درختي بر درِ دوزخ است .

امام صادق (ع) : سهم بني اميّه از سبزي ها ، جرجير است .

آنچه در نهياز خوردن جِرجير به هنگام شب رسيده است .

پيامبر خدا (ص) : هر كس جِرجير بخورد و بخوابد ، رگ جذام در بيني او با ان در      

    مي آويزد.

امام صادق (ع) : خوردن جرجير در هنگام شب ، پيسي مي آورد.

امام صادق (ع) : هر كس شبانگاه جرجير بخورد ، رگ جذام ، از بيني وي بر آن يورش   

مي آورد و ان شب را شبِ خونريزي مي كند.

امام صادق (ع) : هيچ كس پس از گزاردن نماز عشا ، درون را از جرجير پُر نمي كند و بر

آن نمي خوابد ، مگر اين كه جان وي را به سوي جذام مي كشاند.

آنچه احاديث پيشين را رد مي كند

الكافي – به نقل از نصير ( خدمتكار امام صادق (ع) ) ، از موفّق ( خدمتكار امام كاظم

(ع) ): اقاي من ، امام كاظم (ع) ، چون به خريدن سبزي فرمان مي داد ، مي فرمود : «

از آن و همچنين از جرجير ، فراوان تهيّه شود » . انها را براي ايشان مي خريدند و

ايشان مي فرمود : « چه قدر سبُك خِرَدند برخي از مردم ، كه مي گويند جرجير ، در يكي

از دره هاي جهنّم مي رويد ، در حالي كه خداوند مي فرمايد : « هيزم آن ، مردمان و

سنگ هايند » . پس چگونه آن جا سبزي مي رويد ؟ »

بيان

همان گونه كه ملاحظه شد ، احاديثي كه دربارة جرجيل نقل شده ، بر سه گونه اند :

1. احاديثي كه جرجير را « گياه دوزخ » مي نامند و بر اين تصريح مي كنند كه اين گياه

، از آنِ امويان است ؛ يعني دشمنان اهل بيت ، آن را مي خورند .

2. احاديثي كه از خوردن جرجير به هنگام شب يا پيش از خفتن ، نهي مي كنند .

3. حديثي كه در ان ، امام (ع) به صراحت ، ناميده شدن اين گياه را به « گياه دوزخ »

رد كرده و حتّي به تهيّة مقدار فراوان تري از آن براي خوراك شخصيِ خود ، فرمان داده

است.

به نظر مي رسد كه احاديث دستة نخست ، افزون بر ضعف سند ، به سبب استدلالِ موجود در

احاديث اخير ، قابل قبول نيستند . وانگهي ، اگر فرض كنيم كه گياهي ، امكان رويش در

كنار دوزخ را دارد ، يا غذايي را دشمنان اهل بيت مصرف مي كنند ، ايا چنين گيان و

غذايي ، نكوهيده خواهند بود و دوستداران اهل بيت ، نبايد از آنها بخورند ؟

امّا احاديث دستة دوم ، احاديثي هستند كه به طور اصولي ، دربارة سند و دلالت آنها

اشكالي وجود ندارد . از همين رو ، پرهيز از خوردن اين گياه در هنگام شب يا پيش از

خواب ، با احتياط طبّي ، موافق است ، مگر در صورتي كه خلاف قطعيِ اين امر ، به روش

علمي ثابت شود و از اين طريق ، به عدم صدور اين احاديث نيز اطمينان حاصل گردد .

 

زردك

امام صادق (ع) : زردك ، ماية ايمني از قولنج و بواسير است و توان نزديكي را تقويت  

  مي كند .

امام صادق (ع) : خوردن زردك ، كليه ها را گرم مي كند و آلت را راست مي گرداند .

مكارم الأخلاق – به نقل از داوودبن فرقد - : بر امام صادق (ع) وارد شدم ، در حالي

كه قدري زردك نزد ايشان بود . امام (ع) زردكي به من داد و فرمود : « بخور » .

گفتم :من دندان آسياب ندارم .

فرمود : « آيا كنيز نداري ؟ »

گفتم : چرا .

فرمود : « به او بگو آن را برايت آب پز كند . سپس آن را بخور ؛ چرا كه كليه ها را

گرم    مي كند و آلت را راست مي گرداند . »

الكافي – به نقل از داوودبن فرقد - : از امام كاظم (ع) شنيدم كه مي فرمود : « خوردن

زردك ، كليه ها را گرم مي كند و آلت را راست مي گرداند » .

به ايشان گفتم : فدايت شوم ! در حالي كه دندان ندارم ، چگونه آن را بخورم ؟

به من فرمود : « به كنيزِ خود بگو آن را برايت آب پز كند . سپس آن را بخور » .

 

گردو

امام علي (ع) : خوردن گردو در گرماي شديد ، حرارت را در بدن بر مي انگيزد و زخم هاي

تن را تحريك مي كند ، امّا خوردن آن در زمستان ، كليه ها را گرم مي كند و سرما را  

   مي رانَد .

 

هزار اسپند

پيامبر خدا (ص) : هر كس به مدّت چهل روز ، هر صبح ، يك مثال هزار اسپندِ حل شده در

آب بخورد ، نور حكمت در دلش روشن مي شود و از هفتاد و دو بيماري كه كمترينِ آنها

جذام است ، ايمني مي يابد .

پيامبر خدا (ص) :هزار اسپند ، هيچ بوته و برگ و ميوه اي نمي روياند ، مگر اين كه

فرشته اي بر آن [ بوته و برگ و ميوه ] گماشته شده است ، تا زماني كه بدان كس كه مي

رسد ، برسد يا خُرد شود .

در تنه و ريشه هاي آن ، رازي نهفته است و در دانة آن ، درمان هفتاد و دو درد است ،

با آن و با كُندُر ، درمان كنيد.

امام علي (ع) : هيچ بوته اي از بوته هاي هزار اسپند نمي رويد ، مگر اين كه فرشتگاني

با آن هستند و آن را تا هنگامي كه بدان كس مي رسد ، برسد ، حفاظت مي كنند . ريشة

هزار اسپند ، نشاط آور و شاخة آن ، درمان هفتاد و دو درد است .

امام صادق (ع) – در پاسخ پرسشي دربارة هزار اسپند و كُندُر - : امّا هزار اسپند ،

هيچ ريشه اي از آن در زمين فرو نمي رود و هيچ شاخه اي از آن به آسمان بلند نمي شود

، مگر اين كه خداوند (ص) فرشته اي را بر آن مي گمارد ، تا آن هنگام كه خشك مي شود و

يا به سرنوشتي ديگر در مي آيد .

شيطان نيز از خانه اي كه در آن ، هزار اسپند است ، هفتاد خانه دور مي شود . و آن ،

شفاي هفتاد بيماري است كه كمترينِ آنها ، جذام است . پس ، از آن غفلت نورزيد.

مكارم الأخلاق – به نقل از محمّد بن حكم - : يكي از پيامبران الهي از ترسو بودن

امّت خود ، به درگاه خداوند (ص) ناليد . خداوند به او چنين وحي فرستاد : « به امّتت

فرمان بده كه هزار اسپند بخورند » .

در روايتي ديگر است : « به آنان بفرما كه هزار اسپند برگيرند و بخورند ؛ چرا كه مرد

را شجاعت مي افزايد ».

 

شنبليله

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد شنبليله ، هر چند همسنگ طلا فروخته شود .

پيامبر خدا (ص) : به شنبليله درمان بجوييد . اگر امّت من مي دانستند كه شنبليله

برايشان چه سودهايي دارد ، با آن درمان مي كردند ، هر چند همسنگ آن ، طلا مي دانند

!

امام كاظم (ع) : براي درمانِ باد شابكه و حامّ و سردي كه مفاصل را در بر مي گيرد و

بدانها در مي پيچد ، يك مشت شنبليله و يك مشت انجيرِ خشك برمي داري و در آب        

مي خيساني و در ديگي تميز مي پزي . سپس آن را از صافي مي گذراني و آن گاه سرد   مي

كني و يك روز در ميان ، از آن مي خوري و اين كار را تا هنگامي كه يك كاسة پُر مصرف

شود ، ادامه مي دهي .

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/۱٢/۱۸ - موسسه عافیت الهی

خربزه

خواصّ خربزه

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد خربزه ؛ چرا كه در آن ، ده ويژگي است : خوراك است ؛

نوشيدني است ؛ شست و شو دهنده است ؛ خوش بو كننده است ؛ مثانه را مي شويد ؛ شكم را

مي شويد ؛ آب كمر را فراوان مي سازد ؛ نيروي همبستري را مي افزايد ؛ سرديِ مزاج را

از ميان برمي دارد ؛ پوست را تميز مي كند .

پيامبر خدا (ص) : نياز خود به ميوه را با خربزه برآوريد ؛ چرا كه ميوة بهشت است ،

در آن، هزار بركت و هزار رحمت است و خوردنش شفاي هر درد است .

پيامبر خدا (ص) : نياز خود به ميوه را با خربزه برآوريد ؛ چرا كه آب آن ، رحمت ، و

شيريني آن ، از شيريني بهشت است .

طبّ النبيّ : به پيامبر (ص) خربزه اي از طائف ، هديه دادند . آن را بوييد و بوسيد و

سپس فرمود : « خربزه را دندان بزنيد ؛ چرا كه از زيورهاي زمين است : آبش از رحمت

خداوند و شيريني اش از بهشت است ».

پيامبر خدا (ص) : هيچ زن بارداري نيست كه خربزه بخورد ، مگر اين كه نوزادش خوش چهره

و خوش خوي خواهد شد .

امام علي (ع) – در بيان فوايد خربزه - : در آن ، ده ويژگي است : خوراك است ؛

نوشيدني است ؛ ميوه است ؛ سبزي است ؛ خورش است ؛ شيريني است ؛ شست و شو دهنده است ؛

خطمي است ؛ سبزي است ؛ و داروست .

امام علي (ع) : خربزه ، دُنبَلان كوهي است ؛ نه در آن بيماريي اي هست و نه عارضه اي

.

امام صادق (ع) – دربارة ويژگي هاي خربزه - : سنگ را در مثانه ، ذوب مي كند .

امام صادق (ع) : خربزه بخوريد ؛ چرا كه در آن ، ده ويژگي است : [مانند] دنبلان كوهي

است ، نه دردي در آن هست و نه فسادي ؛ خوراك است ؛ نوشيدني است ؛ ميوه است ؛ خوش بو

كننده است ؛ شست و شو دهنده است ؛ خورش است ؛ توان جنسي را مي افزايد ؛ مثانه را مي

شويد ، و ادرار آور است .

امام رضا (ع) :

روزگاران به ما خربزه اي پيشكش داد

از زيورهاي زمين و از سراي سلامت

ويژگي هايي بزرگ را در خود جاي داده و من    

از اين جمله ، آن را آراسته به سامان يافتگي ديدم

پيامبر ما ، بندة برگزيده ، چنين گفت

( محمّد ، نياي من ، كه بر او درود باد ) :

آب است و شيريني و سبزي

ميوه و شست و شو دهنده و خوراك و خورش

مثانه را مي شويد و چهره را صفا مي دهد

دهان را خوش بو مي سازد و اين ، همة ده ويژگيِ آن است.

خوردن خربزه پيش از غذا

پيامبر خدا (ص) : خربزه پيش از غذا ، شكم را كاملاً مي شويد و بيماري را از ريشه   

   مي كَند.

نهي از خوردن خربزه در حالت ناشتا

امام صادق (ع) : خوردن خربزه در ناشتا ، سست اندامي مي آورد .

امام رضا (ع) : خوردن خربزه در حالت ناشتا ، سست اندامي – پناه بر خدا – بر جاي    

 مي گذارد .

مناقب آل أبي طالب – به نقل از محمّد بن صالح خَثعَمي - : تصميم داشتم بر نامه ام

به امام عسكري (ع) ، دربارة خوردن خربزه در حالت ناشتا ... بپرسم ؛ امّا اين پاسخ

از او به من رسيد : خربزه را نبايد در حالت ناشتا خورد ؛ زيرا سست اندامي مي آورد .

 

آداب خوردن خربزه

پيامبر خدا (ص) : خربزه را دندان بزن و آن را قطعه قطعه مخور ؛ چرا كه ميوه اي است

خجسته ، خوش ، ماية پاكي دهان و تقدّس بخش دل ؛ دندان ها را سفيد مي كند ، خداي را

خرسند مي سازد ، بويش از عنبر و آبش از كوثر است ، گوشت آن از پرديس ، لذّت آن از

بهشت و خوردن آن عبادت است




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

تخم مرغ

خواصّ تخم مرغ

پيامبر خدا (ص) : يكي از پيامبران ، از « سستي » به درگاه خداوند ناليد . خداوند ،

او را به خوردن تخم مرغ ، فرمان داد .

امام علي (ع) : يكي از پيامبران ، از كميِ زاد و ولد در ميان امّت خويش ، به درگاه

خداوند ناليد ، خداوند ، او را فرمود كه مردم را به خوردن تخم مرغ ، سفارش كند .

مردم ، اين كار را كردند و از آن پس ، زاد و ولد در ميانشان فراوان شد .

امام باقر (ع) : هر كس فرزند ندارد ، تخم مرغ بخورد و فراوان از آن بهره ببرد ؛ چرا

كه نسل را مي افزايد .

امام صادق (ع) : هر كس فرزند ندارد ، تخم مرغ بخورد .

امام كاظم (ع) : فراوان خوردن تخم مرغ ، فرزند را افزون مي سازد .

امام كاظم (ع) : فراوان تخم مرغ بخوريد ؛ چرا كه فرزند را افزون مي كند .

الكافي – به نقل از مِرازِم - : امام صادق (ع) از تخم مرغ ياد كرد و فرمود : « هان

كه خوراكي سبُك است . دل دادگي به گوشت را فرو مي نشاند ؛ ولي عارضه هاي گوشت را هم

ندارد ».

خوردن تخم مرغ با پياز و روغن زيتون

مكارم الأخلاق – به نقل از يكي از ياران امام صادق (ع) در گفتگو با ايشان - :

[گفتم:] فدايت شوم ! من ، كنيز مي خرم ، دوست دارم چيزي به من تعليم فرمايي كه بر

آنها توانايي يابم .

فرمود : « پياز را ريز و در روغن زيتون ، سرخ كن . تخم مرغي هم بردار و در سيني اي

بشكن و قدري نمك بر آن بپاش . آن گاه اين تخم مرغ را روي پياز و روغن زيتون بريز و

اندكي بجوشان و سپس از آن بخور » .

اين كار را انجام دادم و از آن پس ، هرگاه قصد آميزش با كنيزان مي كردم ، بر آن

توانايي داشتم .

امام كاظم (ع) : هر كس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون بخورد ، بر توان جنسي او افزوده

مي شود .

الكافي – به نقل از عمربن ابي حسنة جمّال - : نزد امام كاظم (ع) ، از كميِ فرزند ،

اظهار ناراحتي كردم . به من فرمود : « از خداوند ، آمرزش بطلب و تخم مرغ با پياز

بخور » .

خوردن تخم مرغ با گوشت

پيامبر خدا (ص) : گوشت با تخم مرغ ، بر توان جنسي مي افزايد .

امام صادق (ع) : يكي از پيامبران ، از كميِ فرزندان ، به درگاه خداوند شكايت برد .

خداوند فرمود : « گوشت با تخم مرغ بخور » .

امام كاظم (ع) : هر كس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون بخورد ، استخوان فرزندش درشت

خواهد شد .

زردة تخم مرغ

امام صادق (ع) : زردة تخم مرغ ، سبُك و سفيده ، سنگين است .

المحاسن – به نقل از حمران بن اَعيَن - : به امام صادق (ع) گفتم : كساني مي گويند

زردة تخم مرغ از سفيدة آن سبُك تر است .

فرمود : « دليلشان براي اين سخن چيست ؟ »

گفتم : مدّعي اند پَر ، از سفيده است و استخوان و پي ، از زرده است .

امام صادق (ع) فرمود : « پس پَر ، سبُك ترينِ آنهاست » .

مكارم الأخلاق – به نقل از علي بن محمّد بن اَشيم - : نزد امام رضا (ع) از مشكل

گوارش غذا اظهار ناراحتي كردم .

فرمود : « زردة تخم مرغ بخور » .

اين كار را انجام دادم و از آن ، سود بردم .

نهي در افراط در خوردن تخم مرغ

پيامبر خدا (ص) : سه چيز است كه چاق مي كند و سه چيز است كه لاغر مي كند ... امّا

آن سه چيز كه لاغر مي كند : عبارت اند از : اعتياد به خوردن تخم مرغ ، ماهي ، و

شكوفة خرما.

امام رضا (ع) : خوردن هميشگي تخم مرغ ، سبب پيدايش كنجدك ( كَك مَك ) در صورت   مي

شود .

امام رضا (ع) : تخم مرغِ بسيار خوردن و معتاد شدن به آن ، بيماري سِپُرز مي آورد و

ايجاد كنندة بادهايي در سرِ معده است ، و زياد خوردن تخم مرغ آب پز ، نَفس تنگي و

نفَس بريدگي مي آورد .

تخم مرغ هاي حلال و تخم مرغ هاي حرام

پيامبر خدا (ص) : - در سفارش هايي به امام علي (ع) - : اي علي ! از ميان تخم ها[ي

پرندگان] ، آنهايي را بخور كه دو سرشان ، فرق مي كند .

الكافي – به نقل از زراره – : به خداوند سوگند ، هرگز همانند امام باقر (ع) نديده

ام ؛ چرا كه از او پرسيدم و گفتم : خدايت به سامان دارد ! از پرندگان ، كدام ها

خورده مي شوند ؟

فرمود : آن را كه [ هنگام پرواز كردن ، ] بال مي زند ، بخور و آن را كه بال هاي

خويش را صاف نگه مي دارد ( بال نمي زند ) ، نخور ».

پرسيدم : تخمي كه در نيزار است ، چه طور ؟

فرمود : « آنچه را كه دو سويش همانند است ، مخور و آنچه را دو سويش ناهمگونه است ،

بخور ».

گفتم : پرندگان آب ، چه طور ؟

فرمود : « آنچه را چينه دان دارد ، بخور و آنچه را چينه دان ندارد ، مخور ».

امام باقر و امام صادق (ع) : اگر به نيزاري درآمدي و تخم پرنده اي يافتي ، از آن

مخور ، مگر آنچه دو سويش ناهمسان است .

امام صادق (ع) : از تخم هاي پرندگان ، آنچه دو سويش ناهمسان است ، خورده مي شود و

آنچه دوسويش همسان است ، خورده نمي شود .

امام صادق (ع) : آنچه دو سويش با هم تفاوت دارد ، خوردنش حلال است و آنچه دو سويش

همسان است ،  خوردنش حرام است .

الكافي – به نقل از مَسعَده بن صَدَقه - : از امام صادق (ع) شنيدم كه مي فرمود :

» از تخم هاي پرندگان ، آنچه را دو سرش ناهمسان است ، بخور » .

نيز فرمود : « از تخم هاي پرندگان دريايي ، آنچه همانند و هم شكل تخم مرغ است (

يعني يكي از دو سرش پهن است ) ، خوردني است ، و گرنه مخور ».

الكافي – به نقل از ابو الخطّاب - : از امام صادق (ع) پرسيدم كه : مردي به نيزار در

مي آيد و آن جا تخم هاي پرندگان گوناگوني مي يابد و نمي داند كه تخم چه پرنده اي

است : از آنِ پرندگانِ ناخوشايند است و يا پرندگان خوشايند ؟

فرمود : « در آنها ، نشانه اي پنهان ناشدني است . بنگر ! هر تخمي را كه سروته آن را

از هم باز شناختي ، بخور و هر چه را از اين نظر همسان بود ، واگذار » .

 

 

سيب

خواصّ سيب

امام علي (ع) : سيب بخوريد ، كه معده را مي پالايد .

امام صادق (ع) : سيب ، پالاينده و خوش بو كنندة معده است .

المحاسن – به نقل از اسحاق بن مطهّر ، از امام صادق (ع) – : « سيب ، معده را گشايش 

  مي دهد . »

همچنين فرمود : « سيب بخور ؛ چرا كه حرارت را فرو مي نشاند ، درون را سرد مي كند و

تب را مي بَرد » .

در حديث ديگري است كه فرمود : « وبا را از ميان مي برد » .

امام صادق (ع) : به تبداران خود ، سيب بدهيد ؛ چرا كه هيچ چيز ، سودمندتر از سيب

نيست.

امام صادق (ع) : اگر مردم مي دانستند در سيب چيست ، بيمارانشان را جز به آن ، درمان

نمي كردند . بدانيد كه سيب ، بويژه ، سودمند ترين چيز براي قلب و مايه شست و شوي آن

است .

دعائم الإسلام : دربارة امام صادق (ع) روايت شده است كه : مردي از سرزميني وبا زده

به ايشان نامه نوشت و از وباي آن خبر داد .

امام (ع) در پاسخ نوشت : « بر تو باد سيب ، آن را بخور » .

او هم اين كار را انجام داد و عافيت يافت .

و فرمود : « سيب ، حرارت را فرو مي نشاند و درون را خنك مي كند و تب را مي بَرد ».

الكافي – به نقل از محمّدبن فيض - : به امام صادق (ع) گفتم : كسي از ما كه بيمار مي

شود ، درمانگران ، او را به پرهيز ، توصيه مي كنند .

امام (ع) فرمود : « امّا ما خاندان ، جز از خرما ، پرهيز نمي كنيم و [ بيماران خويش

را ] با سيب و آب سرد ، درمان مي سازيم » .

الكافي – به نقل از دُرُست بن ابي منصور - : مفضّل بن عمر ، مرا با هديه هايي نزد

امام صادق (ع) فرستاد .

در روزي تابستاني و در حالي كه سيني اي از سيبِ سبز نزد امام صادق (ع) بود ، بر

ايشان وارد شدم . به خداوند سوگند ، بي درنگ به او گفتم : فدايت شوم ! آيا در حالي

كه مردم ، اين را خوش نمي دارند ، از آن مي خوري ؟

در حالي كه گويا مرا از ديرباز مي شناخته است ، به من فرمود :

« همين امشب تبدار شدم . كسي فرستادم و آن را نزد من آوردند و آن را خوردم . آن تب

، را ريشه كن مي سازد و حرارت را فرو مي نشاند ».

من به سوي نزديكان خويش بازگشتم و ديدم آنان تبدارند .به آنها سيب دادم و تب را از

آنان ريشه كن ساختم .

الكافي – به نقل از مفضّل بن عمر ، دربارة امام صادق (ع) - : نزد ايشان از سيب ،

ياد كردند . فرمود : « ما خاندان ، جز به آب سردي كه بر بدن ما ريخته مي شود و جز

به خوردن سيب ، درمان نمي كنيم ».

امام كاظم (ع) : سيب براي چند چيز ، سودمند است . براي : زهر ، افسون ، ديوانگي اي

كه از سوي ساكنان زمين به كسي مي رسد ، و بلغمي كه چيرگي يافته است . هيچ چيزي

زودتر از آن ، اثر نمي بخشد .

الكافي – به نقل از زيادبن مروان - : در مكّه ، مردم به وبايي گرفتار آمدند . من به

امام كاظم (ع) نوشتم . ايشان در پاسخ من نوشت : « سيب بخور » .

خواصّ خوردن سيب در حالت ناشتا يا در سحرگاهان

پيامبر خدا (ص) : سيب را ناشتا بخوريد ؛ چرا كه تميز كنندة معده است .

پيامبر خدا (ص) : چهار چيز ، عمر را مي افزايد : .... و خوردن سيب در سحرگاهان .

بوييدن سيب پيش از خوردن

امام باقر (ع) : هنگامي كه خواستي سيب بخوري ، آن را ببوي و سپس بخور . اگر اين كار

را انجام دادي ، هر درد و عارضه اي از تنت بيرون مي رود و همة آنچه از سوي ارواح ،

در انسان ايجاد مي شود ، فرو مي نشيند .

مكروه بودن خوردن سيب ترش

پيامبر خدا (ص) :عروس را در هفتة اوّلش از : شير ، سركه ، گشنيز ، و سيب ترش ، باز

بدار ؛ زيرا از اين چهار چيز ، زهدان ، سترون و سرد مي شود ... و پلاسي افتاده در

گوشة خانه ، از زني كه بچّه نمي آورد ، بهتر است ... سيب ترش نيز حيض شدن زن را قطع

     مي كند و اين براي وي يك بيماري مي شود .

پيام هاي ديگران ( 1 )        link        ۱۳۸٥/۱٢/۱۸ - موسسه عافیت الهی

سه وعده در دو روز

امام رضا (ع) : مقدار بايسته در خوراك ، آن است كه چون هشت ساعت از روز مي گذرد ،

يك بار غذا بخوري ، يا در دو روز ، سه وعده غذا ميل كني ( بدين ترتيب كه ) : در

پگاه نخستين روز ، ناشتايي بخوري ، سپس در همان روز ، شام بخوري و سپس چون ديگر روز

فرا رسيد ، پس از گذشت هشت ساعت از آغاز روز ، يك وعدة ديگر بخوري و در آن روز ، تو

را به شام ، نيازي نيست اين غذا ، بايد به اندازه باشد و نه بر آن ، افزوده و نه از

آن ، كاسته شود .

سخني دربارة احاديث مربوط به وعده هاي غذا

چنان كه ملاحظه شد ، احاديث اين فصل ، به پنج دسته تقسيم مي شوند :

1. احاديثي كه با الهام از قرآن كريم – آن جا كه از غذاي بهشتيان ، سخن به ميان

آورده است – به دو وعده غذا در هر روز ( به هنگام صبحگاهان و شامگاهان ) سفارش مي

كند.

2. احاديثي كه بر خوردن صبحانه تأكيد مي ورزند و از واگذاردن آن ، نهي مي كنند .

3. احاديثي كه بر خوردن شام ، تأكيد مي كنند و از واگذاردن آن ، بويژه از جانب

سالمندان ، باز مي دارند .

4. احاديثي كه بر خوردن يك وعده غذا در هر روز ، تأكيد دارند .

5. احاديثي كه به خوردن سه وعده غذا در دو روز ، سفارش مي كنند .

هر چند اين احاديث ، در نگاه نخست ، متعارض مي نمايند ، امّا تأمّل در آنها روشن   

     مي سازد كه احاديث سه دستة نخست ، هيچ تعارضي با يكديگر ندارند و حتّي همديگر

را تأييد نيز مي كنند ، زيرا دستة نخست ، به خوردن دو وعدة صبحانه و شام ، سفارش   

  مي كند و دسته هاي دوم و سوم ، از واگذاردن صبحانه و شام ، نهي مي نمايند .

دستة چهارم نيز با حديث هاي پيشين ، تعارض ندارد ؛ زيرا اين دسته به بسنده بودن يك

وعده در روز ، تصريح دارد و احاديث دسته هاي پيشين هم به دو وعده ، توصيه مي كنند .

 

و امّا حديثي كه به سه وعده غذا در روز سفارش مي كند ، از آن روي كه در كتاب طبّ

الإمام الرضا (ع) نقل شده و انتساب اين كتاب به امام رضا (ع) به اثبات نرسيده ،

دچار ضعف در سند است ، چنان كه به لحاظ دلالت نيز ضعيف است ؛ زيرا مخاطبِ اين حديث

، مأمون عبّاسي است و شايد اساساً اين توصيه ، به او اختصاص داشته باشد .

بنابراين ، جمع بندي احاديث پيشين ، اين مي شود كه خوردن دو وعده در صبحگاهان و

شامگاهان ، براي استمرار تندرستي ، سودمند است ، چنان كه بهشتيان نيز – كه در سراي

سلامت ، زندگي جاويد دارند – در همين دو وقت ، غذا ميل مي نمايند : « و آنان ،

صبحگاهان و شامگاهان ، روزي ِ ويژة خويش را دارند » .

 




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:تخم مرغ,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

تُرُنج

تأكيد بر خوردن تُرُنج

الدعوات : روايت شده است كه : « ... ميوه را در ايّام دولتش بخور ؛ و برترينِ ميوه

ها ، انار و تُرُنج است . از سبزي ها نيز گل سرخ و بنفشه ، برترين هستند » .

خواصّ تُرُنج

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد تُرُنج ، چرا كه دل را نوراني مي سازد و بر توان مغز

مي افزايد .

خوردن تُرُنج پس از غذا

الكافي – به نقل از عبدالله بن ابراهيم جعفري - : امام صادق (ع) فرمود : « پزشكان

شما درباره تُرُنج چه دستور مي دهند ؟ »

گفتم : دستور مي دهند كه آن را پيش از غذا بخوريم .

فرمود : « امّا من ، شما را به خوردن آن پس از غذا فرمان مي دهم » .

الكافي – به نقل از ابراهيم بن عمر يماني - : به امام صادق (ع) گفتم : آنان مدّعي

اند كه بهترين وضعيّت براي خوردن تُرُنج ، حالت ناشتاست .

امام صادق (ع) فرمود : « اگر پيش از غذا خوب باشد ، پس از غذا به مراتب بهتر و

پسنديده تر است » .

امام صادق (ع) : تُرُنج را پس از غذا بخوريد ، چرا كه خاندان محمد (ص) چنين مي كنند

.

نخوردن تُرُنج در شب

امام رضا (ع) : خوردن تُرُنج در شب ، چشم را بر مي گرداند و كژ چشمي به جاي

مي گذارد.

آنچه تُرُنج را هضم مي كند

امام باقر (ع) : تُرُنج ، سنگين است . چون خورده شود ، نانِ خشك ، آن را در معده

هضم مي كند .

امام رضا (ع) : نان خشك ، تُرُنج را هضم مي كند .

الكافي – به نقل از ابو بصير - : ميهماني داشتم كه به تُرُنج همراه با عسل ، اظهار

تمايل كرد. آن را به او دادم و خود نيز با وي خوردم . سپس نزد امام صادق (ع) رفتيم

و ديديم كه سفره اي نزد ايشان گشوده است . به من فرمود : « پيش آي و بخور » .

گفتم : پيش از آن كه نزد شما بيايم ، تُرُنج و عسل خورده ام و اكنون سنگيني آن را

احساس مي كنم ، زيرا زياد خورده ام .

( ايشان به يكي از غلامان خود ) فرمود : « اي غلام ! نزد كنيز برو و به او بگو :

برايمان يك كناره نان خشك ، از آنچه در تنور خشك مي كني ، بفرست » .

آن نان ، آورده شد . پس به من فرمود : « از اين نانِ خشك بخور ؛ چرا كه تُرُنج را

هضم مي كند ».

من آن را خوردم و سپس از جاي برخاستم ، گويا كه هيچ چيز نخورده ام .

مربّاي تُرُنج

طبّ الأئمّه (عليهم السلام ) – به نقل از ابراهيم بن حسن جعفري - : امام صادق (ع)

به ياران خويش فرمود : « به من بگوييد كه پزشكانتان درباره تُرُنج به شما چه دستور

مي دهند . »

(يكي ) گفت : اي پسر پيامبر خدا ! ما را به خوردن آن ، پيش از غذا ، سفارش مي كنند

.

فرمود : « هيچ چيز ، از آن ، در حالتي كه پيش از غذا خورده شود ، بدتر نيست و هيچ

چيز ، از آن ، در حالتي كه پس از غذا خورده شود ، سودمندتر نيست . بر شما باد

مربّاي آن ، كه در درون انسان ، بويي چون بوي مُشك دارد . ».

نكاه كردن به تُرُنج

المعجم الكبير – به نقل از ابوكَبشة انصاري - : پيامبر (ص) نگريستن به تُرُنج را

دوست داشت و به نگريستن به حَمام احمر نيز علاقمند بود .

امام رضا(ع) : پيامبر خدا به نگريستن به تُرُنج سبز و سيب سرخ ، علاقه داشت .

 

 آلو

طبّ الأئمّه (عليهم السلام ) – به نقل از جابربن يزيد جعفي - : مردي نزد امام باقر

(ع) ، از تلخه اي كه در درون او به جوشش آمده بود – تا جايي كه نزديك بود ديوانه

شود – اظهار ناراحتي كرد .

امام (ع) به او فرمود : « آن را با آلو فرو بنشان » .

امام صادق (ع) : آلو در حالت ناشتا تلخه را فرو مي نشاند ، هر چند كه بادها را نيز

تحريك مي كند .

طبّ الأئمّه ( عليهم السلام ) – به نقل از ارزق بن سليمان - : از امام صادق (ع)

دربارة آلو پرسيدم . فرمود : « براي تلخه مفيد است و مفاصل را نيز نرم مي كند ؛

امّا از آن ، زياد مخور كه سرانجام ، در مفصلهايت ، بادهايي بر جاي مي نهد » .

الكافي – به نقل از زياد قندي - : بر امام كاظم (ع) درآمدم ، در حالي كه نزد ايشان

ظرف آبي قرار داشت و چندآلوي‌سياه– كه همان زمان ، هنگام چيدنش بود – در آن ديده مي

شد.

فرمود : « حرارت ، در من بالا گرفته و آلوي تازه حرارت را خاموش مي كند و صفرا را

فرو مي نشاند . خشكِ آن نيز خون را آرام مي كند و دردهاي بي درمان را از تن بيرون  

     مي كشد ».

طبّ الأئمّه (عليهم السلام ) : بر شما باد آلوي مانده ؛ چرا كه در ماندة آن ، سودش

بر جاي مانده و زيانش رفته است . آن را پوست كنده بخوريد ؛ چرا كه براي هر تلخه و

حرارت و افروختگي اي كه از حرارت برخاسته باشد ، سودمند است .

 

برنج

مهمتر همة خوراكي ها

پيامبر خدا (ص) : برنج در ميان خوراكي ها ، به سان مهتر ( رئيس ) در ميان قوم است .

 

پيامبر خدا (ص) : مهتر همة خوراكي هاي ساكنان اين سراي و آن سراي ، گوشت و سپس برنج

است .

خواصّ برنج

پيامبر خدا (ص) : برنج ، نيكو دارويي است : سرد است و سالم و بر كنار از هر بيماري

.

امام صادق (ع) : برنج ، نيكو غذايي است . ما آن را براي بيماران خويش نگه مي داريم

.

امام صادق (ع) : از جانب شما ، چيزي دوست داشتني تر از برنج و بنفشه براي ما نمي

آيد . من ( يك بار ، ) از دردي سخت در رنج بودم و در اين هنگام به من الهام شد كه

برنج بخورم . گفتم كه آن را فراهم آوردند ... پس ، خداوند با آن ، دردم را از ميان

برد .

 

بادروج ( حَوك )

پيامبر خدا (ص) : حَوك ، سبزي پيامبران است . گويا مي بينيم كه در بهشت روييده است.

 

امام علي (ع) : پيامبر خدا به بادروج نگريست و فرمود : « اين ، حوك است . گويا كه

رستنگاه آن را در بهشت مي نگرم » .

امام علي (ع) : نزد پيامبر خدا از حَوك – كه همان بادروج است – سخن به ميان آوردند

. فرمود : « سبزي من و سبزي پيامبران پيش از من است و من ، آن را دوست دارم و      

 مي خورم » .

امام علي (ع) : پيامبر خدا از ميان سبزي ها ، به حَوك ، علاقه داشت .

امام صادق (ع) : نزد پيامبر خدا ، سركه ، دوست داشتني ترين نانخورِش ، و حَوك (

يعني بادروج ) ، دوست داشتني ترين سبزي بود .

امام صادق (ع) : امير مومنان – كه درودهاي خدا بر او باد – به بادروج ، علاقه داشت

.

امام صادق (ع) : حَوك ، سبزي پيامبران است . بدانيد كه در آن ، هشت ويژگي است :

اشتهاآور است ، گرفتگي هاي عروق و مجاري را مي گشايد . آروغ را خوش بو مي سازد .

دهان را بوي خوش مي بخشد ، غذا را دوست داشتني مي سازد ، درد و بيماري را از بدن

بيرون مي كشد و امان انسان از جُذام است . چون در درون انسان جاي گيرد ، همة     

بيماري ها را فرو مي نشاند .

الكافي – به نقل از ايّوب بن نوح - : يكي از كساني كه با امام كاظم (ع) بر سر سفره

اي حضور يافته بود ، برايم نقل كرد كه امام (ع) ، بادروج خواست و فرمود : « من دوست

دارم غذا را با آن آغاز كنم ؛ زيرا انسدادها را مي گشايد ، اشتهاآور است ، سَبَل را

از ميان      مي برد و اگر غذا را با آن آغاز كنم ، پس از آن ، هر چه را بخورم ، از

آن بيمي ندارم ؛ چرا كه در اين صورت ، از زيان و عارضه اي نمي ترسم » .

چون غذا خوردن را به پايان برديم ، امام (ع) باز هم آن را خواست و ايشان را ديدم كه

دنبال سينيِ اين سبزي مي رفت و از آن مي خورد و به من هم مي داد .

او مي فرمود : « غذاي خود را با آن به پايان ببر ؛ چرا كه آنچه را پيش تر خورده اي

،     مي گوارد و آنچه را پس از آن مي خوري ، دوست داشتني مي سازد ، و سنگيني را از

ميان مي برد و آروغ و دهان را خوش بو مي كند » .

 

بادمجان

الدعوات : پيامبر خدا در خانة جابر بود . نزد ايشان بادمجان آوردند و ايشان خوردن

آغازيد . جابر گفت : اين ، گرم است .

فرمود : « اي جابر ! اين ، نخستين درختي است كه به خداوند ، ايمان آورد . آن را در

آب بجوشانيد و بپزيد و به روغن بياميزيد و نرم كنيد ؛ چرا كه بر حكمت مي افزايد » .

 

امام صادق (ع) : بادمجان بخوريد ، كه شفاي هر درد است .

امام صادق (ع) : بادمجان بخوريد ؛ زيرا درد را مي برد و خود ، درد نمي آورد .

امام صادق (ع) : بر شما باد بادمجان بوراني ؛ زيرا شفايي است كه از پيسي ، ايمن    

     مي سازد . بادمجانِ سرخ شده در روغن نيز چنين است .

امام صادق (ع) : بادمجان ، براي تلخة سياه ، خوب است و به صفرا نيز زيان نمي رساند.

 

امام صادق (ع) : روايت شده است كه نزد امام سجّاد (ع) بادمجانِ سرخ شده در روغن بود

. ايشان چشم درد داشت و از اين بادمجان مي خورد .

به ايشان گفتم : اي پسر پيامبر خدا ! از اين مي خوري ، در حالي كه آتش است ؟!

فرمود : « خوش ! پدرم از جدّم برايم نقل كرد كه گفته است : بادمجان ، از پيهِ زمين

است و در هر چه بيفتد ، آن را خوش و خوش بو مي سازد » .

امام صادق (ع) : در فصل خرماچيني ، بادمجان زياد بخوريد ؛ زيرا درمان هر دردي است ،

فروغ چهره را افزون مي سازد ، رگ ها را نرم مي كند و به آب كمر مي افزايد .

امام رضا (ع) : بادمجان در فصل چيدن خرما ، موجب هيچ بيماري اي نيست .

امام هادي (ع) – خطاب به يكي از مردان خود – : براي ما ، بادمجان فراوان بياوريد ؛

چرا كه در هنگام گرما ، گرم و در هنگام سرما ، سرد است . آن ، در همة اوقات ، معتدل

و در هر حال ، خوب است .

الكافي – به نقل از عبدالرحمان هاشمي - : ايشان به يكي از وابستگان خود گفت : «

براي ما پياز كمتر و بادمجان بيشتر بياور » .

او پرسش كنان گفت : بادمجان ؟

فرمود : « آري . بادمجان ، دربردارندة همة مزه ها ، بي زيان ، سازگار با طبع ،

معتدل در

ميان گونه هاي خويش ، مناسب براي پير و جوان ، ميانه در گرما و سرما ، و گرم در جاي

گرم و سرد در جاي سرماست ».

 

باقلا

خوراك عيسي

پيامبر خدا (ص) : خوراك عيسي (ع) ، تا آن هنگام كه به آسمان برده شد ، باقلا بود .

عيسي (ع) ، تا هنگامي كه به آسمان برده شد ، هرگز چيزي را كه آتش آن را دگرگون كرده

باشد ، نخورد .

خواصّ باقلا

امام صادق (ع) : باقلا ، بيماري را مي برد و در آن ، بيماري اي نيست .

امام صادق (ع) : باقلا ، استخوان هاي ساق پا را استحكام مي بخشد .

امام صادق (ع) : خوردن باقلا ، مغز استخوان هاي ساق را تراكم دروني مي دهد ، توان

مغز را افزون مي سازد و خون تازه توليد مي كند .

امام رضا (ع) : خوردن باقلا ، مغز استخوان هاي ساق پا را استحكام مي بخشد و خون

تازه توليد مي كند .

خوردن باقلا با پوست آن

پيامبر خدا (ص) : هر كس يك دانه باقلا را با پوست آن بخورد ، خداوند به همان اندازه

، بيماري را از درون او بيرون مي برد .

امام صادق (ع) : باقلا را با پوستش بخوريد ؛ چرا كه معده را پاك مي كند .

پياز

پيامبر خدا (ص) : اگر به آبادي اي وبا زَده درآمديد و از وباي آن ترسيديد ، بر شما

باد پياز آن ؛ چرا كه چشم را جلا مي دهد ، مو را تميز مي كند ، آب كمر را افزون مي

سازد ، بر گام ها مي افزايد ، و آفتاب زدگي ( سياهي چهره ) و نيز خستگي را از ميان

مي برد .

پيامبر خدا (ص) : چون به سرزميني درآمديد ، از پياز آن بخوريد تا وباي آن را از شما

دور كند .

امام صادق (ع) : پياز ، تب را مي برد .

امام صادق (ع) : پياز ، خستگي را مي برد ، پي را استحكام مي بخشد ، بر گام ها مي

افزايد ، آب را افزون مي سازد و تب را مي برد .

الكافي – به نقل از عبدالله بن محمّد جُعفي - : امام صادق (ع) از پياز ياد كرد و

فرمود :        « بوي دهان را خوش مي سازد ، بلغم را مي برد و توان آميزش را مي

افزايد » .

امام صادق (ع) : پياز بخوريد ؛ چرا كه سه ويژگي دارد : بوي دهان را خوش مي سازد ،

لثه را استحكام مي بخشد و آب و توان آميزش را افزون مي كند .

امام صادق (ع) : پياز ، دهان را خوش بو مي كند ، پشت را قوي مي سازد و پوست را نرمي

مي بخشد .

 




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:ترنج,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

ج – آشاميدن آب نيم گَرم

امام صادق (ع) : دو چيزِ مناسب است كه به هيچ درون نادرستي در نمي آيند ، مگر اين

كه آن را به درستي مي آورند ، و دو چيزِ نامناسب است كه به هيچ درون سالمي در نمي

آيد ، مگر اين كه آن را نادرست ( و ناسالم ) مي كنند . آن دو چيز مناسب ، عبارتند

از : انار و آب نيم گَرم ( وِلَرم ) ؛ و آن دو چيز نامناسب ، عبارتند از : پنير و

گوشت خشك شده .

مكارم الأخلاق : ايشان فرمود : « آب جوشيده سودمند است و هيچ ضرري ندارد » .

آنچه در آشاميدن نابايسته است

الف – دميدن

مكارم الأخلاق : پيامبر (ص) به گاه آشاميدن ، در ظرف نمي دميد و چون مي خواست نَفَس

بكشد ، ظرف را از دهان خود دور مي كرد تا نَفَس بكشد .

سنن أبي داوود – به نقل از ابن عبّاس - : پيامبر خدا ، از اين كه كسي بازدم خويش را

به ظرف برگرداند يا در آن بدمد ، نهي فرمود .

سنن الترمذي – به نقل از ابوسعيد خُدري - : پيامبر (ص) از دميدن در آشاميدني ، نهي

كرد.

مردي گفت : خاشاكي در آب مي بينم .

فرمود : « آن را بريز » .

الطبقات الكبري – به نقل از قاسم بن مسلم ( وابستة علي بن ابي طالب (ع) ) ، از پدرش

- : علي (ع) آبي خواست . براي وي كاسة آبي آوردم و در آن دميدم . آب را به من

برگرداند و از نوشيدن آن خودداري ورزيد و فرمود : « تو خود ، آن را بنوش » .

ب – يكجا سر كشيدن

پيامبر خدا (ص) : اگر كسي از شما خواست آب بخورد ، جرعه جرعه بنوشد و يكسره سر نكشد

، چرا كه درد جگر ، از سر كشيدنِ يكباره بر مي خيزد .

پيامبر خدا (ص) : آب را بمكيد و آن را يكجا سر نكشيد ؛ چرا كه درد جگر ، از آن بر  

     مي خيزد .

پيامبر خدا (ص) : اگر آب خواستيد ، آن را جرعه جرعه بنوشيد و يكجا سر نكشيد .

امام صادق (ع) – به نقل از پدرانش (عليهم السلام ) - : علي (ع) از اين كه همة آب ،

به يك جرعه نوشيده شود ، نهي كرد و فرمود : « سه يا دو ( جرعه باشد ) » .

ج- آشاميدن آب بسيار داغ

دعائم الإسلام : از پيامبر خدا (ص) روايت شده كه از آشاميدن « حَميم » ( يعني آبي

كه به غايت ، داغ است ) ، نهي فرمود .

د – آشاميدن آب در لابه لاي غذا خوردن

امام رضا (ع) : هر كس مي خواهد معده اش او را آزار ندهد ، بر روي غذا آب نخورد تا

هنگامي كه غذا خوردن را به پايان مي برد . هر كس چنين كند ، بدنش به رطوبت مي گرايد

، معده اش ضعيف مي شود و رگ هايش نيروي غذا را به خود نمي گيرند ؛ زيرا اگر پشت سر

هم روي غذا آب ريخته شود ، آن غذا در معده نارس و بد گوارش مي گردد .

هـ - آشاميدن آب بر روي گوشت

امام علي (ع) : پيامبر خدا چون گوشت مي خورد ، در آشاميدن آب ، شتاب نمي ورزيد .

يكي از ياران كه از اهل بيت پيامبر (ص) بود ، از ايشان پرسيد : اي پيامبر خدا ! چه

قدر كم بر روي گوشت ، آب مي آشامي !

فرمود : « هيچ كس نيست كه اين گوشت چرب را بخورد و تا پايان غذا از آشاميدن آب ،

خودداري ورزد ، مگر اين كه غذا را گوارا مي يابد » .

و – آشاميدن آب بر روي چربي

پيامبر خدا (ص) : آشاميدن در پي چربي ، بيماري هاي در شكم است .

پيامبر خدا (ص) : آشاميدن آب در پي چربي ، بيماري را بر مي انگيزاند .

المحاسن – به نقل از نَوفلي - : پيامبر (ص) چون چربي مي خورد ، از نوشيدن آب مي

كاست .

گفتند : اي پيامبر خدا ! كمتر آب مي نوشي ؟!

فرمود : « اين كار ، غذايم را گواراتر مي سازد » .

ز – آشاميدن آب از مجاورِ دستة ظرف يا لبة شكستة آن

پيامبر خدا (ص) : مباد كسي از شما از كنار دستة ظرف ، آب بخورد ؛ چرا كه آن جا جاي

گرد آمدن آلودگي است .

سنن أبي داوود – به نقل از ابوسعيد خُدري - : پيامبر خدا ، از اين كه از لبة شكستة

كاسة آب ، آشاميده و يا در نوشيدني ، دميده شود ، نهي فرمود .

امام علي (ع) : از لبة شكستة ظرف و از كنار دستة آن ، آب نخوريد ؛ چرا كه شيطان بر

دسته و لبة شكسته مي نشيند .

امام باقر (ع) : از دستة كوزه و از شكستگي آن – اگر در آن ، شكستگي اي باشد – نبايد

آب آشاميد ؛ چرا كه آشاميدنگاه شيطان هاست .

ح – آشاميدن در ظرف هاي مسي

پيامبر خدا (ص) : در ظرف مسين منوش ؛ چرا كه « سهل » ( يعني وسواس و پريشان عقلي )

بر جاي مي نهد .

ط – آشاميدن در حالت ناشتا

پيامبر خدا (ص) : هر كس ناشتا آب بياشامد ، نيرويش كاستي مي يابد .

اظهار نظر

گفتني است كه سند اين روايت ، اين احتمال را هم روا مي دانيم كه مقصود از آن ، برخي

از مزاج ها يا برخي از مناطق گرم مانند حجاز باشد .

به هر روي ، براي اظهار نظر قطعي در اين باره و نيز در مورد رواياتي كه دربارة نهي

از خوردنِ زياد آب خواهد آمد ، بررسي هاي علمي ، ضروري است .

ي – آشاميدن آب سرد ، پس از خوردن شيريني

امام رضا (ع) : آشاميدن آب سرد ، پس از خوردن چيز گرم و پس از خوردن ، شيريني دندان

ها را از بين مي برد .

ك – نوشيدن آب فراوان

امام صادق (ع) : آب بسيار منوش ؛ چرا كه سرچشمة هر دردي است .

امام صادق (ع) : اگر مردم كمتر آب مي نوشيدند ، بدن هايشان به سامان بود .

امام صادق (ع) : هر كس كمتر آب مي نوشن ، تندرست است .

امام صادق (ع) : كمتر آب بنوش ؛ چرا كه هر دردي را به سوي خود مي كشد . از درمان

نيز تا هنگامي كه بدنت تاب درد را دارد ، بپرهيز .

ل – نوشيدن آب سرد و آب جو در حمّام

امام صادق (ع) : از نوشيدن آب سرد و آب جو (فُقّاع ) در حمّام ، حذر كن ؛ چرا كه

معده را تباه مي كند .

 

 

 

 

 

 

 

 

نوبت هاي غذا

صبحگاهان و شامگاهان

قرآن

« و آنان ، صبحگاهان و شامگاهان ، روزيِ ويژة خويش را دارند » .

حديث

الكافي – به نقل از شهاب بن عبد ربّه – نزد امام صادق (ع) ، از دردها و بدگواري

هايي كه داشتم ، اظهار ناراحتي كردم . به من فرمود : « صبحانه بخور و شام بخور و در

فاصلة ميان آنها چيزي مخور ؛ چرا كه موجب تباهي تن است . مگر نشنيده اي كه خداوند  

        مي فرمايد : « و آنان ، صبحگاهان و شامگاهان ، روزيِ ويژة خويش را دارند .

»

تأكيد بر خوردن ناشتايي و نهي از واگذاردن آن

پيامبر خدا (ص) : هر كه جاودانگي مي خواهد – و البتّه ( براي غير خدا ) جاودانگي اي

نيست – بايد كه چاشت را زودتر بخورد و رداي سبُك برگيرد و كمتر با زنان بياميزد.

امام علي (ع) : هر كه جاودانگي مي خواهد – و البتّه ( براي غير خدا ) جاودانگي اي

نيست – بايد چاشت را زود بخورد ، شام را ديرتر بخورد ، كمتر با زنان بياميزد و رداي

سبُك برگيرد.

امام صادق (ع) : چون نماز صبح را خواندي ، پاره ناني بخور تا با آن : دهان خوش را

خوش بو سازي ، حرارت خود را فرو بنشاني ، دندان هايت را استوار سازي ، لثه ات را

استحكام بخشي ، روزيِ خويش را به چنگ آوري و خوي خود را نكو سازي .

امام صادق (ع) : مؤمن را بايسته است كه تا غذا نخورده ، از خانه بيرون نرود ؛ چرا

كه اين كار به او استواريِ بيشتر مي دهد .

ربيع الأبرار : واگذاردن ناشتايي ، ماية بيماري است .

تأكيد بر خوردن شام و نهي از واگذاردن آن

پيامبر خدا (ص) : خوردن شام را وا مگذاريد ، هر چند به مشتي خرما باشد ؛ زيرا

واگذاشتن آن ، انسان را پير مي كند .

پيامبر خدا (ص) : خوردن شام را وا مگذاريد ، هر چند به خوردن دانه اي خرماي خشكيده

باشد . من بر امّت خويش ، از اين ، بيم دارم كه از وا گذاردن شام ، پيري (در هم

شكستگي) به سراغشان آيد ؛ چرا كه شام ، ماية نيرومنديِ پير و جوان است .

پيامبر خدا (ص) :شام بخوريد ، هر چند به مشتي خرماي خشكيده باشد ؛ چرا كه واگذاردن

شام ، ماية پيري است .

امام صادق (ع) : خوردن شام را وا مگذار ، هر چند به سه لقمه (نان) با نمك باشد .

امام علي (ع) : شام خوردن پيامبران ، پس از تاريكيِ شب بوده است . آن را وا مگذاريد

؛ چرا كه واگذاردن آن ، ويراني تن است .

امام صادق (ع) : سرچشمة ويراني تن ، واگذاردن شام است .

امام صادق (ع) : براي كسي كه پا به سن نهاده ، خوب نيست با شكمِ سبُك بخوابد ؛ بلكه

اگر با شكمِ پُر بخوابد ، برايش بهتر است .

امام صادق (ع) : براي پير كهن سال ، بايسته است كه حتماً به گاهِ خفتن ، شكمش از

غذا پُر باشد . اين ، سبب خواب آرام تر و بوي خوش تر دهان براي اوست .

المحاسن – به نقل از مفضّل بن عمر - : شبي ، در حالي كه امام صادق (ع) شام مي خورد

، بر ايشان وارد شدم . فرمود : « اي مفضّل ! پيش آي و بخور » .

گفتم : شام خورده ام .

فرمود : « پيش آي و بخور ؛ زيرا مستحب است مَرد ، هنگامي كه به ميان سالي درآمد ،

شب را در حالي بخوابد كه غذايي تازه در شكم اوست » .

من نيز پيش رفتم و خوردم .

امام صادق (ع) : واگذاردن شام ، ماية پيري است . براي مرد ، آن هنگام كه پا به سن

نهاد ، بايسته است كه تنها در حالي بخوابد كه درونش از غذا پُر باشد .

الكافي – به نقل از علي بن ابي علي لهبي - : امام صادق (ع) فرمود : « طبيبانِ شما

دربارة شام شب ، چه مي گويند ؟ » .

گفتم : ما را از آن ، باز مي دارند .

فرمود : « امّا من ، شما را بدان ، فرمان مي دهم » .

الكافي – به نقل از زيادبن ابي الحلال - : با امام صادق (ع) شام خوردم .

فرمود : « شامِ پس از نمازِ خفتن ، شام پيامبران است » .

امام صادق (ع) : هر كس شام را واگذارد ، رگي در بدن وي مي ميرد و هرگز زنده        

نمي شود.

پيامبر خدا (ص) : هر كس شام را در شب شنبه و شب يكشنبه ، پشت سر هم واگذارد ، چيزي

از كف او مي رود كه تا چهل روز به وي باز نمي گردد.

امام صادق (ع) : هر كس شام را در شب شنبه و شب يكشنبه ، پشت سر هم واگذارد ، نيروي

وي از كف مي رود و اين نيرو تا چهل روز به وي باز نمي گردد.

الكافي – به نقل از سليمان بن جعفر جعفري - : امام كاظم (ع) شام خوردن را وانمي

گذارد ، هر چند به خوردن يك كلوچه بود .

ايشان مي فرمود : « آن ، نيرويي براي تن است » و نمي دانم ديگر چه چيزي فرمود ، جز

اين كه دقيقاً اين سخن را هم فرمود كه : « و كارآمد براي آميزش است » .

امام رضا (ع) : مباد كه مرد هنگامي كه ميان سال مي شود ، خوردنِ چيزي را در هر شب ،

واگذارد ؛ زيرا اين كار ، سبب خواب آرام تر و بوي خوش تر دهان است .

امام رضا (ع) : در بدن ، رگي است كه آن را « عَشاء ( شام ) » گويند . اگر شخص شام

خوردن را واگذارد ، آن رگ تا صبح ، او را نفرين مي كند و مي گويد : « خدا تو را

گرسنه بدارد ، چنان كه مرا گرسنه بداشتي ، و تشنه بدارد ، چنان كه تشنه ام داشتي »

. پس مباد كسي كه از شما خوردن شام را واگذارد ، هر چند به يك لقمه نان يا جرعه اي

آب باشد.

يك وعده در روز

پيامبر خدا (ص) : هر كس كه در روز ، يك بار غذا مي خورد ، گرسنه نمي ماند ؛ هر كه

دو بار مي خورد ، پرستشگر نيست ؛ و هر كه سه بار مي خورد ، او را با چارپايان

ببنديد .

شعب الإيمان – به نقل از عايشه - : پيامبر خدا مرا ديد كه روزي دو بار غذا مي خورم

. فرمود : « اي عايشه ! همة دنيا را شكم خويش گرفته اي ! بيشتر از يك بار خوردن در

هر روز ، اسراف است و خداوند ، اسراف كنندگان را دوست ندارد ».

 




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:آشامیدن آب نیم گرم,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

پرهيز از خوردن گوشت خشكيدة نمكسود

امام صادق (ع) : چهار چيز ، ( انسان را ) پيش از فرا رسيدن هنگام پيري ، پير مي كند

: خوردن گوشت خشك شده ، نشستن بر جاي مرطوب ، بالا رفتن از پلكان ، و آميزش با

پيرزنان .

امام صادق (ع) : سه چيز ، بدن را فرسوده مي كند و شايد هم بكُشد : خوردن گوشت

خشكيدة فاسد ، حمّام رفتن با شكم پُر ، و همبستري با پيرزنان .

امام صادق (ع) : سه نوع از خوردني ها ، موجب لاغري است : گوشت خشك شده ، پنير ، و

شكوفة خرما .

امام صادق (ع) : دو چيز است كه از هر جهت ، زيان دارد و براي هر چيز ، فايده اي

ندارد ... : گوشت خشك شده و پنير .

امام هادي (ع) : گوشت خشكيدة نمك سود ، بد چيزي است ؛ زيرا در معده شُل مي شود ، هر

بيماري اي را تحريك مي كند و براي هيچ چيز سودمند نيست ؛ بلكه زيان هم دارد .

الكافي – به نقل از محمّدبن عيسي ، از امام هدي (ع) - : هيچ خوراكي را سنگين تر و

بيماري آورتر از گوشتِ خشك شده نخورده ام .

نهي از خوردن گوشت خام

امام باقر (ع) : پيامبر خدا ، از اين كه گوشت ، خام خورده شود ، نهي كرد و فرمود :

« تنها درندگان ، چنين گوشتي مي خورند . ( گوشت را ) هنگامي بخوريد كه آفتاب يا آتش

، آن را دگرگون ساخته باشد » .

الكافي – به نقل از هشام بن سالم - : از امام صادق (ع) دربارة خوردن گوشت خام

پرسيدم. فرمود : « اين ، خوراك درندگان است » .

امام رضا (ع) : خوردن گوشت خام ، در شكم ، كِرم پديد مي آورد .

پرهيز از اعتياد به خوردن گوشت

پيامبر خدا (ص) : هر كس چهل روز گوشت بخورد ، سنگ دل مي شود .

امام علي (ع) : شكم هايتان را گورستان جانوران نكنيد .

امام صادق (ع) : علي (ع) عادت به خوردن گوشت را بد مي شمرد و مي فرمود : « آن را

اعتيادي همچون اعتياد به شراب است » .

ربيع الأبرار : در حديث است كه : « هر كس چهل روز پيوسته گوشت بخورد ، سنگ دل مي

شود و هر كس چهل روز ، آن را واگذارد ، بدخوي مي گردد ».

نوبت هاي خوردن گوشت

امام صادق (ع) : در هر هفته ، يك بار گوشت بخوريد و خود و فرزندانتان را بدان عادت

ندهيد ؛ زيرا موجب اعتيادي همچون اعتياد به شراب مي گردد . نيز آنان را بيش از چهل

روز ، از آن محروم مداريد ؛ چرا كه آنان را بدخوي مي كند .

المحاسن – به نقل از ادريس بن عبدالله - : نزد امام صادق (ع) بودم . از گوشت ، سخن

به ميان آورد و فرمود : ( غذا را ) يك روز با گوشت بخور ، يك روز با شير ، و يك روز

با چيزي ديگر » .

تكلمه

شهيد در الدروس گفته است :

مكروه بودن اعتياد به خوردن گوشت ، روايت شده است و نيز اين كه اعتيادي همچون مكروه

بودن نخوردن گوشت به مدّت چهل روز و اين كه در هر سه روز يك بار خوردن آن ، مستحب

است ، روايت شده است . البتّه اگر به دليل بيماري يا به سبب روزه داشتن ، دو هفته

پيوسته گوشت بخورد ، اشكالي ندارد . دو بار خوردن گوشت در يك روز هم مكروه است .

وانگذاردن گوشت به مدّت چهل روز

پيامبر خدا (ص) : هر كس چهل روز گوشت نخورد ، بدخوي مي شود . گوشت بخوريد ؛ چرا كه

بر شنوايي مي افزايد .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد گوشت ؛ چرا كه گوشت مي رويانَد . هر كس گوشت را چهل

روز واگذارد ، بدخوي مي شود .

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد گوشت ؛ چرا كه گوشت ، گوشت مي رويانَد . هر كس بر او

چهل صبح بگذرد و گوشت نخورد ، بدخوي مي شود . هر كس بدخوي شد ، به او گوشت بخورانيد

. هر كس چربي بخورد ، آن چربي به اندازة خود براي او بيماري فرود مي آورد.

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد گوشت ؛ چرا كه هر كس گوشت را چهل روز واگذارد ، بدخوي

مي شود  و هر كس بدخوي شود ، خويش را مي آزارد . هر كس خويش را مي آزارد ، در گوش

وي اذان بگوييد .

پيامبر خدا (ص) : هر كس بر او چهل روز بگذرد و گوشت نخورد ، بايد به اميد خداوند

وام بگيرد و گوشت ( بخرد و ) بخورد .

امام علي (ع) : گوشت بخوريد ؛ چرا كه گوشت ، از گوشت است و گوشت ، گوشت          

مي روياند . هر كس چهل روز گوشت نخورد ، بدخوي مي شود . و اگر كسي از شما         

( خواه از انسان ها و خواه از چهارپايان ) بدخوي شد ، در گوشش اذاني كامل بگوييد.

امام صادق (ع) : هر چيز را دل دادگي اي است و دل دادگي مَرد ، گوشت است . پس ، هر

كه چهل روز آن را واگذارد ، بدخوي مي شود . و هر كس بدخوي شد ، در گوش راستش اذان

بگوييد .

امام صادق (ع) : گوشت ، گوشت مي روياند . هر كس گوشت را چهل روز واگذارد ، بدخوي مي

شود . و هر كس بدخوي شد ، در گوشش اذان بگوييد .

امام صادق (ع) : گوشت از گوشت است . هر كس آن را چهل روز واگذارد بدخوي مي شود . آن

را بخوريد ؛ چرا كه بر شنوايي و بينايي مي افزايد .

امام صادق (ع) : گوشت ، گوشت مي روياند و عقل را افزون مي سازد . هر كس آن را چند

روز واگذارد ، عقلش تباه مي شود .

الكافي – به نقل از حسين بن خالد - : به ابوالحسن ( امام رضا (ع) ) گفتم : مردم مي

گويند كه هر كس سه روز گوشت نخرد ، بدخوي مي شود .

فرمود : « دروغ گفته اند ؛ امّا هر كس چهل روز گوشت نخورد ، خوي و بدن او دگرگون مي

شود ؛ چرا كه نطفه در مدّت چهل روز ( از حالتي به حالت ديگر ) تغيير مي يابد . »

تميز نكردن كامل استخوان و نخوردن مغز استخوان

پيامبر خدا (ص) : بَدانِ امّت من ، كساني هستند كه مغز استخوان را مي خورند .

پيامبر خدا (ص) : نرمة سر استخوان هاي پرندگان را مخوريد ؛ چرا كه سِل مي آورد .

الكافي – به نقل از هيثم - : ابوحمزه براي ما – كه گروهي بوديم – غذايي آماده ساخت

. چون حضور يافتيم ، ديد كه مردي استخواني را كاملاً تميز مي كند . بر سر او بانگ

زد و گفت : مكن ! من از امام سجّاد (ع) شنيدم كه مي گويد : « استخوان ها را كاملاً

تميز نكنيد ؛ زيرا جنّيان را هم در آنها بهره اي است و اگر چنين كنيد ، چيزي از

خانه مي رود كه از اين ( بهرة شما از تميز كردن استخوان ، ) بهتر است » .

المحاسن – به نقل از محمّدبن مسلم ، در گفتگو با امام باقر (ع) - : از ايشان پرسيدم

كه : آيا استخوان را كاملاً تميز كنم ؟ فرمود : « آري » .

توضيح

اين پاسخ ، ( تنها ) بر جايز بودن تميز كردن كامل استخوان دلالت مي كند . بنابراين

، با مكروه بودني كه روايت هاي پيشين بر آن دلالت مي كردند ، منافاتي ندارد .

آداب خوردن ميوه

شستن ميوه با آب

الكافي – به نقل از فُرات بن اَحنَف ، از امام صادق (ع) - : « هر ميوه اي را زهري

است . پس اگر ميوه آورديد ، آبي به آن بزنيد » - يا « آن را در آب فرو ببريد » -

يعني بشوييد .

بردن نام خدا به هنگام خوردن

پيامبر خدا (ص) : هر كس ميوه بخورد و اين خوردن را با نام خدا آغاز كند ، ميوه به

او زياني نمي رساند .

دعا كردن به هنگام ديدن ميوة نوبر

تاريخ بغداد – به نقل از عايشه - : پيامبر (ص) چون ميوه اي نوبر مي آوردند ، آن را

روي دهانش مي نهاد و سپس روي چشمانش مي گذاشت و مي گفت : « خداوندا ! چنان كه آغاز

اين را به ما خوراندي ، پايانش را هم به ما بخوران » .

امام علي (ع) : پيامبر خدا ، چون ميوه اي نو مي ديد ، آن را مي بوسيد و بر روي

چشمان و دهانش مي نهاد و سپس مي گفت : « خداوندا ! چنان كه آغاز اين را در عافيت به

ما نشان دادي ، پايان آن را نيز در عافيت به ما بنمايان » .

خوردن هر ميوه در آغاز فصلش و پرهيز از آن در پايان آن فصل

پيامبر خدا (ص) : بر شما باد ميوه در هنگام روي كردنش ؛ چرا كه در اين هنگام ، ماية

: سلامت تن و از ميان رفتن اندوه است . نيز آن را در هنگام پشت كردن واگذاريد ؛ كه

در اين هنگام ، دردي براي تن است .

الدعوات : روايت شده است كه : « ... ميوه را در ايّام دولتش بخور ؛ و برترينِ ميوه

ها ، انار و تُرُنج است » .

جدا نكردن پوست ميوه

الكافي : از ابن القدّاح دربارة امام صادق (ع) روايت شده است كه ايشان ، پوست كندن

ميوه را دوست نداشت .

پرهيز از خوردن چند ميوه با هم

پيامبر خدا (ص) : هر كس تنها يك نوع ميوه را بخورد ، آن ميوه به او زيان نمي رساند.

 

پيامبر خدا (ص) : ميوه ها را جدا جدا بخوريد تا زيان نرساند .

مستدرك الوسائل – به نقل از كتاب التعريف - : روايت شده است كه هيچ دو ميوه اي را

نبايد با هم خورد ، مگر انگور و انار را ؛ زيرا روايت شده است كه اشكال ندارد دانه

هاي انگور و انار ، در كنار هم قرار داده شوند .

دعائم الإسلام : از پيامبر خدا روايت شده كه ايشان از جاي دادن دو خرما در كنار هم

در دهان و يا دو ميوة ديگر نهي فرمود .

امام صادق (ع) فرموده است : « البتّه اين ، در صورتي است كه شخص با ديگر مردم و بر

سفره اي مشترك باشد ؛ امّا اگر كسي به تنهايي مي خورَد ، هر گونه كه دوست دارد ،

بخورد . »

علل الشرائع – به نقل از علي بن جعفر ، در گفتگو با برادرش امام كاظم (ع) - : از

ايشان دربارة با هم خوردن انجير و خرما و ديگر ميوه ها پرسيدم .

فرمود : « پيامبر خدا ، از همراه كردن ( دو ميوه ) نهي فرموده است . پس اگر تنها

بودي ، هرگونه كه دوست داري ، بخور ؛ امّا اگر در جمع شماري از مسلمانان بودي ،

ميوه ها را با هم نخور » .

المحاسن – به نقل از محمّدبن مثنّي يا كسي ديگر ، در حديثي كه سند آن را به معصوم

رسانده است - : اگر همراه كسي بودي و خواستي چند ميوه را با هم بخوري ، او را به

اين خواست آگاه كن .

بيان

ظاهر سه حديث اخير ، نشان مي دهد كه نهي از خوردن دو ميوه با هم ، يك ادب اجتماعي

است ، نه يك توصية طبّي ، و مراعات اين ادب ، هنگامي لازم است كه دو نفر بخواهند با

همديگر ميوه بخورند و ميوه به اندازة كافي وجود نداشته باشد .

بديهي است كه اگر ديگري در آن ميوه شريك باشد ، مراعات حقّ او ، يك ادب وجوب و اگر

شريك نباشد ، ادبي استحبابي است .

بنابراين به نظر مي رسد كه حمل سه حديث اوّل بر همين معنا ، اولي است ، هر چند كه

با ظاهر آنها ( نهي از خوردن دو نوع ميوه با هم ) مخالف است ؛ چرا كه سند معتبري

ندارند ، مگر اين كه با آزمايش علمي مشخّص شود كه خوردن دو نوع ميوه با هم ، زيان

آور است .

آداب آشاميدن

آنچه در آشاميدن ، بايسته است

الف – آشاميدن به سه نَفَس

سنن أبي داوود – به نقل از اَنَس - : پيامبر (ص) چون مي آشاميد ، ( در ميان آن ، )

سه نَفَس مي كشيد و مي فرمود : « اين ، گواراتر ، خوش تر و پاكيزه تر است » .

پيامبر خدا (ص) : اكر كسي آب بخورد و ( در ميان آن ، ) سه نَفَس بكشد ، ( از

بيماريِ ناشي از يكجا سر كشيدن ) در امان است .

ب – ايستاده آب آشاميدن در روز ، و نشسته آشاميدن در شب

پيامبر خدا (ص) – خطاب به علي (ع) - : اي علي ! ايستاده آب بخور كه براي تو ماية

قدرت افزون تر و سلامت بيشتر است .

امام صادق (ع) : ايستاده آشاميدن آب در روز ، ماية قدرت افزون تر و تندرستي بيشتر

است .

امام صادق (ع) : ايستاده آشاميدن آب در روز ، موجب عرق كردن بيشتر و توان افزون تر

بدن است .

امام باقر (ع) : ايستاده آشاميدن ، براي تو ماية قدرت افزون تر و سلامت بيشتر است .

 

امام صادق (ع) : ايستاده آشاميدن آب در روز ، غذا را گوارا مي سازد و ايستاده

آشاميدن آب در شب ، زرداب مي آورد .

امام علي 0ع) : از اين حذر كنيد كه در حالت ايستاده بر روي پاهايتان ، آب بنوشيد ؛

زيرا اين كار ، دردي بي درمان مي آورد ، مگر اين كه خداي خود ، عافيت دهد .

امام باقر (ع) يا امام صادق (ع) : در حالت ايستاده ، آب مياشام ، و در آب بركه ،

پيشاب مكن ، و بر گرد قبر ، مچرخ و در خانه اي تنها ممان ، و با يك لنگه پاي افزار

، راه مرو ؛ چرا كه چون بنده اي در يكي از اين حالت ها باشد ، شيطان بسيار زود به

سوي او مي شتابد.

پيام هاي ديگران ( 1 )        link        ۱۳۸٥/۱٢/۱۸ - موسسه عافیت الهی

رهنمودهاي اسلام دربارة خوردن

رعايت دستورهاي بهداشتي در خوردن و آشاميدن ، يكي از مهم ترين عوامل سلامت ،

شادابي و طول عمر است . اگر مردم بدانند كه چه بايد بخورند ، چه اندازه بخورند و

چگونه بخورند و نيز دانستة خود را به كار ببندند ، بي ترديد ، بيشتر بيماري ها از

جامعة بشري رخت برخواهد بست و انسان ها لذّت و طراوت زندگي را خواهند چشيد .

نخستين نكته براي رعايت دستورهاي بهداشتي دربارة خوردن ، توجّه به اين حقيقت است كه

در نظام آفرينش ، « خوردن » ابزاري براي زندگي است ، نه آن كه زندگي ، ابزاري براي

خوردن ؛  نان كه در حكمتي منسوب به امام علي (ع) آمده است :

زندگي را براي خوردن مخواه ؛ بلكه خوردن را براي زندگي بخواه .

بسياري از مردم – اگر نگوييم بيشتر آنان – سلامت ، شادابي و زندگي خود را فداي شكم

خود مي كنند . از اين رو ، هيچ گاه به فكر اين نيستند كه چه بخورند ، چگونه بخورند

و چه اندازه بخورند . پس ، هر چه را مزة بهتري دارد ، به هر اندازه كه ميل دارند و

به هر شكلي كه پيش بيايد ، مصرف مي كنند و بدين سان ، گرفتار انواع بيماري ها مي

شوند ، چنان كه امام علي (ع) مي فرمايد :

هر كس در دل خود ، درخت علاقه به انواع غذاها را بكارد ، ميوة گونه هاي ناتندرستي

را مي چيند.

رهنمودهاي اسلام در اين زمينه ، فوق العاده مهم و ارزشمندند و با در نظر گرفتن عصر

صدور آنها ، معجزة علميِ پيشوايان دين ، محسوب مي شوند . در اين باره ، توجّه به دو

نكته ، داراي اهميّت است :

1. رهنمودهاي اسلام دربارة خوردن ، تنها سلامت جسم را تضمين نمي كنند ؛ بلكه تضمين

كنندة سلامتِ هم جسم و هم جان انسان هستند .

2. از آن جا كه عقل و علم ، بر همة رازهاي آفرينش احاطه ندارند ، چه بسا حكمت برخي

از رهنمودهاي اسلام براي دانش آموز ، مجهول باشد ؛ ولي بي ترديد ، اين ، به معناي

بي دليل بودن آن رهنمودها نيست ، چنان كه فلسفة شماري از احكام اسلام ، در گذشته

مجهول بود و امروزه علم به راز آنها پي برده است .

و اينك ، اشاره اي كوتاه به آن رهنمودها :

يك . مهم ترين رهنمود

نخستين و مهم ترين رهنمود اسلام دربارة موادّ غذاييِ مورد مصرف ، اين است كه «

حلال» باشند ، بدين معنا كه :

اوّلاً : آنچه انسان مصرف مي كند ، بايد از راه مشروع ، تهيّه شده باشد . غذايي كه

از راه نامشروع و تجاوز به حقوق ديگران تهيّه گردد ، هر چند ممكن است براي سلامت

جسم ، ضرر نداشته باشد ؛ امّا بي ترديد براي سلامت روان ، زيانبار است .

ثانياً : غذاي انسان بايد از « طيّبات ( آنچه پاك است » تهيّه شده باشد . بر اساس

اين رهنمود ، انسان نبايد غذاهايي را كه طبع تودة مردم ، از آن نفرت دارد ، يا

اسلام ، خوردن آن را ممنوع دانسته ( مانند : گوشت مردار يا گوشت حيوانات حرام گوشت

) مصرف كند ، هر چند كه تجاوز به حقوق ديگران نباشد .

ثالثاً : غذا براي كسي كه مصرف كننده است ، نبايد زيانبار باشد . توضيح ، اين كه :

ممكن است غذايي ، براي يك نفر مفيد باشد ؛ امّا براي ديگري ، به دليل آن كه بيمار

است ، زيانبار باشد .

رابعاً : غذا براي جان انسان و يا جامعه نبايد مفسده داشته باشد . توضيح ، اين كه :

ممكن است غذايي حلال باشد و براي جسم هم زيانبار نباشد ، ليكن چگونگيِ مصرف آن ،

براي جان و يا جامعه مفسده داشته باشد ( مانند : غذا خوردن در ظروف طلا و نقره ، يا

غذا خوردن از سفره اي كه مشروبات الكلي در آن قرار دارد ) . خوردن اين گونه غذاها

نيز در اسلام ، ممنوع شناخته شده است .

دو . دو وعده غذا خوردن در شبانه روز

در روايات اسلامي ، براي تداوم سلامت و شادابي انسان ، خوردن دو وعده غذا در صبح و

شام ، توصيه شده است . اهل بهشت نيز كه در دارالسلام ، جاويد هستند ، در همين دو

وعده ، غذا مي خوردند : « و در بهشت ، هر صبح و شام ، روزي آنان آماده است » .

سه . توصيه به كم خوري

پيشوايان دين ، ضمن تأكيد بر كم خوري ، منافع فراواني براي آن ذكر كرده اند ؛ مانند

: تداوم سلامت بدن ، صفاي انديشه ، نورانيّت دل ، رهايي از دام شيطان ، بهره گيري

از ملكوت هستي ، نزديكي به خداوند متعال و استفادة بهتر از عبادت پروردگار .

چهار . خطر پُرخوري

برعكس ، پُرخوري ، از منظر احاديث ، به شدّت نكوهيده است . پُرخوري ، از سلامت مي

كاهد ، و شهوت را مي افزايد ، بدن را بدبو مي كند و زمينه را براي انواع بيماري هاي

جسمي و روحي ، فراهم مي سازد . پُرخوري ، جوهر نفس را تباه مي كند ، به نيروي تقوا 

  ( پرهيزگاري ) و ورع ( خويشتن داري ) ضربه مي زند ، حجاب تيزهوشي است ، و دل را

سخت و تاريك مي سازد .

شخص پُرخور ، خواب هاي آشفته مي بيند و هنگام عبادت ، احساس كسالت مي نمايد . از

اين رو ، عبادتش اندك ا


تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:پیری,پیری زودرس,,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

بخش جهارم : توصيه به هم غذا شدن با ديگران .

در روايات اسلامي ، غذا خوردن به تنهايي ، مذموم شناخته شده و توصيه شده كه انسان

هر قدر مي تواند ، ديگران را در غذاي خود سهيم نمايد . نيز غذا خوردن با خانواده ،

خدمت گزاران و يتيمان ، مورد تأكيد قرار گرفته است .

آدابي كه رعايت آنها به هنگام غذا خوردن با ديگران ، ضروري است ، عبارتند از :

الف . خوردن از قسمت جلوي خود .

ب . خوردن از اطراف ظرف و نه از وسط آن ، در جايي كه غذا براي همگان آماده شده است

.

ج . نگاه كردن به لقمة ديگران .

د . رعايت حقوق ديگران در آنچه بر سر سفره است .

هـ . آغاز شدن غذا خوردن به وسيلة صاحب سفره يا بهترين شخص حاضر بر سر سفره.

و . ادامه دادن صاحب‌سفره‌به‌خوردن‌،تا سير شدن همة كساني كه بر سر سفره نشسته اند

.

ز . بلند شدن از سر سفره ، قبل از برچيدن آن .

نُه . آداب پايان غذا و برچيدن سفره

پايان غذا خوردن همانند آغاز آن ، آدابي دارد كه رعايت آنها براي سلامت جسم و جان ،

سودمند است . اين آداب را به آداب عرفاني ، اجتماعي و بهداشتي مي توان تقسيم كرد :

الف . آداب عرفاني ، عبارتند از : سپاس گزاري از ولي نعمت حقيقي ( كه خداوند متعال

است) و دعا كردن براي بركت يافتن روزي .

ب . آداب اجتماعي ، عبارتند از : يادآوري گرسنگان و مسئوليّتي كه افراد سير در

برابر آنان دارند ، و اقدام جهت كاستن فقر و گرسنگي از جامعه در حدّ توان .

ج . آداب بهداشتي ، عبارتند از : شستن دست ها ، خلال كردن و مسواك زدن دندان ها ،

تميز كردن آنچه زير سفره ريخته است ، مقداري استراحت بر پشت ، و نخوابيدن بلافاصله

پس از خوردن غذا .

ده . آداب خوردن گوشت و ميوه

خوردن گوشت و ميوه از منظر روايات اسلامي ، آداب ويژه اي دارد كه اجمالاً به آنها

اشاره مي كنيم :

يكم . آداب خوردن گوشت

الف . انتخاب گوشت جلوي بدن ، بويژه سردست .

ب . شستن گوشت ، قبل از پختن .

ج . تكه تكه كردن گوشت به وسيلة دندان به هنگام خوردن و تكه نكردن آن با چاقو .

د . نخوردن گوشت خشكيدة نمك سود .

هـ . نخوردن گوشت خام .

و . خوردن گوشت ، سه روز يك بار ، يا هفته اي يك بار ، و ترك نكردن آن براي حدّاكثر

چهل روز ، و پرهيز از خوردن آن در هر روز .

ز – پرهيز از پاك كردن كامل استخوان و خوردن مغز قلم .

دوم . آداب خوردن ميوه

الف . شستن ميوه با آب .

ب . ياد خدا به هنگام خوردن آن .

ج . خواندن دعاي ويژه به هنگام ديدن ميوة نوبَر .

د . خوردن ميوه در آغاز فصل آن ، و نخوردن آن در اواخر فصلش .

هـ . خوردن ميوه با پوست آن .

آنچه ملاحظه شد ، خلاصه اي از رهنمودهاي ارزشمندي است كه در احاديث اسلامي دربارة

خوردن براي تأمين سلامت جسم و جان ، آمده است . گفتني است در اين دانش نامه ، تنها

احاديثي را آورده ايم كه ارتباط نزديك تري با بهداشت جسم دارند . كساني كه مايل

هستند با همة رواياتي كه دربارة آداب خوردن وارد شده است ، آشنا شوند ، مي توانند

به موسوعه ميزان الحكمه ( جلد اوّل ، كلمة « أكل » ) مراجعه نمايند .

آداب خوردن گوشت

انتخاب سردست يا قسمت هاي جلو

امام علي (ع) : دوست داشتني ترين عضو گوسفند براي پيامبر (ص) ، سردست بود .

امام باقر (ع) : پيامبر خدا ، سردست را خوش مي داشت .

مسند ابن حنبل – به نقل از يحيي بن ابي اسحاق ، از مردي از بني غِفار - : فلان كس

برايم نقل كرد كه براي پيامبر خدا ، غذايي از نان و گوشت آوردند . فرمودند : «

سردست آن را به من بده » . سردست ، به ايشان داده شد و ايشان آن را خورد .

يحيي مي گويد : از اين خبر فقط به همين صورت ، آگاهي دارم .

امام صادق (ع) : آن زن يهودي ، پيامبر (ص) را با زهري كه در دست نهاده بود ، مسموم

كرد . پيامبر (ص) ، دست و شانه را دوست داشت و بُنِ ران را به دليل نزديك بودنش به

پيشابگاه ، دوست نداشت .

دعائم الإسلام : دربارة پيامبر خدا آورده اند كه گوشت ، دوست داشت و مي فرمود : «

ما قريشي ها ، گوشتي هستيم » ؛ امّا از گوشت ها ، دست ، خوشايند او بود .

يك بار ، گوسفندي ( ذبح شده ) به ايشان اهدا شد . ايشان ، آهنگ برداشتن سردست كرد ؛

امّا سردست ، ايشان را چنين بانگ داد كه : من زهرآگين هستم .

ايشان فرموده است : « جز مؤمن ، گوشت شتر نمي خورد » .

امام رضا (ع) – خطاب به غلام خود – در ( خريدن ) گوشت براي ما ، قسمت هاي جلو(يِ

لاشه ) را بخر و قسمت هاي عقب را نخر ؛ زيرا بخش هاي جلو به چراگاه ، نزديك تر و از

آفت دورترند .

شستن گوشت پيش از پختن آن

پيامبر خدا (ص) : برادرم عيسي ، از شهري گذر كرد و ديد كه مردمش رنگ چهره شان زرد و

چشم هايشان كبود است . آنان از بيماري هايي كه داشتند ، نزد وي اظهار ناراحتي كردند

.

گفت : « درمانتان همراهتان است . شما هنگامي كه گوشت مي خوريد ، آن را ناشسته     

مي پزيد ، در حالي كه هيچ چيزي بدون نوعي جنابت ، از دنيا نمي رود » .

از آن پس ، گوشت هاي مصرفيِ خود را شستند و در نتيجه بيماري هايشان از ميان رفت .

گرفتن گوشت با نوك دندان ها

پيامبر خدا (ص) : گوشت را كاملاً با نوك دندان ها بدريد ؛ چرا كه اين ، گواراتر و

خوش مزه تر است .

پيامبر خدا (ص) : گوشت را به دهان ، نزديك كن ؛ چرا كه اين ، گواراتر و خوش مزه تر

است.

سنن أبي داوود – به نقل از صفوان بن اميّه - : همراه با پيامبر (ص) ( غذايي ) مي

خوردم . من با دستم پاره هاي گوشت را از استخوان ، جدا مي كردم . فرمود : « استخوان

را به دهان نزديك كن ؛ چرا كه اين ، گواراتر و خوش مزه تر است » .

پيامبر خدا (ص) : گوشت را با چاقو نبريد ؛ چرا كه اين كار ، كار عَجَم هاست . آن را

به نرمي بدريد ؛ چرا كه گواراتر و خوش مزه تر است .

پيامبر خدا (ص) : هرگاه كسي از شما بخواهد گوشت بخورد ، آن را با چاقو نبُرد ؛ بلكه

با دست بگيرد و با دندان بدرد و جدا كند ؛ چرا كه اين ، گواراتر و خوش مزه تر است .

 

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/۱٢/۱۸ - موسسه عافیت الهی

آغاز كردن غذا با نمك و به پايان بردن آن با نمك يا سركه

پيامبر خدا (ص) : هر كس غذاي خود را با نمك آغاز كند و با نمك به پايان ببرد ، از

هفتاد و دو درد – كه جذام و بَرَص ( پيسي ) از جمله آن است – در امان مي ماند .

امام علي (ع) : غذاي خود را با نمك آغاز كنيد . اگر مردم آنچه را در نمك هست مي

دانستند، آن را بر ترياقِ تجربه شده بر مي گزيدند .

هر كس غذاي خود را با نمك آغاز كند ، هفتاد درد و نيز ديگر دردهايي كه فقط خداوند

از آنها آگاه است ، از او مي رود .

امام باقر (ع) : خداوند به موسي بن عمران (ع) وحي كرد كه : « به طايفه ات بفرماي كه

       ( غذاي خود را ) با نمك آغاز كنند و با نمك به پايان ببرند ، و گرنه جز خويش

را نكوهش نكنند » .

امام صادق (ع) : بني اسرائيل ، ( غذا را ) با سركه آغاز مي كردند و با آن نيز به

پايان      مي بردند ؛ ولي ما با نمك آغاز مي كنيم و با سركه به پايان مي بريم .

امام كاظم (ع) : سفره اي كه در آن نمك نباشد ، بي بركت است . آغاز كردن غذا با نمك

، براي تندرستي ، بهتر است .

خوردن غذا به هنگام گرسنگي و اشتها

پيامبر خدا (ص) : خوردن بدون گرسنگي وخوابيدن بدون بيداري كشيدن ( و احساس نياز به

خواب ) ، نزد خداوند ، گناهي سهمگين است .

پيامبر خدا (ص) : سه چيز ، موجب خشم خداوند متعال است : خوردن بدون احساس گرسنگي ،

خفتن بدون بيداري كشيدن ( و احساس نياز به خواب ) ، و خنديدن بدون شگفتي.

امام علي (ع) : هر كس كه مي خواهد هيچ غذايي به او زيان نرساند ، تنها هنگامي غذا

بخورد كه گرسنه شده و معدة او ( از خوراك پيشين ، ) پاك شده باشد .

امام صادق (ع) – در سفارش هايي به عنوان بَصْري - : تو را به نُه چيز سفارش مي كنم

و اين ، سفارش من به همة كساني است كه جوياي راهي به سوي خداوند متعال هستند ، و از

خداوند مي خواهم كه تو را در به كار بستن اين سفارش ها توفيق دهد . سه تا از اين

توصيه ها در تربيت نفس است ...

امّا آنها كه در تربيت نفس است : از اين حذر كن كه آنچه را اشتها نداري ، بخوري ؛

چرا كه اين كار ، كودني و نابخردي مي آورد . جز به گاهِ گرسنگي مخور ، چون خواستي

بخوري ، حلال بخور و نام خدا را بر زبان بياور .

عيسي (ع) – در اندرزهايش - : اي زادگان اسرائيل ! مخوريد ، تا آن هنگام كه گرسنه

شويد. چون گرسنه شديد ، بخوريد ، ولي سير نخوريد ؛ چرا كه اگر سير شويد ، گردن

هايتان ستبر مي شود ، پهلوهايتان چاق مي گردد و پروردگارتان را از ياد مي بريد .

آغاز كردن با سبك ترين غذا

امام رضا (ع) : غذاي خود را با سبُك ترين غذايي كه بدنت را به اندازة عادتت و بر

حسب اقامتگاه و فعاليّت ها و زمانه ات تغذيه مي كند ، آغاز كن.

خوردن غذاي گرم ، پيش از سرد شدن

پيامبر خدا (ص) : گرمي ( غذا ) ، بركت دارد .

المحاسن – به نقل از مُرازِم - : امام صادق (ع) براي ما غذايي گرم فرستاد و فرمود :

« پيش از آن كه سرد شود ، بخوريد ؛ چرا كه اين ، خوش تر است » .

برداشتن لقمه هاي كوچك و جويدن كامل غذا

پيامبر خدا (ص) – در بيان آداب غذا خوردن - : امّا آداب آن ، كوچك كردن لقمه و

جويدن كامل است .

امام حسن (ع) : دربارة سفره ، دوازده نكته است و بر هر مسلماني لازم است كه آنها را

بداند . از آنها ، چهار چيز ، واجب ، چهار چيز مستحت ، و چهار چيز ، جزو آداب است .

امّا آنچه از آداب است ، عبارت است از : خوردن از آنچه پيش خود تو است ؛ كوچك كردن

لقمه ؛ خوب جويدن ؛ و كمتر نگريستن به چهرة مردم .

دست كشيدن از غذا پيش از سيري

پيامبر خدا (ص) : زماني بخور كه ميل به خوردن داري و در حالي خوردن را واگذار كه

هنوز اشتهايت هست.

امام علي (ع) : هر كس مي خواهد هيچ غذايي به او زيان نرساند ، تنها هنگامي غذا

بخورد كه گرسنه شده و معدة او ( از خوراك پيشين ، ) پاك شده باشد . پس چون خواست

بخورد ، نام خدا را بر زبان آورد ، خوب غذا را بجَوَد و در حالي از غذا خوردن دست

بكشد كه هنوز ميل به خوردن دارد و به آن ، احساس نياز مي كند .

امام علي (ع) – در سفارش به كميل بن زياد - : اي كميل ! مبادا خوراكي ، معده ات را

سنگين كند . در آن ، جايي براي آب و جايي براي هوا واگذار و هنگامي كه هنوز ميل به

خوردن داري ، از غذا خوردن دست بكش ، كه اگر چنين كني ، غذا را گوارا خواهي يافت ؛

چرا كه تندرستي ، از كم خوردن و كم آشاميدن است .

امام رضا (ع) : هر كس غذاي افزون از اندازه بخورد ، اين غذا او را سودي نمي رساند ،

و هر كس به اندازه ( نه بيشتر و نه كمتر ) بردارد ، اين غذا او را تغذيه مي كند و

سود مي رساند . آب نيز چنين است . روش پسنديده براي تو ، آن است كه از هر يك از

انواع غذا ، در فصل ويژة آن ، بهره بگيري .

در حالي كه هنوز مقداري ميل داري ، از غذا دست بكش ؛ چرا كه اين كار ، به خواست

خداوند ، براي بدن سلامت آورتر ، براي عقل ذكاوت بخش تر ، و براي خودِ انسان ماية

سبكيِ افزون تر است .

دست كشيدن بر چهره و دعا كردن پس از شستن دستان

پيامبر خدا (ص) : چون پس از غذا خوردن ، دست خويش را شستي ، پيش از اين كه آن را با

دستمال ، خشك كني ، بر صورت و چشمانت نيز دست بكش و بگو :

« خداوندا! من از تو آراستگي و دوستي مسئلت دارم و از دشمني و كينه ورزي ، به تو

پناه مي جويم » .

مكارم الأخلاق : پيامبر خدا ، چون پس از غذا ، شستن دست را به پايان مي برد ، با

باقي ماندة آبي كه بر دستانش بود ، بر صورت خويش دست مي كشيد و سپس مي گفت :

« ستايش ، خدايي را كه ما را راه نمود و خوردني و نوشيدني داد و به ما هر نعمت

نيكويي عنايت كرد » .

الكافي – به نقل از مفضّل - : بر امام صادق (ع) وارد شدم و نزد او از چشم درد ،

اظهار ناراحتي كردم . به من فرمود : « آيا نكته اي تازه مي خواهي ؟ »

سپس به من فرمود : « چون پس از غذا خوردن ، دست خويش را شستي ، بر ابروهايت دست بكش

و سه بار بگو : « سپاس ، خداوندِ نيكوكارِ زيباكردارِ بهره رسانِ فضيلت بخش را » .

من اين كار را انجام دادم و از آن پس ، چشمانم درد نگرفت . خداوند جهانيان است .

امام صادق (ع) : دست كشيدن بر چهره پس از وضو ، كنجدك ( كَك مَك ) را از ميان      

مي برد و روزي را افزون مي كند .

امام صادق (ع) : چون پس از غذا دستانت را شستي ، با باقي ماندة آب ، دستي بر چشمان

خود بكش ؛ چرا كه ماية ايمني از چشم درد است .

كشف الغُمَّه – به نقل از جميل بن دَرّاج - : نزد امام صادق (ع) بودم . بُكَير بن

اعيَن ، در حالي كه چشم درد داشت ، وارد شد . امام (ع) به او گفت : « انسان زيرك هم

چشم درد    مي كشد ؟! ».

( كسي ) پرسيد : چه كند ؟

فرمود : هنگامي كه چربي را از دستان خود شست ، دستي بر چشمانش بكشد ».

من اين كار را انجام دادم و چشم درد نديدم .

به پشت دراز كشيدن پس از غذا

امام صادق (ع) : دراز كشيدن پس از غذا ، بدن را چاق مي كند ، غذا را هضم مي نمايد و

درد را ( از درون انسان ) بيرون مي كشد .

امام رضا 0ع) : هرگاه چيزي خوردي ، به پشت دراز بكش و پاي راست خود را روي پاي چپ

بگذار .

المحاسن – به نقل از احمدبن محمّدبن ابي نصر ، از راوي ديگر - : امام رضا (ع) را

ديدم كه چون  غذا مي خورد ، به پشت دراز مي كشيد و پاي راست خود را روي پاي چپ     

      مي انداخت .

پرهيز از زياده روي

قرآن كريم

« بخوريد و بياشاميد ؛ ولي زياده روي نكنيد ».

حديث

پيامبر خدا (ص) : يكي از انواع زياده روي ، اين است كه هر آنچه را دوست داري ،

بخوري.

امام علي (ع) – در پاسخ اين پرسش كه : « آيا در قرآن ، همة دانش ها بجز دانش طب

هست؟ » - : زنهار ! در قرآن ، آيه اي هست كه همة طب را يكجا در خود گرد آورده است :

« بخوريد و بياشاميد ؛ ولي زياده روي نكنيد » .

پرهيز از دميدن در غذا

امام علي (ع) – دربارة آنچه پيامبر (ص) نهي فرموده است - : از اين نهي كرده كه در

غذا يا نوشيدني بدمند .

امام علي (ع) : نبايد كسي بر محلّ سجدة خود و نه در غذاي خود و نه در آنچه مي نوشد

، بدمد .

پرهيز از خوردن با دست چپ

صحيح مسلم – به نقل از جابربن عبدالله سُلَمي - : پيامبر خدا ، از اين كه كسي با

دست چپ چيزي بخورد ، نهي فرمود .

پيامبر خدا (ص) : خوردن با دست چپ ، از نافرهيختگي است .

الكافي – به نقل از سَماعه ، در گفتگو با امام صادق (ع) - : از ايشان دربارة اين كه

كسي با دست چپ بخورد يا بياشامد ، پرسيدم .

فرمود : « مباد كسي با دست چپ بخورد يا بياشامد و يا با آن چيزي را بردارد » .

پيامبر خدا (ص) : هر كس با دست چپ بخورد ، شيطان نيز همراه با او مي خورد و هر كس

با دست چپ بنوشد ، شيطان نيز همراه با او مي نوشد .

پيامبر خدا (ص) : با دست چپ نخوريد ؛ چرا كه شيطان با دست چپ مي خورد.

پرهيز از خوردن پس از سيري

پيامبر خدا (ص) – خطاب به علي (ع) - : اي علي ! چهار چيز ، هدر مي رود : خوردن پس

از سيري ، افروختن چراغ در شب مهتابي ، كاشتن در شوره زار ، و نيكي كردن به كسي كه

شايستة آن نيست .

امام صادق (ع) : چهار چيز ، هدر مي رود : بذر در شوره زار ، چراغ در شب مهتابي ،

خوردن پس از سيري ، و نيكي به كسي كه شايستة آن نيست .

امام صادق (ع) : در سه چيز ، ناخشنودي خداوند است : خفتن بدون بيداي كشيدن ( و

احساس نياز به خواب ) ، خنديدن بدون شگفتي ، و خوردن پس از سيري .

پرهيز از خوردن غذاي داغ

پيامبر خدا (ص) : از غذاي داغ حذر كنيد ؛ چرا كه بركت را از ميان مي برد ، و بر شما

باد غذاي سرد ؛ چرا كه گواراتر و پُر بركت تر است .

پيامبر خدا (ص) : غذايتان را سرد كنيد تا در آن به شما بركت داده شود .

پيامبر خدا (ص) : غذاي داغ را سرد كنيد ؛ چرا كه غذاي داغ ، بي بركت است .

پيامبر خدا (ص) : غذايتان را سرد كنيد ؛ زيرا آن پُر بركت تر است .

شعب الإيمان – به نقل از صُهَيب - : پيامبر خدا از خوردن غذاي داغ ، تا هنگامي كه

داغي آن فرو نشيند ، نهي فرمود .

امام علي (ع) : ( غذاي ) داغ را بگذاريد تا سرد شود ؛ چرا كه نزد پيامبر غذايي داغ

آوردند و ايشان فرمود : « ان را بگذاريد تا سرد شود . چنين نيست كه خداوند آتش را

تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

فصل چهارم

پر خوري

 

 

 

 

 

 

نكوهش پرخوري

امام صادق (ع) : پُرخوري ، ناخوشايند است .

پيامبر خدا (ص) : آدمي هيچ ظرفي را بدتر از شكم ، پُر نكرده است . آدمي زاده را چند

لقمه بسنده مي كند كه كمرش را راست بدارد . اگر نفس آدمي بر او چيرگي يافت ، يك سوم

      ( مِعده ) براي خوراك ، يك سوم براي نوشاك ، و يك سوم براي نفس كشيدن خواهد

بود.

پيامبر خدا (ص) : پس از من ، روشي ( جديد در جامعه ) پديد خواهد آمد : مومن به

اندازة يك معده مي خورد و كافر به اندازة هفت معده .

پيامبر خدا (ص):مؤمن،به اندازة يك معده مي خورد و كافر ، به اندازة هفت معده مي

خورد !

مسند ابن حنبل – به نقل از ابو بصرة غفاري – : چون هجرت كردم ، به حضور پيامبر (ص)

رسيدم . در آن زمان هنوز اسلام نياورده بودم . او برايم از گوسفندي كوچك اندام – كه

هميشه براي خانواده اش از آن مي دوشيد – شير دوشيد . من شير را نوشيدم و چون آن شب

را به صبح رساندم . اسلام آوردم .

( آن شب ) خانوادة پيامبر (ص) گفتند : امشب نيز گرسنه مي خوابيم ، چنان كه ديشب

گرسنه خوابيديم !

پيامبر خدا ( در آن  ديگر روز نيز ) برايم گوسفندي دوشيد . شير آن را خوردم و سيراب

شدم .

پيامبر خدا از من پرسيد : « آيا سيراب شدي ؟ » .

گفتم : اي پيامبر خدا ! سيراب شدم . پيش از اين ، هيچ وقت ، ( اين اندازه ) نه سير

و نه سيراب شده بودم !

پيامبر (ص) فرمود:«كافر،به اندازة هفت معده مي‌خوردومؤمن،به اندازة يك معده مي

خورد».

المستدرك – به نقل از جَعده - : از پيامبر خدا (ص) – چون مردي بسيار سير را ديد و

با دست به شكم وي اشاره كرد – شنيدم كه فرمود : « اگر اين ( غذايي كه خورده ) در

غير اين ( شكم ) قرار داشت ، براي وي بهتر بود » .

امام علي (ع) : پُرخوري ، نشانة شكم بندگي است و شكم بندگي ، بدترينِ عيب هاست .

امام علي (ع) – در حديث معراج - : خداوند متعال فرمود : « ... اي احمد ! دنيا و

همدمانش را منفور بدار و آخرت و همدمانش را دوست بدار » .

گفت : پروردگارا! همدمان دنيا چه كساني ، و همدمان آخرت ، چه كساني اند ؟

فرمود : « همدمان دنيا كساني اند كه خوردن ، خنديدن خفتن و خشم آوردنشان ، بسيار

است » .

نكوهش خوردن غذاهاي رنگارنگ

پيامبر خدا (ص) : كساني از امّت من ، پديد خواهند آمد كه در آسايش ، زاده مي شوند و

در آن ، تغذيه مي گردند . همّت آنان ، گونه هاي خوراك و نوشاك است . و ( يكديگر را

) به زبان مي ستايند . آنان ، بَدهاي امّت من هستند .

پيامبر خدا (ص) : مرداني از امّت من خواهند بود كه غذاهاي رنگارنگ مي خورند ،

نوشيدني هاي رنگارنگ مي نوشند ، جامه هاي رنگارنگ مي پوشند و در سخن گفتن ،

پُرچانگي     مي كنند . اينان ، بدَهاي امّت من هستند .

پيامبر خدا (ص) : بدترين كسان امّت من ، آناني هستند كه در رفاه ، زاده شده و در آن

، تغذيه گرديده اند . ( آنان ) غذاهاي رنگارنگ مي خورند ، لباس رنگارنگ مي پوشند ،

بر مركب هاي گوناگون سوار مي شوند و در سخن گفتن نيز پُرچانگي مي كنند .

امام علي (ع) : غذاهاي رنگارنگ ، شكم را بزرگ و سرين را سست مي كند .

زيان هاي ظاهري پُرخوري

الف – انواع ناتندرستي ها

امام علي (ع) : هر كس در دل خود ، درخت علاقه به انواع غذاها را بكارد ، ميوة گونه

هاي ناتندرستي را مي چيند .

امام علي (ع) : اعتياد به سيري ، انواع دردها را به همراه مي آورد .

امام علي (ع) : اندك اند كساني كه به فراواني ، غذاي افزون بر نياز خورده باشند و

ناتندرستي ها همدمشان نشده باشد .

امام علي (ع ) : سيري ، بيماري ها را افزون مي سازد .

امام علي (ع) : از اعتياد به سيري حذر كن ؛ چرا كه ناتندرستي ها را تحريك مي كند و

بيماري ها را برمي انگيزد .

امام علي (ع ) : اندك اند كساني كه غذا بسيار خورده باشند و بيمار نشده باشند .

امام علي (ع) چه بسا خوردني كه مانع خوردن ها مي شود !

امام علي (ع ) : هر بيماري از پُرخوري است ، مگر تب ، كه ناگاه به بدن در مي آيد .

ب – كاهش تندرستي

امام علي (ع) : هر كس خوردنش بسيار شود ، تندرستي اش كاهش مي يابد و هزينه اش بر

 وي سنگين مي گردد .

امام علي (ع) : با پُرخوري ، تندرستي اي نخواهد بود .

امام علي (ع) : تندرستي و پُرخوري ، با هم گرد نمي آيند .

امام صادق (ع) : تباهي تن ، در فراواني خوراك است ؛ تباهي كِشت ، در ارتكاب گناه ؛

و تباهي شناخت ، در واگذاردن صلوات بر برترينِ مردمان ( يعني پيامبر خدا (ص) )

ج – گندبويي

امام علي (ع) : بسيار خوردن ، گندبويي مي آورد .

زيان هاي باطني پُرخوري

الف – تباهي پاك دامني

پيامبر خدا (ص) : دلِ ترسو ، شكمِ سيري ناپذير و شهوت جنسيِ شديد ، چه بد همدستاني

بر ضدّ دين هستند !

امام علي (ع) : پُرخوري ، يار مناسبي براي گناهان است .

امام علي (ع) : پُر خوري ، پاك دامني را تباه مي كند .

امام علي (ع) : پُرخوري ، سرمستي مي آورد و پاك دامني را تباه مي سازد .

امام علي (ع) : پُرخوري ، بد همدمي براي پاك دامني است .

امام باقر (ع) : شكم ، چون پُر شود ، سركشي مي آورد .

ب – تباهي نفس

پيامبر خدا (ص) : دل ها را با فراوانيِ خوراك و نوشاك نميرانيد ؛ زيرا دل به سان

كِشت ، اگر آب زيادي بدان رسانده شود ، مي ميرد .

پيامبر خدا (ص) : از زيادي غذا بپرهيزيد ؛ چرا كه نشان قساوت بر دل مي نهد ، بدن را

در فرمانبري از خدا كُند مي كند و اراده ها را از شنيدن اندرز ناشنوا مي سازد .

پيامبر خدا (ص) : هر كس به پُرخوردن و پُرنوشيدن خو بگيرد ، سنگ دل مي شود .

امام علي (ع) : فراوانيِ خواب و خوراك ، نفس را تباه مي كند و زيان مي آورد .

ج – پوشيده ماندنِ تيزهوشي

امام علي (ع) : هر كس سيري اش افزون شود ، شكم سيري ، او را سنگين مي سازد و هر كه

شكم سيري ، او را سنگين سازد ، ميان او و تيزهوشي ، پرده مي افتد .

امام علي (ع) : پُرخوري ، با تيزهوشي سازگار نيست .

امام علي (ع) : پُرخوري ، حجاب تيزهوشي مي شود .

امام علي (ع) : پُرخوري و تيزهوشي ، با هم گرد نمي آيند .

د – ظلمت دل

پيامبر خدا (ص) : شكم ، سير مداريد ، كه نور معرفت در دل هايتان خاموش مي شود .

امام علي (ع) - در حكمت هاي منسوب به ايشان - : فراوانيِ خوراك ، دل را مي ميراند ،

چنان كه فراواني آب ، كِشت را مي ميراند .

امام علي (ع) : اگر شكم (حتّي ) از مُباح پُر شود ، دل از يافتن راه درست ، كور مي

گردد.

هـ - آشفتگي خواب ها

امام علي (ع) : از پُرخوري بپرهيز ؛ زيرا هر كس همدم آن شود ، ناتندرستي هايش افزون

مي گردد و خواب هايش آشفته مي شود




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

و – كميِ عبادت

امام علي (ع) : پُرخوري و انجام دادن كارهاي واجب ، در بر هم ، گرد نمي آيند .

امام علي (ع) : با وجود سه چيز ، در سه چيز ديگر ، طمع مبند : با پُرخوري در شب

زنده داري ، با خفتن همة شب در نورانيّت سيما ، و با همراهي با فاسقان در ايمن بودن

از دنيا .

المحاسن – به نقل از حفض بن غياث ، از امام صادق (ع) - : « ابليس براي يحيي بن

زكريّا چهره آشكار ساخت و ناگاه يحيي ديد كه از هر چيزي بر او آويزه هايي است . از

او پرسيد: اي ابليس ! اين آويزه ها چيست ؟

گفت : اينها ، هوس هايي است كه آدمي زاده را بدانها گرفتار ساخته ام .

پرسيد : آيا از اينها چيزي هم براي من هست ؟

گفت : شايد ( روزي ) سير شده باشي و در نتيجه ، اين سيري ، تو را از نماز و ياد خدا

، سنگين كرده باشد .

يحيي گفت : با خداوند ، عهد مي بندم كه هرگز شكم خويش را از خوراك ، پُر نكنم .

ابليس هم گفت : با خداوند ، عهد مي بندم كه هرگز مسلماني را اندرز ندهم » .

امام صادق (ع) سپس فرمود : « اي حفض ! جعفر و خاندان جعفر را با خدا اين عهد است كه

هيچ گاه شكم خويش را از خوراك ، پُر نكنند و جعفر و خاندان جعفر را با خدا اين عهد

است كه هرگز براي دنيا كار نكنند » .

عيسي (ع) : اي زادگان اسرائيل ! فراوان مخوريد ؛ زيرا هر كس زياد بخورد ، فراوان

نيز   مي خوابد و هر كس فراوان بخوابد ، نماز اندك مي گزارد و هر كس نماز اندك

بگزارد ، از غافلان شمرده مي شود .

حيله الأولياء – به نقل از وُهَيب بن وَرد - : به ما خبر رسيده كه ابليسِ ناپاك ،

براي يحيي بن زكريّا آشكار شد و به او گفت : مي خواهم تو را اندرزي بدهم .

يحيي گفت : « دروغ مي گويي . تو خير مرا نمي خواهي ؛ امّا به هر روي ، دربارة آدمي

زاده به من بگو » .

گفت : آنان نزد ما سه دسته اند :

دسته اي از آنان در برابر ما سخت ترين هستند . آهنگ يكي از آنان مي كنيم و انتظار

مي كشيم تا او را بفريبيم و بر او توان يابيم . سپس به استغفار و توبه مي شتابد و

همة چيزهايي را كه در او به چنگ آورده ايم ، بر ما تباه مي سازد . ديگر بار ، به

سراغ او      مي رويم و او نيز ديگر بار ( به سراغ آمرزش خواهي ) مي رود . نه از او

نوميد مي شويم و نه كار خود را با او بر مي آوريم و از همين روي ، در رنجيم .

دستة ديگر ، در دستان ما ، گِردكي را مي مانند كه در دست كودكان است . آنان را بدان

جا كه مي خواهيم ، مي افكنيم و آنان خود ، براي ما عهده دار خويش شده اند .

امّا دستة ديگر ، همانند تو معصوم اند و ما به هيچ خواسته اي دربارة آنان توان نمي

يابيم .

يحيي به او گفت : « بدين سان ، آيا دربارة من به چيزي تواني يافته اي ؟ » .

گفت : نه ، مگر يك بار : تو غذايي پيش روي نهاده بودي تا آن را بخوري . من پيوسته

آن را نزد تو دوست داشتني ساختم ، تا بيش از آنچه مي خواستي ، از آن خوردي . آن شب

، خفتي و بر خلاف هر شب ، براي نماز برنخاستي .

يحيي به او گفت : « قطعاً از اين پس ، تا زنده ام ، هيچ گاه شكم از غذايي ، سير نمي

كنم ».

ابليس هم گفت : قطعاً پس از تو ، هيچ گاه آدمي زادة ديگري را اندرز نمي دهم .

ز – دوري از خداوند

پيامبر خدا (ص) : گرسنگي ، نور حكمت است و سيري ، ( ماية ) دوري از خداوند .

پيامبر خدا (ص) : در پيشگاه خداوند ، هيچ چيز منفورتر از شكمي كه پُر باشد ، نيست .

 

پيامبر خدا (ص) : منفورترينِ شما در پيشگاه خداوند متعال ، هر پُرخواب پُرخور

پُرنوش است .

پيامبر خدا (ص) : خداوند آن را كه فراتر از سيري مي خورد ، آن را كه طاعت پروردگار

خويش را وا مي گذارد ، آن را كه سنّت پيامبر (ص) وا مي نهد ، آن را كه به پيمان

خويش پشتِ پا مي زند ، آن را كه خاندان پيامبر (ص) را دشمن مي دارد و آن را كه

همسايگان خويش مي آزارد ، دشمن مي دارد .

پيامبر خدا (ص) : ( يك بار ) جبرئيل ، در ساعت و روزي كه پيش تر در آن نمي آمد ،

نزد من آمد .

به او گفتم : اي جبرئيل ! در ساعت و روزي نزد من آمده اي كه پيش تر نمي آمدي ! مرا

ترساندي !

گفت : « اي محمّد ! در حالي كه خداوند ، همة گناهان پيشين و پسين تو را آمرزيده است

، چه چيزي تو را مي ترساند ؟ » آن گاه گفت : « پروردگارت تو را به چه چيز برانگيخته

است؟ » . باز گفت : « پروردگارت تو را از پرستش بُتان ، نوشيدن مي ، ناسزاگويي ،

درگيري با مردمان ، و از چيزي ديگر كه به دنيا و آخرت مربوط مي شود ، باز مي دارد .

پروردگارت به تو مي گويد : اي محمّد ! هيچ چيز را به اندازة شكم پُر ، منفور نداشته

ام » .

امام باقر (ع) : نزد خداوند ، هيچ چيزي منفورتر از شكم پُر نيست .

امام صادق (ع) : خداوند پُرخوري را دشمن مي دارد .

امام صادق (ع) : شكم با خوردن ، سركش مي شود . نزديك ترين حالت بنده به خداوند ،

هنگامي است كه شكمش سبُك باشد و دورترين حالت بنده از خداوند نيز آن هنگام است كه

شكمش پُر باشد .

ح – گرسنگي در روز قيامت

پيامبر خدا (ص) : آن كه در دنيا از همه سيرتر است ، در روز قيامت از همه بيشتر

گرسنگي مي كشد .

الكافي : پيامبر خدا فرمود : « آن كه در دنيا بيشتر از ديگران ( از پُرخوري ) آروغ

مي زند ، در آخرت » - يا فرمود « در روز قيامت » « از همه بيشتر گرسنگي مي كشد » .

امام علي (ع) : ابوجُحَيفه ، در حالي كه آروغ مي زد ، نزد پيامبر (ص) آمد ، پيامبر

(ص) فرمود : « جلوي آروغ خود را بگير ، سيرترينِ مردم در دنيا ، گرسنه ترينشان در

روز قيامت هستند » .

ابو جُحَيفه ، از آن پس تا هنگامي كه به ديدار پروردگار شتافت ، هيچ گاه شكم خويش

را پُر نكرد .

الأمالي – به نقل از عطيّه بن عامر جُهَني - : از سلمان فارسي ، در حالي كه او را

به غذا خوردن واداشته بودند ، شنيدم كه مي گفت : مرا بس است ! از پيامبر خدا شنيدم

كه مي فرمود : « سيرترينِ مردم در دنيا ، گرسنه ترينِ آنان در آخرت هستند . اي

سلمان ! دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است » .

امام صادق (ع) : پيامبر خدا (ص) ، صداي آروغ مردي را شنيد . فرمود : « اي بندة خدا

! آروغت را كوتاه كن ؛ زيرا كساني كه در روز قيامت ، بيشترين گرسنگي را مي كشند ،

آناني هستند كه در دنيا سيرترينِ مردم بوده اند » .

مجموعه اي از زيان هاي پُرخوري

پيامبر خدا (ص) : از شكم سيري حذر كنيد ؛ چرا كه ماية : تباهي تن ، به بار آمدن

بيماري و سستي در عبادت است .

امام علي (ع) : از شكم سيري حذر كنيد ؛ چرا كه ماية : قساوت دل ، سستي در نماز و

تباهي تن است .

امام علي (ع) – در حكمت هاي منسوب به ايشان – : هر كه سير شود ، در همان دم ، سه

كيفر ( مجازات ) مي بيند : بر قلب او پرده افكنده مي شود ، بر چشمش خواب آلودگي مي

افتد و بر بدنش سستي چيره مي گردد .

لقمان (ع) – خطاب به پسرش - : پسرم ! اگر معده پُر شود ، انديشه خواب مي رود ، حكمت

لال مي شود و اندام ها از عبادت فرو مي نشينند .

مصباح الشريعه – در حديثي كه به امام صادق (ع) منسوب است - : بسيار خفتن ، از

نوشيدن بسيار ، و بسيار نوشيدن ، از سيري فراوان ، زاده مي شود و اين دو ، انسان را

نسبت به فرمانبري از خدا سنگين مي كنند و دل را سخت تر از آن مي كنند كه تفكّر و

خضوع داشته باشد .

مصباح الشريعه – در حديثي كه به امام صادق (ع) منسوب است - : براي دل مؤمن ، هيچ

چيزي زيانبارتر از پُرخوري نيست و آن ، دو چيز را پديد مي آورد : سنگ دلي و

برانگيختگي شهوت .

زيان هاي خوردن پس از سيري

پيامبر خدا (ص) : خوردن پس از سيري ، پيسي مي آورد .

الدعوات : روايت شده كه وارد ساختن غذا به معده ، در حالي كه در آن غذايي ديگر وجود

دارد ، درد بي درمان است .

آداب غذا خوردن

شستن دست ها پيش و پس از غذا

پيامبر خدا (ص) : شستن ( دست ها ) پيش و پس از غذا ، شفايي براي تن و ماية بركت در

روزي است .

پيامبر خدا (ص) : شستن ( دست ها ) پيش از غذا ، فقر را دور مي كند و شستن ( دست ها

) پس از غذا ، اندوه را مي راند و چشم را سلامت مي دهد .

الأمالي – به نقل از هشام بن سالم ، از امام صادق (ع) ، از پدرانش (عليهم السلام )

- :         « پيامبر خدا (ص) فرمود : هر كس از اين خرسند مي شود كه خير و بركتِ

خانه اش بسيار باشد ، در هنگام آورده شدن غذا وضو بسازد ؛ و هر كس پيش و پس از غذا

وضو بسازد ، در گشايشِ روزي بِزيَد و از هر بلايي در تن خويش ، بركنار باشد » .

هشام به سالم گفت : امام صادق (ع) به من فرمود : « اي هشام بن سالم ! مقصود از وضو

در اين جا ، شستن دست ها پيش و پس از غذاست ».

پيامبر خدا (ص) : هر كس كه بخوابد و بر دستانش بوي گوشت مانده باشد ، جز خويش را

نكوهش نكند .

پيامبر خدا (ص) : اگر كسي از شما در حالي خوابيد كه در دستانش بوي گوشت بود و آن را

نشست و آن گاه عارضه اي به وي رسيد ، مباد جز خويش را نكوهش كند .

پيامبر خدا (ص) : هر گاه كسي از شما غذايي مي خورد ، چربيِ گوشت را از دستان خويش

بشويد.

پيامبر خدا (ص) : هر گاه كسي از شما غذايي مي خورد ، چربيِ گوشت را از دست خود

بشويد تا كساني را كه با آنان برخورد مي كند ، نيازارد .

كنزالعمّال – به نقل از ابن عبّاس - : روزي ، پيامبر (ص) نماز مي گزارد . در آن

هنگام ، از مردي بوي گوشت حس كرد . چون نماز را به پايان برد ، ( به او ) فرمود : «

چرا بوي گوشت را از خود شسته اي ؟ »

دعائم الإسلام : پيامبر خدا به شستن چربيِ دستان پس از غذا امر كرد و فرمود : «

شيطان ، اين چربيِ باقي مانده را بو مي كشد » .

پيامبر خدا (ص) : چربيِ غذا را از ( دستان ) كودكانتان بشوييد ؛ چرا كه شيطان ، اين

چربيِ باقي مانده را بو مي كشد و كودك در خواب از او مي ترسد و دو فرشتة كاتب اعمال

نيز آزار مي بينند .

امام علي (ع) : شستن دست ها پيش و پس از غذا ، موجب فزون شدن عمر است و سبب زدودن

چربي از جامه هاست و ديده را جلا مي دهد .

امام علي (ع) : بركت غذا ، وضو ساختن ( شستن دست ها ) پيش و پس از آن است . شيطان،

بسيار علاقه مند به چربيِ گوشت است . هرگاه كسي از شما به بستر مي رود ، بايد كه

بوي چربيِ گوشت را از دستان خويش بشويد .

امام صادق (ع) : دست هايتان را پيش و پس از غذا بشوييد ؛ چرا كه فقر را مي برد و بر

عمر مي افزايد .

الكافي – به نقل از سليمان جعفري - : امام كاظم (ع) فرمود : « شايد سفره اي بگسترند

و در اين ميان ، يكي بخواهد دست خود را بشويد . مناسب است ( ميزان ، جهت آسودگي

خاطر ميهمانان ) بگويد : هر كس دستانش تميز است ، اشكال ندارد بدون شستن دستان ،

غذا بخورد » .

گذاردن سبزي در سفره

پيامبر خدا (ص) : سفره هايتان را به سبزي آذين كنيد ؛ زيرا آن ، همراه با گفتن بسم

الله ، شيطان را مي راند .

امام صادق (ع) : هر چيز را زيوري است و زيور سفره ، سبزي است .

الكافي – به نقل از حَنان - : با امام صادق (ع) بر سر سفره اي نشسته بودم . ايشان

دست به سوي سبزي دراز كرد ، در حالي كه من به دليل بيماري اي كه داشتم ، از آن

پرهيز نمودم.

امام (ع) به من رو كرد و فرمود : « اي حنان ! مگر نمي داني نزد امير مؤمنان (ع) هيچ

طَبَقي آورده نمي شد ، مگر اين كه سبزي هم داشت ؟ » .

گفتم : فدايت شوم ! چرا ؟

فرمود : « زيرا دل هاي مؤمنان ، سبز است و به همانند خويش ، ميل دارد » .

الكافي – به نقل از موفّق مديني ، از پدرش ، از جدّش - : روزي ، امام كاظم (ع) در

پيِ من فرستاد و مرا براي غذا خوردن نزد خود نگه داشت . چون سفره آوردند ، در آن

سبزي نبود . امام (ع) دست بداشت و سپس به غلام فرمود : « مگر نمي داني كه من از

سفره اي كه در آن سبزي نباشد ، نمي خورم ؟ برايم سبزي بياور » .

آن غلام رفت و سبزي آورد و بر سفره نهاد . پس ، امام (ع) دست به سفره گشود و خورد.

درآوردن كفش ها

پيامبر خدا (ص) : به هنگام غذا ، كفش هايتان را در آوريد ؛ چرا كه اين ، رفتاري

زيباست.

پيامبر خدا (ص) : چون غذا نهاده مي شود ، كفش هاي خويش را درآوريد ؛ زيرا اين كار ،

موجب آسايش بيشتر پاهايتان است .

پيامبر خدا (ص) : چون غذاي كسي را نزد وي آوردند و كفش به پا داشت ، كفش را از پاي

درآورد ؛ چرا كه اين كار ، موجب آسايش بيشتر پاهاست و آن ، از سنّت ( پيامبر (ص) )

است .

بر زبان آوردن نام خدا

پيامبر خدا (ص) : هر غذايي كه بر آن نام خدا برده نشود ، درد است و هيچ بركتي در آن

نيست .

امام علي (ع) – در سفارش هاي خود به كُميل - : به گاه غذا خوردن ، از آن كسي نام

ببَر كه با وجود نام او ، ديگر هيچ دردي زيان نمي رساند و نامش ، شفاي همة بيماري

ها و ناتندرستي هاست .

امام علي (ع) – خطاب به فرزند خويش امام حسن (ع) - : فرزندم هيچ لقمة سرد و گرمي را

مخور و هيچ جرعة كم و زيادي را منوش ، مگر آن كه پيش از خوردن و نوشيدن بگويي :

« خداوندا! من در خوردن و نوشيدن خويش ، سلامت از درد و رنج آن و توان يابي با آن

براي : انجام دادن طاعت ، ياد آوردن و سپاس گزاري تو ، تا زماني كه اين خورده و

نوشيده را در بدنم باقي مي گذاري ، مي خواهم و نيز ( مي خواهم كه ) با نيرويي كه از

اين به من مي دهي ، مرا به پرستش خويش برانگيزي و نيكو پرهيز كردن از نافرماني ات

را به من الهام فرمايي » .

اگر اين كار را كردي ، از درد و رنج و از گزندهاي احتمالي آن ، در امان مي ماني .

امام صادق (ع) : امير مؤمنان (ع) فرمود : « براي كسي كه بر غذاي خود نام خدا ببرد ،

ضمانت مي كنم كه از آن غذا ، به هيچ درد و رنجي گرفتار نمي شود » .

ابن كَوّاء – كه اين را شنيد – پرسيد : اي امير مؤمنان ! من ديروز غذايي خوردم و

نام خدا را نيز به گاه خوردن آن بردم ؛ امّا آن مرا آزار داد !

فرمود : « اي نادان ! شايد كه چند گونه غذا خورده اي ، و بر برخي گونه ها نام خدا

برده و بر برخي ديگر نام خدا نبرده اي » .

امام صادق (ع) – به نقل از پدرانش (ع) - : امير مؤمنان (ع) فرمود : « هيچ گاه به

بدگواري ، مبتلا نشده ام » .

پرسيدند : چرا ؟فرمود : « ( زيرا ) هيچ لقمه اي به سوي دهان نبرده ام ، مگر اين كه

نام خدا را بر آن ، ياد كرده ام » .

المحاسن – به نقل از مِسمَع بن عبدالملك - : به امام صادق (ع) گفتم : من گاه ،

احساس بدگواري مي كنم .

فرمود : « آيا نام خدا مي بري ؟ »

گفتم : بسم الله هم گفته ام !

فرمود : « شايد غذاهاي گوناگون مي خوري ؟ »

گفتم : آري .

فرمود : « براي هر گونه ، بسم الله مي گويي ؟ »

گفتم : نه .

فرمود : « از همين جاست كه به بدگواري ، گرفتار مي شوي ».

الكافي – به نقل از مِسمَع - : نزد امام صادق (ع) ، از اين كه پس از خوردن غذا از

آن آزار مي بينم ، اظهار ناراحتي كردم .

فرمود : « بسم الله نمي گويي ؟ »

گفتم : بسم الله هم مي گويم ، امّا غذا مرا آزار مي دهد !

فرمود : « آيا هنگامي كه با سخن گفتن ، رشتة آن بسم اللهِ پيشين را مي گسلي و سپس

ديگر بار به غذا ادامه مي دهي ، دوباره نام خدا را مي بري ؟ » .

گفتم : نه .

فرمود : از همين جاست كه غذا به تو زيان مي رساند . زنهار كه اگر به گاهِ ادامه

دادن به غذا ، ( ديگر بار ) نام خدا را مي بردي ، غذا تو را زيان نمي رساند » .

امام علي (ع) : هر كس مي خواهد غذايي او را آزار ندهد ، تا گرسنه نشده ، چيزي نخورد

و ان گاه هم كه خواست بخورد ، بگويد : « بسم الله و بالله »

بيان

چنان كه در حديث اخير اشاره شد ، مقصود از احاديثي كه مي گويند « گفتن نام خدا در

آغاز غذا خوردن ، انسان را از زيان آن غذا حفظ مي كند » ، آن است كه ياد خدا ، در

كنار مراعات آداب بهداشتي مربوط به غذا خوردن ، استمداد از درگاه اوست تا انسان را

از آثار بد احتماليِ غذا مصون بدارد .

بنابراين ، كسي نمي تواند به استناد اين احادث ، بسم الله بگويد و سپس هر غذايي كه

هوس كرد و به هر مقداري كه خواست ، بخورد و انتظار هيچ زياني نيز از آن نداشته باشد

؛ بلكه ذكر نام خدا در آغاز غذا خوردن – اگر اين ياد كردن ، راستين و حقيقي باشد –

انسان را به مراعات بيشتر آداب شرعي و بهداشتي غذا خوردن بر مي انگيزد .

خوردن با دست راست

مسند ابن حنبل – به نقل از عايشه - : پيامبر خدا دست راست را به خوردن و برآوردن

نيازهاي ديگر خويش اختصاص داده و دست چپ را به زدودن آلودگي از مَقعَد و آنچه در آن

ناحيه است ، واگذارده بود .

المعجم الكبير – به نقل از عمربن ابي سَلَمه - : به روزگار كودكي خويش ، در دامن

پيامبر خدا بودم و دستانم در سين


تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

فصل اول

كم خوري

 

 

 

 

 

 

تشويق به كم خوري

پيامبر خدا (ص) : ساكنان يك خانه ، در اثر كم خوردن غذا ، خانه شان نوراني مي گردد.

 

پيامبر خدا (ص) : هر كس تسبيح گفتن او به عظمت ياد كردن او از خداوند ، فراوان شود

و خوراك و آشاميدن و خفتنش اندك گردد ، فرشتگان مشتاق او مي شوند .

امام علي (ع) - در حكمت هاي منسوب به ايشان - : زندگي را براي خوردن مخواه ؛ بلكه

خوردن را براي زندگي بخواه .

امام علي (ع) – در حكمت هاي منسوب به ايشان - : عاقل را بايسته است كه به هنگام

شيريني غذا ، تلخي دارو را نيز به ياد داشته باشد .

فايده هاي ظاهري كم خوري

الف – سلامت تن

پيامبر خدا (ص) : مادر همة داروها ، كم خوري است .

امام علي (ع) : كم خوري ، مانع بسياري از بيماري هاي جسم مي شود .

امام علي (ع) : خوراك را كم كن تا ناتندرستي ها را كم كني .

امام علي (ع) : هر كس خوراكش كم باشد ، دردهايش نيز كم است .

امام علي (ع) : كم خوري ، ماية گرامي داشتن بيشترِ خويش است و سلامت را بيشتر

استمرار مي بخشد .

امام علي (ع) : هر كس در خوردن به كم بسنده كند ، سلامتش بيشتر مي شود و انديشه اش

به سامان مي رسد .

امام علي (ع) : سلامت تن ، از كميِ غذا و كميِ آب است .

امام رضا (ع) : اگر مردم در خوردن به كم بسنده مي داشتند ، بدن هايشان متعادل بود .

 

امام رضا (ع) : بدن ، به سانِ زمين پاك و آماده براي زراعت است كه اگر در آباداني و

آبدهي بِدان ، مراقبت شود ، به گونه اي كه آب ، نه فراوان تر از نياز بدان برسد تا

آن را غرق كند و نه از اندازه كمتر باشد تا آن را به تشنگي گرفتار سازد ، آباداني

اش استمرار مي يابد و خرّمي اش فزوني مي گيرد و كِشتش بالندگي و بركت مي يابد ؛

امّا اگر از آن غفلت شود ، به تباهي مي گرايد و علف هرز در آن مي رويد .

بدن ، چنين حكايتي دارد و تدبير آن در خوراك و نوشاك ، چنين است . پس سامان و سلامت

مي يابد و عافيت در آن ، ريشه مي گسترد .

بنگر كه ... چه چيز با تو و با معده ات سازگار است و تنت با چه چيز نيرو مي گيرد و

بدنت چه خوردني و نوشيدني اي را مي گوارد . همان را براي خويش مقرّر بدار و خوراك

خود گير .

ب - شادابي چهره  

پيامبر خدا (ص) : برادرم عيسي ، از شهري گذر كرد كه در آن ، مرد و زني به يكديگر

فرياد مي كشيدند . پرسيدند: « شما را چه شده است ؟ ».

مرد گفت : اي پيامبر خدا ! اين ، زن من است و او را مشكلي نيست . زني درستكار است ؛

امّا دوست دارم از او جدا شوم .

گفت : « به هر حال ، به من بگوي كه او را چه مي شود ؟ »

مرد گفت : بي آن كه كهن سال باشد ، چهره اش بي طراوت است.

گفت : « اي زن ! آيا دوست داري ديگر بار ، چهره ات پُرطراوت شود ؟ »

زن گفت : آري .

به او گفت : « چون غذا مي خوري ، از سير شدن حذر كن ؛ زيرا اگر غذا بر سينه سنگيني

كند و از اندازه افزون شود ، طراوت چهره از ميان مي رود » .

آن زن ، چنان كرد و ديگر بار ، چهره اش طراوت يافت .

ج – طول عمر

لقمان (ع) : اگر خوراك انسان اندك باشد ، زياد زنده مي ماند .

فايده هاي باطني كم خوري

الف – صفاي انديشه

امام علي (ع) : هر كس خوراكش كم باشد ، انديشه اش صفا مي يابد .

ب – فروغ دل

پيامبر خدا (ص) : اگر كسي خوراك خود را كم كند ، درونش از نور ، سرشار مي گردد.

ج – رهايي از شيطان

پيامبر خدا (ص) : هر كس ، از اين خرسند مي شود كه خويش را از ابليس برهاند ، بايد

گوشت و چربيِ خود را با كم خوري ، آب كند ؛ چرا كه از كم خوري ، حضور فرشتگان و

فراوان انديشيدن در آنچه نزد خداوند است ، حاصل مي آيد .

پيامبر خدا (ص) : با كميِ خوراك و نوشاك ، با نفس خويش جهاد كنيد تا فرشتگان بر شما

سايه بگسترند و شيطان از شما بگريزد .

د – درآمدن به ملكوت آسمانها

پيامبر خدا (ص) : پشمينه بپوشيد و ميان بربنديد و به گنجايش نيمة شكم بخوريد تا به

ملكوت آسمان ها درآييد.

پيامبر خدا (ص) : هر كس شكمش پر باشد ، به ملكوت آسمان ها و زمين راه نمي يابد .

هـ - تقرّب به درگاه خداوند

پيامبر خدا (ص) : كاستن از خوراك ، نزد خداوند ، جايگاهي والا دارد .

پيامبر خدا (ص) : دوست داشتني ترينِ شما نزد خداوند ، كم خوراك ترين و سبُك بدن

ترينِ  شماست .

امام صادق (ع) : نزديك ترين حالت بنده به خداوند ، هنگامي است كه شكم وي ، سبُك

باشد.

و- مجموعه اي از منافع كم خوري

پيامبر خدا (ص) : هر كس خوراكش اندك باشد ، تنش سلامت و دلش صفا مي يابد ؛ و هر كس

خوراكش فراوان باشد ، تنش بيمار و دلش سخت مي گردد.

امام علي (ع) : بر شما باد ميانه روي در خوردني ها ، چرا كه اين كار ، از اسراف

دورتر است ، ماية سلامت بيشترِ تن مي گردد و در پرستش ، بيشتر ياري مي رساند .

مصباح الشريعه – در حديثي كه به امام صادق (ع) منسوب است – : كم خوري ، در ميان هر

طايفه اي ، ستوده است ؛ زيرا منفعت باطن و ظاهر ، در آن است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

پرهيز

 

 

 

 

 

 

معناي پرهيز

امام كاظم (ع) : پرهيز ، آن نيست كه چيزي را به كلّي وا بگذاري و هيچ نخوري ؛ بلكه

پرهيز، آن است كه از چيزي بخوري ، امّا كم بخوري .

امام رضا (ع) : پرهيز از يك چيز ، واگذاردن آن نيست . پرهيز از يك چيز ، تنها كم

خوردن از آن است .

الفقه المنسوب للإمام الرضا (ع) : از عالِم ( امام كاظم (ع) ) روايت مي كنم كه

فرموده است : « سرآمد پرهيزها ، مدارا با بدن است . »

امام كاظم (ع) : هيچ دارويي نيست كه دردي را بر نيانگيزد ، و هيچ چيزي براي بدن ،

سودمندتر از آن نيست كه جز از آنچه بدان نياز دارد ، دست بشويد.

الدعوات : روايت شده است كه : آنچه را از زيانش آگاهي يافته اي ، مخور و هوس خويش

را بر آسايشِ بدن ، بر مگزين .

تشويق به پرهيز

پيامبر خدا (ص) : معده ، خانة همة دردهاست و پرهيز ، ريشة همة درمان ها .

پيامبر خدا (ص) : پرهيز ، سرآمدن درمان ، و معده ، خانة درد است . هر بدني را به

همان كه بدان خو مي گيرد ، عادت دهيد .

امام علي (ع) : معده ، خانة دردهاست و پرهيز ، سرآمد درمان . هر بدني را به همان كه

بدان خو مي گيرد ، عادت دهيد . با پُرخوري ،  تندرستي اي نخواهد بود .

امام صادق (ع) - خطاب به طبيب هندي - : من برتر از آنچه تو همراه داري ، به همراه

دارم... آنچه را پيامبر خدا فرموده است ، به كار مي گيرم و مي دانم كه معده ، خانة

همة دردها و پرهيز ، يگانه درمان است و نيز بدن را بر آنچه بدان خو مي گيرد ، عادت

مي دهم .

امام علي (ع) : هر كس بر سختيِ پرهيز صبر نكند ، ناتندرستي اش به درازا مي انجامد .

 

امام علي (ع) : پرهيز ، ماية درستي تن است .

امام علي (ع) : تندرستي ، جز با پرهيز ، به دست نمي آيد .

آنچه دربارة مدّت پرهيز بيمار ، روايت شده است

معاني الأخبار – از جعفربن اسماعيل ، از مردي ، در گفتگو با امام صادق (ع) - : از

ايشان پرسيدم ، بيمار ، چند روز ، پرهيز داده مي شود ؟

فرمود : « يك دِبْق » .

من نمي دانستم دِبق چيست . از همين روي ، در اين باره از ايشان پرسيدم .

فرمود : « ده روز ».

طبّ الائمّه – به نقل از يعقوب بن يزيد ، از يكي از مردانش ، از امام صادق (ع) - :

« پرهيز ، يازده دين است و از آن پس ، پرهيزي نيست » .

مؤلّف طبّ الائمّه عليهم السلام گفته است : « دين » ، يك واژة رومي وبه معناي «

يازده روز» است .

امام صادق (ع) : پرهيز ، پس از هفت روز ، براي بيمار ، سودي ندارد .

اظهار نظر

با توجه به ضعف سند حديث اوّل و دوم ، تنها حديث قابل اعتماد در اين باب ، حديث سوم

 

است بنابراين ، تعارضي در ميان نخواهد بود و علامة مجلسي در ذيل حديث سوم ، چنين مي

گويد :

برخي از پزشكان ، اين حديث را ناظر به صورتي معنا كرده اند كه بيمار ، پس از هفت يا

يازده روز ، بهبود مي يابد ؛ امّا اين تفسير ، تفسيري دور است .

مي توان اين حديث را به معناي پرهيز سخت ، تفسير كرد و يا آن را ناظر به آب و هوا و

مزاج هاي مردمان ( در مكان و زمان صدور حديث ) دانست . »

 




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:کم خوری,پر خوری دراسلام,,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

آنچه پس از آميزش ، بايسته است

الف ـ پيشاب كردن

1060. پيامبرخدا (ص): اگر مردي با همسر خويش نزديكي كرد ، تا پيشاب نكرده است ، غسل

نكند ؛ از اين بيم كه مبادا باقي مانده مني در آمد و شد باشد و از آن ، دردي بي

درمان خيزد .

1061.امام رضا (ع)ـ درباره آميزش و آداب آن ـ : پس چون آن كار را كردي ، راست مايست

و كامل هم منشين ؛ بلكه برپهلوي راست لم بده و سپس ، زماني پس از آن كه كار خويش به

پايان برده اي ، براي پيشاب كردن برخيز . در اين صورت ، به اذن خداوند عزوجل از سنگ

[مثانه] درامان خواهي بود .

ب ـ شستن شرمگاه

1062. پيامبرخدا (ص): اگر كسي از شما به سراغ زن خويش رفت و آن گاه خواست ديگر بار

بازگردد ، شرمگاه خويش را بشويد .

ج ـ غسل

1063. امام صادق (ع)ـ درپاسخ زنديقي كه پرسيد : علت غسل جنابت چيست ؟ همانا آميزش

كننده ، كاري حلال انجام داده است و كار حلال هم مايه آلودگي نيست ـ : جنابت ،

همانند حيض است ؛ چرا كه نطفه ، خوني است استحكام نايافته و آميزش هم امكانپذير

نيست ،‌ مگر به حركتي سخت و شهوتي چيره . پس ، چون به پايان رساند ، بدن ، نفس مي

كشد و مرد از نفس آن ، در خود بويي بد احساس مي كند . غسل براي همين واجب شده است و

البته غسل جنابت ، افزون بر اين ، امانتي است كه خداوند به بندگان خويش سپرده است

تا از اين رهگذر ، آنان را بيازمايد .

1064. امام رضا (ع): علت غسل جنابت ، پاكيزگي است تا انسان از آنچه از آزردگي آن

كار ديده است ، تطهير شود و همه تن او پاك گردد ؛ زيرا جنابت ، از همه بدن شخص

برخاسته و از همين رو ، تطهير همه بدن بر او واجب شده است .

اما علت آسان تر گرفتن درباره پيشاب و مدفوع ، آن است كه از جنابت بيشتر و هميشگي

ترند و از همين رو ، به سبب فراواني ، مشقت آوري و بيرون آمدن آنها بدون خواست

وشهوت ، خداوند ، دراين باره به وضو بسنده داشته است ، در حالي كه جنابت ، تنها از

لذت جويي و لذت يابي و وا داشتن خود به اين كار از انسان برمي خيرد .

د ـ خوردن عسل

1065. امام رضا (ع)ـ درباره آميزش و آداب آن ـ : پس ، غسل كن و همان دم ، قدري

موميايي يا شربت عسل يا با عسلي كه كف آن را برداشته باشند ، بخور؛ زيرا اين كار،

همانند آن آبي را كه از تو بيرون رفته است ، به تو باز مي گرداند .

13/9

آنچه انسان را بر آميزش ياري مي دهد

13/9 ـ 1

خوردن زردك

1066. امام صادق (ع): زردك ، مايه ايمني از قولنج و بواسير است و به جماع ، كمك مي

كند .

1067. امام صادق(ع): خوردن زردك ، كليه ها را گرم مي كند و آلت را برمي خيزاند .

ر . ك : ج 2 ، ص 277 ( زردك )

13/9 ـ 2

خوردن خرماي برني

1068. پيامبرخدا (ص): درباره خواص خرماي برني ـ : اينك اين جبرئيل است كه به من خبر

مي دهد كه در اين خرمايتان ، نه ويژگي است . [ ازآن جمله ] شيطان را سرگشته مي كند

، پشت را قوي مي سازد و برتوان نزديكي مي افزايد .

1069. پيامبرخدا (ص): جبرئيل مي گويد : « خرماي برني … برآب ستون فقرات مي افزايد »

.

13/9 ـ 3

خوردن انجير

1070. پيامبرخدا (ص): انجير، تازه و خشك ، بخوريد ؛ چرا كه بر قدرت همبستري مي

افزايد ، بواسير را ريشه كن مي كند و براي درمان نقرس و سردي مزاج ، سودمند است .

13/9 ـ 4

خوردن خربزه

1071. پيامبرخدا (ص): بر شما باد خربزه ؛ چرا كه درآن ، ده ويژگي است : خوردني است

؛ آشاميدني است ، شستشو دهنده است ؛ خوش بو كننده است ؛ مثانه را مي شويد ؛ شكم را

مي شويد ؛ آب كمر را فراوان مي سازد ؛ نيروي همبستري را مي افزايد ؛ سردي مزاج را

از ميان برمي دارد ؛ و پوست را تميز مي كند .

13/9

خوردن پياز

1072. امام صادق (ع): پياز بخوريد ؛ چرا كه سه ويژگي دارد : بوي دهان را خوش مي

سازد ، لثه را استحكام مي بخشد ، و آب و توان آميزش را افزون مي كند .

همچنين ، ر . ك : ج 2، ص 213، ح 1532و ص 213 ـ 215، ح 1535 ـ 1538 .

13/9 ـ6

خوردن تخم مرغ

1073. امام باقر(ع): هر كس فرزندي ندارد ، تخم مرغ بخورد و فراوان ازآن بهره ببرد ؛

چرا كه نسل را مي افزايد .

1074. امام كاظم (ع): فراوان خوردن تخم مرغ ، فرزند را افزون مي سازد .

ر . ك : ج 2 ، ص 225 ( خواص تخم مرغ ).

13/9 ـ 7

خوردن تخم مرغ همراه با پياز و روغن زيتون

1075. مكارم الاخلاق ـ به نقل از يكي از ياران امام صادق (ع): به امام (ع) گفتم :

فدايت شوم ! من كنيز مي خرم . دوست دارم چيزي به من تعليم فرمايي كه بر [ آميزش با

] آنها توانايي يابم .

فرمود : « پياز را ريزكرده ، در روغن سرخ كن ، تخم مرغي هم در سيني اي بشكن و قدري

نمك برآن بپاش . آن گاه ، اين تخم مرغ را روي پياز و روغن زيتون بريز و اندكي

بجوشان و سپس از آن ، بخور» .

راوي گويد : اين كار را انجام دادم و از آن پس ، هر گاه قصد آميزش با آن كنيزان مي

كردم ، بر آن توانايي داشتم .

1076. امام كاظم (ع): هر كس تخم مرغ و پياز و روغن زيتون بخورد ، بر توان جنسي او

افزوده شود و هر كس گوشت و تخم مرغ بخورد ، استخوان فرزندش درشت باشد .

1077.الكافي ـ به نقل از عمر بن ابي حسنه جمال ـ : نزد امام كاظم (ع)، از كمي فرزند

، اظهار ناراحتي كردم . به من فرمود : « از خداوند ، آمرزش بطلب و تخم مرغ با پياز

بخور » .

13/9 ـ 8

خوردن تخم مرغ با گوشت

1078. پيامبرخدا (ص): گوشت با تخم مرغ ، بر توان جنسي مي افزايد .

1079. امام صادق (ع) : يكي از پيامبران ، ازكمي فرزندان به درگاه خداوند عزوجل

شكايت برد . خداوند فرمود : « گوشت با تخم مرغ بخور » .

ر . ك : ج 1 ، ص 635 ح 1076.

13/9 ـ 9

خوردن هوبره

1080. امام كاظم (ع): در خوردن هوبره ، اشكالي نمي بينم . آن ، براي بواسير و درد

كمر، خوب است و از چيزهايي است كه بر فراواني آميزش ، انسان را ياري مي رساند .

13/9 ـ 10

خوردن حليم

1081. امام صادق (ع): يكي از پيامبران ، از ضعف و كمي توان آميزش به درگاه خداوند

عزوجل اظهار ناراحتي كرد . خداوند ، او را به خوردن حليم ، فرمان داد .

13/9 ـ 11

خوردن سويق با روغن زيتون

1082. امام صادق (ع): خوردن سويق با روغن زيتون ، گوشت را مي روياند ، استخوان را

استحكام مي بخشد ، پوست را نازك مي كند و بر توان جنسي مي افزايد .

13/9 ـ 12

نوشيدن شير با عسل

1083. امام كاظم (ع): هركس آب كمرش بر وي ديگرگون شود ، شير تازه با عسل برايش

سودمند است .

13/9 ـ 13

استفاده از مشكك

1084. امام صادق (ع): مشكك به لابه لاي دندان هاي خويش درآوريد ؛ چرا كه دهان را

خوش بو مي كند و بر توان همبستري مي افزايد .

13/9 ـ 14

بوي خوش

1085. پيامبرخدا (ص): بوي خوش ، قلب را استواري مي بخشد و بر توان همبستري مي

افزايد .

1086. امام صادق (ع): بوي خوش ، قلب را استواري مي بخشد و بر توان جنسي مي افزايد .

13/9 ـ 15

شانه زدن موها

1087. پيامبرخدا (ص): فراوان شانه زدن موها ، وبا را از ميان مي برد ، روزي مي آورد

و بر قدرت انسان براي نزديكي مي افزايد .

13/9 ـ 16

سرمه كشيدن

1088. امام صادق (ع): سرمه ، توان همبستري را افزون مي سازد .

1089. امام رضا (ع): برتو باد سرمه سياه ؛ چرا كه ديده را جلا مي دهد ، مژگان را مي

روياند ، دهان را خوش بو مي سازد و بر توان جنسي مي افزايد .

13/9 ـ 17

خضاب كردن

1090. رسول الله (ص): برشما باد مهتر همه خضاب ها ، كه پوست را پاكيزه مي كند و

قدرت همبستري را مي افزايد .

1091. امام كاظم (ع) : در خضاب ، سه ويژگي است : هيبت آوري درجنگ ، مهر آوري به

زنان ، و توان جنسي را نيز مي افزايد .

1092. پيامبرخدا (ص): بر شما باد حنا ؛ چرا كه [ ديده هاي ] سرتان را روشن مي سازد

، دل هايتان را پاك مي كند و بر توان جنسي مي افزايد .

1093. امام صادق (ع): سرمه ، توان همبستري را افزايش مي دهد . حنا نيز بر آن مي

افزايد .

13/9 ـ 18

نوره كشيدن

1094. امام كاظم (ع): موي سر، چون بلند شود ، آب كمر ازجريان مي افتد ، مفاصل ، سست

مي شوند و ضعف و سل به دنبال مي آورد . اما نوره ، آب كمر را افزون مي سازد ، بدن

را تقويت مي كند ، بر پيه كليه ها مي افزايد و بدن را چاق مي كند .

ر . ك : ج 2 ، ص 333 ، ح 1756.

13/10

آنچه از توان جنسي مي كاهد

13/10 ـ 1

روزه

1095. پيامبرخدا (ص): هر كس توان همسر گرفتن دارد ، همسر گيرد ؛ چرا كه بيشتر ،

مايه فرو هليدن چشمان ، و نگه داشتن دامن است . هركس هم توان ندارد ، بر او باد

روزه ؛ چرا كه داراي نوعي عقيم كنندگي است .

همچنين ، ر . ك : ج 1 ، ص 645 ، ح 1097 و 1098.

13/10 ـ 2

واگذاردن مو

1096. امام علي (ع): موي هيچ مردي زياد نشود ، مگر آن كه شهوتش كاهش يابد .

1097. الكافي ـ به نقل از محمد بن يحيي ، در حديثي كه سندش را به معصوم (ع) رساند ـ

: مردي نزد پيامبرخدا آمد و گفت : اي پيامبر خدا! من توانايي مالي ندارم تا زناني

به همسري گيرم . اينك ازبي همسري به پيشگاه تو شكايت مي آورم .

فرمود : « موي بدنت را واگذار تا فراوان شود و پيوسته نيز روزه بگير » .

او اين كار را انجام داد و چيرگي شهوت وي از ميان رفت .

1098. المعجم الكبير ـ به نقل از ابن عباس ـ : مردي نزد پيامبرخدا ، از بي زني

اظهار ناراحتي كرد و گفت : آيا خود را اخته كنم ؟

فرمود : « نه . كسي كه اخته باشد يا خود را اخته كند ، از ما نيست . روزه بدار و

موي بدنت را واگذار» .

13/10 ـ 3

كفش مشكي

1099. الكافي ـ به نقل از حنان بن سدير ـ : در حالي كه كفش سياه پوشيده بودم ، بر

امام صادق (ع) وارد شدم .

فرمود : « اي حنان! تو را به رنگ سياه ، چه كار؟! آيا نمي داني كه درآن ، سه ويژگي

است : ديده را ضعيف مي كند ، آلت را سست مي سازد ، و پيري مي آورد و افزون بر اين ،

جامه جباران است ؟ » .

گفتم : پس چه پاي افزاري بپوشم ؟

فرمود : « برتو باد زرد ؛ چرا كه درآن ، سه ويژگي است : ديده را جلا مي دهد ، آلت

را استحكام مي بخشد ، و اندوه را از انسان دور مي كند و افزون بر اين ، از جامه هاي

پيامبران است » .

 




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

فصل چهاردهم

جنين

14/1

تحول جنين

قرآن

« ما انسان را از گل خالص بيافريديم . سپس او را نطفه اي ساختيم در جايگاهي استوار.

آن گاه ، نطفه را به صورت خون بسته گردانديم . سپس ، خون بسته را پاره مضغه ( چيزي

شبيه گوشت جويده شده) كرديم . سپس ، مضغه را بصورت استخوان هايي درآورديم و آن گاه

، استخوان ها را با گوشت پوشانديم و سرانجام ، آن را آفرينش تازه اي داديم . پس

فرخنده آمد خدا كه بهترين آفريننده است »

« هان ، اي آدميان! اگر درباره رستاخيز درترديد هستيد ، بدانيد كه ما شما را از

خاكي ، آن گاه از نطفه اي ، سپس از لخته اي ، و سرانجام از پاره گوشتي تمام آفريده

و ناتمام آفريده است ، خلق كرديم تا برايتان روشن گردانيم . آنچه خواهيم تا زماني

معين در رحم ها قرار دهيم و سپس ، شما را درسيماي كودكي بيرون آوريم تا به رشدتان

برسيد »

« اوست آن كه شما را از خاك ، سپس از نطفه و سپس ا زلخته اي بيافريد و سپس ، شما را

در سيماي كودكي بيرون آورد تا سپس به رشد آن برسيد و ازآن پس ، پير شويد . از شما ،

كساني هستند كه پيش از آن سن مي ميرند و تا آن كه به مهلت معيني برسيد . باشد كه

شما بينديشيد »

« خداوند ، شما را از خاك و سپس از نطفه آفريد و آن گاه ، شما را جفت گردانيد . هيچ

مادينه اي بارنگيرد و هيچ دراز عمري ، زندگي اي طولاني نمي كند و هيچ از عمركس

كاسته نشود ، مگرآن كه درديواني ثبت باشد . اين كار ، براي خداوند ، آسان است »

« بي گمان ، ما انسان را از نطفه اي آميخته بيافريديم تا او را بيازماييم . پس او

را شنوايي بينا قرار

داديم»

حديث

1100. الكافي ـ به نقل از حسين بن خالد ـ : به امام كاظم (ع) گفتم : از پيامبر(ص)

برايمان روايت شده كه فرموده است : « هر كس شراب بخورد ، تا چهل روز ، نماز وي

برايش حساب نمي شود » .

امام (ع) فرمود : « درست گفته اند » .

گفتم : چگونه تنها چهل روز براي وي نمازي حساب نمي شود ، نه كمتر ازآن و نه بيشتر؟

فرمود : « خداوند عزوجل ، خلقت انسان را تقديركرد . [ در اين تقدير] چهل روز او را

در حالت نطفه بداشت . سپس ، او را از اين حالت ، نقل داد و چهل روز علقه گردانيد .

سپس ديگر بار او را به حالي ديگر نقل داد و چهل روز مضغه بداشت .

از اين رو ، اگر انسان شراب بخورد ، اين شراب ، چهل روز ، يعني به اندازه روزهاي

نقل خلقت وي [ از مرحله اي به مرحله ديگر] در نرمه استخوان هاي وي مي ماند » .

امام (ع) سپس فرمود : « و همه آنچه مي خورد نيز چنين است : خوراك و نوشاب او به مدت

چهل روز در نرمه استخوان هايش مي ماند » .

1101. امام صادق (ع)ـ درتوصيف خلقت انسان ـ : آغاز آن ، شكل دادن به جنين در رحم

است ؛ جايي كه نه چشمي آن را مي بيند و نه دستي بدان مي رسد . آن گاه ، خداوند آن

را تدبير مي كند تا به صورت انساني بيرون آيد ، كامل و برخوردار از همه آنچه برپايي

و درستي وي ، بدانها وابسته است ؛ يعني اندام هاي دروني و اندام هاي بيروني و

كارگر، تا همه آنچه درتركيب اعضاي وي ، يعني تركيب استخوان ، گوشت ، پيه ، مغز ، پي

، رگ و غضروف ها وجود دارد .

1102. پيامبرخدا (ص)ـ در پاسخ به پرسشي درباره نوشيدني كودك در شكم مادرخويش ـ :

اما نوشيدني كودك در شكم مادر؛ او چهل شب ، نطفه است ، چهل شب به صورت يك لخته ،

چهل شب به صورت يك آميخته ، چهل شب آميخته اي رنگ به خود گرفته ، سپس چهل شب يك

پاره گوشت است ، چهل شب استخواني رو به استحكام ، و آن گاه ، جنين . دراين هنگام

است كه بانگي مي كند و روح در او دميده مي شود . پس اگر خداوند ـ جل اسمه ـ بخواهد

او را بصورت آفريده اي كامل بيرون آورد [ بيرون آورد ] و اگر نيز بخواهد ، او را تا

نه ماه در رحم همچنان بدارد ؛ چرا كه فرمان او روا وسخن او راست است . [ در همه اين

مهلت ] ، رگ هاي رحم به كودك آب مي رسانند و از همان جاست كه كودك، پديد مي آيد .

1103. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمر ـ : اي مفضل! با ياد كردن از خلقت انسان

، آغازمي كنيم

ازآن پند گير. آغاز آن ، تدبير جنين در رحم است ، در حالي كه در سه پرده از ظلمت

قرار دارد : ظلمت شكم ، ظلمت زهدان و ظلمت يوگان . آن جا كه جنين ، نه چاره اي براي

جستن خوراك دارد ، نه راهي براي دوركردن آزار ، نه فراهم ساختن منفعت ، و نه از خود

راندن زيان . در اين هنگام ، آنچه او را تغذيه كند ، از خون حيض به سويش جريان مي

يابد ، چنان كه آب گياه را تغذيه كند ، همين ، پيوسته غذاي اوست تا آن گاه كه خون

خلقت وي ، كامل شود ، بدنش استحكام يابد ، پوستش ياراي تماس با هوا ، و چشمش توان

رويارويي با نور بيابد . درد زايش مادر، او را برانگيزد و به سختي بيازارد و بفشرد

تا كودك، زاده شود .

پس از زاده شدن كودك ، آن خوني كه او را از خون مادرش تغذيه مي رساند ، به پستان

هاي مادر مي رود و مزه و رنگ آن به نوعي ديگر از خوراكي كه بيش از خون با كودك

سازگاري دارد ، بدل مي شود تا به گاه نياز ، او را همراهي كند . چنين است كه چون

كودك زاده شود و لب هاي خود را در جستجوي شير بگشايد و از اين سو بدان سو بچرخاند ،

پستان هاي مادر را به سان دو مشك كوچك كه براي برآوردن نياز او آويخته شده اند ، مي

يابد و ازآن پس ، تا هنگامي كه بدنش مرطوب ، اندامهاي دروني اش نازك و اعضاي بدنش

نرم است ، از اين شير تغذيه مي كند .

اما آن زمان كه اين كودك به تحرك آيد و به غذايي درشت تر نيازمند افتد تا بدان

استحكام يابد و تنش نيرومند گردد ، دندان اي آسيا و دندان هاي كناري سر برآورند تا

به كمك آنها ، غذا را بجود و بدين سان ، غذا براي او نرم و آسان و گوارا گردد .

انسان ، پيوسته در اين وضعيت است تا هنگامي كه به بلوغ برسد . پس چون به بلوغ رسيد

، اگرنرينه باشد ، موي در چهره او رخ نمايد و اين ، نشانه مردي وي باشد ـ و كم اند

مرداني كه ازمرز خردسالي فراتر برده شده باشند و همانند زنان باشند ـ و اگر هم

مادينه باشد ، چهره اش پيراسته از مو بماند تا همچنان از خوش نمايي و شادابي ، كه

مردان را به آنچه استمرار و ماندگاري نسل درآن است ، برانگيزد .

اي مفضل! درآنچه انسان دراين وضعيت هاي متفاوت ، بدان تدبير مي شود ، بنگر. آيا به

گمان تو اين همه به اهمال و ولنگاري صورت پذيرفته است ؟

به گمان تو ، اگر در هنگامي كه در رحم بود ، آن خون به سوي وي جريان نمي يافت ، آيا

نمي چروكيد و آن سان كه گياهي به گاه بي آبي مي خشكد، نمي خشكيد ؟

يا آن هنگامي كه استحكام يافته بود ، اگر درد زايش او را نمي فشرد و نمي آزرد ، آيا

همچنان به سان دفن شده اي در خاك ، در رحم نمي ماند ؟

يا اگر پيدايش شير با ولادت او همخوان نبود ، آيا او از گرسنگي نمي مرد يا ناگزير

نبود از غذايي تغذيه كند كه با وي ، سازگاري ندارد و بدنش با آن استواري نمي يابد ؟

 

اگرهم در وقت مناسب خود ، دندان ها بر او نمي روييد ، آيا جويدن و گوارش غذا براي

وي ناشدني نبود؟ يا ناگزير نمي بايست او را بر همان شيرخوارگي نگه مي داشت تا در

نتيجه ، بدنش استحكام نيابد و به هيچ كاري نيايد و افزون برآن ، مادرش را به خود

مشغول بدارد تا از تربيت ديگرفرزندان بازماند ؟

[ سرانجام،] اگر در هنگام خود ، مو بر چهره او نمي روييد ، آيا همچنان بر ريخت

كودكان نمي ماند تا هيچ شكوه و جلالي در وي نبيني ؟

ر. ك : ج 1 ، ص 671 ( مدت بارداري ) .

14/2

غذاي جنين

1104. پيامبرخدا (ص): او شما را از هفت چيز آفريد : يعني از استخوان ، پي ، رگها ،

گوشت ، پوست ، مو، و روح ؛ و شما را از هفت چيز، روزي داد : يعني نخست درشكم مادران

، از خون حيض ، سپس شير ، سپس آب ، سپس روييدني هايي كه از زمين برويند ، سپس ميوه

هاي درختان ، پس ازآن گوشت گوسفندان ، و سپس عسل زنبوران عسل ، پس بر هفت عضو در

پيشگاه خداوند ، سجده كنيد .

1105. امام علي (ع)ـ درپاسخ به پرسش سلمان درباره روزي كودك در شكم مادرـ : خداوند

ـ تبارك و تعالي ـ خون حيض را براي وي در بدن زن ، باز بداشت و روزي او را در شكم

مادر ازآن قرارداد .

1106. مناقب آل ابي طالب ـ به نقل از محمد صيرفي و عبدالرحمان بن سالم ـ : ابن

شبرمه و ابو حنيفه به حضور امام صادق (ع) رسيدند . امام (ع) از ابوحنيفه پرسيد : «

چرا زن پس از باردار شدن ، حيض نمي شود ؟ » .

گفت : نمي دانم .

فرمود : « خداوند ، خون را [ دربدن] بازداشته و آن را غذاي كودك قرار داده است » .

14/3

غذاهايي كه براي جنين ، سودمند است

1107. پيامبرخدا (ص): به زنان باردار خود ، كندر بخورانيد ؛‌ زيرا اگر كودك درشكم

مادر با كندر تغذيه شود ، قلبش استحكام و عقلش فزوني مي يابد . پس اگر مردينه باشد

، دلير باشد و اگر ماده زاده شود ، سترگ سرين گردد و بدين سبب ، نزد همسر خويش ،

برخوردارباشد .

ر . ك : ج1 ، ص 565 ( آنچه استخوان ها را استحكام مي بخشد / ح 964).

ج 2 ، ص 251 ( خواص خرما براي زن باردار و تازه زا )

ج 2 ، ص 351 ( خواص به براي زنان باردار ) .

ج 2 ، ص 455 ( فايده هاي كندر براي زنان باردار ) .

14/4

نوع جنين

قرآن

« فرمانروايي آسمان ها و زمين ، از آن خداست . هر چه بخواهد ، مي آفريند و به هركه

بخواهد ، دختراني مي بخشد و به هركه بخواهد ، پسراني عطا مي كند ، يا پسر و دختر ،

هر دو را جفت يكديگر قرار مي دهد و هركس را هم كه بخواهد ، عقيم مي سازد . او

دانايي تواناست » .

حديث

1108. پيامبرخدا (ص): آب مرد ، سفيد و آب زن ، زرد است . چون در بر هم آيند و مني

مرد بر مني زن ، چيرگي يابد . به اذن خداوند ، نرينه آورند و چون مني زن بر مني مرد

برتري يابد ، به اذن خداوند ، مادينه آورند .

1109. امام صادق (ع): بر تو باد كاسني ؛ چرا كه آب (مني) را مي افزايد ، فرزند را

نكو مي سازد ، و گرم و نرم است و بيشتر ، فرزند ، پسر مي شود .

14/5

راز همانندي

1110. مسند ابن حنبل ـ به نقل از ام سلمه ـ : ام سليم گفت : اي پيامبرخدا! گاه زن

درخواب مي بيند كه مرد با او آميزش كرده است . آيا بر او غسل واجب مي شود ؟

فرمود : « آري ، چنانچه رطوبتي هم ببيند » .

ام سلمه گفت : آيا زن ، چنين هم مي كند ؟

فرمود : « دستت درد نكند! پس همانندي با دايي ها ، جز از اين ، از كجا حاصل مي آيد

؟ هر يك از نطفه ها كه بر ديگري چيرگي يابد ، همانندي را از آن خود مي كند ؛ و اگر

هم هردو دربر هم آيند ، شباهت از هردوي آنها باشد .

1112. پيامبرخدا (ص): آب مرد ، غليظ و سفيد است و آب زن ، رقيق و زرد است . برتري

يا پيشي جويي از هر كدام از آنها باشد ، شباهت نيز از همان مي خيزد .

1113. پيامبرخدا (ص): براي نطفه هاي خود ، نيكوترين [ زن ها ] را برگزينيد ؛ چرا كه

زنان، همانندهاي برادران و خواهران خويش را مي زايند .

1114. قصص الانبياء ـ به نقل از شهر بن حوشب ـ : هنگامي كه پيامبرخدا به مدينه

درآمد ، شماري از يهوديان نزد او آمدند و گفتند : ما درباره چهار چيز از تو مي

پرسيم . اگر درباره آنها به ما آگاهي دادي ، تو را باور داريم و به تو ايمان آوريم

… گفتند : درباره همانندي ، كه چگونه كودك با مادر شباهت مي يابد ، در حالي كه نطفه

از مرد است ؟

فرمود : « شما را به خداوند سوگند مي دهم ، آيا [ نه اين است كه ] خود مي دانيد

نطفه مرد ، سفيد و غليظ ، و نطفه زن ، سرخ و رقيق است . هر يكي از آنها كه بر ديگري

چيرگي يابد ، شباهت را از آن خود مي سازد ؟ » .

گفتند : البته كه چرا .

1115. امام باقر (ع): مردي از انصار ، نزد پيامبرخدا آمد و گفت : اين ، دختر عمو و

زن من است و از او جز نيكي سراغ ندارم . اما او برايم فرزندي آورده است بسيار سياه

، با سوراخ هاي بيني گشاد ، موهاي مجعد پرگره و بيني پهن و به صورت چسبيده ، به

گونه اي كه همانند آن ، نه در دايي هاي خود سراغ دارم ، نه در نياكان خويش .

پيامبر(ص) از همسر وي پرسيد : « تو چه مي گويي ؟ » .

گفت : سوگند به آن كه تو را به حق ، به پيامبري برگزيده است ، ازآن روز كه مرا در

اختيار گرفته ، هيچ كس را درنظرخود ، بر جايگاه او قرار نداده ام ( اشاره به اين كه

به او خيانت نكرده است ) .

پيامبرخدا ، مدتي سر فرو افكند و سپس ، لختي نگاه خويش را به سوي آسمان برداشت و آن

گاه ، بدان مرد رو كرد و فرمود : « اي مرد! هيچ كس نيست كه ميان او و آدم ، نود و

نه رگ ـ كه همه به نسب او بازمي گردند ـ نباشند . آن گاه كه نطفه در رحم جاي مي

گيرد ، هر يك از آن رگ ها به جنب و جوش در مي آيد و از خداوند مي خواهد كه شباهت را

به آن دهد . اين كودك ، ازآن رگ هايي برخاسته است كه اجداد تو و اجداد اجدادت ،

آنها را درك نكرده اند . فرزند خويش را براي خود بردار » .

پس ازآن گفت : اي پيامبرخدا! گره از كار من گشودي .

1116. امام عسكري (ع)ـ به نقل از پدرانش عليهم السلام ـ : چون پيامبرخدا به مدينه

درآمد ، عبدالله بن صوريا را نزد او آوردند . گفت : اي محمد! مرا بياگاهان كه فرزند

، از مرد خيزد يا از زن » .

پيامبر(ص) فرمود : « اما استخوان ها ، پي و رگ ها از مرد است و گوشت ، خون و مو از

زن » .

گفت : راست گفتي ، اي محمد! سپس افزود : چرا گاه فرزند با عموهايش همانند مي شود و

هيچ شباهتي به دايي ها در او نيست ؟ يا گاه با دايي ها همانند مي شود و هيچ شباهتي

به عموها در او نيست ؟

پيامبرخدا فرمود : « هر يك از دو طرف ( پدر و مادر) كه آبش برآب ديگر چيرگي يابد ،

همانندي ازآن

وي است .

گفت : راست گفتي ، اي محمد؛ اما دراين باره مرا بياگاهان كه چه كسي فرزنددار مي شود

و چه كسي فرزند دار نمي شود .

فرمود :« اگر نطفه ، تيره رنگ و سرخ رنگ شود ، از شخص فرزندي نزايد و اگر ناب باشد

، شخص ، فرزند دار مي شود » .

1117. امام علي (ع)ـ هنگامي كه ازايشان درباره همانندي فرزند به عموها و دايي هايش

پرسيده شده بود ـ : اما همانندي فرزند با عموها و دايي هايش ؛ اگر نطفه مرد بر نطفه

زن به سوي زهدان پيشي جويد، شباهت فرزند به عموهايش پديد آيد و ازنطفه مرد ،

استخوان و پي شكل مي گيرد . اما اگر نطفه زن بر نطفه مرد ، پيشي گيرد ، شباهت فرزند

به دايي ها پديد مي آيد و از نطفه زن ، مو ، پوست و گوشت ، شكل مي گيرد ؛ چرا كه

اين نطفه ، زرد و رقيق است .

1118. مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابن عباس ـ : يهوديان ، رو به پيامبرخدا كردند و

گفتند : ما را آگاه كن كه چگونه فرزند ، دختر و چگونه پسر مي شود؟

فرمود : « دو آب با يكديگر التقا مي يابند . پس اگر آب مرد برآب زن برتري يابد ،

نرينه زايد و اگرآب زن برآب مرد برتري يابد ، مادينه زايد .

1119. امام صادق (ع): مردي ، زن خويش را نزد عمرآورد و گفت : اين زن من ، سياه است

و من نيز سياه هستم ؛ اما اينك او كودكي سفيد ، زاده است!

عمر، از كساني كه آن جا حضور داشتند ، پرسيد : چه نظري داريد ؟

گفتند : راي ما اين است كه زن را سنگساركني ؛ چرا كه او خود ، سياه است و همسرش نيز

سياه است ، اما كودكش سفيد!

درحالي كه آن زن را آماده كرده بودند كه براي سنگسار ببرند ، اميرمومنان بدان جا

آمد و پرسيد :« شما دو تن را چه شده است ؟ »

آنها با او [ از آنچه رخ داده بود ] سخن گفتند .

امام (ع) از مرد سياه پرسيد : « آيا زن خود را متهم مي كني ؟» .

گفت : نه .

پرسيد : « آيا درحالي كه او حيض بوده با او همبستري كرده اي ؟» .

گفت : شبي از شب ها او به من اظهار داشته بود كه حيض است ، اما من گمان كرده بودم

كه از سرما بيم دارد و از همين رو ، با او آميزش كردم .

امام (ع) از زن پرسيد : « آيا در حالي كه حيض بوده اي به سراغت آمده است ؟» .

گفت : آري ، از خود او بپرس كه چگونه براو سخت گرفتم وتن نمي دادم .

امام (ع) فرمود : « برويد ، كه او فرزند شماست و تنها مسئله ، اين است كه خون

برنطفه چيرگي يافته و سفيد شده است ، درحالي كه اگر امكان تحرك يافته بود ، سياه مي

شد » .

آن كودك ، بعد ها كه به نوجواني رسيد ، سياه شد .

1120. امام رضا (ع): پادشاه [ وقت ] به دانيال (ع) گفت : دوست دارم فرزندي همانند

تو داشته باشم .

پرسيد : « من دردل تو چه جايگاهي دارم ؟ » .

گفت : برترين و والاترين جايگاه .

دانيال گفت : « پس آن گاه كه آميزش كردي ، همه انديشه خويش را متوجه من بدار» .

پادشاه، اين كار را كرد و در پي آن داراي فرزندي شد كه همانندترين كسان به دانيال

بود .

ر . ك : ج 1 ، ص 619 ( آنچه پيش از آميزش بايسته است / آرامش )

14/6

مدت بارداري

قرآن

« دوران بارداري و ازشيرگرفتن او ( نوزاد ) ، سي ماه است »

 




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

فصل چهاردهم

جنين

14/1

تحول جنين

قرآن

« ما انسان را از گل خالص بيافريديم . سپس او را نطفه اي ساختيم در جايگاهي استوار.

آن گاه ، نطفه را به صورت خون بسته گردانديم . سپس ، خون بسته را پاره مضغه ( چيزي

شبيه گوشت جويده شده) كرديم . سپس ، مضغه را بصورت استخوان هايي درآورديم و آن گاه

، استخوان ها را با گوشت پوشانديم و سرانجام ، آن را آفرينش تازه اي داديم . پس

فرخنده آمد خدا كه بهترين آفريننده است »

« هان ، اي آدميان! اگر درباره رستاخيز درترديد هستيد ، بدانيد كه ما شما را از

خاكي ، آن گاه از نطفه اي ، سپس از لخته اي ، و سرانجام از پاره گوشتي تمام آفريده

و ناتمام آفريده است ، خلق كرديم تا برايتان روشن گردانيم . آنچه خواهيم تا زماني

معين در رحم ها قرار دهيم و سپس ، شما را درسيماي كودكي بيرون آوريم تا به رشدتان

برسيد »

« اوست آن كه شما را از خاك ، سپس از نطفه و سپس ا زلخته اي بيافريد و سپس ، شما را

در سيماي كودكي بيرون آورد تا سپس به رشد آن برسيد و ازآن پس ، پير شويد . از شما ،

كساني هستند كه پيش از آن سن مي ميرند و تا آن كه به مهلت معيني برسيد . باشد كه

شما بينديشيد »

« خداوند ، شما را از خاك و سپس از نطفه آفريد و آن گاه ، شما را جفت گردانيد . هيچ

مادينه اي بارنگيرد و هيچ دراز عمري ، زندگي اي طولاني نمي كند و هيچ از عمركس

كاسته نشود ، مگرآن كه درديواني ثبت باشد . اين كار ، براي خداوند ، آسان است »

« بي گمان ، ما انسان را از نطفه اي آميخته بيافريديم تا او را بيازماييم . پس او

را شنوايي بينا قرار

داديم»

حديث

1100. الكافي ـ به نقل از حسين بن خالد ـ : به امام كاظم (ع) گفتم : از پيامبر(ص)

برايمان روايت شده كه فرموده است : « هر كس شراب بخورد ، تا چهل روز ، نماز وي

برايش حساب نمي شود » .

امام (ع) فرمود : « درست گفته اند » .

گفتم : چگونه تنها چهل روز براي وي نمازي حساب نمي شود ، نه كمتر ازآن و نه بيشتر؟

فرمود : « خداوند عزوجل ، خلقت انسان را تقديركرد . [ در اين تقدير] چهل روز او را

در حالت نطفه بداشت . سپس ، او را از اين حالت ، نقل داد و چهل روز علقه گردانيد .

سپس ديگر بار او را به حالي ديگر نقل داد و چهل روز مضغه بداشت .

از اين رو ، اگر انسان شراب بخورد ، اين شراب ، چهل روز ، يعني به اندازه روزهاي

نقل خلقت وي [ از مرحله اي به مرحله ديگر] در نرمه استخوان هاي وي مي ماند » .

امام (ع) سپس فرمود : « و همه آنچه مي خورد نيز چنين است : خوراك و نوشاب او به مدت

چهل روز در نرمه استخوان هايش مي ماند » .

1101. امام صادق (ع)ـ درتوصيف خلقت انسان ـ : آغاز آن ، شكل دادن به جنين در رحم

است ؛ جايي كه نه چشمي آن را مي بيند و نه دستي بدان مي رسد . آن گاه ، خداوند آن

را تدبير مي كند تا به صورت انساني بيرون آيد ، كامل و برخوردار از همه آنچه برپايي

و درستي وي ، بدانها وابسته است ؛ يعني اندام هاي دروني و اندام هاي بيروني و

كارگر، تا همه آنچه درتركيب اعضاي وي ، يعني تركيب استخوان ، گوشت ، پيه ، مغز ، پي

، رگ و غضروف ها وجود دارد .

1102. پيامبرخدا (ص)ـ در پاسخ به پرسشي درباره نوشيدني كودك در شكم مادرخويش ـ :

اما نوشيدني كودك در شكم مادر؛ او چهل شب ، نطفه است ، چهل شب به صورت يك لخته ،

چهل شب به صورت يك آميخته ، چهل شب آميخته اي رنگ به خود گرفته ، سپس چهل شب يك

پاره گوشت است ، چهل شب استخواني رو به استحكام ، و آن گاه ، جنين . دراين هنگام

است كه بانگي مي كند و روح در او دميده مي شود . پس اگر خداوند ـ جل اسمه ـ بخواهد

او را بصورت آفريده اي كامل بيرون آورد [ بيرون آورد ] و اگر نيز بخواهد ، او را تا

نه ماه در رحم همچنان بدارد ؛ چرا كه فرمان او روا وسخن او راست است . [ در همه اين

مهلت ] ، رگ هاي رحم به كودك آب مي رسانند و از همان جاست كه كودك، پديد مي آيد .

1103. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمر ـ : اي مفضل! با ياد كردن از خلقت انسان

، آغازمي كنيم

ازآن پند گير. آغاز آن ، تدبير جنين در رحم است ، در حالي كه در سه پرده از ظلمت

قرار دارد : ظلمت شكم ، ظلمت زهدان و ظلمت يوگان . آن جا كه جنين ، نه چاره اي براي

جستن خوراك دارد ، نه راهي براي دوركردن آزار ، نه فراهم ساختن منفعت ، و نه از خود

راندن زيان . در اين هنگام ، آنچه او را تغذيه كند ، از خون حيض به سويش جريان مي

يابد ، چنان كه آب گياه را تغذيه كند ، همين ، پيوسته غذاي اوست تا آن گاه كه خون

خلقت وي ، كامل شود ، بدنش استحكام يابد ، پوستش ياراي تماس با هوا ، و چشمش توان

رويارويي با نور بيابد . درد زايش مادر، او را برانگيزد و به سختي بيازارد و بفشرد

تا كودك، زاده شود .

پس از زاده شدن كودك ، آن خوني كه او را از خون مادرش تغذيه مي رساند ، به پستان

هاي مادر مي رود و مزه و رنگ آن به نوعي ديگر از خوراكي كه بيش از خون با كودك

سازگاري دارد ، بدل مي شود تا به گاه نياز ، او را همراهي كند . چنين است كه چون

كودك زاده شود و لب هاي خود را در جستجوي شير بگشايد و از اين سو بدان سو بچرخاند ،

پستان هاي مادر را به سان دو مشك كوچك كه براي برآوردن نياز او آويخته شده اند ، مي

يابد و ازآن پس ، تا هنگامي كه بدنش مرطوب ، اندامهاي دروني اش نازك و اعضاي بدنش

نرم است ، از اين شير تغذيه مي كند .

اما آن زمان كه اين كودك به تحرك آيد و به غذايي درشت تر نيازمند افتد تا بدان

استحكام يابد و تنش نيرومند گردد ، دندان اي آسيا و دندان هاي كناري سر برآورند تا

به كمك آنها ، غذا را بجود و بدين سان ، غذا براي او نرم و آسان و گوارا گردد .

انسان ، پيوسته در اين وضعيت است تا هنگامي كه به بلوغ برسد . پس چون به بلوغ رسيد

، اگرنرينه باشد ، موي در چهره او رخ نمايد و اين ، نشانه مردي وي باشد ـ و كم اند

مرداني كه ازمرز خردسالي فراتر برده شده باشند و همانند زنان باشند ـ و اگر هم

مادينه باشد ، چهره اش پيراسته از مو بماند تا همچنان از خوش نمايي و شادابي ، كه

مردان را به آنچه استمرار و ماندگاري نسل درآن است ، برانگيزد .

اي مفضل! درآنچه انسان دراين وضعيت هاي متفاوت ، بدان تدبير مي شود ، بنگر. آيا به

گمان تو اين همه به اهمال و ولنگاري صورت پذيرفته است ؟

به گمان تو ، اگر در هنگامي كه در رحم بود ، آن خون به سوي وي جريان نمي يافت ، آيا

نمي چروكيد و آن سان كه گياهي به گاه بي آبي مي خشكد، نمي خشكيد ؟

يا آن هنگامي كه استحكام يافته بود ، اگر درد زايش او را نمي فشرد و نمي آزرد ، آيا

همچنان به سان دفن شده اي در خاك ، در رحم نمي ماند ؟

يا اگر پيدايش شير با ولادت او همخوان نبود ، آيا او از گرسنگي نمي مرد يا ناگزير

نبود از غذايي تغذيه كند كه با وي ، سازگاري ندارد و بدنش با آن استواري نمي يابد ؟

 

اگرهم در وقت مناسب خود ، دندان ها بر او نمي روييد ، آيا جويدن و گوارش غذا براي

وي ناشدني نبود؟ يا ناگزير نمي بايست او را بر همان شيرخوارگي نگه مي داشت تا در

نتيجه ، بدنش استحكام نيابد و به هيچ كاري نيايد و افزون برآن ، مادرش را به خود

مشغول بدارد تا از تربيت ديگرفرزندان بازماند ؟

[ سرانجام،] اگر در هنگام خود ، مو بر چهره او نمي روييد ، آيا همچنان بر ريخت

كودكان نمي ماند تا هيچ شكوه و جلالي در وي نبيني ؟

ر. ك : ج 1 ، ص 671 ( مدت بارداري ) .

14/2

غذاي جنين

1104. پيامبرخدا (ص): او شما را از هفت چيز آفريد : يعني از استخوان ، پي ، رگها ،

گوشت ، پوست ، مو، و روح ؛ و شما را از هفت چيز، روزي داد : يعني نخست درشكم مادران

، از خون حيض ، سپس شير ، سپس آب ، سپس روييدني هايي كه از زمين برويند ، سپس ميوه

هاي درختان ، پس ازآن گوشت گوسفندان ، و سپس عسل زنبوران عسل ، پس بر هفت عضو در

پيشگاه خداوند ، سجده كنيد .

1105. امام علي (ع)ـ درپاسخ به پرسش سلمان درباره روزي كودك در شكم مادرـ : خداوند

ـ تبارك و تعالي ـ خون حيض را براي وي در بدن زن ، باز بداشت و روزي او را در شكم

مادر ازآن قرارداد .

1106. مناقب آل ابي طالب ـ به نقل از محمد صيرفي و عبدالرحمان بن سالم ـ : ابن

شبرمه و ابو حنيفه به حضور امام صادق (ع) رسيدند . امام (ع) از ابوحنيفه پرسيد : «

چرا زن پس از باردار شدن ، حيض نمي شود ؟ » .

گفت : نمي دانم .

فرمود : « خداوند ، خون را [ دربدن] بازداشته و آن را غذاي كودك قرار داده است » .

14/3

غذاهايي كه براي جنين ، سودمند است

1107. پيامبرخدا (ص): به زنان باردار خود ، كندر بخورانيد ؛‌ زيرا اگر كودك درشكم

مادر با كندر تغذيه شود ، قلبش استحكام و عقلش فزوني مي يابد . پس اگر مردينه باشد

، دلير باشد و اگر ماده زاده شود ، سترگ سرين گردد و بدين سبب ، نزد همسر خويش ،

برخوردارباشد .

ر . ك : ج1 ، ص 565 ( آنچه استخوان ها را استحكام مي بخشد / ح 964).

ج 2 ، ص 251 ( خواص خرما براي زن باردار و تازه زا )

ج 2 ، ص 351 ( خواص به براي زنان باردار ) .

ج 2 ، ص 455 ( فايده هاي كندر براي زنان باردار ) .

14/4

نوع جنين

قرآن

« فرمانروايي آسمان ها و زمين ، از آن خداست . هر چه بخواهد ، مي آفريند و به هركه

بخواهد ، دختراني مي بخشد و به هركه بخواهد ، پسراني عطا مي كند ، يا پسر و دختر ،

هر دو را جفت يكديگر قرار مي دهد و هركس را هم كه بخواهد ، عقيم مي سازد . او

دانايي تواناست » .

حديث

1108. پيامبرخدا (ص): آب مرد ، سفيد و آب زن ، زرد است . چون در بر هم آيند و مني

مرد بر مني زن ، چيرگي يابد . به اذن خداوند ، نرينه آورند و چون مني زن بر مني مرد

برتري يابد ، به اذن خداوند ، مادينه آورند .

1109. امام صادق (ع): بر تو باد كاسني ؛ چرا كه آب (مني) را مي افزايد ، فرزند را

نكو مي سازد ، و گرم و نرم است و بيشتر ، فرزند ، پسر مي شود .

14/5

راز همانندي

1110. مسند ابن حنبل ـ به نقل از ام سلمه ـ : ام سليم گفت : اي پيامبرخدا! گاه زن

درخواب مي بيند كه مرد با او آميزش كرده است . آيا بر او غسل واجب مي شود ؟

فرمود : « آري ، چنانچه رطوبتي هم ببيند » .

ام سلمه گفت : آيا زن ، چنين هم مي كند ؟

فرمود : « دستت درد نكند! پس همانندي با دايي ها ، جز از اين ، از كجا حاصل مي آيد

؟ هر يك از نطفه ها كه بر ديگري چيرگي يابد ، همانندي را از آن خود مي كند ؛ و اگر

هم هردو دربر هم آيند ، شباهت از هردوي آنها باشد .

1112. پيامبرخدا (ص): آب مرد ، غليظ و سفيد است و آب زن ، رقيق و زرد است . برتري

يا پيشي جويي از هر كدام از آنها باشد ، شباهت نيز از همان مي خيزد .

1113. پيامبرخدا (ص): براي نطفه هاي خود ، نيكوترين [ زن ها ] را برگزينيد ؛ چرا كه

زنان، همانندهاي برادران و خواهران خويش را مي زايند .

1114. قصص الانبياء ـ به نقل از شهر بن حوشب ـ : هنگامي كه پيامبرخدا به مدينه

درآمد ، شماري از يهوديان نزد او آمدند و گفتند : ما درباره چهار چيز از تو مي

پرسيم . اگر درباره آنها به ما آگاهي دادي ، تو را باور داريم و به تو ايمان آوريم

… گفتند : درباره همانندي ، كه چگونه كودك با مادر شباهت مي يابد ، در حالي كه نطفه

از مرد است ؟

فرمود : « شما را به خداوند سوگند مي دهم ، آيا [ نه اين است كه ] خود مي دانيد

نطفه مرد ، سفيد و غليظ ، و نطفه زن ، سرخ و رقيق است . هر يكي از آنها كه بر ديگري

چيرگي يابد ، شباهت را از آن خود مي سازد ؟ » .

گفتند : البته كه چرا .

1115. امام باقر (ع): مردي از انصار ، نزد پيامبرخدا آمد و گفت : اين ، دختر عمو و

زن من است و از او جز نيكي سراغ ندارم . اما او برايم فرزندي آورده است بسيار سياه

، با سوراخ هاي بيني گشاد ، موهاي مجعد پرگره و بيني پهن و به صورت چسبيده ، به

گونه اي كه همانند آن ، نه در دايي هاي خود سراغ دارم ، نه در نياكان خويش .

پيامبر(ص) از همسر وي پرسيد : « تو چه مي گويي ؟ » .

گفت : سوگند به آن كه تو را به حق ، به پيامبري برگزيده است ، ازآن روز كه مرا در

اختيار گرفته ، هيچ كس را درنظرخود ، بر جايگاه او قرار نداده ام ( اشاره به اين كه

به او خيانت نكرده است ) .

پيامبرخدا ، مدتي سر فرو افكند و سپس ، لختي نگاه خويش را به سوي آسمان برداشت و آن

گاه ، بدان مرد رو كرد و فرمود : « اي مرد! هيچ كس نيست كه ميان او و آدم ، نود و

نه رگ ـ كه همه به نسب او بازمي گردند ـ نباشند . آن گاه كه نطفه در رحم جاي مي

گيرد ، هر يك از آن رگ ها به جنب و جوش در مي آيد و از خداوند مي خواهد كه شباهت را

به آن دهد . اين كودك ، ازآن رگ هايي برخاسته است كه اجداد تو و اجداد اجدادت ،

آنها را درك نكرده اند . فرزند خويش را براي خود بردار » .

پس ازآن گفت : اي پيامبرخدا! گره از كار من گشودي .

1116. امام عسكري (ع)ـ به نقل از پدرانش عليهم السلام ـ : چون پيامبرخدا به مدينه

درآمد ، عبدالله بن صوريا را نزد او آوردند . گفت : اي محمد! مرا بياگاهان كه فرزند

، از مرد خيزد يا از زن » .

پيامبر(ص) فرمود : « اما استخوان ها ، پي و رگ ها از مرد است و گوشت ، خون و مو از

زن » .

گفت : راست گفتي ، اي محمد! سپس افزود : چرا گاه فرزند با عموهايش همانند مي شود و

هيچ شباهتي به دايي ها در او نيست ؟ يا گاه با دايي ها همانند مي شود و هيچ شباهتي

به عموها در او نيست ؟

پيامبرخدا فرمود : « هر يك از دو طرف ( پدر و مادر) كه آبش برآب ديگر چيرگي يابد ،

همانندي ازآن

وي است .

گفت : راست گفتي ، اي محمد؛ اما دراين باره مرا بياگاهان كه چه كسي فرزنددار مي شود

و چه كسي فرزند دار نمي شود .

فرمود :« اگر نطفه ، تيره رنگ و سرخ رنگ شود ، از شخص فرزندي نزايد و اگر ناب باشد

، شخص ، فرزند دار مي شود » .

1117. امام علي (ع)ـ هنگامي كه ازايشان درباره همانندي فرزند به عموها و دايي هايش

پرسيده شده بود ـ : اما همانندي فرزند با عموها و دايي هايش ؛ اگر نطفه مرد بر نطفه

زن به سوي زهدان پيشي جويد، شباهت فرزند به عموهايش پديد آيد و ازنطفه مرد ،

استخوان و پي شكل مي گيرد . اما اگر نطفه زن بر نطفه مرد ، پيشي گيرد ، شباهت فرزند

به دايي ها پديد مي آيد و از نطفه زن ، مو ، پوست و گوشت ، شكل مي گيرد ؛ چرا كه

اين نطفه ، زرد و رقيق است .

1118. مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابن عباس ـ : يهوديان ، رو به پيامبرخدا كردند و

گفتند : ما را آگاه كن كه چگونه فرزند ، دختر و چگونه پسر مي شود؟

فرمود : « دو آب با يكديگر التقا مي يابند . پس اگر آب مرد برآب زن برتري يابد ،

نرينه زايد و اگرآب زن برآب مرد برتري يابد ، مادينه زايد .

1119. امام صادق (ع): مردي ، زن خويش را نزد عمرآورد و گفت : اين زن من ، سياه است

و من نيز سياه هستم ؛ اما اينك او كودكي سفيد ، زاده است!

عمر، از كساني كه آن جا حضور داشتند ، پرسيد : چه نظري داريد ؟

گفتند : راي ما اين است كه زن را سنگساركني ؛ چرا كه او خود ، سياه است و همسرش نيز

سياه است ، اما كودكش سفيد!

درحالي كه آن زن را آماده كرده بودند كه براي سنگسار ببرند ، اميرمومنان بدان جا

آمد و پرسيد :« شما دو تن را چه شده است ؟ »

آنها با او [ از آنچه رخ داده بود ] سخن گفتند .

امام (ع) از مرد سياه پرسيد : « آيا زن خود را متهم مي كني ؟» .

گفت : نه .

پرسيد : « آيا درحالي كه او حيض بوده با او همبستري كرده اي ؟» .

گفت : شبي از شب ها او به من اظهار داشته بود كه حيض است ، اما من گمان كرده بودم

كه از سرما بيم دارد و از همين رو ، با او آميزش كردم .

امام (ع) از زن پرسيد : « آيا در حالي كه حيض بوده اي به سراغت آمده است ؟» .

گفت : آري ، از خود او بپرس كه چگونه براو سخت گرفتم وتن نمي دادم .

امام (ع) فرمود : « برويد ، كه او فرزند شماست و تنها مسئله ، اين است كه خون

برنطفه چيرگي يافته و سفيد شده است ، درحالي كه اگر امكان تحرك يافته بود ، سياه مي

شد » .

آن كودك ، بعد ها كه به نوجواني رسيد ، سياه شد .

1120. امام رضا (ع): پادشاه [ وقت ] به دانيال (ع) گفت : دوست دارم فرزندي همانند

تو داشته باشم .

پرسيد : « من دردل تو چه جايگاهي دارم ؟ » .

گفت : برترين و والاترين جايگاه .

دانيال گفت : « پس آن گاه كه آميزش كردي ، همه انديشه خويش را متوجه من بدار» .

پادشاه، اين كار را كرد و در پي آن داراي فرزندي شد كه همانندترين كسان به دانيال

بود .

ر . ك : ج 1 ، ص 619 ( آنچه پيش از آميزش بايسته است / آرامش )

14/6

مدت بارداري

قرآن

« دوران بارداري و ازشيرگرفتن او ( نوزاد ) ، سي ماه است »

 




تاریخ: چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

1122. مناقب آل ابي طالب : هيثم در سپاهي [ بيرون از وطن ] بود . چون [ بازگشت] ،

شش ماه پس از بازگشت وي ، همسرش فرزندي آورد . او اين فرزند را از زن نپذيرفت . او

را نزد عمرآورد و مسئله را براي وي بازگو كرد . وي نيز فرمان سنگسار زن را داد .

اما پيش ازآن كه زن سنگسار شود ، علي (ع) خود را بدان زن رساند . سپس به عمر گفت :

لختي درنگ كن! آن زن راست گفته است . خداوند متعال مي گويد : « دوران بارداري و از

شير گرفتن او ( نوزاد ) سي ماه است » و مي فرمايد : « مادران ، كودكان خود را دو

سال تمام ، شيردهند » . پس ، بارداري و شيردهي ، سي ماه است » .

عمردراين هنگام گفت : اگر علي نبود ، عمر تباه شده بود ؛ و آن زن را آزاد كرد و

فرزند را هم به پدر، ملحق ساخت .

توضيح :

كمترين زمان بارداري ، چهل روز است ، و اين ، زمان انعقاد نطفه است و كمترين زمان

لازم براي زنده زاده شدن كودك نيز شش ماه است ؛ چه اين كه نطفه ، چهل روز در زهدان

مي ماند ، سپس چهل روز به لخته اي بدل مي شود ، سپس چهل روز پاره گوشتي مي شود ، آن

گاه در چهل روز، صورتي به خويش مي گيرد و در بيست روز هم روح درآن دميده مي شود .

اين ، شش ماه است و بدين سان، جدا شدن فرزند [ از شيرمادر] در24 ماه صورت مي پذيرد

و دوران بارداري به او نيز شش ماه مي شود .

14/7

سقط كردن جنين

1123. كتاب من لا يحضره الفقيه ـ به نقل از اسحاق بن عمار ـ : به امام كاظم (ع)

گفتم : گاه زن از بارداري مي ترسد و از همين رو ، دارويي مي خورد و آنچه را درشكم

دارد ، مي افكند .

فرمود : « اين كار را نكند » .

گفتم : آن ، تنها يك نطفه است!

فرمود : « ‌نخستين چيزي هم كه آفريده مي شود ، همان نطفه است » .

1124. الكافي ـ به نقل از محمد بن مسلم ـ : از امام باقر(ع)، در اين باره پرسيدم كه

اگر مرد ، زن را كتك بزند و در نتيجه ، زن ، نطفه را بيندازد ؟

فرمود : « براو بيست دينار [ديه] است » .

گفتم : [اگر] او را كتك بزند و در نتيجه ، وي علقه را بيندازد ؟

فرمود : « بر او چهل دينار است » .

گفتم : [اگر] او را كتك بزند و وي نيز در نتيجه ، مضغه را بيندازد ؟

فرمود : « براو شصت دينار است » .

گفتم : [اگر] او را كتك بزند و وي درنتيجه ، جنين را كه داراي استخوان شده است ،

بيندازد ؟

فرمود : « براو ديه كامل لازم است و اميرمومنان نيز به همين ، حكم فرمود » .

گفتم : ويژگي ساختار نطفه كه بدان از ديگر چيزها باز شناخته مي شود ، چيست ؟

فرمود : « نطفه سفيد است ، به سان خلط غليظ سينه . پس زماني در رحم مي ماند تا اين

زمان به چهل روز برسد . سپس به علقه تبديل مي شود » .

گفتم : ويژگي ساختارعلقه كه بدان بازشناخته مي شود ، چيست ؟

فرمود : « لخته ، خوني است همانند آن خون كه در بادكش ابزار حجامت ، لخته شود ، پس

از بدل شدن از حالت نطفه ، چهل روز در همين حالت مي ماند و سپس به مضغه تبديل مي

گردد » .

گفتم : ويژگي مضغه كه بدان بازشناخته مي شود ، چيست ؟

فرمود : « پاره گوشتي است سرخ رنگ ، داراي رگ هايي سبز و درهم تنيده شده ، و سپس به

استخوان بدل مي گردد » .

گفتم : ويژگي ساختار او ، هنگامي كه به استخوان بدل مي شود ، چيست ؟

فرمود : « چون استخوان گردد ، گوش و چشم برايش شكافته مي شود و اندام هايش ترتيب مي

يابند اگر به چنين حالتي رسيده باشد ، درآن يك ديه كامل است » .

14/8

شستن نوزاد

1125. امام صادق (ع): شستن نوزاد ، لازم است .

14/9

گفتن اذان واقامه در گوش نوزاد

1126. امام صادق (ع)ـ درباره آنچه بايد پس از زاده شدن كودك برايش انجام داد ـ : به

ماما يا يكي ديگر از كساني كه نزديك كودك است ، بگوييد در گوش راست او « اقامه »

بگويد تا در نتيجه ، هيچ گاه به ديوانگي و جن زدگي گرفتار نيايد .

1127. الكافي ـ به نقل از ابو يحيي رازي ـ : امام صادق (ع) فرمود : « چون كودكانتان

زاده شود، با او چه

مي كنيد ؟»

گفتم : نمي دانم چه كنيم .

فرمود : « به اندازه يك عدس ، گاو شير بردار وآن را درآب حل ، كن . سپس ، از آن ،

دو قطره در سوراخ راست بيني و يك قطره در سوراخ چپ بيني وي بچكان و درگوش راست او

اذان و درگوش چپ او اقامه بگوي .

اين كار، پيش ازآن كه ناف نوزاد را ببرند ، برايش انجام شود ؛ چرا كه در اين صورت ،

هرگز پريشاني نبيند و به ام صبيان مبتلا نشود .

14/10

گشودن كام نوزاد

1128. امام علي (ع): كام كودكان خيش را به خرما بگشاييد . پيامبر(ص)، با حسن (ع)و

حسين (ع) چنين كرد .

1129. الكافي ـ به نقل از امام باقر(ع)ـ : « با آب فرات ، كام نوزاد گشوده گردد و

درگوشش اقامه گفته شود » .

در روايت ديگري نيز چنين آمده است : « فرزندانتان را با آب فرات و با تربت حسين (ع)

، كام بگشاييد؛ و اگر دراختيار نباشد ، با باران آسمان » .

14/11

تراشيدن سر نوزاد

1130. امام صادق (ع)ـ در پاسخ به پرسشي درباره دليل تراشيدن سر نوزاد ـ : براي پاك

كردن او از موهايي كه در زهدان بر وي روييده است .

14/12

عقيقه كردن براي نوزاد

1131. امام صادق (ع): چون كودك زاده شود ، براي وي عقيقه كنند ، سر او را بتراشند و

هم وزن موي او، نقره صدقه دهند و [ از عقيقه هم ] پاچه و ران را به ماما بدهند و

شماري از مسلمانان را دعوت كنند . پس ، آنان بخورند و براي نوزاد ، دعا كنند . روز

هفتم نيز بر كودك ، نام نهاده شود .

14/13

غذاي تازه زا

1132. پيامبرخدا (ص): نزد من براي زن تازه زا ، درماني همانند خرما و براي بيمار ،

درماني همانند عسل وجود ندارد .

1133. امام علي (ع) : پيامبرخدا فرموده است : « بايد نخستين چيزي كه زن تازه زا مي

خورد ، خرما باشد ؛ چرا كه خداوند به مريم فرمود : « تنه درخت را به سوي خود ، تكان

ده . خرماي تازه اي برتو فرو ريزد » .

گفته شد : اي پيامبرخدا! اگر وقت خرما نباشد ، چه طور؟

فرمود : « هفت خرما از خرماي مدينه ؛ و اگر اين نباشد ، هفت خرما از خرماي شهر

خودتان ؛ زيرا خداوند عزوجل مي گويد : به عزت و جلال و عظمت و جايگاه والايي كه

دارم ، سوگند ، جز اين نيست كه اگر زن تازه زا در همان روز كه فرزند آورده است ،

خرما بخورد و آن فرزند ، پسر باشد ، پسري بردبارمي شود و اگر نيز دختر باشد ، دختري

بردبار مي شود » .

ر . ك : ج 2، ص 253 ( خواص خرما براي زن باردار و تازه زا ) .

14/14

تاكيد بر شير مادر

1134. امام علي (ع): هيچ شيري براي تغذيه كودك ، پر بركت تر از شير مادر نيست .

14/15

انتخاب شيرده مناسب

1135. امام علي (ع): بنگريد كه چه كسي فرزندانتان را شير مي دهد ؛ چرا كه كودك ، به

همين شير، رشد مي كند .

14/16

كسي كه شايسته انتخاب براي شيردهي است

1136. امام باقر(ع): براي فرزند خود ، از زنان زيبا ، شيردهي بخواه و از زشتان

بپرهيز ؛ چرا كه شير، گاه سرايت مي كند .

1137. امام باقر(ع) : برشما باد دايه هاي زيبا و پاكيزه ؛ چرا كه شير ، سرايت مي

كند .

14/17

كساني كه نبايد آنان را به دايگي گرفت

1138. پيامبرخدا (ص) : زن كودن و نيز زني را كه چشمش ضعيف است و آب ريزش دارد ، به

دايگي مگيريد ؛ چرا كه شير، سرايت مي كند .

1139. امام باقر(ع): پيامبرخدا فرمود : « زن كودن را به شيردهي مگيريد ؛ چرا كه

شير، سرايت مي كند و كودك به همان شير، همانند مي شود » ، يعني در بي خردي و كودني

به دايه شباهت مي يابد .

1140. امام صادق (ع): اميرمومنان ـ درود خداوند بر او باد ـ مي فرمود : « زن كودن

را به شيردهي مگيريد ؛ چرا كه شيربرسرشت ها چيرگي مي يابد » .

پيامبرخدا نيز فرموده است : « زن كودن را به شيردهي مگيريد ؛ چرا كه كودك به همين

شير، رشد مي كند » .

1141. الكافي ـ به نقل از عبيد الله حلبي ـ : به امام صادق (ع) گفتم : « زني از زنا

، فرزند آورده است . آيا او را دايه بگيرم ؟

فرمود : « نه او را دايه بگير و نه دخترش را » .

1142. پيامبرخدا (ص) : همسر دادن و همسرگرفتن ، از سنت من است . فرزند بجوييد ؛ چرا

كه من ، فردا به شما بر ديگرامت ها فراواني مي جويم . درباره فرزندانتان ، از شير

زنان بدكاره و ديوانه ، اجتناب كنيد ؛ چرا كه شير سرايت مي كند .

14/18

آداب شيردهي

1143. الكافي ـ به نقل از ام اسحاق دختر سليمان ـ : درحالي كه يكي ازدو فرزندم (

محمد يا اسحاق ) را شيرمي دادم ، امام صادق (ع) به من نگريست . سپس فرمود : « اي

مادراسحاق! او را از يك پستان شيرمده . از هر دوپستان شيربده تا يكي خوراك و ديگر

نوشاب باشد » .

14/19

زمان شيردهي

قرآن

« و مادران ، فرزندان خود را دو سال تمام ، شيردهند . [ اين ] براي كسي كه بخواهد

شيردادن را كامل كند . و برآن كس كه فرزند براي او متولد شده (پدر)، لازم است خوراك

و پوشاك مادر را بپردازد [ ، حتي اگر طلاق گرفته باشد ]. هيچ كس جز به اندازه توانش

تكليف نمي شود ؛ نه مادربه [ خاطراختلاف با پدر ] حق ضرر زدن به كودك را دارد ، و

نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد ( هزينه مادر را دردوران

شيرخوارگي تامين نمايد ). پس اگرآن دو با رضايت و رايزني يكديگرخواستند فرزند را از

شير بگيرند، برآنان گناهي نيست . و اگر هم خواستيد براي فرزندانتان دايه بگيريد ،

گناهي برشما نيست ، به شرط اين كه حق گذشته مادر را بطورشايسته بپردازيد . از

خداوند ، پروا كنيد و بدانيد كه خداوند ، به آنچه مي كنيد ، بيناست »

حديث

1144. امام صادق(ع): [ حداقل ] شيردهي ، 21 ماه است و آنچه ازآن كاسته شود ، ستمي

است برنوزاد .

1145. امام صادق(ع): زني كه باردارباشد و طلاق داده شود ، خرجي داده مي شود تا

هنگامي كه بارخويش بنهد . او به فرزند خويش و به اين سزامند تر است كه او را به

[مزدي همانند]آنچه زني ديگر مي پذيرد ، شيردهد . خداوند مي فرمايد : « نه مادري به

واسطه فرزندش زيان ببيند ، و نه پدري به واسطه فرزند خويش . بر وارث نيز همانند اين

است » .

امام (ع) افزود : « پيش ترچنين بود كه اگر زني از خاندان ما ، شوهرش مي خواست با او

آميزش كند ، دست خويش را به سوي شوهر بلند مي كرد و مي گفت : اجازه ات نمي دهم ؛

چرا كه مي ترسم بر روي فرزندي كه دارم ، ديگر بار باردار شوم ؛ و مرد نيز مي گفت :

با تو آميزش نمي كنم . مي ترسم باردارشوي و من ، فرزند خويش را بكشم . خداوند عزوجل

، از اين كه زن به شوهر خود زيان برساند و ازاين كه مرد به زن خويش زيان برساند ،

نهي فرمود .

اما اين كه فرموده است : « بر وارث نيز همانند اين است » ، دراين سخن ، ازاين نهي

كرده كه درشير دادن كودك ، به او يا به مادرش زيان رسانده شود . زن را اين حق نيست

كه به سبب شيردهي فرزند ، بيشتر از دو سال كامل ، مزد ستاند . و اگر زن و شوهر ،

هردو رضايت ، توافق كنند كه پيش از اين مدت ، كودك را از شير بگيرند ، نيكوست ـ و

«‌ فصال» دراين آيه به معناي ازشيرگشودن است .

1146. الكافي ـ به نقل از سعد بن سعد اشعري ـ : از امام رضا (ع) پرسيدم : كه آيا

كودك ، بيش از دوسال هم شير داده مي شود ؟

فرمود : « تنها دو سال » .

گفتم : اگر از دو سال افزون شود ، آيا بدان سبب ، بر پدر و مادراو گناهي است ؟

فرمود : « نه».

باتشکروقدردانی اززحمات تمام کسانی که در تدوين کتاب ارزشمند دانشنامه احاديث پزشکی

سهمی برعهده دارند

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

1119. امام صادق (ع): مردي ، زن خويش را نزد عمرآورد و گفت : اين زن من ، سياه است

و من نيز سياه هستم ؛ اما اينك او كودكي سفيد ، زاده است!

عمر، از كساني كه آن جا حضور داشتند ، پرسيد : چه نظري داريد ؟

گفتند : راي ما اين است كه زن را سنگساركني ؛ چرا كه او خود ، سياه است و همسرش نيز

سياه است ، اما كودكش سفيد!

درحالي كه آن زن را آماده كرده بودند كه براي سنگسار ببرند ، اميرمومنان بدان جا

آمد و پرسيد :« شما دو تن را چه شده است ؟ »

آنها با او [ از آنچه رخ داده بود ] سخن گفتند .

امام (ع) از مرد سياه پرسيد : « آيا زن خود را متهم مي كني ؟» .

گفت : نه .

پرسيد : « آيا درحالي كه او حيض بوده با او همبستري كرده اي ؟» .

گفت : شبي از شب ها او به من اظهار داشته بود كه حيض است ، اما من گمان كرده بودم

كه از سرما بيم دارد و از همين رو ، با او آميزش كردم .

امام (ع) از زن پرسيد : « آيا در حالي كه حيض بوده اي به سراغت آمده است ؟» .

گفت : آري ، از خود او بپرس كه چگونه براو سخت گرفتم وتن نمي دادم .

امام (ع) فرمود : « برويد ، كه او فرزند شماست و تنها مسئله ، اين است كه خون

برنطفه چيرگي يافته و سفيد شده است ، درحالي كه اگر امكان تحرك يافته بود ، سياه مي

شد » .

آن كودك ، بعد ها كه به نوجواني رسيد ، سياه شد .

1120. امام رضا (ع): پادشاه [ وقت ] به دانيال (ع) گفت : دوست دارم فرزندي همانند

تو داشته باشم .

پرسيد : « من دردل تو چه جايگاهي دارم ؟ » .

گفت : برترين و والاترين جايگاه .

دانيال گفت : « پس آن گاه كه آميزش كردي ، همه انديشه خويش را متوجه من بدار» .

پادشاه، اين كار را كرد و در پي آن داراي فرزندي شد كه همانندترين كسان به دانيال

بود .

ر . ك : ج 1 ، ص 619 ( آنچه پيش از آميزش بايسته است / آرامش )

14/6

مدت بارداري

قرآن

« دوران بارداري و ازشيرگرفتن او ( نوزاد ) ، سي ماه است »

حديث

1121. الكافي ـ به نقل از عبدالرحمان بن سيابه ، از يكي كساني كه براي وي حديث كرده

ـ : از امام باقر(ع) پرسيدم كه بيشترين زمان ممكن براي ماندن فرزند در شكم مادر، چه

اندازه است ؛ چرا كه مردم مي گويند : شايد فرزند ، دو سال هم در شكم مادر بماند؟

فرمود : « دروغ گفته اند . بيشترين زمان ممكن براي بارداري ، نه ماه است و حتي لحظه

اي ازآن بيشتر نمي شود و اگر دمي برآن بيفزايد ، پيش ازآن كه برون آيد ، مادرخويش

را مي كشد » .

1122. مناقب آل ابي طالب : هيثم در سپاهي [ بيرون از وطن ] بود . چون [ بازگشت] ،

شش ماه پس از بازگشت وي ، همسرش فرزندي آورد . او اين فرزند را از زن نپذيرفت . او

را نزد عمرآورد و مسئله را براي وي بازگو كرد . وي نيز فرمان سنگسار زن را داد .

اما پيش ازآن كه زن سنگسار شود ، علي (ع) خود را بدان زن رساند . سپس به عمر گفت :

لختي درنگ كن! آن زن راست گفته است . خداوند متعال مي گويد : « دوران بارداري و از

شير گرفتن او ( نوزاد ) سي ماه است » و مي فرمايد : « مادران ، كودكان خود را دو

سال تمام ، شيردهند » . پس ، بارداري و شيردهي ، سي ماه است » .

عمردراين هنگام گفت : اگر علي نبود ، عمر تباه شده بود ؛ و آن زن را آزاد كرد و

فرزند را هم به پدر، ملحق ساخت .

توضيح :

كمترين زمان بارداري ، چهل روز است ، و اين ، زمان انعقاد نطفه است و كمترين زمان

لازم براي زنده زاده شدن كودك نيز شش ماه است ؛ چه اين كه نطفه ، چهل روز در زهدان

مي ماند ، سپس چهل روز به لخته اي بدل مي شود ، سپس چهل روز پاره گوشتي مي شود ، آن

گاه در چهل روز، صورتي به خويش مي گيرد و در بيست روز هم روح درآن دميده مي شود .

اين ، شش ماه است و بدين سان، جدا شدن فرزند [ از شيرمادر] در24 ماه صورت مي پذيرد

و دوران بارداري به او نيز شش ماه مي شود .

14/7

سقط كردن جنين

1123. كتاب من لا يحضره الفقيه ـ به نقل از اسحاق بن عمار ـ : به امام كاظم (ع)

گفتم : گاه زن از بارداري مي ترسد و از همين رو ، دارويي مي خورد و آنچه را درشكم

دارد ، مي افكند .

فرمود : « اين كار را نكند » .

گفتم : آن ، تنها يك نطفه است!

فرمود : « ‌نخستين چيزي هم كه آفريده مي شود ، همان نطفه است » .

1124. الكافي ـ به نقل از محمد بن مسلم ـ : از امام باقر(ع)، در اين باره پرسيدم كه

اگر مرد ، زن را كتك بزند و در نتيجه ، زن ، نطفه را بيندازد ؟

فرمود : « براو بيست دينار [ديه] است » .

گفتم : [اگر] او را كتك بزند و در نتيجه ، وي علقه را بيندازد ؟

فرمود : « بر او چهل دينار است » .

گفتم : [اگر] او را كتك بزند و وي نيز در نتيجه ، مضغه را بيندازد ؟

فرمود : « براو شصت دينار است » .

گفتم : [اگر] او را كتك بزند و وي درنتيجه ، جنين را كه داراي استخوان شده است ،

بيندازد ؟

فرمود : « براو ديه كامل لازم است و اميرمومنان نيز به همين ، حكم فرمود » .

گفتم : ويژگي ساختار نطفه كه بدان از ديگر چيزها باز شناخته مي شود ، چيست ؟

فرمود : « نطفه سفيد است ، به سان خلط غليظ سينه . پس زماني در رحم مي ماند تا اين

زمان به چهل روز برسد . سپس به علقه تبديل مي شود » .

گفتم : ويژگي ساختارعلقه كه بدان بازشناخته مي شود ، چيست ؟

فرمود : « لخته ، خوني است همانند آن خون كه در بادكش ابزار حجامت ، لخته شود ، پس

از بدل شدن از حالت نطفه ، چهل روز در همين حالت مي ماند و سپس به مضغه تبديل مي

گردد » .

گفتم : ويژگي مضغه كه بدان بازشناخته مي شود ، چيست ؟

فرمود : « پاره گوشتي است سرخ رنگ ، داراي رگ هايي سبز و درهم تنيده شده ، و سپس به

استخوان بدل مي گردد » .

گفتم : ويژگي ساختار او ، هنگامي كه به استخوان بدل مي شود ، چيست ؟

فرمود : « چون استخوان گردد ، گوش و چشم برايش شكافته مي شود و اندام هايش ترتيب مي

يابند اگر به چنين حالتي رسيده باشد ، درآن يك ديه كامل است » .

14/8

شستن نوزاد

1125. امام صادق (ع): شستن نوزاد ، لازم است .

14/9

گفتن اذان واقامه در گوش نوزاد

1126. امام صادق (ع)ـ درباره آنچه بايد پس از زاده شدن كودك برايش انجام داد ـ : به

ماما يا يكي ديگر از كساني كه نزديك كودك است ، بگوييد در گوش راست او « اقامه »

بگويد تا در نتيجه ، هيچ گاه به ديوانگي و جن زدگي گرفتار نيايد .

1127. الكافي ـ به نقل از ابو يحيي رازي ـ : امام صادق (ع) فرمود : « چون كودكانتان

زاده شود، با او چه

مي كنيد ؟»

گفتم : نمي دانم چه كنيم .

فرمود : « به اندازه يك عدس ، گاو شير بردار وآن را درآب حل ، كن . سپس ، از آن ،

دو قطره در سوراخ راست بيني و يك قطره در سوراخ چپ بيني وي بچكان و درگوش راست او

اذان و درگوش چپ او اقامه بگوي .

اين كار، پيش ازآن كه ناف نوزاد را ببرند ، برايش انجام شود ؛ چرا كه در اين صورت ،

هرگز پريشاني نبيند و به ام صبيان مبتلا نشود .

14/10

گشودن كام نوزاد

1128. امام علي (ع): كام كودكان خيش را به خرما بگشاييد . پيامبر(ص)، با حسن (ع)و

حسين (ع) چنين كرد .

1129. الكافي ـ به نقل از امام باقر(ع)ـ : « با آب فرات ، كام نوزاد گشوده گردد و

درگوشش اقامه گفته شود » .

در روايت ديگري نيز چنين آمده است : « فرزندانتان را با آب فرات و با تربت حسين (ع)

، كام بگشاييد؛ و اگر دراختيار نباشد ، با باران آسمان » .

14/11

تراشيدن سر نوزاد

1130. امام صادق (ع)ـ در پاسخ به پرسشي درباره دليل تراشيدن سر نوزاد ـ : براي پاك

كردن او از موهايي كه در زهدان بر وي روييده است .

14/12

عقيقه كردن براي نوزاد

1131. امام صادق (ع): چون كودك زاده شود ، براي وي عقيقه كنند ، سر او را بتراشند و

هم وزن موي او، نقره صدقه دهند و [ از عقيقه هم ] پاچه و ران را به ماما بدهند و

شماري از مسلمانان را دعوت كنند . پس ، آنان بخورند و براي نوزاد ، دعا كنند . روز

هفتم نيز بر كودك ، نام نهاده شود .

14/13

غذاي تازه زا

1132. پيامبرخدا (ص): نزد من براي زن تازه زا ، درماني همانند خرما و براي بيمار ،

درماني همانند عسل وجود ندارد .

1133. امام علي (ع) : پيامبرخدا فرموده است : « بايد نخستين چيزي كه زن تازه زا مي

خورد ، خرما باشد ؛ چرا كه خداوند به مريم فرمود : « تنه درخت را به سوي خود ، تكان

ده . خرماي تازه اي برتو فرو ريزد » .

گفته شد : اي پيامبرخدا! اگر وقت خرما نباشد ، چه طور؟

فرمود : « هفت خرما از خرماي مدينه ؛ و اگر اين نباشد ، هفت خرما از خرماي شهر

خودتان ؛ زيرا خداوند عزوجل مي گويد : به عزت و جلال و عظمت و جايگاه والايي كه

دارم ، سوگند ، جز اين نيست كه اگر زن تازه زا در همان روز كه فرزند آورده است ،

خرما بخورد و آن فرزند ، پسر باشد ، پسري بردبارمي شود و اگر نيز دختر باشد ، دختري

بردبار مي شود » .

ر . ك : ج 2، ص 253 ( خواص خرما براي زن باردار و تازه زا ) .

14/14

تاكيد بر شير مادر

1134. امام علي (ع): هيچ شيري براي تغذيه كودك ، پر بركت تر از شير مادر نيست .

14/15

انتخاب شيرده مناسب

1135. امام علي (ع): بنگريد كه چه كسي فرزندانتان را شير مي دهد ؛ چرا كه كودك ، به

همين شير، رشد مي كند .

14/16

كسي كه شايسته انتخاب براي شيردهي است

1136. امام باقر(ع): براي فرزند خود ، از زنان زيبا ، شيردهي بخواه و از زشتان

بپرهيز ؛ چرا كه شير، گاه سرايت مي كند .

1137. امام باقر(ع) : برشما باد دايه هاي زيبا و پاكيزه ؛ چرا كه شير ، سرايت مي

كند .

14/17

كساني كه نبايد آنان را به دايگي گرفت

1138. پيامبرخدا (ص) : زن كودن و نيز زني را كه چشمش ضعيف است و آب ريزش دارد ، به

دايگي مگيريد ؛ چرا كه شير، سرايت مي كند .

1139. امام باقر(ع): پيامبرخدا فرمود : « زن كودن را به شيردهي مگيريد ؛ چرا كه

شير، سرايت مي كند و كودك به همان شير، همانند مي شود » ، يعني در بي خردي و كودني

به دايه شباهت مي يابد .

1140. امام صادق (ع): اميرمومنان ـ درود خداوند بر او باد ـ مي فرمود : « زن كودن

را به شيردهي مگيريد ؛ چرا كه شيربرسرشت ها چيرگي مي يابد » .

پيامبرخدا نيز فرموده است : « زن كودن را به شيردهي مگيريد ؛ چرا كه كودك به همين

شير، رشد مي كند » .

1141. الكافي ـ به نقل از عبيد الله حلبي ـ : به امام صادق (ع) گفتم : « زني از زنا

، فرزند آورده است . آيا او را دايه بگيرم ؟

فرمود : « نه او را دايه بگير و نه دخترش را » .

1142. پيامبرخدا (ص) : همسر دادن و همسرگرفتن ، از سنت من است . فرزند بجوييد ؛ چرا

كه من ، فردا به شما بر ديگرامت ها فراواني مي جويم . درباره فرزندانتان ، از شير

زنان بدكاره و ديوانه ، اجتناب كنيد ؛ چرا كه شير سرايت مي كند .

14/18

آداب شيردهي

1143. الكافي ـ به نقل از ام اسحاق دختر سليمان ـ : درحالي كه يكي ازدو فرزندم (

محمد يا اسحاق ) را شيرمي دادم ، امام صادق (ع) به من نگريست . سپس فرمود : « اي

مادراسحاق! او را از يك پستان شيرمده . از هر دوپستان شيربده تا يكي خوراك و ديگر

نوشاب باشد » .

14/19

زمان شيردهي

قرآن

« و مادران ، فرزندان خود را دو سال تمام ، شيردهند . [ اين ] براي كسي كه بخواهد

شيردادن را كامل كند . و برآن كس كه فرزند براي او متولد شده (پدر)، لازم است خوراك

و پوشاك مادر را بپردازد [ ، حتي اگر طلاق گرفته باشد ]. هيچ كس جز به اندازه توانش

تكليف نمي شود ؛ نه مادربه [ خاطراختلاف با پدر ] حق ضرر زدن به كودك را دارد ، و

نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد ( هزينه مادر را دردوران

شيرخوارگي تامين نمايد ). پس اگرآن دو با رضايت و رايزني يكديگرخواستند فرزند را از

شير بگيرند، برآنان گناهي نيست . و اگر هم خواستيد براي فرزندانتان دايه بگيريد ،

گناهي برشما نيست ، به شرط اين كه حق گذشته مادر را بطورشايسته بپردازيد . از

خداوند ، پروا كنيد و بدانيد كه خداوند ، به آنچه مي كنيد ، بيناست »

حديث

1144. امام صادق(ع): [ حداقل ] شيردهي ، 21 ماه است و آنچه ازآن كاسته شود ، ستمي

است برنوزاد .

1145. امام صادق(ع): زني كه باردارباشد و طلاق داده شود ، خرجي داده مي شود تا

هنگامي كه بارخويش بنهد . او به فرزند خويش و به اين سزامند تر است كه او را به

[مزدي همانند]آنچه زني ديگر مي پذيرد ، شيردهد . خداوند مي فرمايد : « نه مادري به

واسطه فرزندش زيان ببيند ، و نه پدري به واسطه فرزند خويش . بر وارث نيز همانند اين

است » .

امام (ع) افزود : « پيش ترچنين بود كه اگر زني از خاندان ما ، شوهرش مي خواست با او

آميزش كند ، دست خويش را به سوي شوهر بلند مي كرد و مي گفت : اجازه ات نمي دهم ؛

چرا كه مي ترسم بر روي فرزندي كه دارم ، ديگر بار باردار شوم ؛ و مرد نيز مي گفت :

با تو آميزش نمي كنم . مي ترسم باردارشوي و من ، فرزند خويش را بكشم . خداوند عزوجل

، از اين كه زن به شوهر خود زيان برساند و ازاين كه مرد به زن خويش زيان برساند ،

نهي فرمود .

اما اين كه فرموده است : « بر وارث نيز همانند اين است » ، دراين سخن ، ازاين نهي

كرده كه درشير دادن كودك ، به او يا به مادرش زيان رسانده شود . زن را اين حق نيست

كه به سبب شيردهي فرزند ، بيشتر از دو سال كامل ، مزد ستاند . و اگر زن و شوهر ،

هردو رضايت ، توافق كنند كه پيش از اين مدت ، كودك را از شير بگيرند ، نيكوست ـ و

«‌ فصال» دراين آيه به معناي ازشيرگشودن است .

1146. الكافي ـ به نقل از سعد بن سعد اشعري ـ : از امام رضا (ع) پرسيدم : كه آيا

كودك ، بيش از دوسال هم شير داده مي شود ؟

فرمود : « تنها دو سال » .

گفتم : اگر از دو سال افزون شود ، آيا بدان سبب ، بر پدر و مادراو گناهي است ؟

فرمود : « نه».

باتشکروقدردانی اززحمات تمام کسانی که در تدوين کتاب ارزشمند دانشنامه احاديث پزشکی

سهمی برعهده دارند

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

استخوان ها

12/1

اشاره به حكمت نهفته در استخوان ها

959. امام صادق (ع)ـ خطاب به طبيب هندي ـ : تا خوردن زانو ، به سمت عقب قرار داده

شده است ؛ چرا كه انسان به سمت جلو راه مي رود و حركات او با تعادل همراه است ؛ اما

اگر اين نبود ، انسان در هنگام راه رفتن [ بر زمين ] مي افتاد .

دركف پا ، گودي اي قرار داده شده است ؛ زيرا هر چيز ، چون به تمامي سطح بر زمين

قرار گيرد ، به اندازه سنگ آسياب سنگين مي شود . اگر بر لبه اش بر روي زمين باشد ،

يك كودك هم مي تواند آن را [از جاي خويش] براند . اگر هم كه چيزي به روي بر زمين

قرار گيرد ، جا به جا كردن آن ، حتي بر يك مرد ، سنگين مي آيد .

960. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمر ـ : اي مضل! بنگر كه چگونه انشان درخلقتش

ويژگي هايي يافته است تا بر چارپايان ، برتري و مهتري داده شود . او به گونه اي

آفريده شده است كه راست مي ايستد و راست مي نشيند تا با دستان و اندام ها ، روياروي

چيزها قرار گيرد و بتواند با آنها در آويزد وكاري انجام دهد . اگر او به سان

چارپايان ، صورت به سوي زمين داشت ، نمي توانست هيچ يك از اين كارها را انجام دهد

….

چرا انسان بر ران وسرين خود ، اين گوشت را حمل مي كند، جز براي آن كه او را از [

درشتي ] زمين نگه دارد تا از نشستن بر آن ، احساس درد نكند ، آن سان كه چون انسان

نحيف و كم گوشت بنشيند و ميان او و زمين ، حائلي نباشد كه او را از درشتي زمين ،نگه

دارد، احساس درد كند؟…

درساختار بدن جانوران وسامان يافتن آنان بر وضعي كه دارند ، انديشه كن. آنها نه به

سان سنگ، سخت آفريده شده اند؛ و اگر چنين بودند، نه خم مي شدند ونه مي توانستند به

انجام دادن كاري دست بزنند. همچنين، آنها بسيار نرم وسست نيز آفريده نشده اند كه

نتوانند سنگيني خود را حمل كنند ونه به خويش اتَكا ورزند. آنها از گوشتي نرم آفريده

شده اند كه خم مي شود و دردرون آن نيز استخوان هايي سخت است و پي و رگ آنرا نگه مي

دارد و اينها همه را به يكديگر ، پيوند مي زند ودر كنار هم نگه مي دارد. بر روي همة

اينها غلافي از پوست قرار گرفته است كه همة بدن را در بر مي گيرد.

حكايت بدن ،حكايت اين تنديس هاست كه از چوب ساخته و در آنها ،پارچه اي بر اطراف چوب

پيچيده و به كمك نخ ، به هم بسته مي شود و آن گاه لايه اي از صمغ نيز آنها را مي

پوشاند. چوب ها به منزلة استخوان ، پارچه ها به منزلة گوشت ، ونخ ها به منزلة پي و

رگ و آن لايه نيز به منزلة پوست است. اگر اين احتمال روا باشد كه جانوران متحَرك

،به خودي خود و بدون آفريدگار ، پديده آمده باشند، چنين چيزي دربارة اين تنديس هاي

بي جان نيز روا خواهد بود؛ امَا اگر اين احتمال در بارة تنديس ها روا نباشد ،

سزامندتر آناست كه دربارة جانوران نيز روا نيست…

انسان ها چون توانسته اند صاحب ذهن و زيركي و توان دست يازديدن به حرفه هايي چون :

بنا ساختن، تجارت، رنگرزي وجز آن باشند ، برايشان كف دستاني بزرگ و بر خوردار از

انگشتان درشت ، قرار داده شده است تا بتوانند چيزها را در دست گيرند ولازم ترين

آنها همين حرفه هاست.

961. مناقب آل ابي طالب ـ به نقل از سالم ضريرـ : مردي مسيحي از امام صادق (ع)

دربارة تشريح بدن پرسيد.

فرمود: « خداوند متعال، انسان را بر دوازده اندام اصلي ، بر 246 استخوان وبرسيصد

وشصت رگ آفريد. رگ ها همة بدن را آبياري مي كنند، استخوان ها اندام ها را نگه مي

دارند، گوشت، استخوان ها را نگه مي دارد وپي گوشت را نگه مي دارد.

در دستان انسان ،82 استخوان قرار داد :در هر دست، 41 استخوان. از اين شمار، 35

استخوان در كف ،دو استخوان در فاصلة ميان مچ وآرنج، يكي در بازو وسه تا در شانة

اوست ؛ وبه همين اندازه نيز دز دست ديگر.در پاي او نيز 43 استخوان است. از اين شمار

،سي وپنج استخوان در قسمت پايين تر از مچ ، دو تا در ساق ، سه تا در زانو ،يكي در

ران، و دو تا در سرين اوست؛ وبه همين اندازه نيز در پاي ديگر .

در پشت او هم هجده مهره است، در يك از پهلو هاي او نه دنده است، در گردنش هشت {

استخوان} ،در سر وي نيز 36 استخوان ،در دهانش 28 استخوان و {آن گاه} 32 استخوان

است.

12/2

آنچه استخوان ها را استحكام مي بخشد

962. پيامبر خدا (ص): گوشت وشير، گوشت مي روياند و استخوان ها را استحكام مي بخشند؛

وگوشت ،شنوايي وبينايي را افزون مي كند.

963. امام صادق(ع): خوردن سويق با روغن زيتون، گوشت بر مي روياند، استخوان را

استحكام

مي بخشد ، پوست را نازك مي كند و بر توان جنسي مي افزايد.

964. طب الا ئمَه(ع)ـ به نقل از بكيربن محمد ـ: نزد امام صادق(ع) بودم . مردي به او

گفت :اي پسر پيامبر خدا! فرزند، زاده مي شود؛ امَا در او كم عقلي و سستي است.

پرسيد:« چه چيزي تو را از سويق ،باز داشته است؟ آن را بخور و همسرت را نيز بدان

فرما ده؛ چرا كه گوشت مي روياند ، استخوان را استحكام مي بخشد و سبب مي شود كه جز

فرزنداني قوي از شما زاده نگردد».

965. المحاسن ـ به نقل از احمد بن محمد بن ابي نصرـ : امام رضا (ع) فرمود : « اي

احمد! ميل تو به سبزي ها چگونه است؟».

گفتم: همه را دوست دارم .

فرمود: « اگر چنين است ، بر تو باد چغندر ؛ چرا كه بر ساحل فردمس مي رويد . در آن

،شفاي هر دردي است، استخوان را درشت مي كند و گوشت مي روياند».

966. امام رضا (ع): انجير، بوي بد دهان را مي برد ، دهان و استخوان ها را استحكام

مي بخشد، مو

مي روياند، درد را مي برد وبا وجود آن، ديگر به دارويي نياز نيست.

12/3

آنچه استخوان هاي ساق وپا را محكم مي كند

967. امام صادق(ع): خوردن باقلا ، استخوان هاي ساق را تراكم دروني مي دهد، توان مغز

را افزون

مي سازد وخون تازه توليد مي كند.

968. امام صادق (ع): سنجد، گوشتش گوشت مي روياند ، هسته اش لستخوان را رشد مي دهد،

پوستش پوست را مي پرود … رگ جذام را به كلَي مي برد وبا اين همه ،… ساق پا ذرا نيز

قوي مي كند.

969. امام صادق(ع): به تبدار ،سه بار سويق شسته شده،داده مي شود. اين،تب را مي برد

،تلخه وبلغم را مي خشكاند و ساق پاها را تقويت مي كند.

970. امام كاظم(ع): سويق، چنانچه آن را هفت بار بشويي واز ظرفي به ظرف ديگر بريزي،

تب را مي برد ونيرو را به ساق و پاها و قسمت پايين تر از مچ ،سرازير مي كند.

971. امام كاظم (ع): به تبدار،‌ گوشت كبك بخورانيد ؛ چرا كه پا ها را نيرو مي دهد

وتب را كاملاً دور

مي كند.

972. امام رضا (ع): آب گرم ،چنانچه آن را هفت جوش بجوشاني و از ظرفي به ظرف ديگر

درآوري ،تب را مي برد ونيرو را به ساق پاها و قسمت پايين تر از مچ ،سرازير مي كند.

12/4

آنچه مفاصل را نرم مي كند

973. طب الائمه (عليهم السلام) ـ به نقل از ازرق بن سليمان ـ : از امام صادق(ع)،

درباره آلو پرسيدم . فرمود : « براي تلخه ، مفيد است و مفاصل را نرم مي كند . البته

، از آن فراوان مخور ؛ چرا كه بادهايي را درمفاصل تو درپي مي آورد » .

12/5

آنچه مفاصل را سست مي كند

974. امام كاظم (ع): موي بدن ، چون بلند شود ، آب كمر را قطع مي كند ، مفصل ها را

سست مي گرداند و ضعف و سل بر جاي مي نهد .

12/6

آنچه براي درد پهلو سودمند است

975. قصص الانبياء ـ به نقل از عبدالله بن سنان ـ : از امام صادق (ع) پرسيدم : آيا

عيسي (ع) به آنچه آدمي زادگان بدان مبتلا مي شوند ، مبتلا مي شد ؟

فرمود : «‌ آري . او در خردسالي به درد بزرگ سالان و در بزرگ سالي به درد خردسالان

، گرفتار مي شد و بيمار هم مي شد . چون در دوران خردسالي به درد پهلو ـ كه از

بيماري هاي بزرگ سالان است ـ مبتلا مي شد ، به مادرش مي گفت : برايم قدري عسل و

سياه دانه و روغن زيتون بجو و از آن ، خمير بساز و برايم بياور . مادرش آن را برايش

مي آورد ؛ اما او آن را خوش نمي داشت . مادرش از او مي پرسيد : چرا آن را خوش نداري

، در حالي كه خود ، آن را طلبيده اي ؟ . او در پاسخ گفت : بده به من . به دانش نبوت

آن را برايت نسخه كردم و به بي تابي كودكان ، آن را خوش نداشتم . او دارو را مي

بوييد و پس از آن مي نوشيد » .

12/7

آنچه براي كمر درد ، سودمند است

976. الكافي ـ به نقل از احمد بن محمد بن ابي نصر ـ : امام رضا (ع) فرمود : « نخود

، براي كمر درد ، سودمند است » . [ درباره ايشان ( امام رضا (ع)) نيز نقل كرده است

كه ] او پيش وپس از غذا ، آن را مي طلبيد .

977. امام صادق (ع): پيامبر خدا ، به درگاه پروردگار خويش عزوجل از كمر درد ناليد .

خداوند به او فرمود كه دانه با گوشت بخورد ، يعني هليم .

همچنين ، ر . ك : ج 2 ، ص 481 ( گوشت هوبره )

12/8

آنچه نقرس مي آورد

978. امام رضا (ع): انجير و شراب خرما ـ كه اهلش مي خورند ـ چون با هم جمع شوند ،

نقرس و پيسي به وجود مي آورند .

12/9

آنچه براي نقرس ، سودمند است

979. پيامبرخدا (ص): انجير ، تازه و خشك ، بخوريد ؛ چرا كه بر قدرت همبستري مي

افزايد ، بواسير را ريشه كن مي كند و براي درمان نقرس و سردي مزاج ، سودمند است .

فصل سيزدهم

دستگاه تناسل و دفع ادرار

13/1

اشاره به حكمت نهفته در آن

980. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمر ـ : اي مفضل! در اين بينديش كه چگونه آلت

هاي آميزش در مرد و زن ، به گونه اي همخوان اين كار ، قرار داده شده است . براي مرد

آلتي انبساط پذير قرار داده شده است كه دراز مي شود تا نطفه به زهدان برسد ؛ چه اين

كه مرد ، بدان نياز دارد كه آب خويش در ديگري بيفكند . براي زن هم ظرفي گود آفريده

شده تا هر دو آب را در خود ، جاي دهد و فرزند را درون خود بپذيرد ، گنجايش او را

داشته باشد و او را حفظ كند تا زماني كه استحكام يابد . آيا اين ، برخاسته از تدبير

خدايي حكيم و پر مهر نيست ؟ از آنچه برايش انباز مي گيرند ، پيراسته و فراتر باد!…

چه كسي گذرگاه پيشاب و مدفوع را خود جمع شونده قرارداد تا آنها را مهار كند و

نگذارد پيوسته در جريان باشند و زندگي انسان را بر او تباه سازند ؟ چه اندازه نعمت

از اين دست را هر شمارنده اي مي تواند در شمار آورد ؟ …

اگر آلت تناسلي مرد ، هميشه سست و فروهشته بود ، چگونه مي توانست به ژرفاي زهدان

برسد تا درآن جا نطفه را خالي كند ؟ و اگر نيز هميشه در حالت نعوظ بود ، چگونه مرد

مي توانست در بستر ، از اين پهلو بدان پهلو بچرخد و يا درحالي كه چيزي پيش آمده

درجلو او هست ، درميان مردم راه برود ؟ چنين چيزي ، افزون بر زشتي چشم انداز ،

تحريك شهوت را در زن و مرد ، در همه وقت ، در پي مي آورد .

بدين سان ، خداوند ـ جل اسمه ـ تقدير كرد كه بيشتر آن در همه اوقات ، به چشم نيايد

و ازآن دشواري اي بر مردان تحميل نشود ؛ بلكه خداوند در آن نيرويي قرار داد كه به

گاه نياز ، راست شود ؛ چرا كه او خود تقدير كرده كه استمرار و ماندگاري نسل ، از

رهگذر آن باشد .

13/2

كار كردها

13/2 ـ 1

عادت ماهانه

قرآن

« از تو درباره خون حيض مي پرسند . بگو : آن آزردگي اي است . پس در ايام حيض از

زنان كناره گزينيد و نزديكشان مشويد تا پاك شوند . پس چون پاك شدند ، از همان سويي

كه خداوند فرمانتان داده است ، به سراغشان رويد . خداوند ، توبه كنندگان را دوست

دارد و طهارت جويان را دوست دارد »

حديث

981. پيامبر خدا (ص): كمترين ايام حيض ، سه روز و بيشترين آن ، ده روز است .

982. امام صادق (ع): زن ، هنگامي كه به پنجاه سالگي برسد ، خون نمي بيند ، مگر آن

كه زني از قريش باشد .

983. الكافي ـ به نقل از عبدالرحمان بن حجاج ـ : امام صادق (ع)فرمود : « سه كس اند

كه در هر حالتي مي توان با آنها عقد نكاح بست : آن كه هنوز خون نديده است و همانند

هايش نيز هنوز خون نمي بينند».

پرسيدم : اندازه سني آن چيست ؟

فرمود : « وقتي كمتر از نه سال بر او گذشته باشد . [ سپس ادامه داد : دوم ] آن كه

كس با آن دخول نكرده است و [ سوم ] آن كه از حيض نوميد شده و همانندهايش نيز حائض

نمي شوند » .

گفتم : حد آن چيست ؟

فرمود : « وقتي پنجاه سال داشته باشد » .

984. الكافي ـ به نقل از حفض بن بختري ـ : زني بر امام صادق (ع) وارد شد و از ايشان

دراين باره پرسيد كه زني ، خونش استمرار مي يابد و نمي داند اين خون ، حيض است يا

چيزي ديگر .

امام به او فرمود : « خون حيض ، گرم ، خالص ، سياه رنگ و داراي جهش و حرارت است ؛

اما خون استحاضه ، زرد و سرد است . پس اگر خون ، داراي حرارت و جهش و سياهي بود ،

زن بايد نماز را واگذارد » .

آن زن پس از شنيدن بيرون رفت ، در حالي كه مي گفت : به خداوند سوگند ، اگر يك زن هم

مي بود ، بر اين نمي افزود .

13/2 ـ 2

نطفه

قرآن

« ما انسان را از نطفه اي به هم آميخته كه آن را مي آزماييم ، بيافريديم و آن گاه ،

او را شنوا و بينا ساختيم »

حديث

985. پيامبر خدا (ص)ـ در پاسخ به پرسش درباره جايگاه استقرار آب مرد و آب زن ـ :

جايگاه استقرار آب مرد ؛ آب او از سر آلت بيرون مي آيد و آن ، رگي است كه در پشت او

جريان مي يابد تا هنگامي كه در تخم چپ ، استقرار بيابد . اما جاي آب زن ؛ آب او از

استخوان سينه ، آهسته به جنبش در مي آيد و پيوسته نزديك مي شود تا هنگامي كه زن ،

كام بيابد .

13/2 ـ 3

مايع پروستات

986. الكافي ـ به نقل از محمد بن مسلم ـ : به امام باقر(ع) گفتم : مردي پيشاب كرده

و آبي به همراه ندارد .

فرمود : « آلت خود را تا سرآن ، سه بار بفشرد و سر آن را نيز سه بار فشار دهد . اگر

پس از آن چيزي بيرون آمد ، پيشاب نيست ؛ بلكه از رگ هاي پشت ( ودي ) است » .

987. پيامبر خدا (ص) : هر نرينه اي مذي دارد ؛ اما اگر مني باشد ، موجب غسل است .

988. امام صادق (ع): اگر از آلتت چيزي از مذي يا ودي بيرون آيد در حال نماز باشي ،

نه آن را بشوي ، نه نماز را بشكن و نه وضوي خود را به سبب آن ، باطل بدان ، هر چند

كه [ از فراواني ] به پس تو نيز رسيده باشد ؛ چرا كه اين آب به منزله آب بيني است .

هر چيز هم كه پس از وضو از تو بيرون مي آيد ، از رگ هاي پشت ( غده ها ) يا از

بواسير است و چيز مهمي نيست . آن را از جامه ات مشوي ، مگر اين كه جامه را آلوده

كند .

989. كتاب من لا يحضره الفقيه : روايت شده كه مذي و وذي ، به منزله آب دهان و آب

بيني است ؛ نه نشستن جامه از آن لازم است و نه شستن آلت .

990. امام صادق (ع): مني ، مذي ، ودي و وذي ، از آلت بيرون مي آيند . مني ، آن چيزي

است كه به سببش استخوان ها شل مي شوند و بدن سست مي گردد و موجب غسل است . مذي از

شهوت بيرون مي آيد و درآن چيزي نيست . ودي ، آن چيزي است كه پس از پيشاب بيرون مي

آيد . وذي هم آن چيزي است كه به سبب بيماري ها بيرون مي آيد و درآن ، چيزي نيست .

13/3

نمونه هايي از بيماري هاي زنان

الف ـ قطع شدن عادت ماهانه

991. امام كاظم (ع): خون عادت را گاه باد ، بند مي آورد ، بي آن كه آبستني در ميان

باشد .

992. امام كاظم (ع): از ميان رفتن خونريزي زنان ، بر دو گونه است : تباهي اي كه

درعادت ماهانه حاصل آمده باشد ، و از ميان رفتني كه از آبستني ، ناشي شده باشد . و

هر يك از اينها كه رخ دهد ، زن پس از نهادن فرزند يا پس از گذشتن سه ماه پاكي بر او

كه در اين مدت هيچ خوني نيز نباشد ، براي [ ازدواج با] مردان حلال شود .

ب ـ شاخك و فنج

993. امام صادق (ع): زن بواسطه چهار چيز پس دهند : به واسطه پيسي ، جذام ، ديوانگي

، و شاخك ـ كه همان فنج است ـ البته تا زماني كه مرد با او همبستر نشده باشد ؛ اما

اگر با او همبستر شده باشد ، نه.

ج ـ فقدان دوشيزگي

994. امام صادق (ع)ـ درباره مردي كه به زنش گفته بود : تو دوشيزه به حجله ام نيامده

اي ـ : بر او چيزي نيست ؛ زيرا دوشيزگي بدون آميزش نيز از ميان مي رود .

995. امام كاظم (ع): مردي در حالي كه زني به همراهش بود ، رو به اميرالمومنان (ع)

كرد و گفت : اي اميرالمومنان! من با زنم در حالي ازدواج كرده ام كه دوشيزه بوده است

؛ اما چون با او همبستري كرده ام او را نادوشيزه يافته ام .

فرمود : « واي برتو! گاه دوشيزگي به واسطه جستن ، پرش ، حيض ، طهارت گرفتن و در

خانه ماندگي دراز مدت ، از ميان مي رود » .

13/4

تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

آميزش بدون انزال

997. امام رضا (ع): آميزش بدون انزال ، سنگ [مثانه ] مي آورد … و هر كس مي خواهد از

سنگ و دشواري دفع ادرار در امان باشد ، نبايد درهنگام حصول شهوت ، مني را در خود

نگه دارد ، و نيز نبايد آميزش با زنان را [ بسيار] به درازا بكشاند .

13/4 ـ 3

خوردن قلوه و شكمبه گوسفند

998. امام رضا (ع): عادت داشتن به خوردن قلوه و شكمبه ( سيرابي ) گوسفند ، مثانه را

ديگرگون مي كند .

13/5

برخي از عوامل سلامت دستگاه ادراري و تناسلي

13/5 ـ 1

ختنه

1001. پيامبرخدا (ص): خداوند ، خليل خويش را به آيين راست و درست برانگيخت و او را

به كوتاه كردن سبيل ، گرفتن ناخن ها ، كندن موهاي زير بغل ، تراشيدن موي زهار و

ختنه ، فرمان داد .

1002. پيامبرخدا (ص): فرزندانتان را در روز هفتم [تولد]، ختنه كنيد ؛ چرا كه پاك تر

و پاكيزه تر است و گوشت را سريع تر مي روياند .

1003. امام علي (ع): درختنه فرزندانتان شتاب كنيد ؛ چرا كه اين كار ، برايشان پاك

تر است .

1004. امام علي (ع): فرزندانتان را در روز هفتم [تولد] ختنه كنيد . نه گرما ، شما

را از آن ، باز دارد ، نه سرما ؛ چرا كه اين كار، مايه پاكي تن است و زمين از پيشاب

ختنه ناشدگان به درگاه خداوند مي نالد .

1005. امام صادق (ع): نوزاد را در روز هفتم عقيقه و ختنه كنند .

1006. امام صادق (ع): سوراخ كردن گوش پسر بچه از سنت است و ختنه كردن او در هفت

روزگي هم از سنت است .

1007. الكافي ـ به نقل از ابوبصير ـ : از امام باقر(ع) در اين باره پرسيدم كه كنيزي

از سرزمين شرك به بردگي گرفته مي شود و اسلام مي آورد . آن گاه ، ما براي او كسي را

مي جوييم كه ختنه اش كند ؛ اما به هيچ زني دست نمي يابيم .

فرمود : « سنت ختنه ، تنها بر مردان است ، نه بر زنان » .

13/5 ـ 2

پليدي زدايي و شستن

1008. امام باقر(ع): نمازي نيست ، مگر به پاك كننده اي . تو را در پليدي زدايي

[ازمخرج غائط] ، سه سنگ بسنده است . سنت پيامبرخدا بر اين جريان يافته است . اما

درپيشاب ، گريزي از شستن آن نيست .

1009. امام صادق (ع): سنت در پليدي زدايي [ از مخرج ] بر استفاده از سه سنگ دست

نخورده جريان يافته است و پس از آن هم از آب استفاده شود .

ر. ك : ج 1، ص 447( آنچه براي درمان بواسير ، سودمند است / استنجا با مشكك )

13/5 ـ 3

خوردن ترب

1010. امام صادق (ع): ترب بخور؛ چرا كه درآن ، سه ويژگي است : برگش بادها را دور مي

كند ، قسمت مياني اش پيشاب را جامه مي شود و بيخش بلغم را از ميان مي برد .

1011. امام صادق (ع): ترب ، بيخش بلغم را از ميان مي برد ، قسمت مياني اش ، گوارش

مي دهد و برگش، ادرار را به طور كامل به جريان مي اندازد .

13/5 ـ 4

خوردن خربزه

1012. امام صادق (ع)ـ درباره ويژگي هاي خربزه ـ : سنگ را درمثانه ذوب مي كند .

1013. امام صادق (ع): خربزه بخوريد ؛ چرا كه درآن ، ده ويژگي است : پيه زمين است ؛

نه دردي درآن هست و نه فسادي ؛ خوراك است ؛ آب است ؛ ميوه است ؛ سبزي خوش است ؛ شست

و شو دهنده است ؛ خورش است ؛ توان جنسي را مي افزايد ؛ مثانه را مي شويد ؛ و

ادرارآور است .

ر .ك : ج 1 ، ص 333 ، ح 1756.

13/6

آنچه براي برخي از بيماري هاي دستگاه تناسلي سودمند است

13/6 ـ 1

آنچه براي درمان بند نيامدن خون عادت ، سودمند است

1014. الكافي ـ به نقل از علي بن مهزيار ـ : يكي از دختركان ما عادت شد و خونريزي

اش متوقف نمي شد تا جايي كه درآستانه مرگ قرار گرفت . امام جواد (ع) فرمود تا سويق

عدس به او بخورانند . اين سويق به او خورانده شد و پس از آن خونريزي بند آمد و او

بهبود يافت .

13/6 ـ 2

آنچه براي بازگشت عادت ماهانه سودمند است

1015. الكافي ـ به نقل از اسماعيل بن بزيع ـ : به امام كاظم (ع) گفتم : دختري جوان

دارم كه بيماري ( كنايه از عادت ماهانه ) او از ميان رفته است . فرمود كه سر وي را

با حنا خضاب كنند ؛ عادت ماهانه به وي باز خواهد گشت .

اين كار را انجام دادم و عادت ماهانه به وي بازگشت .

13/6 ـ 3

آنچه براي درمان ريزش قطره قطره پيشاب ، سودمند است

1016. طب الائمه عليهم السلام ـ به نقل از ابو بصير ـ : عمرو افرق به امام باقر(ع)

از ريزش قطره قطره پيشاب ، اظهار ناراحتي كرد .

فرمود : « هزار اسپند بردار و شش بار با آب سرد و يك بار هم با آب گرم بشوي . سپس ،

بايد آن را در سايه خشك كرد ، آن گاه قدري روغن خالص ياسمين بدان در آميخت و آن گاه

، سفوني از آن در حالت ناشتا خورد . به اذن خداوند متعال ، ريزش پيشاب را قطع خواهد

كرد ».

ر . ك : ج 2، ص 415، ح 1900.

13/6 ـ 4

آنچه براي درمان احساس درد به هنگام دفع پيشاب ، سودمند است

1017. مكارم الاخلاق ـ به نقل از فضل ـ : به امام صادق (ع) اظهاركردم كه در هنگام

ادرار كردن با سختي رويا روي مي شوم .

فرمود : « در آخر شب ، قدري شونيز استعمال كن » .

13/7

بهداشت آميزش

13/7 ـ 1

آنچه بايد عروس را در هفته اولش از آن بازداشت

1018. كتاب من لا يحضره الفقيه ـ به نقل از ابوسعيد خدري ـ : پيامبر خدا ، به علي

بن ابي طالب سفارش كرد و به او فرمود : « اي علي! عروس را در هفته اولش از شير،

سركه ، گشنيز ، سيب ترش ، از اين چهار چيز، باز بدار » .

علي (ع)پرسيد : اي پيامبرخدا! براي چه او را از اين چيزها باز بدارم ؟

فرمود : « زيرا از اين چهار چيز ، زهدان سترون و سرد مي شود …» .

علي (ع)[ ديگر بار ] پرسيد : اي پيامبر خدا ، اما از اين ميان ، از سركه چرا باز

داشته مي شود ؟

فرمود : « اگر در حالي كه سركه خورده است ، عادت ماهانه شود ، هرگز كامل پاك نگردد

، گشنيز هم حيض را در شكم وي بر مي انگيزاند و زادن را بر او سخت مي سازد . سيب ترش

نيز حيض شدن او را قطع مي كند و اين عارضه براي وي يك بيماري مي شود » .

13/7 ـ 2

حرمت آميزش با زنان حائض

قرآن

« از تو درباره حيض مي پرسند . بگو : آن آزردگي اي است . پس دردوره عادت ماهانه ،

از زنان كناره گزينيد و نزديكشان مشويد تا پاك شوند . پس چون پاك شدند ، از همان

سويي كه خداوند فرمانتان داده است ، به سراغشان برويد . خداوند ، توبه كنندگان را

دوست دارد و طهارت جويان را دوست دارد »

حديث

1019. الفقه المنسوب للامام الرضا (ع): مبادا با زني حائض ، آميزش كني!

1020. امام صادق (ع): زن كه حائض شود ، بر همسرش حرام گردد كه با او از شرمگاه ،

كاري كند ؛ چرا كه خداوند متعال فرموده است : « نزديكشان مشويد تا پاك شوند » .

1021. امام باقر(ع)ـ درباره زني كه درآخرين روزهاي عادتش خونريزي وي قطع مي شود ـ :

اگر شوهر وي به چيرگي شهوت گرفتار آمد ، به زن بگويد كه شرمگاه خويش را بشويد . سپس

. پيش از آن كه غسل كند ، اگر خواست ، به او دست بزند .

1022. الكافي ـ به نقل از علي بن يقطين ـ : از امام كاظم (ع)، درباره زني كه پاكي

مي بيند و شويش با او در مي آميزد ، پرسيدم .

فرمود : « اشكالي ندارد ؛ اما نزد من ، غسل پسنديده تر است » .

1023. الكافي ـ به نقل از عبدالملك بن عمرو ـ : از امام صادق (ع) پرسيدم : همسر زن

حائض ، چه بهره اي از او دارد ؟

فرمود : « هر چيزي ، مگر خود پيش » .

13/7 ـ 3

حرام بودن آميزش با تازه زا

1024. امام علي (ع): اشكالي ندارد كه مرد با زن در دوره پس از زايمان ازدواج كند ،

اما نبايد با او آميزش كند تا هنگامي كه از خون نفاس ، پاك شود .

13/7 ـ 4

زيان هاي آميزش با زن حائض

1025. پيامبر خدا (ص): هر كس با زن خود در حالي كه وي حائض است ، آميزش كند و فرزند

جذامي يا پيس زاده شود ، مبادا جز خود را نكوهش كند .

1026. پيامبرخدا (ص): اي امت! خداوند ـ تبارك وتعالي ـ براي شما امت ، 24چيز را

دوست ندارد و شما را از آنها نهي مي كند : … براي مرد ، اين را خوش نمي دارد كه با

زن خويش در حالي كه وي حائض است ، آميزش كند . پس اگر چنين كند و فرزند حاصل از آن

جذامي يا گرفتار پيسي زاده شود ، مبادا جز خويش را نكوهش كند .

1027. الكافي ـ به نقل از ابو عروه يا شعيب عقرقوفي ـ : يك روز چهارشنبه در زندان

بر امام كاظم (ع) وارد شدم ، در حالي كه وي حجامت مي كرد . به او گفتم : اين روزي

است كه مردم مي گويند هر كس در آن حجامت كند ، گرفتار پيسي مي شود.

فرمود : « از اين پيشامد بركسي بايد بيم داشت كه مادرش درحال حيض او را آبستن شده

است ».

1028. امام رضا(ع): به سراغ زن حائض رفتن ، جذام را درفرزند [ حاصل از آن ] به وجود

مي آورد .

1029. الكافي ـ به نقل از عذافرصيرفي ـ : امام صادق (ع) فرمود : « آيا اين ناهنجار

آفريده شدگان را مي بيني ؟ » .

گفتم : آري .

فرمود : « اينان ، كساني اند كه پدرانشان با زنان خود در دوران آلودگي آنان ، آميزش

مي كردند » .

همچنين بنگريد به : ج 1 ، ص 499 ( عوامل ابتلا به جذام / همبستري با زن حائض ).

13/7 ـ 5

مواردي كه در آنها آميزش مكروه است

1030. پيامبرخدا (ص): مبادا كسي درحالي كه از قضاي حاجت خودداري مي ورزد ، نزديكي

كند ؛ چرا كه اين كار ، بواسير مي آورد ؛ و مبادا كسي در حالي كه پيشاب خود را نگه

مي دارد ، نزديكي كند ؛ چرا كه اين كار ، ناسور مي آورد .

1031. امام صادق (ع): سه چيز ، بدن را فرسوده مي كند و شايد هم [ فرد را ] بكشد :

حمام رفتن با شكم پر ، آميزش كردن با شكم پر ، و همبستري با پيرزنان .

1032. امام رضا (ع): آميزش پس از آميزش ، بي آن كه ميان آن غسلي صورت پذيرفته باشد

، ديوانگي فرزند را در پي مي آورد .

1033. امام علي (ع) ـ چون درباره آميزش جنسي از او پرسيدند ـ : شرمي است كه از ميان

مي رود و شرمگاه هايي كه دربر هم مي آيند . همانند ترين چيز به ديوانگي است . اصرار

برآن ، مايه فرسودگي و پيري ، و بيرون آمدن از آن حال پشيماني است . ميوه حلال آن ،

فرزند است كه اگر زنده بماند ، فتنه باشد و اگر بميرد ، اندوهگين سازد .

1034. پيامبرخدا (ص)ـ در سفارش به امام علي (ع) ـ : اي علي! درآغاز، ميان و پايان

ماه با همسرت نزديكي مكن ، كه ديوانگي ، جذام و تباه مغزي ، بسيار زود به سراغ وي و

فرزندش مي آيد .

اي علي! بعد از ظهر با همسرت نزديكي مكن ؛ چرا كه اگر درآن هنگام ، ميانتان فرزندي

تقدير شود ، كژ چشم خواهد بود و شيطان ، از كژ چشمي انسان ، شادمان مي شود .

اي علي! به هنگام آميزش ، سخن مگوي ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير شود ،

اطميناني نيست كه لال نباشد . هم مبادا كسي از شما بر شرمگاه زن خويش بنگرد ؛ بلكه

بايد به هنگام آميزش ، ديده فرو هلد ؛ چرا كه نگريستن به شرمگاه ، كوري را درفرزند

برجاي مي نهد .

اي علي! با هوس به زني غير همسر خود ، با زن خويش آميزش مكن ؛ زيرا ازاين بيم دارم

كه اگر برايتان فرزندي تقديرشود ، زن صفت ، يا ماده و تباه مغز باشد .

اي علي! هر كس جنب با همسر خويش در بستر باشد ، نبايد قرآن بخواند ؛ چه ، از اين

بيم دارم كه از آسمان ، آتشي بر آنها فرود آيد و آنان را بسوزاند .

اي علي! ايستاده با همسرت نزديكي مكن ؛ چرا كه اين كار ، كار خران است ؛ و اگر

ميانتان فرزندي تقدير شود ، ادراركننده در بستر باشد ، چنان كه خران در هر مكاني

پيشاب مي ريزند .

اي علي! در شب عيد قربان با همسرت نزديكي مكن ؛ زيرا اگر ميانتان فرزندي تقدير شود

، شش انگشت يا چهار انگشت خواهد داشت .

اي علي! در زير درخت ميوه ده با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير

شود ، جلاد ، قاتل يا عريف خواهد بود .

اي علي! در زير نور خورشيد و تابش آن با همسرت نزديكي مكن ، مگر اين كه پرده اي

آويخته باشي كه شما را مي پوشاند ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير شود تا پايان

عمر در تيره بختي و تهي دستي خواهد بود .

اي علي! ميان اذان و اقامه با همسرت نزديكي مكن ؛ زيرا اگر ميانتان فرزندي تقدير

شود ، به خونريزي علاقه مند خواهد بود .

اي علي! اگر همسرت باردار شد ، با او آميزش مكن ، مگر آن كه با وضو باشي ؛ زيرا اگر

ميانتان فرزندي تقدير شود ، كوردل و ناخن خشك خواهد بود .

اي علي! در نيمه شعبان با همسرت نزديكي مكن ، زيرا اگر ميانتان فرزندي تقدير شود ،

بدشگون خواهد بود و نشاني سياه بر چهره خواهد داشت .

اي علي! با همسرت در آخرين روزهاي پاكي و درحالي كه تنها دو روز از او مانده باشد ،

نزديكي مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير شود ، عشار يا ياور ستمگران خواهد

بود و توده هايي از مردم به دست او به كام مرگ خواهند رفت .

اي علي! بر پشت بام خانه با همسرت نزديكي مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير

شود ، منافق ، رياكار و بدعت گذار خواهد بود .

اي علي! چون آهنگ سفركردي ، آن شب با همسرت نزديكي مكن ؛ چرا كه اگرميانتان فرزندي

تقدير شود ، دارايي خويش را درغير حق خرج خواهد كرد . ( آن گاه ، پيامبر(ص) اين آيه

را خواند : ) « ولخرج ها ، برادران شيطان اند » .

اي علي! چون روانه سفرشدي ، تا مسافت سه شبانه روز ره پيمودن ، با همسرت نزديكي مكن

؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير شود ، يار هر ستمگري خواهد بود كه بخواهد به تو

ستمي برساند .

اي علي! درنخستين ساعت شب ، با همسرت نزديكي مكن ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير

شود ، اطميناني نيست كه ساحر و از آنان كه دنيا را بر آخرت برمي گزيند ، نباشد .

1035.الكافي ـ به نقل از عبدالرحمان بن سالم ، از پدرش ـ: به امام باقر(ع) گفتم :

آيا وقتي از اوقات هست كه درآن ، آميزش در حالي كه حلال است ، مكروه باشد ؟

فرمود : « آري . ميان طلوع سپيده تا طلوع خورشيد ، از غروب خورشيد تا پنهان شدن

سرخي افق ، در روزي كه خورشيد مي گيرد ، در شبي كه ماه مي گيرد ، در شب و روزي كه

در آنها باد سياه ، باد سرخ و باد زرد مي وزد ، و در روز و شبي كه درآن ، زلزله رخ

مي دهد »




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

آداب آميزش

13/8 ـ 1

آنچه پيش از آميزش ، بايسته است

الف ـ چيرگي شهوت

1036. امام صادق (ع): جز از سر چيرگي شهوت ، آميزش مكن .

ب ـ انتخاب زمان مناسب

1037. پيامبرخدا (ص)ـ از سفارش هاي ايشان به امام علي (ع)ـ : اي علي! بر تو باد

آميزش در شب دوشنبه ؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير شود ، حافظ كتاب خدا و خرسند

به تقدير خداوند عزوجل خواهد بود .

اي علي! اگر درشب سه شنبه با همسرت نزديكي كردي و ميانتان فرزندي تقدير شد ، پس از

گواهي دادن به اين كه خدايي جز الله نيست و محمد ، پيامبر خداست ، شهادت ، روزي او

خواهد شد ، خداوند ، او را همراه مشركان ، كيفر نخواهد داد و خوش بو دهان ، دل

مهربان ، گشاده دست و پيراسته زبان از غيبت و دروغ و تهمت ، خواهد بود .

اي علي! اگردرشب پنج شنبه با همسرت نزديكي كردي و ميانتان فرزندي تقدير شد ،

حكمراني از حكمرانان يا عالمي از عالمان خواهد بود ؛ و اگردر روز پنج شنبه ، به

هنگام برگشتن خورشيد از ميانه آسمان با او نزديكي كردي و ميانتان فرزندي تقدير شد ،

تا گاه پيري اش شيطان به او نزديك نخواهد شد و انساني راست و درست خواهد بود و

خداوند عزوجل، سلامت دين و دنيا را روزي او خواهد ساخت .

اي علي! اگر شب جعه با او نزديكي كردي و ميانتان فرزندي بود ، سخنوري خوش گوي و

پرزبان خواهد بود . اگر در روز جمعه ، پس از عصرگاهان با او نزديكي كردي و ميانتان

فرزند تقدير شد ، ناموري سرشناس و آگاه خواهد بود . اگر هم در جمعه شب ، پس از نماز

عشا با او نزيكي كردي ، اميد است ، به خواست خداوند متعال ، يكي از ابدال باشد .

1038. امام رضا(ع): در آغاز شب ، نه در زمستان و نه در تابستان ، با زنان نزديكي

مكن ؛ چرا كه [ درآن هنگام ] ، معده پر است و اين كار ، ناستوده ، و ازآن ، بيم

قولنج ( / باد كنج ) ، سست اندامي وكژدهاني ، نقرس ، سنگ ، ريزش غير ارادي ادرار،

فتق و ضعف بينايي و هشياري وجود دارد . اگر چنين كاري را بخواهند ، بايد در آخر شب

باشد ؛ چرا كه بيشتر موجب سلامت بدن است ، در آن بيشتر اميد فرزند مي رود و براي

فرزندي كه ميان زن و مرد تقدير مي شود ، هوش بيشتري را سبب مي شود .

1039. امام علي (ع): براي مرد ، مستحب است درنخستين شب از ماه رمضان به سراغ همسر

خويش برود ؛ چرا كه خداوند عزوجل فرموده است : « در شب روزه ( ماه رمضان ) ،

همخوابگي با زنان ، برايتان حلال شده است » و در اين آيه ، واژه « رفث » به معناي

آميزش است .

همچنين ، ر.ك : ج 1 ، ص 605، ح 1034و ص 611 ، ح 1035.

ج ـ پوشيده داشتن

1040. امام علي (ع): پيامبرخدا از اين نهي فرمود در حالي مرد با همسرش آميزش كند كه

كودكي در گهواره ، آنان را مي نگرد .

1041. امام صادق (ع): انسان ، نبايد با وجود پسر بچه در خانه ، با همسرش يا كنيزش

آميزش كند ؛ زيرا اين كار، پيامد زنا دارد .

1042. پيامبرخدا (ص): سه چيز را از كلاغ بياموزيد : پنهان داشتن آميزش ، سحر خيزي

در طلب روزي ، و احتياط ورزي او را .

د ـ دعا

1043. پيامبرخدا (ص): زنهار كه اگركسي هنگام همبستري با زنش بگويد : « به نام خدا ،

خداوندا! شيطان را از من دوركن و شيطان را از آنچه روزي مان كرده اي ، دور ساز » و

سپس ميانشان در آميزش يا به هر ترتيب ، فرزندي تقدير شود ، هرگز شيطان به او زياني

نخواهد رساند .

1044. امام علي (ع): اگر كسي از شما بخواهد با همسر خويش به هم آيد ، بگويد : «

خداوندا! من به فرمان تو شرمگاه او را بر خويش حلال دانستم و به عنوان امانت تو ،

او را پذيرفتم . اكنون ، اگر از او برايم فرزندي تقدير كردي ، وي را پسري سالم و

كامل قرارده و در او براي شيطان ، بهره و سهمي مگذار» .

1045. امام باقر(ع): اگر فرزندي خواستي ، در هنگام آميزش بگو : « خداوندا! مرا

فرزندي روزي كن و او را پرهيزگاري كه در خلقت وي فزوني و كاستي اي نيست ، قرار ده و

عاقبت او را به خير گردان » .

1046. امام صادق (ع): هر كس بخواهد زنش بچه دار شود ، پس از نماز جمعه ، دو ركعت

نماز بگزارد و در آنها ركوع و سجده را طولاني سازد و سپس بگويد : « خداوندا! به

حرمت آنچه زكريا بدان از تو مسئلت داشت ، از تو مي خواهم .

پروردگارا! مرا تنها مگذاركه تو خود ، برترين وارثاني . خداوندا! از نزد خويش ، مرا

فرزنداني پاك ببخش كه تو شنواي دعايي . خداوندا! به نام تو او را بر خويش حلال

ساختم و به امانت تو ، او را دراختيار گرفتم. اكنون ، اگر در رحم او برايم فرزندي

تقدير كرده اي ، او را فرزندي خجسته و پيراسته قرار ده و در او براي شيطان ، بهره و

سهمي قرار مده » .

ه ـ آرامش

1047. مناقب آل ابي طالب : مردي در اين باره از امير المومنان پرسيد كه چرا فرزند ،

گاه همانند پدر و مادرخويش ، و گاه همانند دايي وعموست ؟

امام علي (ع) به امام حسن (ع) فرمود : « او را پاسخ گوي » .

امام حسن (ع) فرمود : اما درباره فرزند ؛ اگر مرد با دلي آرام و اندامي بدون اضطراب

به سراغ همسر خويش برود ، دو نطفه با استواري و چنان كه دو جنگاور به هم در مي

آويزند ، با يكديگر گلاويز مي شوند. پس چنانچه نطفه مرد بر نطفه زن چيرگي يابد ،

فرزند ، همانند پدر مي شود و چنانچه نطفه زن بر نطفه مرد ، چيرگي يابد ، فرزند با

مادرهمانند مي شود . اما اگر مرد با دلي ناآرام و اندامي آشفته به سراغ زن برود ،

دو نطفه ، آشفته و لرزان مي شوند و به سمت راست يا چپ زهدان مي افتند . چنانچه نطفه

به سمت راست زهدان بيفتد ، بر رگ هاي عموها وعمه ها افتد و به عموها وعمه ها همانند

شود ، و چنانچه به سمت چپ زهدان افتد ، بر رگ هاي دايي و خاله ها مي افتد و به دايي

و خاله ها همانند مي شود » .

آن مرد برخاست ، در حالي كه مي گفت : خداوند ، خود مي داند رسالت خويش را كجا قرار

دهد .

روايت شده است كه آن مرد ، خضر(ع) بود .

1048. امام حسن (ع)ـ در پاسخ كسي كه پرسيده بود : چگونه گاه شخص به عموها و دايي

هاي خود خود شباهت دارد ـ : اگر مرد به سراغ زن برود و با دلي آرامش يافته و اعصابي

آرام و تني ناآشفته با او نزديكي كند و در نتيجه ، آن نطفه در ميانه رحم جايگزين

گردد ، فرزند با شباهت به پدر و مادرخويش، زاده مي شود . اما اگر مرد با دلي آرامش

نيافته و رگ هايي نا آرام و تني آشفته به سراغ زن برود ، آن نطفه نيز لرزان و آشفته

مي شود و در همان ناآرامي و آشفتگي بر يكي از رگ ها مي افتد . اگر بر رگي از رگ هاي

عموها بيفتد ، فرزند به عموهاي خويش همانند مي شود و اگر بر رگي از رگ هاي دايي ها

بيفتد، مرد به دايي هاي خود همانند مي شود .

13/8 ـ 2

آنچه به هنگام آميزش بايسته است

الف ـ بازي

1049. پيامبرخدا (ص): سه چيز از نامهرباني است : اين كه كسي با كسي همراه شود و از

نام و كيه وي نپرسد ؛ اين كه مردي به غذايي دعوت شود و نپذيرد يا بپذيرد و نخورد ؛

و اين كه مرد پيش از بازي ، با همسر خويش نزديكي كند .

1050. امام رضا (ع): با همسرت نزديكي مكن ، مگر آن كه با او بازي كني و پستان هاي

او را بمالي ؛ چرا كه اگر چنين كني ، آب او و آب تو در هم آيد و از آن ، بارداري

حاصل آيد و همانند آنچه تو از او مي خواهي ، از تو بخواهد و اين ، در چشمانش هويدا

شود .

ب ـ پرهيز از شتاب ورزي

1051. پيامبرخدا (ص): اگركسي از شما خواست به سراغ زن خويش برود ، او را به شتاب

نيفكند .

1052. پيامبرخدا (ص): اگركسي از شما آميزش كند ، به سان پرندگان با زنان رفتار نكند

، بلكه درنگ ورزد ، و لختي بماند .

1053. پيامبرخدا (ص): اگركسي از شما [خواست] با همسر خويش آميزش كند ، حق او را ادا

كند و سپس ، اگر پيش از برآوردن نياز او نياز خويش را برآورد ، با او شتاب نورزد تا

نياز او را نيز برآورد .

1054. پيامبرخدا (ص): اگركسي از شما با همسر خويش آميزش كند ، كناره نگزيند تا

هنگامي كه نياز زن را هم برآورد ، چنان كه خود دوست دارد نيازش برآورده شود .

ج ـ خودداري از سخن گفتن

1055. پيامبرخدا (ص)ـ در سفارش به امام علي (ع)ـ اي علي! درهنگام آميزش ، سخن مگوي

؛ چرا كه اگر ميانتان فرزندي تقدير شود ، اطميناني نيست كه لال نباشد .

1056. پيامبرخدا (ص): « خداوند ـ تبارك و تعالي ـ برايتان اين را ناخوشايند مي دارد

كه … در هنگام آميزش ، سخن بگوييد » .

همچنين فرمود : « اين كار، گنگي مي آورد » .

1057. امام صادق (ع): به گاه به هم رسيدن ختنه گاه ها ، از سخن گفتن بپرهيزيد ؛ چرا

كه گنگي مي آورد .

د ـ وضو براي بازگشتن

1058. پيامبرخدا (ص): اگر كسي از شما به سراغ زن خويش برود و آن گاه بخواهد ديگر

بار هم اين كار را انجام دهد ، وضويي بسازد ؛ زيرا اين كار، نشاط بيشتري براي

بازگشتن ، ايجاد مي كند .

ه ـ غسل پس از احتلام

1059. پيامبرخدا (ص): براي مرد مكروه است پس از احتلام با زن همبستري كند ، مگر آن

كه از احتلام ، غسل كرده باشد ؛ چه ، اگر چنين كند و فرزندش ديوانه زاده شود ، جز

خويش را نكوهش نكند .

13/8 ـ 3

پيام هاي ديگران ( 1 )        link        ۱۳۸٥/٤/٢ - موسسه عافیت الهی

عوامل بيماري هاي پوستي

الف ـ قرارگرفتن در مقابل آفتاب

830. پيامبرخدا (ص): از نشستن درآفتاب ، حذر كنيد ؛ چرا جامه را كهنه مي كند ، بوي

[بدن] را بد مي سازد و درد نهفته را آشكار مي نمايد .

831. پيامبرخدا (ص): در آفتاب ، چهار چيز است : رنگ را ديگرگون مي سازد ، بوي [بدن]

را بد مي كند ، جامه را كهنه مي نمايد ، و بيماري بر جاي مي نهد .

832. امام علي (ع): رو به خورشيد قرار مگيريد ؛ زيرا بد بو كننده دهان است ، رنگ را

مي پراند ، جامه را كهنه مي سازد و دردهاي نهفته را آشكار مي سازد .

833. امام علي (ع): هر گاه كسي از شما در زير آفتاب مي نشيند ، پشت به خورشيد

قرارگيرد ؛ چرا كه آفتاب ، بيماري هاي نهفته را آشكار مي سازد .

834. غريب الحديث : امام علي (ع)، مردي را در آفتاب ديد . فرمود : « از آفتاب برخيز

. اين حرارت ، بدبو كننده دهان و سست كننده شهوت است ، بوي بدن را بد مي كند ، جامه

را كهنه مي سازد و دردهاي نهفته را آشكار مي كند ».

ب ـ خوردن گردو در گرماي شديد

835. امام علي (ع): خوردن گردو در گرماي شديد ، حرارت را در بدن بر مي انگيزد و زخم

هاي تن را تحريك مي كند ؛ اما خوردن آن در زمستان ، كليه ها را گرم مي كند و سرما

را مي راند .

ج ـ خوردن خاك

836. امام باقر(ع): هر كس خاك بخورد ، تنش به خارش مي افتد ، به بواسير گرفتار مي

شود ، بيماري وبدي دردرونش برنگيخته مي گردد ، و نيرو از پاهايش مي رود ، و هر چه

نيز در اين فاصله ، يعني از دوره سلامت پيش از خوردن خاك تا بهبود دوباره ، از

اعمال [عبادي ] او كم شود ، بر آن بازخواست گردد و كيفر ببيند .

د ـ به جوش آمدن خون

837. امام صادق (ع): خون و جوش آمدنش سه نشانه دارد :‌جوشي كه از اندام برآيد ،

خارش (كهير)، و حركت جنبندگان ( مورمورشدن بدن ).

ه ـ خوردن هميشگي تخم مرغ

838. امام رضا(ع): خوردن هميشگي تخم مرغ ، سبب پيدايش كك مك در صورت مي شود .

و ـ خوردن ماهي نمك سود پس از رگ زني و حجامت ، بهك و گري ايجاد مي كند .

9/ 3

عوامل ابتلا به جذام

840 . امام رضا (ع): هر كس با آبي غسل كند كه پيش تر درآن غسل شده است و بدين سبب

به جذام مبتلا شود ، كسي جز خود را نكوهش نكند .

ب ـ ماليدن سفال بر بدن در حمام

841. امام علي (ع): زنهار! مبادا كه كسي درحمام ، به پشت بخوابد ؛ زيرا اين كار ،

چربي كليه ها را ذوب مي كند ؛ و مبادا كسي پاهاي خود را از سفال (سنگ پا ) بكشد ؛

زيرا اين كار جذام مي آورد .

ج ـ خوردن غده

842. امام علي (ع): هر گاه كسي از شما گوشت خريد ، غده ها را از آن بيرون آورد ؛

زيرا آنها رگ جذام را تحريك مي كنند .

د ـ خوردن تره تيزك به هنگام شب

843. امام صادق (ع): هر كس شب هنگام ، تره تيزك بخورد ، رگ جذام به بيني او حمله

كند و چون شب بخوابد ، خون دماغ شود .

ه ـ خلال كردن با چوب و چوب انار

844. امام كاظم (ع): با چوب ريحان و چوب انار، خلال نكنيد ؛ زيرا كه رگ جذام را

تحريك مي كنند .

و ـ همبستري با زن حائض

845. پيامبر خدا (ص): هر كس با زنش درحالي كه وي حائض است ، نزديكي كند و برايشان

فرزندي تقدير شود و اين فرزند به جذام مبتلا گردد ، كسي جز خويش را نكوهد .

9/4

پيشگيري از جذام

846. پيامبرخدا (ص)ـ از سفارش هاي ايشان به امام علي (ع)ـ : « اي علي! خداوند براي

امت من ، اين را خوش ندارد … كه كسي با جذاميان سخن گويد ، مگر اين كه ميانشان به

اندازه يك ذراع ، فاصله باشد » .

همچنين فرمود : « از جذامي بگريز، چنان كه از شيري مي گريزي » .

847. پيامبرخدا (ص): در حالي با جذامي سخن بگو كه ميان تو و او ، به اندازه يك يا

دو نيزه ، فاصله است .

ب ـ پرهيز از آميزش جنسي درآغاز ، ميان و پايان ماه

848. پيامبرخدا (ص): اي علي! در آغاز و پايان ماه با همسرت آميزش مكن ؛ چرا كه در

اين صورت ، ديوانگي ، جذام و تباه مغزي به سراغ او و فرزندش مي آيد .

ج ـ خوردن شلغم

849. امام صادق (ع): هيچ كس نيست كه در او ريشه اي از جذام نباشد . اين ريشه را با

[ خوردن ] شلغم بسوزانيد .

850. امام كاظم (ع): بر تو باد شلغم! آن (يعني شلغم ) را بخور ؛ زيرا هيچ كس نيست

كه در او رگي از جذام نباشد ، اما شلغم ، اين رگ را مي سوزاند .

د ـ خوردن تره

851. الكافي ـ به نقل از فرات بن احنف ـ : از امام صادق (ع) درباره تره پرسيدند .

فرمود : « آن را بخوريد كه درآن ، چهار ويژگي است : بوي دهان را خوش مي سازد ؛

بادها را از بدن مي راند ؛ بواسير را ريشه كن مي كند ؛ و هر كس را كه بدان مداومت

داشته باشد ، از جذام ، ايمن مي دارد » .

ه ـ خوردن چغندر

852. امام صادق (ع): خوردن چغندر در برابر جذام ايمني مي دهد .

853. امام صادق (ع): خداوند ، جذام را از ميان يهوديان برداشت ، بدان سبب كه چغندر

مي خوردند و رگ ها را بيرون مي كشيدند .

854. امام كاظم (ع): چغندر، رگ جذام را به كلي از ميان مي برد .

و ـ خوردن حوك

855. امام صادق (ع): حوك (بادروج) ، سبزي پيامبران است …و امان انسان از جذام است .

چون در درون انسان جاي گيرد ، همه بيماري ها را فرو مي نشاند .

ز ـ خوردن هزار اسپند

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

856. پيامبرخدا (ص): هر كس به مدت چهل روز ، هر صبح ، يك مثقال هزار اسپند حل كرده

در آب بخورد ، نور حكمت در دلش روشن مي شود و از 72 بيماري كه كمترين آنها جذام است

، ايمني مي يابد.

857. امام صادق (ع)ـ در پاسخ پرسشي درباره هزار اسپند و كندر ـ : اما هزار اسپند ،

هيچ ريشه اي از آن در زمين فرو نمي رود و هيچ شاخه اي از آن به آسمان بلند نمي شود

،‌ مگر اين كه خداوند ، فرشته اي را برآن گمارد تا آن هنگام كه خشك شود يا به

سرنوشتي ديگر درآيد . شيطان نيز از خانه اي كه درآن هزار اسپند است ، هفتاد خانه

دور مي شود ، و آن شفاي هفتاد بيماري است كه كمترين آنها جذام است . پس مبادا كه آن

را از دست بدهيد .

ح ـ تاثير زكام در پيشگيري از جذام

858. پيامبرخدا (ص): چهار چيز را ناخوشايند مداريد : …و زكام را ؛ چرا كه رگ هاي

جذام را به كلي از ميان مي برد .

859. پيامبرخدا (ص): هيچ انساني نيست ، مگر اين كه در سر او رگي از جذام هست . پس

خداوند ، زكام را به نابودي آن بر مي انگبزد و زكام آن را مي سوزاند . هر گاه كسي

از شما زكام يافت ، آن را واگذارد و درمان نكند ، تا آن كه خداوند خود ، آن را

درمان سازد .

860. امام صادق (ع): پيامبر خدا ، زكام را درمان نمي كرد و مي فرمود : « هيچ كس

نيست كه رگي از جذام در او نباشد ؛ اما چون زكام به شخص رسد ، اين رگ را مي زدايد »

.

ط ـ كوتاه كردن سبيل و ناخن ها

861. امام صادق (ع): گرفتن سبيل و ناخن ها از جمعه تا جمعه ، مايه ايمني از جذام

است .

ر . ك ج 1، ص 555( كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه )

ج 1، ص 479 ( بهداشت پوست / خضاب كردن )

ج 1، ص 481 ( بهداشت پوست / آغاز كردن غذا با نمك )

ج 1، ص 483 ( بهداشت پوست / سنجد )

ج 1، ص 485 ( بهداشت پوست / گياه سنا )

ج 1، ص 485 ( تاثير بوييدني ها در پيشگيري از بيماري هاي پوستي )

ج 1، ص 487 ( اثر حجامت در پيشگيري و درمان بيماري هاي پوستي )

ج 1، ص 491 ( تاثير برخي ذكرها در بهداشت پوست )

ج 1، ص 499 ( پيشگيري از جذام )

9/ 5

عوامل ابتلا به پيسي

الف ـ استفاده از آبي كه با آفتاب گرم شده است

862. پيامبرخدا (ص): با آبي كه به آفتاب گرم شده است ، نه وضو سازيد ، نه غسل كنيد

و نه خمير بسازيد ؛ چرا كه پيسي مي آورد .

863. امام كاظم (ع): پيامبرخدا ، در حالي كه عايشه ، قمقمه آب خود را در آفتاب

گذاشته بود ، بر او وارد شد . فرمود : « اي حميرا! اين چيست ؟».

گفت : سر و تنم را با آن مي شويم .

فرمود : « ديگر اين كار را نكن ؛ چرا كه پيسي مي آورد » .

ب ـ ماليدن سفال بر بدن در حمام

864. امام صادق (ع): در حمام ، تكيه نزن ؛ چرا كه چربي كليه ها را ذوب مي كند . در

حمام شانه مزن ؛ چرا كه مو را باريك مي كند . سفال ( سنگ پا ) را به تن ممال ؛

چراكه پيسي مي آورد . لنگ را نيز به صورت خود مكش ؛ چرا كه آب روي را مي برد .

865. امام رضا (ع): هر كس از حمام ، سفالي برگيرد و تن خود را با آن بسابد و از آن

پس به جذام مبتلا شود ، مبادا جز خويش را سرزنش كند .

ج ـ خوردن از روي سيري

866. پيامبرخدا (ص): خوردن از روي سيري، پيسي مي آورد .

د ـ پنج عامل

867. پيامبرخدا (ص): پنج چيز است كه پيسي مي آورد : نوره كشيدن در روز جمعه و چهار

شنبه ؛ وضو گرفتن و غسل كردن با آبي كه به آفتاب گرم شده است ؛ خوردن در حال جنابت

؛ آميزش با زن در هنگام حائض بودنش ؛ و خوردن در حال سيري .

ر . ك ج 1، ص 573( آنچه نقرس مي آورد )

ج 1، ص 603 ( زيان هاي آميزش با زن حائض )

9/6

پيشگيري از پيسي

الف ـ‌ استفاده از خطمي

868. امام صادق (ع): شستن سر با خطمي در هر جمعه ، مايه ايمني از پيسي و ديوانگي

است .

ب ـ خوردن بادنجان

869. امام صادق (ع): بر شما باد بادنجان (/ بادمجان ) بوراني ؛ زيرا شفايي است كه

از پيسي ايمني مي دهد . بادنجاني هم كه به روغن زيتون سرخ شود ، چنين است .

ج ـ بيرون زدن كورك

870. پيامبرخدا (ص): چهارچيز را ناخوشايند مداريد : … و كورك را ؛ چرا كه ريشه هاي

پيسي را قطع مي كند .

ر . ك ج 1 ، ص 253 ( آنچه حافظه را تقويت مي كند / كرفس )

ج 1 ، ص 479 ( بهداشت پوست / خضاب كردن )

ج 1 ، ص 481 ( بهداشت پوست / آغاز كردن غذا با نمك )

ج 1 ، ص 485 ( بهداشت پوست / گياه سنا )

ج 1 ، ص 485 ( تاثير بوييدني ها در پيشگيري از بيماري هاي پوستي )

ج 1 ، ص 487 ( اثر حجامت در پيشگيري و درمان بيماري هاي پوستي )

ج 1 ، ص 489 ( تاثير زكام و عطسه در پيشگيري از بيماري ها ي پوستي )

ج 1 ، ص 491 ( تاثير برخي از ذكرها در بهداشت پوست )

ج 1 ، ص 555 ( كوتاه كردن ناخن در روز جمعه / ح 952و 953 )

9/7

آنچه براي درمان پيسي سودمند است

873. امام صادق (ع): آب گوشت گاو ، پيسي را از ميان مي برد .

874. امام كاظم (ع): هر كس آب گوشت گاو بخورد ، خداوند ، پيسي و جذام را از او دور

مي كند .

ج ـ سويق

875. امام صادق (ع): سويق خشك ، سفيدي را از ميان مي برد .

876. امام كاظم (ع): سويق و آب گوشتي كه با گوشت گاو فراهم آمده باشد ، پيسي را از

ميان مي برد .

877. امام كاظم (ع): آب گوشت فراهم آمده با گوشت گاو همراه با سويق ، پيسي را از

ميان مي برد .

همچنين ، ر. ك به : ج 2 ، ص 495ح 2035و 2036.

9/8

آنچه براي درمان بهك سودمند است

878. الكافي ـ به نقل از احمد بن حسن بن جلاب ، از يكي از ياران امام كاظم (ع)ـ :

مردي نزد امام كاظم (ع) از بهك اظهار ناراحتي كرد . امام (ع) به او فرمود كه ماش

بپزد و از آن شوربايي بسازد و در خوراك خود ، قرار دهد .

879. مكارم الاخلاق ـ به نقل از امام رضا (ع) در پاسخ و پرسش با يكي از يارانش در

مورد بهك ـ : « ماش تازه را در هنگام خاص خودش فراهم كن و آن را با برگش بكوب و آب

آن را بگير و نشتا بخور و بر روي محل بهك نيز بمال » .

آن مرد مي گويد : اين كار را انجام دادم و بهبود يافتم .

880. طب الائمه ـ به نقل از عبدالله بن سنان ـ : مردي نزد امام صادق (ع) از لك و

پيسي اظهار ناخرسندي كرد . فرمود : « به حمام برو و حنا را به نوره درآميز و برمحل

بمال ؛ چه ، پس از اين كار، هيچ ناراحتي نخواهي داشت » .

آن مرد مي گويد : به خداوند سوگند ، تنها يك بار اين كار را انجام دادم و خداوند ،

مرا بهبود بخشيد و آن بيماري [ ديگر ] باز نگشت .

9/9

آنچه براي درمان گري سودمند است

881. مكارم الاخلاق : كسي نزد امام كاظم (ع)، از فراواني گري اي كه بدان مبتلا بود

، اظهار ناراحتي كرد . فرمود : « گري ، از بخار جگر است . برو پاي راست خود را رگ

بزن و بر استفاده كردن از دو درهم روغن بادام شيرين ، همراه با آب كشك جو ، ملازمت

كن و از[ خوردن] ماهي و سركه نيز حذر كن » .

آن مرد اين كار را انجام داد و به اذن خداوند ، بهبود يافت .

9/10

آنچه براي درمان ترك پوست ، سودمند است

882. الكافي ـ به نقل از عمر بن اذينه ـ : مردي از ترك پوست دست و پاي خود ، نزد

امام صادق (ع) اظهار ناراحتي كرد . امام به او فرمود : « پنبه اي بردار و يك گياه

بان در ميان آن قرار ده وآن را درناف خود كن » .

اسحاق بن عمار گفت : فدايت شوم! گياه بان را درميان پنبه اي بپيچد و آن را در ناف

خود قرار دهد؟

فرمود : « اما تو اي اسحاق! بان را درناف خود بريز ، كه بزرگ است [ و گنجايش دارد

]».

ابن اذينه مي گويد : پس از آن ماجرا ، آن مرد را ديدم و به من گفت كه آن كار را يك

بارانجام داده و ناراحتي او از ميان رفته است .

9/11

آنچه براي درمان كك و مك صورت سودمند است

883. امام صادق (ع): هر كس بر نخستين لقمه غذاي خود ، نمك بپاشد ، كك و مك صورت او

از ميان مي رود .

9/12

آنچه براي درمان زخك هاي چركين،سودمند است

884. سنن ابن ماجه ـ به نقل از سلمي امَ رافع ـ: پيامبر(ص)، هيچ زخم چركين يا خار

گوشتي اي بر بدنشعارض نمي شد، مگر اين كه بر آن، حنا مي نهاد.

9/13

آنچه براي درمان سبوسه(شوره سر)سودمند است

885. امام صادق(ع): شستن سر با خطمي، ماية ايمنياز سردرد، بر كنار ماندن از فقر،

وپاكيزگي سر از سبوسه است.

9/14

آنچه براي درمان بد بويي عرق، سودمند است

886. امام صادق(ع):حنا، بوي بد عرق را ازميان مي برد، بر طراوت صورت مي

افزايد،دهانرا خوش بو مي كند وفرزند نيكو مي سازد.

فصل دهم

مو

10/1

اشاره به حكمت نهفته در مو

الف ـ دفع مواد زايد

887. بحار الانوارـ به نقل از محمَد بن سنان، از مفضَل بن عمر، در گفتگو با امام

صادق(ع) ( در بيان نعمت هايي كه خداوند متعال به انسان بخشيده است):امام صادق(ع)

فرمود:« در اين بنگر وتامَل كن كه چه حسن تدبيري در آفرينش موها وناخن هاست. از آن

رو كه آنها ازچيزهايي اند كه بلند مي شوند و زياد مي شوند، به گونه اي كه نياز

پيوسته از آنها كاسته شود، فاقد حس آفريده شده اند، تا انسان از كوتاه كردن آنها

احساس درد نكند؛ در حالي كه اگر مو و ناخن از چيزهايي بودند كه حس داشتند، انسان،در

كوتاه كردن وچيدن آنها، ميان دو ناخوشايند، مي ماند: يا اين كه آنها را واگذارد تا

بلند شوند و بر او سنگيني كنند، ويا آن كه تحمَل درد ورنجي كه او را مي آزارد، آنها

را كوتاه كند.»

مفضَل مي گويد: گفتم چرا اصولاً اينها به گونه اي آفريده نشده اند كه زياد و بلند

نشود تا انسان به كوتاه كردن آنها نياز مند گردد؟

فرمود: « خداوند را در اين باره، بر بنده ،نعمت هايي است كه آنها را نمي شناسد تا

او را بر آنها سپاس گويد. بدان كه دردها وبيماري هاي بدن ، همراه با در آمدن موها

از بستر خود و درآمدن ناخن ها از انگشتان ، از بدن بيرون مي روند. از همين رو،انسان

به نوره كشيدن، سر تراشيدن و كوتاه كردن

ناخن ها در هر هفته ، فرمان يافته است تا موها وناخن رشد شتابان تري يابند وبا در

آمدن آنها ،دردها وبيماري ها از تن بيرون بروند. امَا هنگامي كه بلند شوند، سر

گردان مي مانند ودرآمدنشان كاهش

مي يابد و بدين سبب ، مايه هاي درد ها وبيماري ها در بدن حبس شود و بيماري ها

ودردهايي را پديد آورند.افزون بر اين ،موها از درآمدن از جاهايي كه به انسان زيان

مي رساند و تباهي و ضرر براي او پيش مي آورد، باز داشته شده اند. اگر مو در چشم مي

روييد ،آيا ديده را نابينا نمي كرد؟! اگر در دهان

مي روييد، آيا خوردني ها ونوشيدني ها را بر انسان ،ناگوار نمي ساخت ؟! اگر در كف

دست مي روييد، آيا مانع لمس صحييح توسط انسان ومانع برخي از ديگر كارها نمي شد؟! و

اگر در شرمگاه زن يا بر آلت مرد

مي روييد، آيا لذت آميزش را بر آنها تباه نمي كرد؟! پس بنگر كه چگونه به واسطة

مصلحتي كه بوده، موي بر اين جاها نروييده است.

ديگر آن كه اين پديده، ويژه انسان نيست؛ بلكه آن را در چارپايان ، درندگاه و ديگر

جانوران پستاندار نيز مي يابي. مي بيني كه تن آنها به موها شكوهي يافته وجاهاي ياد

شده، عيناً به همان علَت، تهي از موست. در آفرينش ، تامل كن كه چگونه از همة نقطه

هاي خطا و زيان، دوري مي گزيند و درستي وسودمندي را مي آورد.

منانيه(مانويان) وطوايف همانند شان، آن گاه كه كوشيده اند عيبي در كار آفرينش

بيابند، بر موهاي عانه و زيربغل خرده گرفته اند و دانسته اند كه رويش اين موها از

رطوبتي است كه بدين مواضع مي ريزد و در نتيجه،آن سان كه درنقطة آبگير علف مي رويد،

در اين جاها نيز مو مي رويد. مگر نمي بيني كه اين مواضع ، از ديگر جاها پوشيده تر

وبراي پذيرش اين زياده ،آماده تر است؟

ديگر آن كه اين موي ( موي عانه وزير بغل) از هزينه ها و تكاليف اين بدن است ، بدان

واسطه كه در آنها مصلحتي است؛ زيرا اهتمام انسان به تميز كردن بدن وگرفتن موهاي كه

بر آن مي رويد، از چيز هاي است كه غرور انسان را در هم مي شكند او را از ستم باز

مي‌دارد و وي را از بخشي از سرمستي و بطالتي كه از بيكاري حاصل مي ايد مي رهاند0

ب – حفظ گرماي بدن

امام صادق (ع): در تبيين علت روييدن مو بر روي سر -: مو بر بالاي سر قرار داده شده

است تا با بن خود روغن ها را به مغز برساند و با سر خود (سرموها) بخار را از مغز

خارج كند و گرما و سرمايي را كه بدان دفع كند.

ج- مهار كردن شهوت جنسي

889. امام علي (ع): موي هيچ مردي زياد مي شود مگر ان كه شهوتش كاهش مي يابد.

890. المعجم الكبير ـ بهنقل از ابن عباس ـ : مرد نزد پيامبر خدا از بي زني اظهار

ناراحتي كرد و گفت آيا خود را اخته كنم؟

فرمود:« نه؛ كسي كه اخه باشد يا خود را اخته كند، از ما نيست . روزه بدار وموي بدنت

را واگذار ».

د ـ پيشگري از جذام

891. پيامبر خدا (ص): روييدن مو دربيني ، ماية ايمني از جذام است.

892. امام صادق (ع): « گشادي گريبان و روييدن مو دربيني ماية ايمني از جذام است».

سپس فرمود :« مگر نشنيده اي سخن شاعر را كه گفته است:پيراهن مرا تنها گشاده گريبان

وگشاده آستين مي بيني؟ ».

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:حسن جوان خواجه پاشا,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

بهداشت مو

10/2 ـ 1

ضرورت رسيدگي به موها

893. پيامبر خدا(ص): موي خوب، از پوشش هاي خدايي است. آن را گرامي بداريد .

894.تاريخ اصبهان ـ به نقل از عبدالله بن عمرـ : از پيامبر خدا شنيدم كه فرمود : «

هركدام از شما كه موي خود را بلند مي گذارد، آن را گرامي بدارد».

پرسيدند: اي پيامبر خدا ! گرامي داشتن آن به چيست؟

فرمود:« آن را هر روز ، روغن بزن وشانه كند».

895. پيامبر خدا (ص): هركس مو مي گذارد ،خوب بدان برسد،وگرنه، آن را بچيند.

الكافي ـ به نقل از ابو العباس بقباق ـ : از امام صادق (ع) در اين باره پرسيدم كه

اگر مردي موي فراوان داشته باشد، آيا ميان موها فرق باز كنديا آنها را واگذار ؟

فرمود:« فرق باز كند».

10/2 ـ 2

شستن سر با سدر

897. مكارم الا خلاق: پيامبر خدا، چون سر و ريش خود را مي شست ،آنها را با سدر،

شستشو مي داد .

898. امام كاظم(ع): شستن سر با سدر ،روزي آور است.

10/2 ـ 3

خضاب كردن با حنا و وسمه(كتم)

899. الكافي ـ به نقل از ابو شيبة اسدي ـ: از امام صادق (ع) در بارة خضاب كردن موها

پرسيدم.

فرمود:« حسين وابو جعفر (باقر)ـ كه درود خدا آنها باد ـ به حنا و وسمه خضاب مي

كردند».

900. الكافي ـ به نقل از حلبي ـ: از امام صادق (ع) در بارة خضاب مو پرسيدم . فرمود

:« پيامبر خدا ، حسين بن علي و ابوجعفر ، به وسمه ،خضاب مي كرده اند».

10/2 ـ4

شانه كردن مو

901. پيامبر خدا (ع) فراوان شانه زدن موها، وبا را از ميان مي برد، روزي مي آورد

وبر قدرت انسان براي نزديكي مي افزايد.

902. امام صادق (ع): شانه كردن فراوان ، از بلغم مي كا هد.

903. مكارم الاخلاق : امام صادق(ع) فرمود : « شانه كردن سر، بلغم را از ميان مي

برد. شانه زدن ابروها ،ماية ايمني از جذام است ، و شانه كردن رخساره، دندان ها را

استحكام مي بخشد».

از ايشان در بارة تراشيدن سر پرسيدند.

فرمود:« خوب است».

904. امام صادق(ع): « جامة پاكيزه ،دشمن را درهم مي كشند، چرب كردن پوست، سختي را

از ميان

مي برد و شانه كردن سر ،وبا را دور مي كند».

فرمود:« تب. شانه كردن ريش ، دندان ها را استحكام مي بخشد».

905. امام صادق(ع): از شانه كردن در حمام بپرهيز؛ چرا كه وباي مو مي آورد.

10/3

كوتاه كردن موها

906. امام رضا (ع): از سنَت هاي پيامبران است : عطر زدن ، كوتاه كردن مو و فراواني

آميزش.

907. الكافي ـ به نقل از اسحاق بن عمار ـ : امام صادق (ع): به من فرمود : « موي خود

را از ته بزن تا آلودگي اش و جنبندگان و چرك آن ، كم شود ، گردنت ستبر گردد و ديده

ات جلا يابد » و در روايت ديگري است « و تنت راحت شود » .

908. الكافي ـ به نقل از ابن سنان ـ : به امام صادق (ع) گفتم : درباره بلند كردن

موها چه مي فرمايي ؟

فرمود : « ياران محمد (ص) ، موهاي خود را مي زدند » ، يعني كوتاه مي كردند .

909. امام كاظم (ع): موي سر، چون بلند شود ، بينايي ضعيف مي گردد و نور ديده از

ميان مي رود ؛ اما كوتاه كردن موها ، ديده را روشن مي سازد و نور آن را افزون مي

كند .

10/4

تراشيدن موها

910. پيامبر خدا (ص): زن ومرد! موهاي روي شكم را بتراشيد .

911. پيامبر خدا (ص): موهاي پس گردن را بتراشيد .

912. الكافي ـ به نقل از اسحاق بن عمار ، از امام صادق (ع)ـ : به امام صادق (ع)

گفتم : فدايت شوم! گاه موهاي پشت گردنم زياد مي شود و به سختي مرا اندوهگين مي كند

. مرا فرمود : « اي اسحاق! آيا نمي داني كه تراشيدن [موهاي] پشت گردن ، اندوه را از

ميان مي برد ؟ » .

913. امام صادق (ع)ـ در تفسير آيه « و اذ ابتلي ابرهيم ربه بكلمت » ـ : آن گاه كه

خداوند او را به روياي ذبح نياي عرب ، اسماعيل ، آزمود و وي اين آزمون را به درستي

پشت سر نهاد و تسليم فرمان خدا شد و آهنگ انجام دادن خواسته او كرد ، و چون خداوند

به پاداش صدق و راستي و عمل او برايش چنين مقرر ساخت كه « من تو را براي مردم ،

امام قرار مي دهم » آيين حنيفي را كه همان پاكي و طهارت است ، بر او فرو فرستاد .

اين طهارت ، ده چيز است : پنج مورد ازآن در سر ، و پنج مورد ديگر در تن . اما آن

پنج مورد كه در سر است ، عبارت اند از : گرفتن سبيل ، واگذاردن ريش ، كوتاه كردن

موها ، مسواك زدن ، و خلال كردن . آن پنج مورد كه در تن است عبارت اند از : تراشيدن

موهاي بدن ، ختنه كردن ، كوتاه كردن ناخن ها ، غسل جنابت ، و طهارت گرفتن با آب .

اين ، همان آيين حنيف پاكي است كه ابراهيم آورد و نه نسخ شده است و نه تا روز قيامت

، نسخ خواهد شد . اين معناي كلام خداوند است كه فرمود : « از آيين حنيف ابراهيم ،

پيروي مكن » .

914. امام كاظم (ع): پنج چيز درباره سر و پنج چيز درباره تن از سنت هاست : اما آنچه

درباره سر است ، مسواك زدن ، گرفتن سبيل ، از هم گشودن موها از ميانه سر، آب در

دهان چرخاندن ، و آب دربيني چرخاندن است .

آنچه نيز درباره تن است ، ختنه كردن ، تراشيدن موي زهار ، زدودن موهاي زير بغل ،

كوتاه كردن ناخن ها و زدودن پليدي مخرج است .

10/5

كندن موها

915. پيامبر خدا (ص): سبيل ها را از ته بتراشيد ، ريش ها را واگذاريد ، و موهايي را

كه در بيني است ، بكنيد .

916. كتاب من لا يحضره الفقيه : امام صادق (ع)، موي زير بغل خود را درحمام ، نوره

مي كشيد و مي زدود و مي فرمود : « از ريشه كندن موهاي زير بغل ، شانه ها را ضعيف مي

كند و بينايي را سست و كم قدرت مي سازد » .

917. الكافي ـ به نقل از عبدالله بن ابي يعفورـ : در مدينه بوديم كه ميان من و

زراره ، بر سر تراشيدن يا كندن موهاي زير بغل ، بحث پيش آمد . من گفتم : تراشيدن

آنها بهتر است . زراره گفت : كندن آنها بهتر است . آن گاه از امام صادق (ع) اجازه

ديدار خواستم . در حالي كه درحمام ، موزدايي مي كرد و موهاي زير بغل خود را زدوده

بود ، به ما اجازه ديدار داد. به زراره گفتم : تو را بس است ؟

گفت : نه ، شايد او اين كار را به جهتي انجام داده است كه انجام دادنش براي من از

آن جهت ، درست نيست . پس امام (ع) پرسيد : « درباره چه گفتگو مي كنيد ؟» .

گفتم : زراره در مو كندن يا تراشيدن موهاي زير بغل ، با من مخالفت كرده است . من

گفته ام كه تراشيدن و زدودن آنها ، بهتر است و زراره گفته است كه كندن آنها بهتر

است .

فرمود : « تو به سنت راه يافته اي و زراره ، بدان ، نرسيده است . تراشيدن آنها از

كندنشان بهتر است و زدودن [ به نوره و همانند آن ] ، از تراشيدن نيز بهتر » .

سپس به ما فرمود : « مو زدايي كنيد » .

گفتيم : سه روز پيش اين كار را انجام داده ايم .

فرمود : « دوباره انجام دهيد ؛ چرا كه موزدايي ، خود ، نوعي طهارت است » .

918. امام صادق (ع): قطع كردن و كندن تار موهاي سفيد ، اشكال ندارد ؛ اما قطع كردن

آنها از كندنشان بهتر است .

10/6

گرفتن سبيل

919. پيامبر خدا (ص): مبادا كسي از شما موهاي زير بغل خود را بلند بدارد ؛ زيرا

شيطان ، آن را مخفيگاه مي گيرد و در آن پنهان مي شود .

920. الكافي ـ به نقل از ابن فضال ، از راوي اي كه خود از وي نام برده است ـ : [

نزد امام صادق (ع)] از كوتاه كردن سبيل سخن به ميان آورديم .

فرمود : « اين عمل ، نوعي پيشگيري از بيماري و عمل به سنت پيامبر (ص) است » .

10/7

كوتاه كردن موهاي زير بغل

921. پيامبر خدا (ص): مبادا كسي از شما موهاي زير بغل خود را بلند بدارد ، چرا كه

شيطان ، آن را مخفيگاه مي گيرد تا در آن پنهان شود .

10/8

به كار گرفتن نوره براي زدودن موهاي بدن

922. امام علي (ع): نوره ، يك پاك كننده است .

923. امام علي (ع): نوره ، يك تعويذ ( نگه دارنده ) و مايه پاكي بدن است .

924. امام صادق (ع): پيامبر خدا در هر جمعه ، موي زهار و زير سرين را نوره مي كشيد

.

925. امام علي (ع): براي مومن ، اين را دوست دارم كه در هر پانزده روز يك بار ،

موزدايي كند .

926. امام صادق (ع): زدودن موها با تيغ در هر هفت روز ، و با نوره در هر پانزده روز

، پسنديده است .

927. امام صادق (ع): سنت در مورد نوره ، آن است كه هر پانزده روز يك بار نجام شود .

اگر بيست روز برتو گذشت و اين كار را انجام ندادي و هيچ چيز هم براي خريد آن نداشتي

، به حساب خداوند ، قرض كن.

928. پيامبر خدا (ص): هر كس به خدا و روز واپسين ايمان دارد ، مبادا كه موي عانه

خود را بيش از چهل روز واگذارد . براي هر زني هم كه به خدا و روز واپسين ايمان دارد

، روا نيست براي بيشتر از بيست روز ، اين كار را ترك كند .

929. الكافي ـ به نقل از عبدالرحمان بن ابي عبدالله ـ : روزي با امام صادق (ع) به

حمام رفتم . به من فرمود : « اي عبدالرحمان! موزدايي كن » .

گفنم : چند روز پيش ، موهاي خود را زدوده ام .

فرمود : « مو زدايي كن ؛ چرا كه اين ، يك طهارت است » .

930. امام صادق (ع): يك بار نوره كشيدن در تابستان ، از ده بار در زمستان بهتر است

.

931. امام رضا (ع): هر گاه خواستي جوش برنيايد و بر بدنت هيچ زخم يا ترك پوست و يا

سياه لكه اي رخ ننمايد ، پيش از نوره كشيدن ، با آب سرد ، شستشو كن . هر كس مي

خواهد براي نوره كشيدن به حمام برود ، دوازده ساعت ، يعني يك روز كامل پيش از آن ،

از نزديكي خودداري كند . سپس اندكي صبر يا اقاقيا و يا پيل زهره و يا قدري از همه

آنها را با هم در نوره بريزد . البته اين كار را پس ازآن انجام دهد كه نوره ، در آب

گرمي حل شده باشد كه در آن ، بابونه يا مرزنگوش يا گل بنفشه خشك و يا اندكي از همه

آنها ، به اندازه اي كه بوي خود را به آب بدهد ، جوشانده شده است . در اين ميان ،

زرنيخ هم بايد به اندازه يك ششم نوره باشد .

پس از نوره كشيدن هم بايد چيزي همانند برگ هلو ، كنجاره گل كاجيره ، حنا و مشكك و

گل سرخ به بدن ماليده شود تا بوي آن را از ميان ببرد . هر كس مي خواهد از سوختن بدن

با نوره در امان بماند ، كمتر آن را هم بزند و به محض عمل نمودن ، آن را بشويد و

قدري روغن گل سرخ نيز بر بدن بمالد . و اگر نوره بدن را بسوزاند ، مقداري عدس پوست

كنده بردارد ، خوب آرد كند ، در گلاب و سركه حل كند و برجاي زخم بمالد ، كه به اذن

خداوند متعال ، بهبود خواهد يافت . آنچه مانع اثر گذاشتن نوره بر بدن مي شود ، اين

است كه محل ، با سركه انگور ، پياز دشتي كاملا ترش و روغن گل سرخ ، خوب ماليده شود

.

همچنين ، ر . ك : ج 1 ، ص 643 ( آنچه انسان را بر آميزش ياري مي دهد / نوره كشيدن )

.

10/9

دفن موهاي زايد

932. دعائم الاسلام : از امام علي (ع) روايت شده كه به دفن كردن موها فرمان داد و

فرمود : « هر چه از آدميزاد جدا مي شود ، مردار است ».

933. الخصال ـ به نقل از عايشه ـ : پيامبر خدا به دفن هفت چيز از انسان ، امر مي

فرمود : مو ، ناخن ، خون ، حيض ، جفت جنين ، دندان ، و خون بسته .

همچنين ، ر ، ك : ج 1 ، ص 557 ( دفن ناخن هاي گرفته شده )

10/10

آنچه براي درمان كم مويي سودمند است

934. پيامبرخدا (ص): به حنا خضاب بنديد ؛ چرا كه ديده را جلا مي دهد ، مو بر مي

روياند ، بو را خوش مي سازد و همسر مرد را آرامش مي بخشد .

935. امام هادي (ع) : شانه كردن با شانه عاج ، مو را بر سر مي روياند ، كرم ها را

از مغز ، دور مي سازد ، تلخه را فرو مي نشاند ، و لثه و گوشت ميان دندان ها را پاك

و تميز مي كند .

936. امام صادق(ع): سرمه ، مو برمي روياند ، ديده را تيزي مي بخشد و انسان را بر

طولاني ساختن سجده ، ياري مي رساند .

937. امام صادق (ع): سرمه اثمد ، چشم را جلا مي دهد ، مو بر مي روياند و اشك را مي

برد .

938. امام رضا (ع): مسواك زدن ، ديده را جلا مي دهد ، مو بر مي روياند و آبريزش چشم

را از ميان مي برد .

939. امام رضا (ع): انجير ، بوي بد دهان را مي برد ، دهان و استخوان ها را استحكام

مي بخشد ، مو بر مي روياند ، درد را مي برد و با وجود آن ، ديگر به دارويي نيازي

نيست .

همچنين ، ر ، ك : ( آنجه ديده را جلا مي دهد / سرمه ) ج 1 ، ص 301ـ 303، ح 466 تا

469 و ح 473.

فصل يازدهم

ناخن

11/1

اشاره به حكمت نهفته درآن

940. امام صادق (ع) ـ خطاب به مفضل بن عمر ـ : اي مفضل! در اين بينديش كه چرا ناخن

ها درسر انگشت ها واقع شده اند . جز براي آن كه از انگشت ها حفاظت كنند و درانجام

دادن كارها ياري دهند ؟

11/2

كوتاه كردن ناخن

941. پيامبرخدا (ص): ميان ريش خود را تميز كنيد و ناخن هايتان را بگيريد ؛ زيرا

شيطان ، ميان گوشت و ناخن ، روان مي شود .

942. پيامبرخدا (ص): برخي از شما از خبر آسمان مي پرسند ، در حالي كه ناخن هاي خود

را به سان ناخن هاي پرندگان ، وا مي گذارند كه در آنها جنابت ، آلودگي و چرك ، جاي

مي گيرد .

943. پيامبرخدا (ص): هر كس موي عانه خود رانتراشد ، ناخن هاي خود را كوتاه نكند و

سبيل خود را از ته نچيند ، از ما نيست .

944. پيامبرخدا (ص): كوتاه كردن ناخن ها ، از بيماري بزرگ ، جلوگيري مي كند و روزي

را سرشار مي سازد .

945. پيامبرخدا (ص): فطرت ، برچيدن ناخن ها ، گرفتن سبيل و تراشيدن موي عانه است .

946. امام باقر(ع) : ناخن ها را از آن رو بايد كوتاه كرد كه جايگاه شيطان است و

فراموشي ، از آن سرچشمه مي گيرد .

947. امام صادق (ع): پوشيده ترين و پنهان ترين جايي كه شيطان براي چيره شدن بر

آدميزاد مي يابد ، اين است كه در زير ناخن ها جاي گيرد .

948. امام صادق (ع): كوتاه كردن ناخن ها از سنت است .

949. امام صادق (ع): كوتاه كردن ناخن ها ، گرفتن سبيل و تراشيدن [موي] عانه در

احرام ، از سنت است

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

كوتاه كردن ناخن ها در روزجمعه

950. پيامبرخدا (ص): هر كس روز جمعه ناخن هاي خود را كوتاه كند ، سر انگشت هايش

آشفته نشود .

951. امام صادق (ع): گرفتن سبيل و ناخن ها از جمعه تا جمعه ، مايه ايمني از جذام

است .

952. امام صادق (ع) : كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه از جذام و پيسي و كوري ايمني

مي دهد ؛ اگر هم نيازي به كوتاه كردن نبود ، آنها را [كمي ] بساي .

953. امام صادق (ع): در هر جمعه ، اندكي از سبيل و ناخن هاي خود را بگير؛ و اگر هم

چيزي وجود نداشته باشد ، جاي آن را بساي ، تا ديوانگي ، جذام و پيسي به تو نرسد .

954. امام باقر(ع): هر كس به گرفتن ناخن درهر پنج شنبه عادت داشته باشد ، چشم درد

نگيرد .

ر. ك : پيشگيري از برخي بيماري هاي چشم / ج 1، ص 287 ح 437 و ص 289، ح 439.

11/4

دفن ناخن هاي گرفته شده

955. پيامبرخدا (ص): خونتان ، موهايتان و ناخن هايتان را به خاك بسپاريد تا ساحران

، آنها را بازيچه نگيرند .

956. پيامبرخدا (ص): ناخن هاي خود را بچينيد و چيده هاي خود را به خاك بسپاريد ،

لاي انگشتان خود را تميز كنيد ، لثه هاي خود را از غذا پاك سازيد ، مسواك بزنيد و

با دهان بدبو بر من وارد نشويد

957. امام صادق (ع)ـ در تفسير آيه « مگر زمين را محل اجتماع نگردانيديم ؛ چه براي

زندگان ، چه براي مردگان ؟» ـ : مقصود به خاك سپردن مو و ناخن است .

958. امام صادق (ع): مرد ، چون ناخن و موي خود را مي گيرد ، آنچه را گرفته است ، به

خاك بسپارد ؛ و اين كار، سنت ( مستحب ) است .

ر . ك : ج 1 ، ص 547 ( دفن موهاي زايد )

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/٤/٢ - موسسه عافیت الهی

خون و سپرز

8/1

نشانه هاي بيماري هاي خون

769. امام صادق (ع): خون و جوش آمدنش ، سه نشانه دارد : جوششي كه از اندام برآيد ،

خارش ، و حركت جنبندگان .

770. امام كاظم (ع): خون (غلبه خون) را چهار نشاني است : خارش ، جوش ، چرت زدگي و

سرگيجه .

8/2

آنچه براي درمان بيماري هاي خون ، سودمند است

الف ـ سويق عدس

771. امام صادق (ع)ـ هنگامي كه خون كسي از خدمتگذارانش جوش مي آمد ، به وي مي فرمود

ـ : قدري سويق عدس بخور؛ چرا كه جوشش خون را آرام مي كند و حرارت را فرو مي نشاند .

ب ـ آلو

772. الكافي ـ به نقل از زياد قندي ـ : بر امام كاظم (ع) در آمدم ، درحالي كه نزد

وي ، ظرف آبي قرار داشت و چند آلوي سياه ـ كه درهمان زمان ، هنگام چيدنش بود ـ در

آن ديده مي شد . فرمود : « حرارت در من بالا گرفته و آلوي تازه ، حرارت را خاموش مي

كند و صفرا را فرو مي نشاند . خشك آن نيز خون را آرام مي كند و دردهاي بي درمان را

از تن ، بيرون مي كشد ».

ج ـ چغندر

773. امام رضا(ع)ـ در فوايد چغندر ـ : عقل را استحكام مي بخشد و خون را تصفيه مي

كند .

د ـ كاهو

774. امام صادق (ع) : بر شما باد كاهو ؛ چرا كه خون را تصفيه مي كند .

ه ـ حجامت

775. پيامبرخدا (ص): اگر خون درونتان به جوش مي آيد ، حجامت كنيد ؛ چراكه خون ، گاه

ممكن است دردرون شخص ، طغيان كند و وي را بكشد .

776. پيامبر خدا (ص) : درد، سه چيز است و درمان نيز سه چيز . اما درد ، عبارت است

از : خون ، تلخه و بلغم . درمان خون ، حجامت است ، درمان بلغم ، حمام است ، و داروي

تلخه نيز راه رفتن .

و ـ خوردن ماهي تازه پس از حجامت

777. الكافي ـ به نقل از محمدبن يحيي ـ : يكي از شيعيان به امام عسكري (ع) نامه

نوشت و از خون و صفرا به وي اظهار ناراحتي كرد و نوشت : چون حجامت مي كنم ، صفرا به

جوش مي آيد و چون حجامت را به تاخير مي افكنم ، خون ، مرا زيان مي رساند . چاره را

در چه مي بيني ؟

امام نوشت : « حجامت كن و در پي حجامت ، ماهي تازه كباب شده بخور » .

اين پرسش را ديگر بار تكرار كردم . او نوشت : « حجامت كن و در پي حجامت ، ماهي تازه

كباب شده همراه با آب و نمك بخور » .

اين كار را عينا انجام دادم و ازآن پس ، هماره درعافيت بودم و آن ، خوراك من شده

بود .

ز ـ خوردن انار پس از حجامت

778. مكارم الاخلاق ـ به نقل از زيد شحام ـ : نزد امام صادق (ع) بودم كه حجامتگري

را طلبيد . پس به او فرمود : « ابزارهاي حجامت خود را بشوي و بياويز » .

آن گاه ، اناري طلبيد و خورد . چون حجامت را به پايان برد ، انار ديگري طلبيد و

خورد و فرمود : « اين ، تلخه را فرو مي نشاند » .

779. امام حسن عسكري (ع): پس از حجامت ، انار بخور ، اناري شيرين ؛ چرا كه خون را

فرو مي نشاند و خون را فرو مي نشاند و خون را در درون ، تصفيه مي كند .

ح ـ رگزني

780. امام رضا (ع): هر كس مي خواهد سودا او را نسوزاند ، بر او باد قي كردن ، رگ

زدن و نوره كشيدن.

8/3

آنچه خون تازه توليد مي كند

الف ـ باقلا

781. امام صادق (ع): خوردن باقلا ، استخوان هاي ساق را تراكم دروني مي دهد ، توان

مغز را افزون مي سازد و خون تازه توليد مي كند .

ب ـ انار

782. امام رضا (ع): آب انار ملس بمك ؛ زيرا انسان را قوي مي كند و خون را زنده مي

سازد .

8/4

آنچه براي درمان درد طحال سودمند است

783. امام صادق (ع)ـ درباره امام باقر (ع)ـ : مردي از دوستان وي ، نزد او از درد

طحال اظهار ناراحتي كرد ، در حالي كه پيش تر هر درماني را براي اين درد به كار بسته

بود ، اما هر روز بر درد وي افزوده مي شد تا جايي كه در آستانه مرگ قرار گرفته بود

.

[ امام باقر (ع)] به او فرمود : « با سكه اي نقره ، قدري تره بخر و آن را در روغن

عربي ، كاملا بجوشان و هر كس را كه چنين دردي دارد ، سه روز از اين بخوران ؛ چرا كه

اگر چنين كند ، به خواست خداوند ، بهبود خواهي يافت » .

784. الكافي ـ‌به نقل از موسي بن بكر ـ : يكي از غلامان امام كاظم (ع)، بيمار شد .

امام (ع) از حال او پرسيد . گفتند : بيماري طحال گرفته است .

فرمود : « سه روز به او تره بخورانيد » .

ما آن را به او خورانديم . پس خون فرو نشست ، و سپس ، بهبود يافت .

فصل نهم

پوست

9/1

بهداشت پوست

9/1 ـ 1

پاكيزگي

785. پيامبر خدا (ص): برهر مسلمان ، لازم است كه درهرهفت روز يك بار، غسل كند و

درآن ، سر و تن خود را بشويد .

786. پيامبر خدا (ص): در زير هر مويي جنابتي است . پس موها را بشوييد و پوست را

پاكيزه كنيد

9/1 ـ 2

ماليدن روغن به بدن

الف ـ خواص چرب كردن پوست

787. امام علي (ع): روغن ، پوست را نرم مي كند ، بر توان مغز مي افزايد ، مجاري آب

را در بدن مي گشايد ، كثافت پوست را از ميان مي برد و رنگ را روشن تر مي كند .

788. امام صادق (ع): روغن ، بدي را از ميان مي برد .

789. امام رضا (ع): هر كس مي خواهد كه لب هايش نتركد و ازآن ناسور بيرون نزند ، به

ابروهاي خود روغن بمالد .

ب ـ بهترين زمان براي روغن زدن

790. امام حسين (ع): پيامبر خدا به من فرمود : « فرزندم! ..يك روز درميان ، روغن

بمال تا به سنت پيامبرت عمل كرده باشي » .

791. امام باقر (ع): روغن [ ماليدن ] شبانه ، در رگ ها جريان مي يابد و پوست را

آبياري و چهره را سفيد مي كند .

792. الكافي ـ به نقل از اسحاق بن عمار : به امام صادق (ع)گفتم : من با مردماني اهل

مروت ( و سرشناس ) آميزش دارم و به مقدار اندكي روغن بسنده مي كنم . آيا هر روز

اندكي برخويش بمالم ؟

فرمود : « اين را براي تو دوست ندارم ».

گفتم : يك روز در ميان ؟

فرمود : « اين را هم برايت نمي پسندم » .

گفتم : دو روز در ميان ؟

فرمود : « جمعه تا جمعه ، يك روز و دو روز » .

ج ـ چرب كردن با روغن بنفشه

793. پيامبر خدا (ص): با روغن بنفشه ، بدن خود را چرب كنيد ؛ چرا كه آن در تابستان

، سرد و درزمستان ، گرم است .

794. امام صادق (ع): بنفشه ، مهتر همه روغن هاي شماست .

795. امام صادق (ع): حكايت بنفشه در ميان روغن ها ، حكايت ما درميان مردم است .

796. امام صادق (ع): برتري بنفشه بر ديگر روغن ها به سان برتري اسلام بر ديگر اديان

است . بنفشه ، خوب روغني است! درد را از سر و چشمان مي برد . خود را بدان چرب كنيد

.

797. الكافي ـ به نقل از محمد بن فيض ـ‌: نزد امام صادق (ع) از روغن ها سخن به ميان

آوردند و ازآن جمله ، از بنفشه و برتري آن گفتند .

فرمود : « بنفشه ، خوب روغني است! خود را با آن چرب كنيد كه برتري آن بر روغن ها ،

به سان برتري ما بر مردمان است ».

798. امام رضا (ع): اگر مي خواهي كه در بدنت جوش و جز آن رخ ننمايد ، هنگام درآمدن

به حمام ، چرب كردن بدن خود را به روغن بنفشه ، آغاز كن .

799. الكافي ـ به نقل از علي بن اسباط درحديثي كه سند آن را به معصوم رساند ـ :

ماليدن روغن بنفشه به ابروها ، سردرد را از ميان مي برد .

د. ماليدن روغن زيتون به بدن

800. پيامبر خدا (ص): زيتون بخوريد و خود را با روغن زيتون چرب كنيد ؛ چرا كه آن ،

از درختي خجسته است .

801. امام علي (ع): به روغن زيتون ، خود را چرب كنيد و از آن ، خورش سازيد ؛ چرا كه

آن ، روغن نيكان و خورش بر گزيدگان است .

ه ـ استفاده از روغن بان

802 . امام صادق (ع): خوب روغني است روغن بان!

803. امام صادق (ع): بان ، روغن مردانه است . چه خوب روغني است بان ؛ اما من از

خلوق ، خوشم مي آيد .

و ـ استفاده از روغن زنبق

804. الكافي ـ به نقل از سياري در حديثي كه سند آن را به پيامبرخدا رساند ـ :

پيامبر(ص) فرموده است : « براي بدن ، هيچ چيز از روغن زنبق ( رازقي ) بهتر نيست » .

ز ـ استفاده از خيري

805. امام صادق (ع) ـ از روغن بنفشه نام برد و آن را ستود و سپس فرمود ـ: خيري ،

نرم و لطيف است.

9/1 ـ 3

استفاده از خطمي

806. امام صادق (ع): شستن سر با خطمي ، مايه شادابي است .

807. امام صادق (ع): شادابي درده چيز است : ... و شستن سر با خطمي درحمام و غيرآن .

808. امام علي (ع): شستن سر با خطمي ، چرك را مي برد و آلودگي ها را از ميان بر مي

دارد .

9/1 ـ 4

خضاب كردن

809. پيامبر خدا (ص):‌ بر شما باد مهتر همه خضاب ها ، حنا ، كه پوست را پاكيزه مي

كند و بر توان همبستري مي افزايد .

810. پيامبر خدا (ص): هر كس حنا بر بدن خود بمالد و با آن خضاب كند ، خداوند ، او

را تا هنگامي كه بخواهد ديگر بار خضاب كند ، از سه چيز در امان مي دارد : جذام ،

پيسي و خوره .

811. امام صادق (ع): حنا كردن ، در پي نوره كشيدن ، مايه ايمني از جذام و پيسي است

.

9/1 ـ 5

آغاز كردن غذا با نمك

812. پيامبر خدا (ص)ـ خطاب به امام علي (ع) ـ : بر تو باد نمك ؛‌چرا كه درآن ، شفاي

هفتاد درد است كه كمترين آنها جذام ، پيسي و ديوانگي است .

813. امام صادق (ع): بر شما باد آن دو سفيد : نان و نمك … كه ايمني بدن از جذام و

پيسي و ديوانگي، در نمك است .

9/1 ـ 6

نوشيدن سويق با روغن زيتون

814. امام صادق (ع): نوشيدن سويقي كه با روغن زيتون فراهم آمده باشد ، گوشت را مي

روياند ، استخوان را استحكام مي بخشد ، پوست را نازك مي كند و بر توان جنسي مي

افزايد .

9/1 ـ 7

خربزه

815. پيامبر خدا (ص): بر شما باد خوردن خربزه ؛ چرا كه درآن ده ، ويژگي است : غذاست

؛ آب است ؛ شستشو دهنده است ، خوش بو كننده است ؛ مثانه را مي شويد ؛ شكم را مي

شويد ؛ آب كمر را فراوان مي سازد ؛ نيروي همبستري را مي افزايد ؛ سردي را از ميان

برمي دارد ؛ و پوست را تميز مي كند .

9/1 ـ 8

سنجد

816. امام صادق (ع): سنجد ، گوشتش گوشت مي روياند ، هسته اش استخوان را رشد مي دهد

، پوستش پوست را مي پرورد … رگ جذام را به كلي از ميان مي برد .

9/1 ـ 9

نانخواه و گردو

817. امام صادق (ع): چهار چيز ، چشم را جلا مي دهد ، سودمند است و هيچ زياني ندارد

.

درباره آنها از امام (ع) پرسيدند . فرمود : « آويشن و نمك ، وقتي با هم باشند ، و

نانخواه و گردو ، وقتي با هم باشند » .

به آن حضرت گفتند : اين چهار چيز وقتي با هم باشند ، به چه كار مي آيند ؟

فرمود : « نانخواه و گردو ، بواسير را مي سوزانند ، باد را دور مي كنند و رنگ پوست

را زيبا مي سازند..»

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

9/1 ـ 10

پياز

818. امام صادق (ع): پياز، دهان را خوش بو مي كند ، پشت را قوي مي سازد و پوست را

نرمي مي دهد .

819. پيامبرخدا (ص): هر گاه وارد آبادي وبا زده اي شديد و از وباي آن ترسيديد ، از

پياز آن جا بخوريد؛ زيرا كه آن ، چشم را جلا مي دهد ، مو را پاكيزه مي گرداند ، آب

كمر را زياد مي كند ، گام ها را سرعت مي بخشد ، تيرگي چهره را مي برد و خستگي را

نيز مي زدايد .

9/1 ـ 11

گياه سنا

820. امام صادق (ع): اگر مردم مي دانستند گياه سنا چه خواصي دارد ، ارزش هر مثقال

آن را به اندازه دو مثقال طلا مي رساندند . هان! بدانيد كه اين گياه ، مايه ايمني

يافتن از بهك ، پيسي ، جذام ، ديوانگي ، فلج و لقوه است . بايد آن را با كشمش سرخ و

بدون هسته ، همراه با مقداري برابر از هليله كابلي ، زرد و سياه ، و بصورت ناشتا ،

به اندازه سه درهم ، مصرف كرد و هنگامي كه به بستر خواب مي روي نيز، همين اندازه

مصرف كن ، كه اين ، مهتر همه داروهاست .

9/1 ـ 12

تاثير بوييدني ها در پيشگيري از بيماري هاي پوستي

821. پيامبر خدا (ص): نرگس را ببوييد ، هر چند روزي يك بار ، هر چند هفته اي يك

بار، هر چند ماهي يك بار، هر چند سالي يك بار و هر چند درهمه عمر، يك بار؛ چرا كه

درقلب ، هسته اي از ديوانگي ، جذام و پيسي وجود دارد و بوييدن نرگس آن را دور مي

كند .

9/1 ـ 13

اثر جامت در پيشگيري و درمان بيماري هاي پوستي

822. پيامبر خدا (ص): حجامت در سر، درماني براي ديوانگي ، جذام ، شب كوري ، پيسي و

سر درد است.

823. پيامبر خدا (ص): بر شما باد حجامت در استخوان پس سر، چرا كه درمان 72 بيماري

است و درمان پنج بيماري ، از جمله : ديوانگي ، جذام ، پيسي و دندان درد است .

824. پيامبر خدا (ص): هر كس در روز سه شنبه هفدهم يا نوزدهم يا بيست و يكم ماه

حجامت كند ، اين حجامت براي وي شفاي همه دردهاي سال خواهد بود و افزون برآن ، شفاي

سردرد ، دندان درد ، ديوانگي ، جذام و پيسي نيز خواهد بود .

825. امام رضا (ع): حجامتي … كه ميان شانه ها صورت مي گيرد ، دربهبود ضربان قلب

ناشي از شكم پري و حرارت ، سودمند است . آن [ حجامتي ] كه درساق پا صورت پذيرد ،

ممكن است از كليه ، مثانه و زهدان بكاهد و خون قاعدگي را به جريان اندازد . تنها

مشكلي كه دارد، اين است كه تن را ضعيف مي كند و ممكن است ازآن ، شب كوري شديدي بر

شخص عارض گردد . با اين همه براي كساني كه جوش و كورك دارند ، سودمند است .

826. مكارم الاخلاق : از امام صادق (ع) روايت شده كه مردي در حضور ايشان از خارش

(كهير) ، اظهار ناراحتي كرد . امام (ع) فرمود : « سه بار در هر دو پا ، درفاصله

ميان پي پا و استخوان قوزك ، حجامت كن » . آن مرد اين كار را انجام داد و خارش بدن

وي از ميان رفت .

مردي ديگر نيز اظهار ناراحتي كرد .

امام (ع) فرمود : « درپي پا ( يكي از پاها يا هردو پا ) سه بار حجامت كن كه به

خواست خداوند ، بهبود يابي » .

9/1 ـ 14

تاثير زكام و عطسه درپيشگيري از بيماري هاي پوستي

827. پيامبر خدا (ص): « در هر يك از آدمي زادگان ، دو رگ هست : رگي درسر، كه جذام

را تحريك مي كند ، و رگي در بدن ، كه پيسي را مي انگبزد . چون آن رگي كه در سر است

، به حركت آيد ،‌خداوند زكام را بر آن مسلط مي سازد تا هر بيماري اي كه درآن است ،

بيرون رود ؛ و چون آن رگي كه در تن است ، به جنب و جوش آيد ، خداوند ، كورك ها را

بر بدن مسلط مي سازد تا هر چه بيماري درآن است ، بيرون رود . از اين رو ، اگر كسي

از شما در بدن خود ، احساس زكام كرد يا كوركي ديد ، خداوند را شكر و عافيت گويد » .

همچنين فرمود : « زكام ، فضولاتي درسر است » .

828. پيامبرخدا (ص): چهار چيز را ناخوشايند مداريد ؛ زيرا كه براي چهارچيز ،

سودمندند : زكام را ناخوشايند مداريد ؛ زيرا مايه ايمني از جذام ست . كورك ها را

ناخوشايند مداريد ؛ زيرا مايه ايمني از پيسي اند . چشم درد را ناخوشايند مداريد ؛

زيرا مايه ايمني از كوري است . و سرفه راناخوشايند مداريد ؛ زيرا مايه ايمني ازفلج

شدن است .

9/1 ـ 15

تاثير برخي از ذكرها در بهداشت پوست

829 . امام صادق (ع): هر كس پس از نماز صبح و پيش از آن كه با كسي سخن بگويد ، هفت

بار بگويد : « بسم الله الرحمن الرحيم لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم »

خداوند ، هفتاد گونه بلا را از او دفع كند ؛ و هر كس اين [ ذكر ] را پس از نماز

مغرب و پيش از آن كه با كسي سخن بگويد ، بر زبان آورد ، خداوند ، هفتاد گونه بلا را

كه كمترين آنها جذام و پيسي است ، از او دور كند .

9/2

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/٤/٢ - موسسه عافیت الهی

 

دستگاه گوارش

7/1

اشاره به حكمت نهفته در دستگاه گوارش

685. امام صادق (ع)ـ خطاب به طبيب هندي ـ : كبد ، قوسدار است تا معده را سنگيني كند

و به تمامي بر روي آن قرار گيرد و آن را بفشرد و در نتيجه ، بخاري كه در آن هست ،

بيرون رود .

686. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمر ـ : اي مفضل! در همه اندام هاي بدن و در

اين حقيقت بينديش كه چگونه هر كدام از آنها براي هدفي سامان يافته اند : …دهان براي

غذا خوردن ، معده براي هضم كردن ، جگر براي افشرده ساختن ، گذرها براي برون شد پس

مانده ها ، و روده ها براي انتقال آنها …

چه كسي معده را درشت وسخت قرار داده و آن را بر گوارش غذا هاي دير هضم ، توانمند

ساخته است ؟ و چه كسي جگر را نازك و نرم قرار داده است تا غذاي ناب و نرم را پذيرا

شود و گوارشي كه دقيق تر و حساس تر از كار معده است، انجام دهد ؟ آيا گمان تو در

هيچ كدام از اينها ، اهمال و به خود واگذاشتگي پذيرفته است ؟ نه، هرگز! بلكه اينها

همه تدبيري است از سوي مدبري حكيم ، توانا و آگاه به چيزها ، پيش از اين كه آنها

بيافريند ، هيچ چيز او را ناتوان نسازد ، و همو لطيف و خبير است …

خداوند مخرج انسان را در پوشيده ترين جاي بدن او قرار داده ، نه پيش نشسته از جلو ،

ونه برجسته از عقب ؛ بلكه نهفته در جايي بسته ، پوشيده و پنهان از بدن ؛ جايي كه در

آن ، دو سر ران به هم رسند؛ و سرين ها با گوشتي كه در آنهاست ، بر آن پرده افكند و

آن را پوشاند ، و چون انسان را به قضاي حاجت نياز افتد و آن سان بنشيند ، آن مخرج

براي بيرون راندن كنجاره ، آماده مي شود . آفرين بر خدايي كه منت هايش پي در پي

رسيده و نعمت هايش از شمار، بيرون است!…

در آب دهان وسودي كه درآن است ، تامل كن . آن، به گونه اي آفريده شده كه پيوسته

دردهان جريان داشته باشد تا حلق و ملازه ها را تر بدارد و نگذارد خشك شوند ؛ چه ،

اين جاي ها اگر بدين[ گونه ] وا گذاشته شوند ، نابودي انسان را در بردارند ، افزون

بر اين اگردردهان ، رطوبتي نبود كه در غذاها نفوذ كند ، انسان نمي توانست هيچ غذايي

را مزه كند و گواراتر را بيابد . تجربه ، بر اين حقيقت ، گواهي مي دهد …

بدان كه رطوبت ، مركب رهروار غذاست و قدري از اين تري در جايي ديگر از مره نيز

جريان مي يابد و اين خود ، تن درستي كامل انسان را ميسر مي سازد ، درحالي كه اگر

مره خشك شود ، انسان ، نابود مي شود ….

بدان كه در بدن انسان ، چار نيرو وجود دارد : نيروي جذب كننده كه غذا را مي پذيرد و

به معده مي رساند ؛ نيروي نگه دارنده كه غذا را حبس مي كند تا طبيعت ، اثر خود را

درآن بگذارد ؛ نيروي گوارش كه غذا را مي پرورد و افشره آن را بيرون مي كشد و در بدن

مي پراكند ؛ و نيروي دفع كننده كه كنجاره پس مانده را پس از اين كه نيروي گوارش

كننده ،‌نياز خود را از آنها بر مي گيرد ، از بدن بيرون مي راند .

در سامان يافتگي اين نيروهاي چهارگانه در بدن ، در عملكرد آنها و به اندازه بودن

آنها با نيازي كه بدانها هست و هدفي كه از وجودشان هست و سرانجام ، در تدبير و

حكمتي كه در اين همه هست ، بينديش ، اگر آن نيروي جذب كننده نبود ، چگونه انسان در

جستجوي غذايي كه مايه برپايي جسم است ، به راه مي افتاد ؟ اگر نيروي نگه دارنده

نبود ، چگونه غذا در درون مي ماند تا معده ، آن را هضم كند ؟ اگر نيروي گوارش نبود

، چگونه غذا پخته مي شد تا افشره اي كه خوراك بدن را تامين مي كند و رخنه گاه هاي

آن را پر مي كند ، ازآن بيرون كشيده شود ؟ و اگر آن نيروي دفع كننده نبود ، چگونه

كنجاره اي كه هاضمه بر جاي مي گذارد ، يك به يك ، از بدن رانده و بيرون فرستاده مي

شد ؟

اكنون مگر نمي بيني كه چگونه خداوند به صنع دقيق خود و حسن تقدير خويش ، اين نيروها

را به خدمت بدن انسان و انجام دادن آنچه درستي اش در آن است ، گمارد؟ در اين باره

برايت مثالي مي آورم . جسم انسان ، سراي پادشاهي را مي ماند كه درآن، خدمتگزاران

،‌غلامان سبك پاي و سرگماشتگاني هستند و كار سراي را بر عهده دارند : يكي

نيازمنديهاي خدمتگزاران را فراهم مي آورد و در اختيارشان مي نهد ؛ يكي آنچه را آمده

است ، تحويل مي گيرد و براي فراورده شدن و آماده شدن به انبارمي سپرد ؛ ديگري آن را

آماده و پرورده مي سازد و مي پراكند ؛ و ديگري ،‌آلودگي را از خانه مي پالايد و

بيرون مي برد . در اين حا نيز ، آفريدگار حكيم و پروردگار جهان و جهانيان ، همان

پادشاه است . پيكر انسان ، آن سراي است . خدمتگزاران، اندام هاي بدن اند ، و

سرگماشتگان نيز همان چهار نيرو هستند .

شايد گمان كني آنچه دربارة اين چهار نيرو وعملكرد آنها پس از بيان كلَي درباره شان

آورده ام، زيارت وافزوني است؛ امَا نه آنچه گفتم ، بر سياق آن چيزي است كه در كتاب

هاي پزشكان آمده، ونه سخن آنان است؛ چه، آنها اين آگاهي را به عنوان چيزهايي كه در

فنَ طبابت و تن درستي بدان نياز است،

يادآور شده اند وما آنها را به عنوان آنچه در درستي دين وشفاي دل ها از گم راهي

بدان نياز مي افتد ، يادآورشده ايم؛ همانند آن تدبير وحكمتي كه در كار بدن است و آن

را به توصيفي فراگير و حكايتي آشنا باز گفتم… اي مفضل! در طلوع وغروب خورشيد،

بينديش كه جابجاي روز و شب را سامان

مي دهد…؛ چه ، اگر غروب نبود ، مردم آرام وقرار نداشتند ، در حالي كه آنان را به

آرامش وراحتي ،نيازي فراوان است تا بدن ها يشان بياسايد ، حواسشان جمع شود، دستگاه

گوارش ، به كار گوارش غذا برانگيخته گردد، وغذا به اندام ها راه بگشايد.

687. امام صادق(ع)ـ در روايتي از ايشان ـ : سپس در آدم، نور،آتش، باد وآب را به

جريان انداخت . انسان ،به نور ديد وانديشيد وفهميد،و به آتش خورد ونوشيد. اگر در

معده آتش نبود ، معده غذا را نرم نمي كرد ؛ اگر در درون آدمي زاد بادي نبود كه آتش

معده را شعله ور سازد، آن آتش بر افروخت؛ و اگر درون آدمي زاده ، آبي نبود كه زبانه

هاي آتش معده را فرو نشاند ،آن آتش ،درون آدمي را يكسره مي سوزاند.

688. امام كاظم(ع): سرشت آدم، بر چهار چيز نهاد است :يكي از آنها هواست كه شخص، جز

بدان وبه نسيم آن، زنده نمي ماند و هر درد وعفونتي را هم كه در جسم است، بيرون مي

راند . ديگري خاك است كه ممكن است خشكي و حرارت را پديد آورد. ديگري خوراك است كه

خون از آن پديد مي آيد. مگر نمي بيني غذا به معده در مي آيد وآن جا ،معده آن را مي

پروردتا نرم وآن گاه،ناب شود وطبيعت، افشردة آن را به عنوان خون مي گيرد وسپس ،

كنجاره به پايين بدن سرازير مي شود.و چهارم ،آب است كه بلغم را مي سازد.

7/2

سلامت دستگاه گوارش

7/2 ـ 1

پرهيز

689. پيامبر خدا (ص): معده، خانة همة در دهاست و پرهيز ، ريشة همة درمان ها.

690. امام صادق(ع): معده، خانة درد است وپرهيز، يگانه درمان.

7/2 ـ 2

آنچه براي گوارش، سودمند است

الف ـ كاهو

691. پيامبرخدا (ص): كاهو بخور، خواب آور است وغذا را هضم مي كند.

ب ـ خرما

692. پيامبر خدا (ص): دربارة خواصَ خرماي برني ـ : اين جبرئيل است كه به من خبر مي

دهد كه در آن (خرماي برني) ، نه ويژگي است؛ بوي دهان را خوش مي سازد ، معده را مي

پالايد وغذا را گوارش

مي دهد.

693. الكافي ـ به نقل از ابو عمرو ، از مردي ،از امام صادق(ع) ـ : « بهترين خرماي

شما، خرماي برني است؛درد ها را مي برد و خود، بيماري نمي زايد، خستگي را مي زدايد و

زياني در بر ندارد ، بلغم را از ميان مي برد ، وبا هر خرمايي خوبي اي همراه است».

در روايتي ديگر است كه فرمود: «{خرما} گوارا وسبك مي كند، وخستگي را مي برد وسير مي

كند».

ج ـ پنير

694. امام صادق(ع): پنير ، غذاهاي پيش از خود را گوارش مي دهد وبراي پس از خود

،اشتها مي آورد.

د ـ سويق

695. امام صادق(ع): سويق، كَله پاچه را هضم مي كند.

696. مكارم الاخلاق ـ به نقل از علي بن سليمان ـ : نزد امام رضا (ع) كلَه پاچه

خورديم . پس سويق خواست . گفتم : من سير شده ام .فرمود:« اندكي از سويق ،كلَه پاچه

را هضم مي كندو دواي آن است».

هـ مسواك زدن

697. پيامبر خدا(ع): هر كس روزي دو بار مسواك بزند ، سنَت پيامبران را استمرار

بخشيده است …و غذايش گوارا مي شود.

و ـ به پشت دراز كشيدن پس از غذا خوردن

698. امام صادق(ع): به پشت دراز كشيدن پس از غذا خوردن ، بدن را چاق مي كند ، غذا

را گوارا مي سازد و درد را {از درون انسان} بيرون مي كند.

699. التعريف: روايت شده است: به پشت دراز كشيدن پس از غذا خوردن ، گوارا كننده است

وعروق را به جريان مي اندازد، و خواب پس از غذا خوردن نيز غذا را هضم مي كند وگوارا

مي سازد.

7/2 ـ3

آنچه معده را مي پالايد وتقويت مي كند

الف ـ سيب

700. امام علي(ع): سيب بخوريد ،كه معده را مي پالايد .

701. امام صادق(ع): سيب ، پالاينده وخوش بو كنندة معده است.

ب ـ انار

702. امام علي (ع): انار با پيه آن بخوريد؛ چرا كه معده را پاك مي كند.

703. امام صادق(ع): انار ملس را با پيه آن بخوريد؛ چراكه معده را پاك مي كند.

704. طب الائمَه(ع)ـ به نقل از حارث بن مغيره ـ‌ : از سنگيني اي كه در قلب احساس مي

كردم و از بدگواري وسوء هاضمه اي كه داشتم ،نزد امام صادق(ع) اظهار ناراحتي كردم.

فرمود :« از اين انار شيرين، ميل كن وآن را پيه اش بخور ؛چرا كه معده را كاملاً پاك

مي كند، بدگواري را درمان مي سازد، غذا را هضم مي كند و در دورن بدن ، تسبيح مي

گويد».

ج ـ گلابي

705. امام صادق (ع): گلابي ، معده را مي پالايد و تقويت مي كند و با به، همگون است.

خوردنش روي غذا سودمندتر است تا چاشت نا خورده. هركس هم كه احساس سنگيني مي كند،از

آن{ برروي غذا} بخورد.

706. امام علي (ع): خوردن به نيروي قلب ضعيف است، معده را پاك مي سازد، دل را فراست

مي دهدوترسو را شجاعت مي بخشد.

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

706. امام علي (ع): خوردن به نيروي قلب ضعيف است، معده را پاك مي سازد، دل را فراست

مي دهدوترسو را شجاعت مي بخشد.

707. امام صادق(ع): بر تو باد خوردن به شيرين با دانه هايش ؛ چرا كه قلب ضعيف را

تقويت مي كند، معده را مي پالايد و معده را پاك مي سازد.

708. امام صادق(ع): به معده را گشايش مي دهد، دل را استحكام مي بخشد؛و خداوند، هيچ

پيامبري را برنينگيخته ، مگر آن كه به نيز خوردن است.

هـ خربزه

709. پيامبرخدا(ص): بر شما باد خوردن خربزه؛چرا كه درآن ، ده ويژگي است: غذاست، آب

است، شتشو دهنده است، خوش بو كننده است،مثانه را مي شويد شكم را مي شويد، آب كمر را

فراوان مي سازد، بر نيروي همبستري مي افزايد،سردي مزاج را از ميان مي برد،وپوست را

تميز مي كند.

وـ باقلا

710.امام صادق(ع): با قلا را با پوست بخوريد؛ چرا كه معده را پاك مي كند .

ز ـ حزا

711. امام صادق(ع):حزا به همراه آب سرد، براي معده سودمند است.

ح ـ تلبيه

712. پيامبر خدا(ص) ـ در بارة كسي كه به بيماري بي اشتهايي گرفتار آمده بود ـ : بر

شما باد {خوردن}تلبينه. آن را به وي{جرعه جرعه}بخورانيد، كه سوگند به آن كه جانم در

دست اوست،شكم هر يك از شما چونان مي شويد كه كسي با آب ،چرك را از صورت خويش،فرو

بشويد.

7/2 ـ4

آنچه به معده زيان مي رساند

الف ـ بد گواري

713. امام صادق(ع) : هر دردي از بدگواري(سنگين خواري)است، مگر تب،كه به خودي خود به

بدن در مي آيد.

714.پيامبرخدا(ع):سنگيني معده(برده)، ريشه هر بيماري اي است.

ب ـ پرخوري

715.امام علي(ع): اي كميل! مبادا معده ات را از خوراك، سنگين كني.در آن جايي براي

آب و جايي براي باد واگذار و هنگامي كه هنوز به خوردن اشتها داري، از غذا خوردن دست

بكش، كه اگر چنين كني، غذارا گوارا خواهي يافت؛چه،تن درستي، از كم خوردن وكم

آشاميدن است.

ج ـ آب نوشيدن در ميان خوردن غذا

716.امام رضا(ع):هركس مي خواهد معده اش اورا آزار ندهد، ميان غذا خوردن،آب ننوشدتا

آن را به پايان برساند؛ زيرا هركس چنين كند، رطوبت در بدنش مي نشيند ومعدهاش ضعيف

مي شود ورگ ها نمي توانند نيروي موجود درغذا را بگيرند؛چه، اگر پي درپي آب به معده

ريخته شود،معده،فراخ

مي گردد.

دـ يكسره سر كشيدن آب

717. پيامبر خدا(ص): آب را به آهستي بمكيد و آن را به يكباره سر مكشيد؛ زيرا كه از

آن، بيماري جگربر مي خيزد.

هـ نوشيدن آب سردوفقَاع در حمَام

718. امام صادق(ع): از نوشيدن آب سرد وفقَاع در حمَام،حذر كن؛چرا كه معده را تباه

مي كند.

و ـ خوردن گوشت نمك سود خشك شده

719. امام هادي(ع): گوشت نمك سود خشك شده، بد گوشتي است؛ زيرا در معده از هم باز مي

شود، هر بيماري اي را بر مي انگيزد، هيچ سودي در بر ندارد، وتنها، زيان مي رساند.

زـ خوردن گوشت ناپخته

720. امام رضا(ع): خوردن گوشت ناپخته ،درشكم ،كرم ايجاد مي كند.

ح ـ بسيار خوردن تخم مرغ

721.امام رضا (ع) تخم مرغ بسار خوردن ومداومت بر آن،بيماريسپرز مي آورد و ايجاد

كنندة بادهاي در سر معده است.

7/3

آنچه براي برخي دردهاي شكم،سودمند است

7/3 ـ 1

گلابي

722. امام صادق(ع): گلابي بخوريد ، كه به اذن خداوند دل را جلا مي دهد و دردهاي

درون را تسكين مي بخشد.

7/3 ـ 2

723. الكافي ـ به نقل از عمران ـ: امام صادق(ع)، شكم درد داشت.فرمد براي او برنج

بپزيد و بر آن،سماق بيفزايد. آن گاه، آن را خورد وبهبود يافت.

7/3 ـ 3

آويشن

724. امام كاظم (ع): داروي امير مومنان(ع)،آويشن بود. او مي فرمود:« آويشن براي

معده،پرزي همانند پرز پارچه هاي مخمل مي شود».

7/3 ـ 4

عسل و شونيز

725. صحيح مسلم ـ به نقل از ابوسعيد خدري ـ : مردي نزد پيامبر خدا آمد و گفت :

برادرم به اسهال مبتلا شده است .

پيامبر خدا (ص) فرمود : « به او عسل بنوشان » .

وي به او عسل نوشاند و ديگربار نزد پيامبر خدا آمد و گفت : به وي خوراندم ؛ اما

براسهال وي افزود .

او سه بار مراجعه كرد و همين را گفت و پيامبر خدا نيز سخن پيشين را به او فرمود .

براي چهارمين بار ، به حضور رسيد و پيامبر خدا فرمود : « به او عسل بنوشان ». گفت :

به او خورانده ام ؛‌اما فقط بر اسهالش افزوده است . پيامبر خدا فرمود : « سخن خدايت

را باور بدار و شكم برادر خويش را باور مدار».پس ، آن مرد ديگر بار به او عسل

خورانيد و او نيز بهبود يافت .

726. امام علي (ع): مردي نزد خداوند خدا از دردي كه درون خويش داشت ، اظهار ناراحتي

كرد . پيامبر خدا (ص) فرمود : « شربتي از عسل بردار و سه يا پنج يا هفت دانه شونيز

درآن بينداز و بنوش تا به اذن خداوند بهبود يابي ». او اين كار را انجام داد و

بهبود يافت .

7/3 ـ 5

گردوي تف داده

727. طب الائمه ـ به نقل از محمد بن ابراهيم جعفي ـ : مردي از شكم دردي كه چيزي

نمانده بود باعث مرگش شود ، به نزد امام علي بن موسي الرضا (ع) ناليد و از ايشان

خواست براي او در پيشگاه خداوند دعا كند ؛ چرا كه دارو و درمان هاي فراواني كه به

وي داده اند ، او را به ستوه آورده است و نه فقط او را سودي نرسانده ، بلكه بر شدت

درد او نيز افزوده است .

امام ـ كه درود خدا بر او باد ـ لبخند زد و فرمود : « نيك بخت مردا! دعاي ما به

درگاه خداوند ، جاي خود دارد و من از خداوند مي خواهم به مدد و نيروي خود ، درد تو

را بكاهد ، اما چون درد بر تو غلبه كرد و از آن به خود پيچيدي ، گردويي بردار و بر

آتش بگير تا هنگامي كه بداني آنچه در درون آن هست ، كباب شده و آتش ، رنگ پوست آن

را نيز ديگرگون كرده باشد . در اين هنگام ، آن را بخور كه دردم ، درد را آرام مي

كند ».

او مي گويد : به خداوند سوگند ، تنها يك باراين كار را انجام دادم و به اذن خداوند

، آن شكم درد من ، آرام شد .

7/3

تنقيه كردن

728. پيامبر خدا (ص): بهترين درماني كه به كار مي گيريد ، تنقيه كردن است . شكم را

بزرگ مي كند ، درد درون را مي شويد و بدن را قوي مي كند .

729. پيامبر خدا (ص): تنقيه كردن ، هيچ ايرادي ندارد ، جز اين كه شكم را بزرگ مي

كند .

730. امام صادق (ع): تنقيه كردن ، نوعي درمان است . گفته اند كه شكم را بزرگ مي كند

، در حالي كه مردان صالحي اين كار را انجام داده اند .

7/3 ـ 7

آرد برنج

731. المحاسن ـ به نقل از محمد بن مروان ـ : نزد امام صادق (ع) بودم . ايشان شكم

درد ( اسهال) سختي داشت . شامگاهان ، در حالي كه بسيار بر حال ايشان نگران بودم ،

از نزد وي رفتم . فردا روز ، نزد ايشان بازگشتم و ديدم دردي كه داشته ، فرو نشسته

است . گفتم : فدايت شوم! شامگاه ديروز كه از تو جدا شدم ، آن چنان بيمار بودي؟!

فرمود : « گفتم قدري برنج آوردند ،‌شستند ، خشك كردند و آسياب كردند . سپس از آن ،

دارويي ( سفوفي ) ساختم [ و خوردم ] و شكمم ، بند آمد » .

732. الكافي ـ به نقل از خالد بن نجيح ـ : از شكم درد ، نزد امام صادق (ع) اظهار

ناراحتي كردم . به من فرمود : « قدري برنج بگير ، آن را بشوي و درسايه ، خشك كن .

سپس ، آن را آسياب كن و در هر صبحگاه ، به اندازه يك كف دست ازآن بردار».

اسحاق جريري بدين حديث افزوده است : « آن را در آبي به وزن يك اوقيه بجوشان و آن

گاه بخور » .

733. امام صادق(ع): سخت بيمار شدم و در اين بيماري به شكم درد گرفتارآمدم و تنم

تحليل رفت . گفتم كه قدري برنج درآب جوشاندند و از آن ، آشي ساخته شد و من ، از آن

استفاده مي كردم . پس [ نيروي ] تنم به من بازگشت .

7/3 ـ 8

نان برنج

734. امام صادق (‌ع) : به كسي كه شكم درد دارد ، نان برنج بدهيد ؛ چرا كه هيچ چيز ،

سودمندتر از آن به شكم چنين بيماري در نيامده است . آن ، معده را پاك مي كند و درد

را به كلي از بدن بيرون مي كشد .

7/3 ـ 9

آرد گاورس

735. الكافي ـ به نقل از عبدالرحمان بن كثير ـ : در مدينه بيمار شدم و به اسهال ،‌

گرفتار آمدم . امام صادق (ع) ، برايم آرد گاورس نسخه كرد و مرا فرمود كه آرد گاورس

بگيرم و با آب زيره بخورم . اين كار را كردم و اسهالم متوقف شد و بهبود يافتم .

7/3 ـ 10

شير شتر

736. پيامبر خدا (ص): درمان اسهال شما در شير شتر …است .

737. پيامبر خدا (ص): در شير شتر ، شفاي اسهال است .

7/4

آنچه بواسير مي آورد

7/4 ـ 1

زياد نشستن به گاه قضاي حاجت

738. امام باقر (ع): زياد نشستن در آبريزگاه ، بواسير مي آورد .

739. امام رضا (ع): براي قضاي حاجت ، به آبريزگاه برو و درآن جا به همان اندازه كه

قضاي حاجت كني ، بمان و آن را به درازا مكشان ؛ چرا كه اين كار ، درد نهفته را در

پي مي آو.رد .

740. مجمع البيان : گفته اند كه خواجه لقمان ، به آبريزگاه رفت و نشستن در آن جا را

به درازا كشاند . لقمان ، بر او چنين بانگ زد : « از نشستن زياد به گاه قضاي حاجت ،

جگر به درد مي آيد ، بواسير ايجاد مي شود ، و حرارت ، به سر مي رسد . سبك بنشين و

سبك برخيز » . راوي مي گويد : از آن پس ، خواجه لقمان ، اين حكمت وي را در آبريزگاه

نوشت .

7/4 ـ 2

همبستري درحال خودداري از قضاي حاجت

741. پيامبر خدا (ص): مبادا كسي در حالي كه از قضاي حاجت خودداري مي ورزد ، نزديكي

كند ؛ چرا كه اين كار ، بواسير مي آورد ؛ و مبادا كسي در حالي كه پيشاب خود را نگه

مي دارد ، نزديكي كند ؛ چرا كه اين كار، ناسور مي آورد .

7/4 ـ 3

با هم خوردن تخم مرغ و ماهي

742. امام رضا (ع): بايد از اين بپرهيزي كه …تخم مرغ و ماهي را هم زمان در معده گرد

آوري ؛ چه ، هرگاه اين دو با يكديگر گرد آيند ، قولنج ، باد بواسير و دندان درد به

وجود مي آورند .

7/5

آنچه براي درمان بواسير ، سودمند است

7/5 ـ 1

انجير

743. پيامبر خدا (ص): انجير ، تازه و خشك ، بخوريد ؛ چرا كه بر قدرت همبستري مي

افزايد ، بواسير را ريشه كن مي كند و براي درمان نقرس و سردي مزاج ، سودمند است .

7/5 ـ 2

تره

744. الكافي ـ به نقل از فرات بن احنف ـ : از امام صادق (ع)، درباره تره پرسيدند .

فرمود : « آن را بخور ؛ چرا كه در آن ، چهار ويژگي است : بوي دهان را خوش مي سازد ؛

بادها را [ از بدن ] مي راند ؛ بواسير را ريشه كن مي كند ؛ و براي كسي كه بر

[خوردن] آن مداومت ورزد ، مايه ايمني از جذام است ».

7/5 ـ 3

زردك

745. امام صادق (ع): زردك ، مايه ايمني از قولنج و بواسير است و توان نزديكي را

تقويت مي كند .

7/5 ـ 4

برنج

746. امام صادق (ع): برنج ، خوب خوراكي است! روده ها را فراخ مي كند و بواسير را

ريشه كن مي سازد . ما بر مردم عراق ، غبطه مي خوريم كه برنج و خرما خرك مي خورند .

اين دو ، روده ها را فراخ مي كنند و بواسير را ريشه كن مي سازند .

7/5 ـ 5

خرما با روغن گاو

747. امام رضا (ع): هر كس مي خواهد از درد نشيمنگاه درامان بماند و باد بواسير ،

هيچ زياني به او نرساند ، هر شب ، هفت خرماي هيرون با روغن گاو بخورد و بيضه هاي

خود را با روغن زنبك خالص ، چرب كند .

7/5 ـ 6

هوبره

748. امام كاظم (ع): در خوردن هوبره اشكالي نمي بينم . آن ، براي بواسير و درد كمر

، خوب است .

7/5 ـ 7

سنجد

749. امام صادق (ع): سنجد …كليه ها را گرم مي كند ، معده را پاك مي سازد و مايه

ايمني از بواسير است .

7/5 ـ 8

طهارت گرفتن با آب سرد

750. امام صادق (ع): طهارت گرفتن با آب سرد ، بواسير را از ميان مي برد .

7/5 ـ 9

استنجا با مشكك

751. امام كاظم (ع): هر كس پس از قضاي حاجت ، با مشكك ، آلودگي مخرج را بزدايد و پس

از غذا خوردن نيز دهان خويش را با مشكك بشويد ، نه بيماري اي از بيماري هاي دهان به

او مي رسد و نه از باد بواسير مي ترسد .

7/6

آنچه براي دردهاي كبد ، سودمند است

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

7/6 ـ 1

شير انجير

752. امام باقر(ع)ـ درباره حزقيل (ع)ـ : زخمي بر كبد او رسيد و او را آزار مي داد .

وي بر درگاه خداوند ، زاري و خشوع كرد و بر خاكستر نشست . پس خداوند به وي وحي

فرستاد كه : « شير انجير بردار و از بيرون ، برسينه خويش بمال ». او نيز چنين كرد و

آن عارضه از وي برطرف شد .

7/6 ـ 2

رگزني

753. مكارم الاخلاق ـ به نقل از محسن و شاء ـ : نزد امام صادق (ع) ازدرد كبد ،

اظهار ناراحتي كردم . امام (ع)،‌ رگزني را خواست و او پاي مرا رگ زد . همچنين فرمود

: « براي درد پهلو ، آب زير كوهي بنوشيد » .

7/7

آنچه براي درمان بادهاي شكم ، سودمند است

7/7 ـ 1

سياه دانه

754. طب الائمه ـ به نقل از عبدالرحمان بن جهم ـ : ذريح محاربي ، نزد امام صادق

(ع)، اظهار كرد كه شكم وي غرغر مي كند . امام پرسيد : « آيا درد هم داري ؟ » .

گفت : آري

فرمود: « چرا براي درمان آن ، از سياه دانه و عسل ، بهره نمي جويي؟».

7/7 ـ 2

زيتون

755. الكافي ـ به نقل از اسحاق بن عمار يا راوي ديگري ـ : به امام صادق (ع) گفتم :

مردم مي گويند كه زيتون ، باد آور است .

فرمود : « زيتون ، باد بر است » .

7/8

آنچه براي درمان كرم هاي شكم ، سودمند است

7/8 ـ 1

سركه شراب

756. امام علي (ع): سركه شراب بخوريد ؛ چرا كه كرم ها را در شكم مي كشد .

757. امام صادق (ع): سركه شراب ، جنبندگان شكم را مي كشد .

758. امام صادق (ع)‌: برتو باد [ خوردن ] سركه شراب ؛ چرا كه هر جنبنده اي را درونت

مي كشد .

7/8 ـ 2

خرما خوردن ناشتا

759. پيامبر خدا (ص): ناشتا خرما بخوريد ؛ چرا كه كرم هاي شكم را مي كشد .

760. امام صادق (ع): هركس به هنگام خواب ، هفت خرماي عجوه بخورد ، خرماها كرم هاي

شكم او را مي كشند .

7/9

درمان هايي ديگر

الف ـ زرده تخم مرغ براي درمان گوارا نيافتن غذا

761. مكارم الاخلاق ـ به نقل از علي بن محمد بن اشيم ـ : نزد امام رضا (ع) از اين

شكايت كردم كه كمتر غذا را گوارا مي يابم .

فرمود : « زرده تخم مرغ بخور » .

من اين كار را انجام دادم و از آن ، سود بردم .

ب ـ سيب براي درمان مسموميت

762. امام كاظم (ع): سيب ، براي درمان چند چيز سودمند است : مسموميت ، سحر، جنوني

كه از زمينيان پيش مي آيد ، و بلغمي كه چيره شده باشد . هيچ چيز منفعتش سريعتر از

اين نيست .

ج ـ آب درماني

763. الكافي ـ به نقل از ابو طيفور طبيب ـ : بر امام كاظم (ع) وارد شدم و او را از

نوشيدن آب ، باز داشتم .

فرمود : « نوشيدن آب ، اشكالي ندارد . آب ، غذا را در معده مي چرخاند ، خشم را فرو

مي نشاند ، بر هوش مي افزايد و تلخه را خاموش مي كند ».

764. امام صادق (ع): پيامبر خدا ، به هنگام روزه گشودن ، با حلوا افطار مي كرد .

اگر حلوا نبود ، با شكرينه اي ديگر يا چند دانه خرما ، و اگر آن نيز نبود ، با آب

خالي . مي فرمود : « آب ، معده و كبد را تميز مي كند ، دهان را خوش بو مي كند ،

دندان ها را محكم مي سازد ، چشم را قدرت مي دهد و ديده را جلا مي بخشد ، گناهان را

از انسان مي شويد ، رگ هاي برآشفته و تلخه تحريك شده را فرو مي نشاند ، بلغم را از

ميان مي برد ، حرارت را از معده بر مي دارد ، و سردرد را نيز از ميان مي برد ».

765. الفقه المنسوب للامام الرضا (ع): درباره آب سرد ، روايت مي كنم كه حرارت بدن

را فرو مي نشاند ، صفرا را آرام مي سازد ، غذا را هضم مي كند ، پس مانده اي را كه

در سر معده هست ، ذوب مي سازد و تب را از ميان مي برد .

دـ درمان با قي كردن عمدي

766. امام باقر (ع): هر كس پيش ازآن كه خود به خود ، حالش به هم بخورد ، عمدا قي

كند ، [ اين كار] از هفتاد دارو بهتر است و اين نوع قي كردن ، هر درد و بيماري اي

را [ كه در او هست ، از تنش ] بيرون مي آورد .

7/10

آنچه براي درمان بي اشتهايي سودمند است

الف ـ پنير

767. امام صادق (ع): چه نيكو لقمه اي است پنير! دهان را تر و تازه مي كند ، بوي

دهان را خوش مي سازد ، غذاي پيشين را هضم مي كند و براي غذاي بعد ، اشتها را باز مي

كند .

ب ـ حوك

768. امام صادق (ع): حوك ، سبزي پيامبران است . بدانيد كه در آن ، هشت ويژگي است :

هضم كننده است ؛ گرفتگي هاي عروق و مجاري را مي گشايد ؛ آروغ را خوش بو مي سازد ؛

دهان را بوي خوش مي بخشد ؛ اشتها آور است ؛ و درد را [ از بدن ] بيرون مي كشد .

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/٤/٢ - موسسه عافیت الهی

شستشوي دهان و بيني

588. پيامبر خدا(ص): شستشوي دهان و بيني ،‌از فطرت [توحيدي] است .

589. امام علي (ع): شستشوي دهان و بيني ، سنت و مايه پاكي دهان و بيني است و انفيه

كردن ، مايه سلامت سر و پاكسازي بدن و همه انواع سر درد است .

590. امام كاظم(ع): پج چيز درباره سر ، از سنت هاست و پنج چيز هم درباره تن . اما

آنچه درباره سراست ، مسواك زدن ، گرفتن سبيل ، از هم گشودن موها از ميانه سر ، و

شستشوي دهان وبيني است.

آنچه درباره تن است : ختنه كردن ، تراشيدن موي زهار، زدودن موهاي زير بغل ، كوتاه

كردن ناخن ها ، و زدودن پليدي مخرج است .

591. پيامبرخدا(ص): بايسته است كسي از شما در چرخاندن آب در دهان و بيني ، مبالغه

ورزد ؛ چرا كه اين كار، مايه آمرزش براي شما و باعث گريز شيطان است .

592. پيامبرخدا(ص):چون آب در بيني چرخاندي ، همه را بيرون بريز.

593. پيامبر خدا (ص): هرگاه كسي از شما وضو گرفت ، به سوراخ هاي بيني آب ببرد وسپس

، همه را بيرون بريزد.

594. پيامبر خدا (ص): دوباره محكم يا سه بار{ به صورت عادي } بيني را خالي كنيد.

6/2 ـ3

مسواك زدن

الف ـ تاكيد بر مسواك زدن

595. امام صادق (ع): مسواك زدن ، از سنَت هاي پيامبران است.

596. پيامبر خدا (ص): مسواك زدن … از فطرت {توحيدي }است.

597. پيامبر خدا (ص): جبرئيل ، آن اندازه مرا به مسواك زدن سفارش مي كرد كه ترسيدم

دندان هايم يك به يك بريزد وبي دندان شوم.

598. پيامبر خدا (ص): جبرئيل، آن اندازه مرا به… مسواك زدن سفارش مي كرد كه گمان

بردم آن را واجب قرار خواهد داد.

599. پيامبر خدا (ص): جبرئيل، چندان مرا به مسواك زدن سفارش كردكه بر دندان هايم

ترسيدم.

600. پيامبر خدا (ص): جبرئيل، هيچ نزد من نيامد ، مگر كه مرا به مسواك زدن سفارش

كرد تا جايي كه ترسيدم اين كار بر من و امَتم واجب شود.

601. امام صادق (ع): مسواك زدن ، از سنَتهاي فرستادگان {الهي} است.

602. امام صادق(ع): پيامبر خدا ، آن هنگام كه مردم ، دسته دسته به دين درآمدند،

فرمود :«{طايفه} ازد كه نازك دل ترين وخوش دهان ترين مردم اند، به آنان (مسلمان) در

پيوستند».

گفته شد: اي پيامبر خدا! « نازك دل ترين» را فهميديم ، امَا چرا « خوش دهان ترين»؟

فرمود :«از آن رو كه اين طايفه ، در روزگار جاهليت، مسواك مي زند».

603.امام باقر وامام صادق(ع): خواندن دو ركعت نماز با مسواك، با فضيلت تر از هفتاد

ركعت بدون مسواك است.

604. امام باقر (ع): اگر مردم مي دانستند كه مسواك زدن چه {فضيلت وفوايدي}دارد، آن

را با خود به بستر مي بردند.

ب ـ نكوهش ترك مسواك زدن

605. پيامبر خدا (ع): چرا شما را با دندان هاي زرد مي بينم؟ چرا مسواك نمي زنيد؟

606. پيامبرخدا(ص): جبرئيل ، نزد من آمد وگفت :اي محمَد !چگونه در حالي كه مسواك

نمي زنيد، بر شما نازل شويم؟

607. الخصال: از ابو يحيي واسطي، از كسي كه اين راوي از اونام برده ،نقل شده كه وي

به امام صادق (ع) گفته است: آيا همة اين خلق را از مردم مي داني؟

فرمود :«از اين ميان ، آنان راكه مسواك نمي زنند ودر جاي تنگ،چهار زانو مي نشينند

(فضاي وسيع تري را مي گيرند) و… بينداز».

ج ـ فوايد مسواك زدن

608. پيامبرخدا (ص): مسواك بزنيد؛ چرا كه مسواك ، ماية پاكيزگي دهان وخشنودي

پروردگار است.

609. پيامبرخدا(ص): مسواك، دندان ها را در دهانتثبيت مي كند.

610. پيامبر خدا(ص): مسواك ، بر فصاحت مرد مي افزايد.

611. پيامبر خدا(ص): مسواك ، شفاي هر دردي است، مگر سام، وسام، مرگ است.

612. امام باقر(ع): مسواك زدن ،بلغم را از ميان مي برد وعقل را افزون مي سازد .

613. امام باقر(ع): مسواك زدن،… ماية دور كردن بلغم است.

614.امام صادق(ع): هر چيز را پاك كننده اي وپاك كنندة دهان، مسواك است.

615. امام صادق(ع): بر شماباد مسواك زدن؛ چرا كه وسوسه دل را از ميان مي برد.

616. امام صادق(ع): بر شما باد مسواك زدن؛ چرا كه ديده را جلا مي دهد.

617. امام صادق(ع): مسواك زدن، اشك ريزش را مي برد وديده را جلامي دهد.

618. امام رضا(ع) : مسواك زدن ، ديده را جلا مي بخشد، مو بر مي روياند و اشك ريزش

را از ميان

مي برد.

619. پيامبر خدا(ص): هر كس در هر روز ، دو بار مسواك بزند، سنَت پيامبران را

استمرار بخشيده است، در برابر هر نمازي كه بخواند، خداوند ،برايش پاداش صد ركعت مي

نويسد، از فقر به غنا(وبي نيازي) در مي آيد ، دهانش خوش بو مي شود، حافظه اش فزوني

مي يابد ، فهمش استوار مي گردد، غذايش گوارش مي يابد .درد دندان هايش از ميان مي

رود ،بيماري از او دور مي گردد، وفرشتگان ، به واسطه نوري كه بر او مي بينند،با او

دست مي دهند و دندان هايش تميز مي شود .

620. پيامبر خدا (ص): در مسواك زدن، دوازده ويژگي است:ماية پاكي دهان است؛سبب

خشنودگي پروردگار است؛ دندان ها را سفيد مي كند؛ جرم دندان را از ميان مي برد؛ بلغم

را مي كاهد؛ غذا را مطبوع مي سازد؛ حسنات را دوچندان مي كند؛ به واسطة آن ، سنَت

انجام مي گيرد؛ فرشتگان بدين وسيله حضور مي يانبد ؛ لثه را تقويت مي كند؛برگذرگاه

قرآن مي گذرد و نزد خداوند، هر دو ركعت نماز با مسواك ، دوست داشتني تر از هفتاد

ركعت بي مسواك است.

621.پيامبرخدا(ص): در مسواك زدن ، ده ويژگي است : دهان را خوشبو مي كند ؛ لثه را

استحكام مي بخشد ؛ بلغم را مي برد ؛ ديده را جلا مي دهد ؛ جرم دندان را از ميان مي

برد ؛ معده را سامان مي بخشد ؛ با سنت سازگار است ؛ فرشتگان را شاد مي كند ؛

پروردگار را خرسند مي سازد ؛ و بر حسنات ، مي افزايد .

622.امام صادق (ع): درمسواك زدن ده ويژگي است : از سنت است ؛ مايه پاكيزگي دهان است

؛ مايه جلاي ديدگان است ؛ پروردگار را خشنود مي كند ؛ بلغم را مي برد ؛ حافظه را

افزون مي سازد ؛ دندان ها را سفيد مي كند ؛ حسنات را دو چندان مي كند ؛ جرم دندان

را مي برد ؛ لثه را استحكام مي دهد ؛ غذا را مطبوع مي سازد ؛ و فرشتگان ، بدان شاد

مي شوند .

623.پيامبرخدا(ص): پاكيزگي ها ، چهار چيز است : كوتاه كردن سبيل ، تراشيدن موي

زهار، گرفتن ناخن ها ، و مسواك زدن .

624. امام علي (ع): سه چيز ، بلغم را از ميان مي برد و حافظه را افزون مي كند :

مسواك زدن ، روزه گرفتن و قرائت قرآن .

625. امام صادق(ع): سه چيز ، فراموشي را از ميان مي برد و حافظه به بارمي آورد :

قرائت قرآن ، مسواك زدن و روزه گرفتن .

دـ آداب مسواك زدن

626. پيامبرخدا(ص): به شمار دفعات فرد ( يك روز در ميان ) سرمه بكشيد و به عرض ،

مسواك بزنيد .

627. پيامبرخدا(ص): به عرض ، مسواك بزنيد و به سمت طول [دهان]، مسواك نزنيد .

628. مسندابن حنبل ـ به نقل از ابوموسي ـ : بر پيامبر خدا وارد شدم ، درحالي كه

مسواك مي زد و سر مسواك را روي زبان ، گذاشته بود و به سمت بالا ، مسواك مي كشيد .

629.السنن الكبري ـ‌ به نقل از ربيعه بن اكثم ـ : پيامبر خدا ، به عرض ، مسواك مي

زد .

630. الكافي ـ به نقل از علي بن محمد در حديثي مرفوع ـ : امير المومنان ، به عرض ،

مسواك مي زد .

631. امام صادق (ع): هر كس مسواك مي زند ، پس از آن، دهان را شستشو دهد .

ه ـ آنچه مسواك زدن با آن شايسته است

632. مكارم الاخلاق : پيامبر(ص)، به چوب اراك ، مسواك مي زد. جبرئيل ، او را بدين

كار، امر كرده بود.

633. المعجم الكبيرـ به نقل از ابوخيره صباحي ـ : من همراه با هيئتي به حضور پيامبر

خدا رسيده بودم …ايشان ، دستورداد چوب اراكي براي ما آوردند و فرمود : « با اين،

مسواك بزنيد ».

634. پيامبرخدا(ص): چه نيكو مسواكي است زيتون! از درختي خجسته كه دهان را خوش بو مي

كند و جرم دندان را از ميان مي برد . اين مسواك من وپيامبران پيش از من است .

635. امام رضا (ع): مرغوب ترين چيزي كه با آن مسواك مي زنيد ، تارچه اراك است ؛ چرا

كه چنانچه به اندازه باشد ، دندان ها را جلا مي دهد ، بوي دهان را خوش مي سازد ،

لثه را تقويت مي كند و مالش مي دهد و در برابر پوسيدگي ، مفيد است . اما انجام

فراوان تر از اندازه آن ، دندان ها را نازك و لق مي كند و بن آن را نيز سست مي كند

.

هر كس مي خواهد كه دندان هاي خويش را حفظ كند ، اندازه هايي برابر از سوخته شاخ بز

نر كوهي ، گز مازك ، مشكك گل ، سنبل رومي ، حب الاثل (حتمالا نوعي ديگر از گزمازك )

و به يك چهارم اين مقدار، نمك اندراني بردارد و همه را نرم آرد كند و با اين مخلوط

، مسواك بزند ؛ چرا كه اين مسواك ، دندان ها را محكم مي سازد و از بن دندان ها در

برابر آفت هايي كه برآنها عارض مي شود ، حفاظت مي كند .

هر كس هم مي خواهد دندان هايش سفيد شود ، قدري نمك اندراني ، وبه همان اندازه كف

دريا ، بردارد و نرم بسايد و با آن ، مسواك بزند.

636. دعائم الاسلام : پيامبر(ص)، از مسواك زدن با ني ، [ ساقه] ريحان وانار ، نهي

كرد وفرمود : « اين چيزها ، رگ جذام را فعال مي كنند».

و ـ سيره اهل بيت در استفاده از مسواك

637. المعجم الكبير ـ به نقل از زيدبن خالد جهني : پيامبر خدا ، از هيچ نمازي به

نماز ديگر در نمي آمد ، مگر آن كه [ دراين فاصله ]مسواك مي زد.

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

638. مكارم الاخلاق : پيامبر (ص)، هرشب سه بار مسواك مي زد : يك بار پيش از خفتن ،

يك بار هنگامي كه از خواب برمي خاست و آهنگ نيايش شبانه داشت ، ويك بار هم پيش از

آن كه روانه نماز صبح شود .

639. كتاب من لا يحضره الفقيه : معمر بن خلاد ، درباره امام رضا (ع) روايت كرده و

گفته است : او ، در روزگاري كه در خراسان بود ، پس از گزاردن نماز صبح تا طلوع

خورشيد ، در جاي نماز خويش مي نشست . سپس خليطه اي را كه در آن چند مسواك بود ، مي

آوردند و او با آنها ، يك به يك ، مسواك مي زد . سپس ، قدري كندر مي آوردند و آن را

مي جويد . آن گاه ، اين كار را وا مي گذاشت و نزد وي قرآن مي آوردند و از آن مي

خواند .

640. كتاب من لا يحضره الفقيه : امام صادق (ع)، دو سال پيش از وفات ، مسواك زدن را

وا نهاد ؛ چرا كه دندان هايش سست شده بود .

ز ـ‌ حداقل مسواك

641. پيامبرخدا(ص): اگر مسواكي نباشد ، انگشتان نيز در حكم مسواك اند .

642. پيامبرخدا(ص): انگشتان هم به جاي مسواك ، بسنده اند .

643. امام باقر(ع): كمترين مسواك، آن است كه با انگشتان خويش ، مالش دهي .

6/2 ـ 4

آنچه دهان را خوش بو مي كند

الف ـ مويز

644. پيامبرخدا(ص): مويز، چه نيكو خوراكي است ! پي را استحكام مي بخشد ، بيماري را

از ميان مي برد ، خشم را فرو مي نشاند ، پروردگار را خشنود مي سازد ، بلغم را مي

برد ، بوي دهان را خوش مي سازد و رنگ را صفا مي دهد .

ب ـ پنير

645. امام صادق (ع): چه نيكو لقمه اي است پنير! دهان را تر و تازه مي كند ، بوي

دهان را خوش مي سازد ، غذاي پيشين را هضم مي كند و غذا را مطبوع مي سازد .

ج ـ پياز

646. الكافي ـ به نقل از عبدالله بن محمدجعفي ـ : امام صادق (ع)، از پياز ياد كرد

وفرمود : « بوي دهان را خوش مي سازد ، بلغم را مي برد و برتوان آميزش مي افزايد » .

د ـ حوك

647. امام صادق(ع): حوك (بادروج)، سبزي پيامبران است . بدانيد كه در آن ، هشت ويژگي

است : هضم كننده است ؛ گرفتگي هاي عروق و مجاري را مي گشايد ؛ آروغ را خوش بو مي

سازد ، دهان را بوي خوش مي بخشد ؛ اشتها آور است ….

648. الكافي ـ به نقل از ايوب بن نوح ـ : يكي از كساني كه با ابوالحسن اول (امام

كاظم(ع))برسرسفره اي حضور يافته بود ، برايم نقل كرد كه ايشان ، بادروج خواست

وفرمود :« دوست دارم غذا را با آن آغاز كنم . انسدادها را باز مي كند ، غذا را دوست

داشتني مي سازد و …. غذاي خويش را با آن ، پايان ده ؛ زيرا آنچه را پيش تر بوده ،

گورش مي دهد و آنچه را پس از آن خواهد بود ، دوست داشتني مي سازد ، سنگيني را از

ميان مي برد و بوي آروغ و بوي دهان را خوش مي سازد».

ه ـ تره

649. الكافي ـ به نقل از فرات بن احنف ـ :‌ از امام صادق (ع)درباره تره پرسيدند .

فرمود : « بخور ؛ چرا كه در آن ، چهر ويژگي است : بوي دهان را خوش مي سازد ….»

و ـ مشكك

650. امام صادق (ع): مشكك را لابه لاي دندان هاي خويش كنيد ؛ چرا كه دهان را خوش بو

مي كند و بر توان همبستري مي افزايد .

زـ جويدن كندر

651. امام علي(ع): جويدن كندر، دندان ها را استحكام مي دهد ، بلغم را مي راند و بوي

[بد] دهان را مي برد .

ح ـ آويشن ونمك

652. مكارم الاخلاق : امام صادق (ع)فرمود: « چهار چيز است كه ديده را جلا مي دهد و

سود دارد و زياني نمي آو.رد » .

درباره آنها ازاو پرسيدند .

فرمود : « آويشن و نمك كه چون در برابر هم قرار گيرند …بادها را از دل برون مي

رانند ، انسداد را مي گشايند ، بلغم را مي سوزانند ، آب را [در بدن] به جريان درمي

آورند ، بوي دهان را خوش مي سازند ، معده را نرمي مي دهند ، بوهاي بد را از دهان

ببرند و آلت را سفتي مي بخشند ».

ط ـ سرمه كشيدن

653. امام صادق (ع): سرمه كشيدن، دهان را تر و تازه مي كند .

654. امام صادق (ع): سرمه كشيدن در هنگام شب ، دهان را خوش بو مي كند ومنفعت آن تا

چهل روز ، استمرار مي يابد .

655. مكارم الاخلاق : امام صادق (ع)فرمود : « برشما باد سرمه ، كه دهان را خوش بو

مي كند ؛ وبر شما باد مسواك ، كه ديده را جلا مي دهد » .

[راوي] پرسيد : چگونه؟

فرمود : « زيراچون مسواك زند ، بلغم فرو نشيند و در پي آن ، ديده جلا يابد ؛ و چون

سرمه كشد ، بلغم برود و دهان ، خوش بو شود ».

656. امام صادق (ع): سرمه ، مو را مي روياند ، اشك ريزش را مي خشكاند ، آب دهان را

گوارا مي سازد و ديده را جلا مي دهد .

657. امام باقر(ع): سرمه كشيدن به اثمد ، بوي را خوش مي سازد و مژه گاه ها را

استحكام مي بخشد .

ي ـ خضاب كردن

658. پيامبرخدا(ص):خرج كردن يك درهم براي خضاب، برتر از خرج كردن يك درهم در راه

خداست .

در خضاب كردن ، چهارده خاصيت است: باد (يا بو) را از گوش ها مي برد، تيرگي را از

چشمان مي گيرد . ديده را جلا مي دهد، حفره هاي بيني را نرم مي كند، بوي دهان را خوش

مي سازد ، لثه را استحكام

مي دهد، حالت غش را از ميان مي برد ، از وسوسة شيطان مي كاهد، فر شتگان از آن

شادمان مي شوند،

مؤمن از آن خرسند مي گردد،كافر از آن به خشم مي آيد، زينت است، عطر است ، برائتي در

قبر است،و منكر ونكير از آن شرم مي كنند.

659. امام صادق(ع): حنا كردن، بد بويي عرق را از ميان مي برد، بر طراوت وتازگي چهره

مي افزايد، بوي دهان را خوش مي سازد وفرزند ر ا نكو مي كند.

ك ـ آب نيم گرم (ولرم)

660. امام صادق(ع): پيامبر خدا به هنگام افطار با حلوايي آغاز مي كرد وبدان، روزه

مي گشود. اگر حلوا نمي يافت، با شكرينه اي ديگر يا چند دانه خرما ،و اگر اين نيز

يافت نمي شد، با آب نيم گرم. آن گاه

مي فرمود:« معده وجگر را پاك مي كند، دهان را خوش بو مي سازد و دندان زا تقويت مي

كند…»

6/2 ـ 5

آنچه دهان ولثه را استحكام مي دهد

الف ـ سركه شراب

661. امام صادق(ع): هنگا مي كه نزد ايشان سركه شراب ياد شد ـ : آن، جنبندگان شكم را

مي كشد و دهان را استحكام مي دهد.

662. امام صادق(ع) :سركه شراب ، لثه را تقويت مي كند، جنبندگان شكم را مي كشد وعقل

را نيز نيرو مي بخشد.

663. امام كاظم (ع): سركة شراب ، لثه را تقويت مي كند.

ب ـ پياز

664. امام صادق (ع): پياز بخوريد؛ چرا كه سه ويژگي دارد: بوي دهان را خوش مي سازد ،

لثه را نيرو

مي بخشد ،و آب وتوان آميزش را افزون مي كند.

6/2 ـ 6

آنچه دندان ها را تقويت مي كند

الف ـ جويدن سقز

665. الكافي ـ به نقل لز محمَد بن سلم ـ : امام باقر(ع) را ديدم كه سقز مي جويد، او

فرمود:« اي محمَد! وسمه،پاية دندان هايم را سست كرده است . اين سقَز را مي جوم تا

آنها را استحكام ببخشم».

راوي مي گويد: دندان هاي حضرت ، سست شده بود و وي ، آنها را به طلا بسته بود.

ب ـ جويدن كندر

666. امام علي(ع): جويدن كندر. دندان ها را استحكام مي دهد، بلغم را مي راندو

بوي{بد} دهان را

مي برد.

ج ـ شانه زدن

667. امام صادق(ع): شانه زدن ريش ، دندان ها را استحكام مي بخشد.

668. امام صادق (ع): شانه كردن موي سر، بلغم را از ميان مي برد، شانه زدن ابروها ،

ايمني از جذام است وشانه زدن موي گونه ها ، دندان ها را استحكام مي دهد.

د ـ مسواك زدن با برخي از تركيب ها

669. طب الائمه (ع) ـ به نقل از خالد قمَاط ـ : علي بن موسي الرضا(ع)، اين داروها

را براي بلغم به من املا كرد و فرمود: « به وزن يك مثقال هليله زرد، دو مثقال آككرا

بر مي داري وهمه را نرم مي سايي وناشتا با آن مسواك مي زني . به خواست خداوند ،

بلغم را مي زدايد ،بوي دهان را خوش مي سازد ودندان ها را استحكام مي بخشد.

6/3

برخي از عوامل بيماري هاي دهان و دندان

670. امام علي (ع): پيامبر خدا از مسواك زدن در حمام نهي فرمود .

671. امام صادق (ع) : از مسواك زدن در حمام حذر كن ، چرا كه وباي دندان ها را در پي

مي آورد .

672. امام كاظم (ع): مسواك زدن در آبريزگاه ، بدبويي دهان را در پي مي آورد .

673. امام رضا(ع): نوشيدن آب سرد در پي چيزهاي گرم و نيز در پي شيريني ، دندان ها

را از ميان مي برد … هر كس مي خواهد دندان هايش فاسد نشود ، حتما هرگاه شيريني مي

خورد ، پس از آن ؛ قطعه ناني نيز بخورد .

6/4

آنچه براي برخي دردهاي دهان ، مفيد است

674. امام كاظم (ع): براي درد دهان و خوني كه از لابه لاي دندان ها بيرو مي آيد و

نيز درمان شدت درد و سرخه اي كه در دهان رخ مي نمايد ، يك تلخك تازه كه زرد شده

باشد ، برمي داري قالبي از گل برآن مي گذاري ، سپس سر آن را سوراخ مي كني و چاقويي

به درونش مي بري وآرام ، اطراف آن را از داخل مي تراشي . آن گاه ، قدري سركه خرماي

بسيار ترش ، روي آن مي ريزي و سپس ، همه را روي آتش مي گذاري و كاملا مي جوشاني .

پس از آن ، به قدر گنجايش يك ناخن ، از اين تركيب برمي دارد و دهانش را با آن مالش

مي دهد و سپس سركه را دردهان مي چرخاند . اگر هم دوست داشته باشد كه آنچه را درون

تلخك هست ، در شيشه يا روغن داني جاي دهد ، مي تواند اين كار را بكند . هر گاه هم

سركه موجود دراين تركيب از ميان برود ، آن را جايگزين كند . هر اندازه هم اين تركيب

كهنه تر باشد ، به خواست خداوند براي شخص بهتر است .

675. عيون اخبارالرضا(ع)ـ به نقل از عبدلله بن عبدالرحمان ، معروف به صفواني ـ :

كارواني از خراسان ، روانه كرمان شد . دزدان به راهزني آنان آمدند و مردي از ميان

آنها را كه به فراواني ثروت وي گمان داشتند ، در اختيار گرفتند . او مدتي در چنگال

آنان بود و او را شكنجه مي دادند تا خود را با دادن فديه اي از [دست] آنان برهاند .

آنها او را در ميان يخ گذاردند و دهان وي را نيز از يخ ، آكندند و بستند . در اين

هنگام ، يكي از زنان همراه راهزنان ، بر او دل سوزاند و او را آزاد كرد و وي نيز

گريخت . اما پس از آن دهان و زبان وي آسيبي سخت ديد تا جايي كه وي را توان سخن گفتن

نبود .

پس از چندي به خراسان بازگشت .آن جا خبر علي بن موسي الرضا (ع)و اين را كه او در

نيشابور است ، شنيد .پس در خواب ديد كه گويا كسي به وي مي گويد : « پسر پيامبر خدا

، وارد خراسان شده است . از او درباره بيماري ات بپرس . شايد درماني به تو تعليم

دهد كه بدان ، سود بري ».

راوي مي گويد: [ آن شخص گفت : درعالم رويا ] ديدم كه گويا آهنگ او كردم و مشكلي را

كه بدان گرفتار آمده بودم ، نزد وي اظهار ساختم و او را از بيماري خويش ، آگاهاندم

و او نيز به من فرمود: « قدري زيره و آويشن و نمك ، بردار و آرد كن و دو يا سه بار

از آن دردهان خود نگه دار . بهبود خواهي يافت ».

مرد از خواب بيدار شد . نه درآنچه در خواب ديده بود ، انديشيد و نه بدان اعتنايي

كرد تا هنگامي كه به دروازه نيشابور رسيد . در اين هنگام به او گفتند : علي بن موسي

الرضا (ع)از نيشابور، بار سفر بسته و اكنون در رباط سعد است . در دل آن مرد ، چنين

افتاد كه آهنگ وي كند و [بيماري ] خويش را براي او بيان دارد تا وي نيز دارويي

سودمند برايش نسخه كند .

بدين سان ، آهنگ وي در رباط سعد كرد . بر او وارد شد و به وي گفت : اي پسر پيامبر

خدا! اگر صلاح مي داني ، آن را برايم تكريم تكرار كن .

فرمود : « قدري زيره و آويشن و نمك ، بردار و آرد كن و دو يا سه بار ازآن دردهان

خود ، نگه دار. بهبود خواهي يافت ».

آن مرد گويد : آنچه را برايم نسخه كرده بود ، استفاده كردم و بهبود يافتم .

6/5

آنچه براي درمان دندان سودمند است

676. طب الائمه ـ به نقل از محمدبن ابي نصر ، از پدرش ، از امام صادق (ع)ـ :‌ نزد

امام (ع) از ناآرامي سر و دندان هايم و ازدردي شديد در چشم هايم ـ تا جايي كه صورتم

در اثر آن ورم كرده بود ـ اظهار ناراحتي كردم .

فرمود : « برتو باد اين كاسني . آن را بفشر و آبش را بگير و از اين شكر طبرزد ، به

مقدار فراون ، بر آن بريز ؛ چرا كه درد را تسكين دهد و ضرر آن را دفع كند ».

من به خانه خود رفتم و همان شب ، پيش از آن كه بخوابم ، اين دارو را ساختم و خوردم

و بر آن خوابيدم . صبح كه شد ، به حمد و منت الهي بهبود يافته بودم .

677. الكافي ـ به نقل از حمزه بن طيار ـ : نزد امام كاظم (ع) بودم . ديدم كه آه

وناله مي كنم . فرمود : « تو را چه شده است ؟ ».

گفتم : دندانم .

فرمود : « چه خوب بود حجامت مي كردي!».

من نيز حجامت كردم و دردم ، فرو نشست . امام (ع)را از اين موضوع ، آگاه كردم . به

من فرمود : « مردم به هيچ دارويي بهتر از يك مكش خون يا مزعه عسل ، درمان نجسته اند

».

گفتم : فدايت شوم! يك « مزعه » عسل چيست ؟

فرمود: « يك قاشق عسل ».

678. الكافي ـ به نقل از ابو ولاد ـ : امام كاظم (ع) را ديدم كه در حجر اسماعيل

نشسته است و شماري از خانواده وي نيز با اويند . از او شنيدم كه مي گفت :‌ « دندان

هايم دردي سخت گرفت . پس قدري مشكك برداشتم و دندان هاي خويش را با آن ، مالش دادم

. اين درمان ، مرا سودمند افتاد و درد ، فرو نشست ».

679. امام كاظم (ع): دندان هايم دردي سخت گرفت . پس بر آنها مشكك نهادم .

680. پيامبر خدا (ص): هر كس در روز سه شنبه هفدهم يا نوزدهم يا بيست ويكم ماه،

حجامت كند ، اين حجامت براي وي شفاي همه دردهاي سال خواهد بود و افزون برآن ، شفاي

سردرد ، دندان درد ، ديوانگي ، جذام و پيسي نيز خواهد بود .

681. پيامبر خدا (ص): هركس در روز پنج شنبه و شنبه ناخن هاي خود را كوتاه كند و

قدري از سبيل خود بگيرد ، از دندان درد و سر درد ، در امان باشد .

6/6

آنچه براي درمان بوي بد دهان سودمند است

682. امام صادق (ع): مسواك زدن ، ديده را جلا مي دهد و سرمه ، بوي بد دهان را مي

برد .

683. المحاسن ـ به نقل از محمد بن حسن بن شمون ـ : براي امام كاظم (ع)چنين نوشتم :

يكي از شيعيان از بوي بد دهان ، اظهار نارا حتي مي كند . براي وي اين گونه نوشت : «

خرماي برني بخور ».

يكي ديگر براي وي نوشت و از خشكي مزاج ، اظهار ناراحتي كرد .

امام (ع) براي وي نوشت : « ناشتا ، خرماي برني بخور و بر روي آن نيز آب بنوش ».

آن شخص چنين كرد و از آن پس ، چاق شد و رطوبت بر مزاج وي غلبه يافت .

ديگر بار به امام (ع)نوشت و از اين پيشامد ، اظهار ناراحتي كرد . براي وي نوشت : «

ناشتا ، خرماي برني بخور ؛ اما بر روي آن آب منوش ». پس اعتدال يافت




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

684. امام رضا (ع): انجير ، بوي بد دهان را مي برد ، دهان و استخوان ها را استحكام

مي بخشد ، مو بر مي روياند ، درد را مي برد و با وجود آن ، ديگر به دارويي نياز

نيست .

باتشکروقدردانی اززحمات تمام کسانی که در تدوين کتاب ارزشمند دانشنامه احاديث پزشکی

سهمی برعهده دارند

پيام هاي ديگران ( 0 )        link        ۱۳۸٥/۳/٢٧ - موسسه عافیت الهی

3/6

فايده هاي گريه براي كودكان

498. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل ! از سودي كه در گريه براي كودكان هست ، آگاه شو

وبدان كه در مغز كودكان ، رطوبتي است كه اگر بماند ، براي آنان ، رخدادهاي سخت

وبيماري هايي گران (اعم از نابينايي وجز آن)پديد مي آورد. از اين رو ، گريه ، آن

رطوبت را از سر آنان روان مي سازد واين خود، تن درستي وسلامت چشم را برايشان در پي

مي آورد .اكنون ، آيا اين احتمال وجود ندارد كه كودك ، از گريه سود ببرد وپدرومادرش

، اين را ندانند ودر تلاش پيگير باشند كه اورا ساكت كنند و خواسته هاي وي را

برآورند تا گريه نكند ، در حالي كه نمي دانند گريه، برايش كار آمدتر وخوش فرجام تر

است؟

فصل چهارم

گوش

4/1

اشاره به حكمت نهفته در آن

499. امام علي (ع) : از {آفرينش} اين انسان ، در شگفت آييد! با تكَه اي پيه مي بيند

، با پاره گوشتي سخن مي گويد، با قطعه استخواني مي شنود ، {و} از سوراخي نفس مي كشد

.

500. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضَل بن عمر ـ : اي مفضَل ! بينديش … كه چرا درون

گوش، به سان يك زندان پيچ درپيچ است؟ مگر جز براي آن است كه صدا در آن ، پياپي روان

شود وسر انجام ، به شنوايي برسد ، ونيز براي آن كه شتاب باد را درهم شكند و به گوش

، صدمه نزساند .

4/2

حكمت موجود در مايع گوش

501. پيامبر خدا (ص) : خداوند ـ تبارك وتعالي ـ … تلخي دردو گوش ، مانعي براي حفاظت

مغز ، قرار داد. هيچ جنبدهاي نيست كه در آن بيفتد ، مگر اين كه راه خروج را مي جويد

؛ امَا اگر اين نبود . آن جنبنده به مغز مي رسيد .

502. امام صادق (ع): خداوندـ تبارك وتعالي ـ …گوش هارا تلخ قرار داد ؛ و اگر اين

نبود ، جنبندگان به آن هجوم مي بردند و مغز وي را مي خوردند.

503. امام صادق (ع): خداوند ، از سر منَت ، بر آدمي زاده در گوش وي ، تلخي قرار داد

؛ و اگر اين نبود ، جنبندگان ، بدان در مي آمدند ومغز وي را مي خوردند.

504. امام صادق (ع) : خداوند ، گوش ها را تلخ قرارداد تا هر چه بدانها در مي آيد،

بميرد؛ و اگر اين نبود ، حشرات {خزنده} آدمي زاده را مي كشتند .

4/3

پيشگري از برخي بيماري هاي گوش

505. امام رضا (ع) : هر كس مي خواهد گوش هايش درد نگيرد ، به هنگام خواب در آنها

پنبه بگذارد .

4/4

آنچه براي درمان برخي بيماري هاي گوش ، سودمند است

506. پيامبر خدا (ص) : سداب براي درد گوش ، مفيد است.

507. طب الائمه(ع) ـ به نقل از ابراهيم بن محمد ـ : يكي از اوليا ، نزديكي از

ائمه(ع) از درد گوش و خروج چرك وخون از آن ، اظهار ناراحتي كرد.

امام(ع) فرمود : « قدري پنير كاملاً كهنه بردار ، آن را خوب نرم كن و بساب . سپس با

شير زن در آميز .

آن گاه بر آتش ملايم ، گرم كن وسپس قطره هايي از آن را در گوشي كه از آن خون مي آيد

، بريز به خواست خداوند، بهبود خواهد يافت ».

508. پيامبر خدا (ص) : خرج كردن يك درهم براي خضاب ، برتر از انفاق يك درهم در راه

خداست .اين كار ، چهارده خاصيَت دارد :… باد را از گوش ها دور مي كند .

فصل پنجم

دستگاه تنفس

5/1

اشاره به حكمت نهفته در بيني

509. پيامبر خدا (ص) : خداوند ـ تبارك وتعالي ـ سردي را در سو را خ هاي بيني قرار

داد تا هيچ چيز را در سر وا مگذارد ،مگر اين كه آن را بيرون بكشد.

510.امام علي (ع): از اين انسان ، در شگفت آييد ! با تكَه اي پيه مي بيند ، با پاره

اي گوشتي سخن

مي گويد ، با تكَه استخواني مي شنود . {و} از سوراخي نفس مي كشد.

511. امام صادق (ع): سوراخ بيني ، در پايين آن قراردارده شده است تا بيماري

(عفونت)هايي كه از مغز مي آيد ، از آن پايين بيايد وبوها از آن بالا برود وبه مشام

برسد ، در حالي كه اگر اين سوراخ در با لاي بيني بود ، نه بيماري اي از آن به زير

مي آمد و نه بوي را حس مي كرد.

512. امام صادق (ع) : خداوند ـ تبارك وتعالي ـ در سوراخ هاي بيني ، آب (مخاط) قرار

داد تا به كمك آن ، نفس ، بالا و پايين برود وشخص ، بوي خوش را از بد ، باز شناسد .

513. امام صادق (ع) : خداوند ، بيني را سرد ومخاطي قرار داد تا هيچ دردي را درسر ،

فرو مگذارد ، مگر اين كه بيرونش آورد ؛ و اگر اين نبود ، مغز سنگين ، مي شد و كرم

مي افتاد .

5/2

اشاره به حكمت نهفته در حنجره

514. امام صادق (ع) ـ خطاب به مفضَل بن عمر ـ : اي مفضَل! در صداوكلام و فراهم بودن

ابزارهاي آن در انسان ، فراوان انديشه كن. حنجره ، همانند لوله اي براي بيرون آمدن

صداست و زبان ، لب ها و دندان ها ، براي شكل گرفتن حروف و آواها . مگر نمي بيني

هركس دندان هايش بيفتد ، نمي تواند «سين» را درست ادا كند و هر كس داراي لب نباشد ،

نمي تواند « فاء» را درست بگويد و هر كس زبانش سنگين باشد نمي تواند «راء» را به

فصاحت ،‌ادا كند ؟

همانند ترين چيز به اين پديده ، يك سر سرناي برزگ است . حنجره ، به ني آن مي ماند .

ريه ، همانند آن انباني است كه دميدن را انجام مي دهد تا هوا به ني درآيد ،

اندامهايي هم كه بر ريه فشار وارد مي آورند تا صدا[از حنجره ] بيرون آيد ، همانند

آن انگشت هايي است كه انبان را مي فشرد تا هوا در ني در آيد و لب ها و دندان هايي

هم كه صدا را به حروف و آواها بدل كنند ، به انگشت هايي مي مانند كه در دهانه ني

حركت مي كنند تا از ناي ني ، اهنگ بسازند . البته، هر چند در دلالت و تعريف ، مخرج

صدا را به اين سرنا تشبيه كنند ، اما در حقيقت ، اين سرنا ست كه بايد به مخرج صدا

تشبيه شود .

اكنون تو را از آوايي كه براي ساخت كلام و ايجاد حروف در اندام ها هست ، آگاه

ساختيم ؛ اما در اين اندام ها ، افزون بر آنچه يادآور شدم ، منافعي ديگر نيز هست :

حنجره ، جايي است كه اين نسيم ، از آم به سوي ريه راه مي گشايد تا با تنفس دايمي ـ

كه اگر اندكي متوقف شود ، انسان مي ميرد ـ قلب را باد بزند و خنكش گرداند .

با زبان ، مزه ها احساس مي شود و انسان ، مي تواند آنها را از هم باز شناسد و هر يك

را به تنهايي تشخيص دهد : شيرين را از تلخ ، ترش را از ملس ، شور را از گوارا ، و

خوش مزه را از بد مزه ؛ افزون بر اين كه همين اندام ، بر فرو بردن آسان خوردني ها و

نوشيدني ها ياري مي رساند .

دندان ها ، غذا را مي جوند تا نرم شود و گوارش آن ، آسان گردد . دندان ها با وجود

اين ، تكيه گاهي براي لب هايند كه از درون دهان ، آنها را نگه مي دارند و تقويت مي

كند . گواه آن كه مي بيني كسي كه دندانهايش ريخته ، لبهايش نيز افتاده و حركت آنها

نا به سامان است .

با لب ها نوشيدني مكيده مي شود تا آنچه از وشيدني ها به درون مي رسد ، به اندازه و

سنجيده باشد ؛ نه يك باره به درون فرو ريزد و شخص ازآن گلوگير گردد يا درون را

بيازارد . دو لب ، افزون بر اين ، به دو لنگه در هماهنگ مي مانند كه بر روي دهان ،

بسته مي شوند و انسان ، هر گاه بخواهد ، آنها را باز مي كند و هر گاه بخواهد ، مي

بندد.

در آنچه ازاين حقايق وصف كرديم ، اين نكته روشن مي شود كه هر يك از اين اندامها ،

به گونه اي ويژه عمل مي كنند و هر يك ، منافعي چند دارند ، آن سان كه يك ابزار ، به

چند كار مي آيد ؛ همانند تيشه كه هم در نجاري از آن استفاده شود ، هم در كندن و هم

در ديگر كارها …

اي مفضل! چه كسي در حلق ، دو روزن قرار داده است : يكي براي خروج صدا ـ و اين ،

همان حلقوم (ناي) است كه به ريه مي پيوندد ـ و ديگري براي گذر غذا ـ و اين ، مري

است كه به معده مي پيوندد و غذا را بدان مي رساند ـ‌؛ و [ چه كسي ]بر حلقوم ،

سرپوشي قرار داده است ( زبان كوچك ) ، تا نگذارد غذا به ريه برسد و [ شخص را ] بكشد

؟

چه كسي ريه را خنك كننده سستي ناپذير و بي توقف قلب ، قرار داده است تا نگذارد

حرارت در قلب ،‌جاي گيرد و به نابودي بينجامد ؟

5/3

اشاره به حكمت نهفته در شش ها

515. امام صادق (ع)ـ به طبيب هندي ـ : قلب به شكل ميوه صنوبر است ؛ زيرا وارونه است

. يك سر قلب ، باريك قرارداده شده است تا لابه لاي ريه برود و با سردي آن خنك شود ،

مبادا كه مغز از گرماي آن بسوزد . ريه ، دوپاره قرار داده شده است تا قلب ، در لابه

لاي فشارگاه هاي آن قرار گيرد و با حركت آن ، خنك شود .

516. امام صادق (ع): عقل از قلب است ، اندوه از جگر ، نفس از ريه .

5/4

جلوگيري از برخي بيماري هاي بيني و حنجره

517. پيامبر خدا (ص): چون كسي از شما وضو مي گيرد ، آب را به بيني خويش ببرد و

بيرون افكند .

518. پيامبرخدا (ص): هر گاه كسي از شما از خواب برخيزد ، وضو بسازد و سه بار آب در

بيني بچرخاند و بيرون بريزد ؛ چرا كه شيطان در بن بيني جاي مي گيرد .

519. امام علي (ع): شستشوي دهان وبيني ، سنت و مايه پاكي دهان وبيني است و انفيه

كردن ، مايه سلامت سر و پاكسازي بدن و همه انواع سردرد است .

520. امام رضا (ع): هر كس مي خواهد گوش هايش و نيز زبان كوچكش فرو نيفتد ، هيچ گاه

شيريني نخورد ، مگر اين كه پس از آن ، سركه غرغره كند .

5/5

آنچه براي درمان برخي بيماري هاي بيني و حنجره ، مفيد است

521. پيامبرخدا (ص): خداوند به موسي بن عمران ، وحي فرستاد كه : « غذا را با نمك ،

آغاز كن و با نمك ، پايان ده ؛ چرا كه درنمك ، درمان هفتاد درد است كه كمترين آنها

، ديوانگي ، جذام ، پيسي ، گلو درد ، دندان درد و شكم درد باشد ».

522. المستدرك ـ به نقل از جابرـ : زني نزد پيامبر خدا آمد و گفت : اي پيامبر خدا!

اين كودك ، گلو درد دارد .

فرمود : « حلق هاي فرزندان خويش را مسوزانيد . برشما باد قسط هندي و برداع . باآنها

برايش انفيه كنيد .

523. المستدرك ـ به نقل از جابر ـ : زني با فرزندش نزد عايشه بود و از سوراخ هاي

بيني آن كودك ، خون مي آمد . در اين هنگام ، پيامبر(ع) درآمد . پرسيد : « اين را چه

شده است ؟».

گفت : گلو درد دارد .

فرمود : « واي برشما! كودكان خويش را مكشيد . هر مادري كه فرزندش به گلو درد مبتلا

شود ، قدري بستك هندي بردارد و درآب بسايد و سپس به كودك ، انفيه كند » .

پيامبر (ص)، سپس عايشه را به اين كار ، امر فرمود. او اين كار را با كودك انجام داد

و وي ، بهبود يافت .

524. پيامبرخدا (ص): بر شما باد مرزنگوش! آن را ببوييد ، كه براي ناتوانان از

بويايي ، خوب است .

525. امام صادق (ع): براي گلو درد ، چيزي همانند شورباي شير نيافته ايم .

5/6

فوايد زكام

526. پيامبرخدا (ص):زكام، سربازي از سربازان خداوند است كه خداي ، آن را به سركوب

درد بر مي انگيزد و درد را از ميان مي برد .

527. امام صادق (ع): پيامبر خدا ، زكام را درمان نمي كرد و مي فرمود : « هيچ كس

نيست كه رگي از جذام در او نباشد؛ و چون زكام به شخص برسد ،‌ اين رگ را در هم مي

كوبد » .

5/7

آنچه انسان را از زكام حفظ مي كند

528. امام رضا (ع): هر كس مي خواهد در همه زمستان از زكام ايمن بماند ، هر روز ، سه

لقمه عسل با موم آن بخورد … و نرگس ببويد ؛ چرا كه از زكام ، ايمني مي دهد . سياه

دانه نيز چنين است .

اما اگر زكام در تبستان پيش آيد ، هر روز ، يك خيار بخورد و از نشستن در آفتاب ،

خودداري ورزد .

5/8

آنچه براي درمان زكام ، سودمند است

529. امام صادق (ع): پنبه اي را به روغن بنفشه آغشته مي كني و به هنگام خفتن در

نشيمنگاهت مي گذاري . به خواست خداوند ، براي زكام ، سودمند است .

530. طبَ الائمه (ع)ـ به نقل از ابراهيم بن ابي يحيي ، از امام صادق (ع) ـ : اززكام

نزد امام(ع) اظهار

ناراحتي كردم.فرمود :« كرده اي از كرده هاي خداوند ، وسربازي از سربا زان خداست كه

خداوند ، آن را به پيكار با بيماراني در تن تو بر انگيخته ، تا آن را از جا بركند

.پس چون آن را از ميان بر كند ، بر تو باد به وزن يك دانگ شونيز وينم دانگ كندس ،

كه آرد گردد وبه بيني رانده شود. اين كار، زكام را از ميان مي برد . اگر هم مي

تواني هيچ درماني برايش به كارنگيري ، اين كار را بكن ؛ چرا كه آن، منافعي بسيار

دارد.

5/9

فايده هاي عطسه

531. پيامبر خدا (ص): عطسه كردن ، براي بيمار، نشان بهبود وراحت بدن است.

532.امام صادق(ع): عطسه فراوان ، شخص را از پنج چيز ، ايمن ميبخشد : نخستين آنها

جذام است ؛ دوم، بادهاي بدخيمي كهدر سر وصورت ، جاي مي گيرد ؛ سوم آن كه ماية ايمني

ار ريزش آب در چشم مي شود ؛ چهارم آن كه از سختي حغره هاي بيني مصونيت مي دهد ؛و

پنچم آن كه از بيرون آمدن مو در چشم ، ايمني مي دهد.

533. الفقه المنسوب للامام الرضا (ع): بدان كه علَت عطسه آن است كه خداوند ، چون

بنده اي را نعمتي دهد واو سپاسگزاري بر آن را از ياد ببرد ،‌خداوند ، بادي بر چيره

مي سازد كه در تن وي

مي چرخد و سر انجام ، از سوراخ بيني او بيرون مي آيد و شخص ، خداوند را بر آن عطسه

، سپاس گويد وخدا، اين سپاس گفتن را سپاس آن نعمت قرار مي دهد . همچنين، هيچ كس

عطسه نمي كند ، مگر اين كه غذايش گوارا مي شود.

534. كمال الدين ـ به نقل از نسيم ، بانوي خدمتگزار امام عسكري (ع) ـ : يك شب پس از

ميلاد صاحب الزمان (ع) ، هنگامي كه در حضور وي (امام زمان) رسيدم ونزد او عطسه اي

كردم، به من فرمود : «‌خدايت رحمت كناد!»‌.

از اين دعا ، شادمان شدم. پس به فرمود :« آيا به تو در بارة عطسه ، مژده اي ندهم

؟».

گفتم: چرا ، سرورم.

فرمود :« آن {به معناي } در امان بودن از مرگ تاسه روز است ».

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:طب معصومین,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

535. الكافي ـاز احمد بن محَمد ، از يكي از دوستانش نقل شده كه وي نيز از مردي از

اهل سنت

رواين كرده است ـ : با ابو عبدالله ( امام صادق(ع)) همنشيني داشتم؛ وبه خدامند

سوگند ، مجلس پر

بارتر از نشست با او نديدم .

روزي به من گفت :«‌ عطسه از كجا بيرون مي آيد ؟».

گفتم: از بيني

گفت: « نادرست گفتي».

پرسيدم :فدايت شوم! از كجا بيرون مي آيد ؟

گفت:« از همه بدن ، آن سان كه نطفه از همه بدن از همه بدن ، سر چشمه مي گيرد و از

آلت ، بيرون مي زند».

سپس فرمود:« آيا نمي بيني كه انسان چون عطسه مي كند همه اندامش تكان مي خورد ؟ كسي

كه عطسه كند، تا هفت روز از مرگ، درامان است».

5/10

عطسه زيانبار

536. امام صادق(ع): هر عطسه اي براي بدن ، سودمند است ، تازماني كه شمار آنها از سه

افزون نشده است : امَا چون از سه افزون شود ، درد وبيماري است.

5/12

آنچه براي عطسه فراوان ، سودمند است

537. مكارم الاخلاق ـ به نقل از ابو بصير ـ :‌امام صادق (ع) فرمود : « اگر دوست

داري كه عطسه هايت كم باشد ، با روغن مرزنگونش ، انفيه كن ».

پرسيدم : به چه مقدار؟

فرمود:« به مقدار يك دانگ».

من، اين كار را پنج روز انجام دادم واين حالت در من از ميان رفت .

5/12

آنچه براي درمان سرفه ، سودمند است

538. الكافي ـ به نقل از محمد بن اذنيه ـ : مردي نزد امام صادق (ع)از سرفه اظهار

ناراحتي كرد ، درحالي كه من نيز حضور داشتم . امام به او فرمود : « دركف دست خود .

قدري كاشم (نوعي زيره كوهي) و به همان اندازه ، شكر بريز و براي يك يا دو روز ، اين

سفوف را بخور .

پس از اين ماجرا ،آن مرد را ديدم . گفت : تنها يك بار اين كار را انجام دادم كه آن

حالت ، از ميان رفت .

5/13

آنچه سل مي آورد

539. پامبر خدا(ص): [خوردن] سر استخوان هاي نرم پرندگان ، سل مي آورد .

540. امام صادق (ع): خوردن ماهي ، سل مي آورد .

541. الكافي ـ به نقل ازسعد بن سعد ـ : به امام رضا(ع)گفتم : ما اشنان مي خوريم .

فرمود : ابوالحسن(امام كاظم(ع))چون دست و دهان خود را مي شست ، لب هاي خويش را جمع

مي كرد . در اين [گياه]، ويژگي هاي ناخوشايندي است : سل مي آورد ، آب كمر را مي برد

و زانوها را سست مي كند » .

542. الكافي ـ به نقل از سليمان جعفري ـ‌: چنان بيمار شدم كه گوشت تنم تحليل رفت .

در همين زمان، [روزي]بر امام رضا(ع)ـ درودهاي خدا بر او باد ـ وارد شدم .

فرمود: « آيا خوش داري كه گوشتت باز گردد؟» .

گفتم : آري .

فرمود: « يك روز در ميان ، حمام كن ، كه گوشتت باز مي گردد؛ مبادا به اين كار [به

صورت روزانه]عادت

كني ؛ چرا كه اعتياد به حمام سل مي آورد .

543. غريب الحديث : در حديث آمده : غبار دامن زن بدكار ، سل مي آورد .

5/14

آنچه از سل پيشگيري مي كند

544. امام باقر(ع): پوشيدن موزه ، مايه ايمني از سل است .

545. امام صادق (ع): عدت داشتن به پوشيدن موزه ، مايه ايمني از سل است .

5/15

آنچه براي درمان سل سودمند است

546. طب الائمه ـ به نقل از احمد بن بشاره ـ‌: حج گزاردم و به مدينه رفتم . آن جا

وارد مسجدالنبي (ص) شدم و به ناگاه ، امام كاظم (ع)را ديدم كه در كنار منبر نشسته

است . به او نزديك شدم ، برسر و دستانش بوسه زدم و به او سلام كردم . او سلامم را

پاسخ داد و فرمود : « با بيماري ات چه طوري ؟ » .

گفتم : هنوز، از آن در رنجم . من پيش تر ، سل داشتم .

فرمود : « اين دارو را در مدينه بگير ، پيش از آنكه روانه مكه شوي ؛ چه ، در اين

صورت ، در حالتي به مكه خواهي رسيد كه به اذن خداوند متعال ، بهبود يافته اي ». من

دوات و كاغذ بيرون آوردم و او برايمان چنين املا فرمود : « مقاديري همانند از سنبل

، قاقله ، زعفران ، آككرا ، بنج و پلخم سفيد (ابرفيون) و از همين پيمانه ، دو واحد

گاو كشك (فربيون ) برداشته ، آرد مي شود و بر پارچه اي حرير، غربال مي گردد . آن

گاه ، از آن با عسلي كه كف رويش براشته شده ، خميري ساخته مي شود و در هنگام خواب ،

به اندازه يك نخود از آن در آب گرم [به بيمار] خورانده مي شود . از اين [محلول] ،

تنها سه شب نخواهي خورد كه به اذن خداوند بهبود خواهي يافت ».

من ، اين كار را نجام دادم و خداوند ، بلا را از من راند و به اذن خداوند متعال ،

بهبود يافتم .

5/16

آنچه تنگي نفس مي آورد

547. امام رضا(ع): پرخوري از تخم مرغ آب پز، نفس تنگي و نفس بريدگي مي آورد .

5/17

آنچه براي درمان تنگي نفس ، سودمند است

548. طب الائمه ـ به نقل از مفضل بن عمر ـ : از امام صادق (ع)پرسيدم : اي پس پيامبر

خدا! در هنگام راه رفتن ، نفس تنگي شديدي مرا مي آزارد تا جايي كه گاه درفاصله ميان

خانه خود و خانه شما ، دوبار مي نشينم .

فرمود : اي مفضل! براي اين عارضه ، ادرارشتر شيرده بخور» .

من از آن خوردم و خداوند ، بيماري ام را زدود .

5/18

آنچه براي درمان ذات الجنب سودمند است

549. صحيح البخاري ـ به نقل از ام قيس ـ : همراه با يكي از كودكانم و درحالي كه به

سبب گلودرد ، كام وي را با انگشت فشرده بودم ، بر پيامبر خدا وارد شدم . فرمود : «

چرا كام كودكان خود را چنين مي فشريد و بالا مي آوريد ؟ بر شما باد كه از اين عود

هندي بهره بريد . در اين چوب ، هفت درمان است كه يكي از آنها [درمان] ذات الجنب است

» .

550. سنن الترمذي ـ به نقل از زيد بن ارقم ـ : پيامبر خدا به ما فرمود : « ذات

الجنب را با بستك دريايي و روغن زيتون ، درمان كنيم ».

551. پيامبر خدا(ص): هركس سداب بخورد و بر آن بخوابد ، از سرگيجه و ذات الجنب ،ايمن

باشد .

فصل ششم

دهان و دندان

6/1

اشاره به حكمت نهفته در دهان و دندان

552. امام صادق(ع): سبيل ولب ، در بالاي دهان قرار گرفته است تا مانع رسيدن آنچه از

مغز فرو مي ريزد ، به دهان شود ، مبادا كه طعم خوراك ونوشيدن ، برانسان ، ناگوار

گردد و آن را واگذارد …

دندان جلو تيزقرار داده شده است ؛ زيرا به واسطه آن ، كار قطع كردن صورت مي پذيرد ؛

و دندان هاي آسيا ، پهن قرار داده شده اند ؛ زيرا آسياب كردن و جويدن ، به كمك آنها

انجام مي گيرد ؛ ونيش بلندتر است تا تكيه گاه دندان جانبي و دندان جلو باشد ،‌به

سان استوانه اي در يك بنا .

553. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمرـ: اي مفضل! در اين آساهايي كه براي انسان

قرار داده شده است ، بينديش . برخي ازآنهاتيز هستند تا غذا را ببرند وقطعه قطعه

كنند ، برخي پهن اند تا غذا را بجون و نرم كنند . هيچ يك از اين دو ويژگي ، مفقود

نيستند ؛ چرا كه به هر دو آنها نياز است .

6/2

بهداشت دهان و دندان

6/2ـ1

خلال كردن

الف ـ‌ تاكيد بر خلال كردن

554. پيامبرخدا(ص):جبرئيل ، بر من به [ پيام وحياني درباره ] خلال ، نازل شد .

555. پيامبرخدا(ص): خوشا بر كساني از امت من كه خلال كنند !

556. پيامبرخدا(ص): رحمت خداوند بركساني كه پس از غذا و در وضو ، خلال مي كنند !

557. امام كاظم (ع): پيامبر خدا فرمود : « رحمت خدا بر خلال كنندگان!»

پرسيده شد : اي پيامبر خدا! خلال كنندگان چه كساني اند ؟

فرمود: « آنان كه از غذا ، خلال مي كنند ؛ چه ، اگر چيزي از غذا در دهان بماند ،

تغيير مي كند و بويش فرشته را مي آزارد » .

558. پيامبرخدا(ص): خوشا به حال آنان كه از غذا ، خلال مي كنند! بر فرشته ، هيچ چيز

سخت تر از باقي مانده اي نيست كه در پي غذا خوردن ، در دهان بر جاي مي ماند ».

559. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ زيرا نزد فرشتگان ، هيچ چيز ناخوشايندتر از آن نيست

كه در [لابه لاي ] دندان هاي انسان ، غذا ببينند .

560. پيامبرخدا(ص): وا گذاشتن خلال ، مايه سستي دندان هاست .

561. پيامبرخدا(ص): دهانتان را با خلال كردن ، تميز كنيد .

562. امام باقر (ع): كعبه از آنچه از نفس هاي مشركان با آن روياروي مي شود ، به

درگاه خداوند ناليد . پس خداوند ، بدان وحي كرد كه : « اي كعبه! شادمان باش ؛ زيرا

كه براي تو مردماني را جايگزين اين قوم خواهم ساخت كه با شاخه هاي درخت ، خلال مي

كنند ».

هنگامي كه خداوند ، محمد (ص)را برانگيخت ، توسط جبرئيل ، سفارش مسواك زدن و خلال را

به او وحي كرد .

563. امام صادق (ع): جبرئيل به سفارش برمسواك ، خلال و حجامت ، بر پيامبر خدا نازل

شد .

564. امام صادق (ع): هر كس غذايي بخورد ، پس ازان خلال كند ؛ و هر كس چنين نكند ،

مشكل [بهداشتي] پيدا خواهد كرد .

565. مكارم الاخلاق : از امام كاظم (ع)روايت شده است : منادي اي از آسمان ندا مي

دهد : « خداوندا! خلالان و متخللان را بركت ده! سركه ، به سان مردي درست كار براي

اهل خانه دعاي بركت مي كند .

[راوي مي گويد:] گفتم : فدايت شوم! مقصود از «خلالان» و «متخللان» چيست؟

فرمود : « كساني كه در خانه هايشان سركه (خل)هست و كساني كه خلال مي كنند ».

ب ـ منافع خلال كردن

566. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ زيرا آن ، پاكيزگي است و پاكيزگي به ايمان فرا مي

خواند و ايمان به همراه دارنده اش در بهشت است .

567. پيامبرخدا(ص): در پي غذا خوردن ، خلال كنيد ؛ چرا كه مايه سلامت دندان هاي نيش

و نواجد(آسيا)است و براي انسان ، جلب روزي مي كند .

568. پيامبرخدا(ص): در پي غذا ، خلال كنيد و آب دردهان بچرانيد ؛ چرا كه مايه سلامت

دندان هاي نيش و آسياست .

569. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ چرا كه دهان را تميز مي كند و مايه سلامت لثه است .

570. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ چرا كه مايه سلامت [ دندان هاي ] نيش و نواجذ است .

571. پيامبرخدا(ص)ـ از سفارش هاي ايشان به امام علي (ع)ـ :‌ اي علي! خلال كردن ، تو

را محبوب فرشتگان مي سازد ؛‌چرا كه فرشتگان ، از بوي دهان كسي كه پس از غذا خلال

نمي كند ، آزرده مي شوند .

572. الكافي ـ به نقل از احمد بن عبدالله اسدي ، از مردي، از امام صادق (ع)ـ :

پيامبر خدا ، خلالي به جعفربن ابي طالب داد و فرمود : « اي جعفر! خلال كن ، كه اين

كار ، موجب بهداشت دهان (يا فرمود: لثه) و سبب جلب روزي است ».

573. الكافي ـ به نقل ازوهب بن عبد ربه ـ :‌امام صادق (ع) را ديدم كه خلال مي كرد .

به او نگريستم . فرمود : « پيامبر خدا هم خلال مي كرد ؛ و اين كار، دهان را خوشبو

مي كند ».

574. امام صادق (ع): خلال كردن پس از[خوردن] غذا ، لثه ها را محكم مي كند ،‌روزي مي

آوردو بوي دهان را خوش مي سازد .

ج ـ آداب خلال كردن

575. پيامبرخدا(ص): هر كس خلال مي كند ،‌[ پس مانده ها را ]بيرون افكند . هركس چنين

كند ، كار خوبي كرده است و هر كس چنين نكند ، [بر او ] ايرادي نيست .

576. امام صادق (ع): مبادا كسي از شما آنچه را با آن خلال مي كند ، فرو دهد؛ چرا كه

شكم كلن ، از آن مي خيزد .

577. امام صادق (ع): آنچه زبانت را بر آن چرخاندي و از[ لاي دندان ] بيرون كشيدي،

فرو ده ؛‌ولي آنچه را با خلال بيرون كشيدي ،‌بيرون افكن .

578. امام كاظم (ع)ـ‌به فضل بن يونس ـ : اي فضل! زبان خويش را در دهان بچرخان .

آنچه را در پي زبانت به حركت در آمد ، اگر خواستي ، بخور ، و آنچه را با خلال [

بيرون كشيدي و ] خوش نداشتي ، بيرون افكن .

579. امام كاظم (ع): بايسته خلال ، آن است كه زبان خويش را دردهان بچرخاني و آن گاه

، آنچه را بدين سان از جاي در آيد ، بخوري ؛ ولي آنچه را سرسختي كند ، به خلال جا

به جا كني و سپس [ ازلاي دندان ها ] بيرون آوري و از دهان ، بيرون افكني .

580. الكافي ـ به نقل از فضل بن يونس ـ :‌ امام كاظم (ع)، نزد من ناهار خورد . چون

از خوردن فراغت يافت ، خلال آوردند . گفتم : فدايت شوم! اندازه اين خلال چيست ؟

فرمود: اي فضل! ازآچه دردهانت مانده است ، هر چه زبان خويش را بر آن مي چرخاني ،

بخور ؛ اما هر چه را درجاي خود محكم شده است ، با خلال بيرون آور و ازآن پس نيز خود

، انتخابگري . اگر خواستي ، آن را مي خوري و اگر خواستي ، بيرون مي افكني .

581. المحاسن ـ به نقل از فضل بن يونس كاتب ـ :‌ امام كاظم (ع)، در پي كاري براي

حسين بن يزيد ، نزد من آمد . گفتم : غذايمان آماده است . دوست دارم نزد ما غذا

بخوري .

فرمود: « ما غذاي ناگهاني (بدون دعوت قبلي ) را مي خوريم » .

سپس فرود آمد و من براي وي، ناشتايي آوردم و دستمالي نيز روي پاي وي گذاردم. او

دستمال را برداشت و به كناري انداخت . سپس خورد .

آن گاه به من فرمود : « اي فضل! آنچه را در بالاي كام و كناره هاي دهان مانده است ،

بخور؛ اما آنچه را لابه لاي دندان هاست ، نخور» .

582. امام حسين (ع): امير الومنان ، به ما فرموده بود كه به هنگام خلال كردن ، آب

ننوشيم ، مگر پس از سه بار چرخاندن آن در دهان .

583. مكارم الاخلاق : از فضل بن يونس رسيده كه از امام كاظم (ع)، درباره اندازه

خلال پرسيد . فرمود :‌« اين كه سر آن را بشكني تا لثه را خوني نكند » .

د ـ‌ چيزهايي كه خلال كردن با آنها روا نيست

584. امام صادق (ع): پيامبر خدا از اين كه با ني و [ساقه] نازبويه خلال شود ، نهي

فرمود .

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

535. الكافي ـاز احمد بن محَمد ، از يكي از دوستانش نقل شده كه وي نيز از مردي از

اهل سنت

رواين كرده است ـ : با ابو عبدالله ( امام صادق(ع)) همنشيني داشتم؛ وبه خدامند

سوگند ، مجلس پر

بارتر از نشست با او نديدم .

روزي به من گفت :«‌ عطسه از كجا بيرون مي آيد ؟».

گفتم: از بيني

گفت: « نادرست گفتي».

پرسيدم :فدايت شوم! از كجا بيرون مي آيد ؟

گفت:« از همه بدن ، آن سان كه نطفه از همه بدن از همه بدن ، سر چشمه مي گيرد و از

آلت ، بيرون مي زند».

سپس فرمود:« آيا نمي بيني كه انسان چون عطسه مي كند همه اندامش تكان مي خورد ؟ كسي

كه عطسه كند، تا هفت روز از مرگ، درامان است».

5/10

عطسه زيانبار

536. امام صادق(ع): هر عطسه اي براي بدن ، سودمند است ، تازماني كه شمار آنها از سه

افزون نشده است : امَا چون از سه افزون شود ، درد وبيماري است.

5/12

آنچه براي عطسه فراوان ، سودمند است

537. مكارم الاخلاق ـ به نقل از ابو بصير ـ :‌امام صادق (ع) فرمود : « اگر دوست

داري كه عطسه هايت كم باشد ، با روغن مرزنگونش ، انفيه كن ».

پرسيدم : به چه مقدار؟

فرمود:« به مقدار يك دانگ».

من، اين كار را پنج روز انجام دادم واين حالت در من از ميان رفت .

5/12

آنچه براي درمان سرفه ، سودمند است

538. الكافي ـ به نقل از محمد بن اذنيه ـ : مردي نزد امام صادق (ع)از سرفه اظهار

ناراحتي كرد ، درحالي كه من نيز حضور داشتم . امام به او فرمود : « دركف دست خود .

قدري كاشم (نوعي زيره كوهي) و به همان اندازه ، شكر بريز و براي يك يا دو روز ، اين

سفوف را بخور .

پس از اين ماجرا ،آن مرد را ديدم . گفت : تنها يك بار اين كار را انجام دادم كه آن

حالت ، از ميان رفت .

5/13

آنچه سل مي آورد

539. پامبر خدا(ص): [خوردن] سر استخوان هاي نرم پرندگان ، سل مي آورد .

540. امام صادق (ع): خوردن ماهي ، سل مي آورد .

541. الكافي ـ به نقل ازسعد بن سعد ـ : به امام رضا(ع)گفتم : ما اشنان مي خوريم .

فرمود : ابوالحسن(امام كاظم(ع))چون دست و دهان خود را مي شست ، لب هاي خويش را جمع

مي كرد . در اين [گياه]، ويژگي هاي ناخوشايندي است : سل مي آورد ، آب كمر را مي برد

و زانوها را سست مي كند » .

542. الكافي ـ به نقل از سليمان جعفري ـ‌: چنان بيمار شدم كه گوشت تنم تحليل رفت .

در همين زمان، [روزي]بر امام رضا(ع)ـ درودهاي خدا بر او باد ـ وارد شدم .

فرمود: « آيا خوش داري كه گوشتت باز گردد؟» .

گفتم : آري .

فرمود: « يك روز در ميان ، حمام كن ، كه گوشتت باز مي گردد؛ مبادا به اين كار [به

صورت روزانه]عادت

كني ؛ چرا كه اعتياد به حمام سل مي آورد .

543. غريب الحديث : در حديث آمده : غبار دامن زن بدكار ، سل مي آورد .

5/14

آنچه از سل پيشگيري مي كند

544. امام باقر(ع): پوشيدن موزه ، مايه ايمني از سل است .

545. امام صادق (ع): عدت داشتن به پوشيدن موزه ، مايه ايمني از سل است .

5/15

آنچه براي درمان سل سودمند است

546. طب الائمه ـ به نقل از احمد بن بشاره ـ‌: حج گزاردم و به مدينه رفتم . آن جا

وارد مسجدالنبي (ص) شدم و به ناگاه ، امام كاظم (ع)را ديدم كه در كنار منبر نشسته

است . به او نزديك شدم ، برسر و دستانش بوسه زدم و به او سلام كردم . او سلامم را

پاسخ داد و فرمود : « با بيماري ات چه طوري ؟ » .

گفتم : هنوز، از آن در رنجم . من پيش تر ، سل داشتم .

فرمود : « اين دارو را در مدينه بگير ، پيش از آنكه روانه مكه شوي ؛ چه ، در اين

صورت ، در حالتي به مكه خواهي رسيد كه به اذن خداوند متعال ، بهبود يافته اي ». من

دوات و كاغذ بيرون آوردم و او برايمان چنين املا فرمود : « مقاديري همانند از سنبل

، قاقله ، زعفران ، آككرا ، بنج و پلخم سفيد (ابرفيون) و از همين پيمانه ، دو واحد

گاو كشك (فربيون ) برداشته ، آرد مي شود و بر پارچه اي حرير، غربال مي گردد . آن

گاه ، از آن با عسلي كه كف رويش براشته شده ، خميري ساخته مي شود و در هنگام خواب ،

به اندازه يك نخود از آن در آب گرم [به بيمار] خورانده مي شود . از اين [محلول] ،

تنها سه شب نخواهي خورد كه به اذن خداوند بهبود خواهي يافت ».

من ، اين كار را نجام دادم و خداوند ، بلا را از من راند و به اذن خداوند متعال ،

بهبود يافتم .

5/16

آنچه تنگي نفس مي آورد

547. امام رضا(ع): پرخوري از تخم مرغ آب پز، نفس تنگي و نفس بريدگي مي آورد .

5/17

آنچه براي درمان تنگي نفس ، سودمند است

548. طب الائمه ـ به نقل از مفضل بن عمر ـ : از امام صادق (ع)پرسيدم : اي پس پيامبر

خدا! در هنگام راه رفتن ، نفس تنگي شديدي مرا مي آزارد تا جايي كه گاه درفاصله ميان

خانه خود و خانه شما ، دوبار مي نشينم .

فرمود : اي مفضل! براي اين عارضه ، ادرارشتر شيرده بخور» .

من از آن خوردم و خداوند ، بيماري ام را زدود .

5/18

آنچه براي درمان ذات الجنب سودمند است

549. صحيح البخاري ـ به نقل از ام قيس ـ : همراه با يكي از كودكانم و درحالي كه به

سبب گلودرد ، كام وي را با انگشت فشرده بودم ، بر پيامبر خدا وارد شدم . فرمود : «

چرا كام كودكان خود را چنين مي فشريد و بالا مي آوريد ؟ بر شما باد كه از اين عود

هندي بهره بريد . در اين چوب ، هفت درمان است كه يكي از آنها [درمان] ذات الجنب است

» .

550. سنن الترمذي ـ به نقل از زيد بن ارقم ـ : پيامبر خدا به ما فرمود : « ذات

الجنب را با بستك دريايي و روغن زيتون ، درمان كنيم ».

551. پيامبر خدا(ص): هركس سداب بخورد و بر آن بخوابد ، از سرگيجه و ذات الجنب ،ايمن

باشد .

فصل ششم

دهان و دندان

6/1

اشاره به حكمت نهفته در دهان و دندان

552. امام صادق(ع): سبيل ولب ، در بالاي دهان قرار گرفته است تا مانع رسيدن آنچه از

مغز فرو مي ريزد ، به دهان شود ، مبادا كه طعم خوراك ونوشيدن ، برانسان ، ناگوار

گردد و آن را واگذارد …

دندان جلو تيزقرار داده شده است ؛ زيرا به واسطه آن ، كار قطع كردن صورت مي پذيرد ؛

و دندان هاي آسيا ، پهن قرار داده شده اند ؛ زيرا آسياب كردن و جويدن ، به كمك آنها

انجام مي گيرد ؛ ونيش بلندتر است تا تكيه گاه دندان جانبي و دندان جلو باشد ،‌به

سان استوانه اي در يك بنا .

553. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمرـ: اي مفضل! در اين آساهايي كه براي انسان

قرار داده شده است ، بينديش . برخي ازآنهاتيز هستند تا غذا را ببرند وقطعه قطعه

كنند ، برخي پهن اند تا غذا را بجون و نرم كنند . هيچ يك از اين دو ويژگي ، مفقود

نيستند ؛ چرا كه به هر دو آنها نياز است .

6/2

بهداشت دهان و دندان

6/2ـ1

خلال كردن

الف ـ‌ تاكيد بر خلال كردن

554. پيامبرخدا(ص):جبرئيل ، بر من به [ پيام وحياني درباره ] خلال ، نازل شد .

555. پيامبرخدا(ص): خوشا بر كساني از امت من كه خلال كنند !

556. پيامبرخدا(ص): رحمت خداوند بركساني كه پس از غذا و در وضو ، خلال مي كنند !

557. امام كاظم (ع): پيامبر خدا فرمود : « رحمت خدا بر خلال كنندگان!»

پرسيده شد : اي پيامبر خدا! خلال كنندگان چه كساني اند ؟

فرمود: « آنان كه از غذا ، خلال مي كنند ؛ چه ، اگر چيزي از غذا در دهان بماند ،

تغيير مي كند و بويش فرشته را مي آزارد » .

558. پيامبرخدا(ص): خوشا به حال آنان كه از غذا ، خلال مي كنند! بر فرشته ، هيچ چيز

سخت تر از باقي مانده اي نيست كه در پي غذا خوردن ، در دهان بر جاي مي ماند ».

559. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ زيرا نزد فرشتگان ، هيچ چيز ناخوشايندتر از آن نيست

كه در [لابه لاي ] دندان هاي انسان ، غذا ببينند .

560. پيامبرخدا(ص): وا گذاشتن خلال ، مايه سستي دندان هاست .

561. پيامبرخدا(ص): دهانتان را با خلال كردن ، تميز كنيد .

562. امام باقر (ع): كعبه از آنچه از نفس هاي مشركان با آن روياروي مي شود ، به

درگاه خداوند ناليد . پس خداوند ، بدان وحي كرد كه : « اي كعبه! شادمان باش ؛ زيرا

كه براي تو مردماني را جايگزين اين قوم خواهم ساخت كه با شاخه هاي درخت ، خلال مي

كنند ».

هنگامي كه خداوند ، محمد (ص)را برانگيخت ، توسط جبرئيل ، سفارش مسواك زدن و خلال را

به او وحي كرد .

563. امام صادق (ع): جبرئيل به سفارش برمسواك ، خلال و حجامت ، بر پيامبر خدا نازل

شد .

564. امام صادق (ع): هر كس غذايي بخورد ، پس ازان خلال كند ؛ و هر كس چنين نكند ،

مشكل [بهداشتي] پيدا خواهد كرد .

565. مكارم الاخلاق : از امام كاظم (ع)روايت شده است : منادي اي از آسمان ندا مي

دهد : « خداوندا! خلالان و متخللان را بركت ده! سركه ، به سان مردي درست كار براي

اهل خانه دعاي بركت مي كند .

[راوي مي گويد:] گفتم : فدايت شوم! مقصود از «خلالان» و «متخللان» چيست؟

فرمود : « كساني كه در خانه هايشان سركه (خل)هست و كساني كه خلال مي كنند ».

ب ـ منافع خلال كردن

566. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ زيرا آن ، پاكيزگي است و پاكيزگي به ايمان فرا مي

خواند و ايمان به همراه دارنده اش در بهشت است .

567. پيامبرخدا(ص): در پي غذا خوردن ، خلال كنيد ؛ چرا كه مايه سلامت دندان هاي نيش

و نواجد(آسيا)است و براي انسان ، جلب روزي مي كند .

568. پيامبرخدا(ص): در پي غذا ، خلال كنيد و آب دردهان بچرانيد ؛ چرا كه مايه سلامت

دندان هاي نيش و آسياست .

569. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ چرا كه دهان را تميز مي كند و مايه سلامت لثه است .

570. پيامبرخدا(ص): خلال كنيد ؛ چرا كه مايه سلامت [ دندان هاي ] نيش و نواجذ است .

571. پيامبرخدا(ص)ـ از سفارش هاي ايشان به امام علي (ع)ـ :‌ اي علي! خلال كردن ، تو

را محبوب فرشتگان مي سازد ؛‌چرا كه فرشتگان ، از بوي دهان كسي كه پس از غذا خلال

نمي كند ، آزرده مي شوند .

572. الكافي ـ به نقل از احمد بن عبدالله اسدي ، از مردي، از امام صادق (ع)ـ :

پيامبر خدا ، خلالي به جعفربن ابي طالب داد و فرمود : « اي جعفر! خلال كن ، كه اين

كار ، موجب بهداشت دهان (يا فرمود: لثه) و سبب جلب روزي است ».

573. الكافي ـ به نقل ازوهب بن عبد ربه ـ :‌امام صادق (ع) را ديدم كه خلال مي كرد .

به او نگريستم . فرمود : « پيامبر خدا هم خلال مي كرد ؛ و اين كار، دهان را خوشبو

مي كند ».

574. امام صادق (ع): خلال كردن پس از[خوردن] غذا ، لثه ها را محكم مي كند ،‌روزي مي

آوردو بوي دهان را خوش مي سازد .

ج ـ آداب خلال كردن

575. پيامبرخدا(ص): هر كس خلال مي كند ،‌[ پس مانده ها را ]بيرون افكند . هركس چنين

كند ، كار خوبي كرده است و هر كس چنين نكند ، [بر او ] ايرادي نيست .

576. امام صادق (ع): مبادا كسي از شما آنچه را با آن خلال مي كند ، فرو دهد؛ چرا كه

شكم كلن ، از آن مي خيزد .

577. امام صادق (ع): آنچه زبانت را بر آن چرخاندي و از[ لاي دندان ] بيرون كشيدي،

فرو ده ؛‌ولي آنچه را با خلال بيرون كشيدي ،‌بيرون افكن .

578. امام كاظم (ع)ـ‌به فضل بن يونس ـ : اي فضل! زبان خويش را در دهان بچرخان .

آنچه را در پي زبانت به حركت در آمد ، اگر خواستي ، بخور ، و آنچه را با خلال [

بيرون كشيدي و ] خوش نداشتي ، بيرون افكن .

579. امام كاظم (ع): بايسته خلال ، آن است كه زبان خويش را دردهان بچرخاني و آن گاه

، آنچه را بدين سان از جاي در آيد ، بخوري ؛ ولي آنچه را سرسختي كند ، به خلال جا

به جا كني و سپس [ ازلاي دندان ها ] بيرون آوري و از دهان ، بيرون افكني .

580. الكافي ـ به نقل از فضل بن يونس ـ :‌ امام كاظم (ع)، نزد من ناهار خورد . چون

از خوردن فراغت يافت ، خلال آوردند . گفتم : فدايت شوم! اندازه اين خلال چيست ؟

فرمود: اي فضل! ازآچه دردهانت مانده است ، هر چه زبان خويش را بر آن مي چرخاني ،

بخور ؛ اما هر چه را درجاي خود محكم شده است ، با خلال بيرون آور و ازآن پس نيز خود

، انتخابگري . اگر خواستي ، آن را مي خوري و اگر خواستي ، بيرون مي افكني .

581. المحاسن ـ به نقل از فضل بن يونس كاتب ـ :‌ امام كاظم (ع)، در پي كاري براي

حسين بن يزيد ، نزد من آمد . گفتم : غذايمان آماده است . دوست دارم نزد ما غذا

بخوري .

فرمود: « ما غذاي ناگهاني (بدون دعوت قبلي ) را مي خوريم » .

سپس فرود آمد و من براي وي، ناشتايي آوردم و دستمالي نيز روي پاي وي گذاردم. او

دستمال را برداشت و به كناري انداخت . سپس خورد .

آن گاه به من فرمود : « اي فضل! آنچه را در بالاي كام و كناره هاي دهان مانده است ،

بخور؛ اما آنچه را لابه لاي دندان هاست ، نخور» .

582. امام حسين (ع): امير الومنان ، به ما فرموده بود كه به هنگام خلال كردن ، آب

ننوشيم ، مگر پس از سه بار چرخاندن آن در دهان .

583. مكارم الاخلاق : از فضل بن يونس رسيده كه از امام كاظم (ع)، درباره اندازه

خلال پرسيد . فرمود :‌« اين كه سر آن را بشكني تا لثه را خوني نكند » .

د ـ‌ چيزهايي كه خلال كردن با آنها روا نيست

584. امام صادق (ع): پيامبر خدا از اين كه با ني و [ساقه] نازبويه خلال شود ، نهي

فرمود .

 




تاریخ: دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

585. امام صادق(ع): پيامبر خدا، از خلال كردن با [ چوب ] انار ، آس وني ، نهي كرد و

فرمود : « اينها ،‌ رگ خوره را تحريك مي كنند » .

586. امام صادق (ع): پيامبر(ص)، به هر چه بدان دست مي يافت ، خلال مي كرد ، مگر به

برگ درخت خرما و ني .

587. امام كاظم (ع): به ساقه سبزي و شاخه انار خلال نكنيد ؛ چرا كه رگ جذام را فعال

مي كنند .

باتشکروقدردانی اززحمات تمام کسانی که در تدوين کتاب ارزشمند دانشنامه احاديث پزشکی

سهمی برعهده دارند

پيام هاي ديگران ( 1 )        link        ۱۳۸٥/۳/٢٧ - موسسه عافیت الهی

دغدغه های جهان اسلام((ضرورت احیای طب معصومین))

۷۸۶

اذکر انشاء الله والامربیدالله وما ینطق عن الهوی ان هو الا و حی یوحی ن والقلم وما

یسطرون باکسب اجازه از محضرحضرت ولیعصر (عج)آنکه جان وروح جهان وجهانیان ازجانب

خداوند به یدقدرت اوست.واوکه درتمام لحظات ،عالم وناظربررفتار ماست .

مدتهاست که قلب در سینه دلتنگی میکندوبیقرارمیماند،چراکه درکشورهای شیعی مذهب که

مدعی پیروی ازفرامین معصومین(ع)هستند وانرا تکلیف شرعی ودینی خود میدانند متاسفانه

به دانش خود عمل نمیکنندوبه قول معروف میان ماه من تا ماه گردون تفاوت اززمین تا

آسمان است،یابه قول آنبزرگمرد مسلمان ومبارزتاریخ سید جمال الدین اسدابادی

درکشورهای اسلامی مسلمان هست ولی اثری از اسلام پیدا نمیشود . باامید به اینکه روزی

عمل به دستورات قران و ا ئمه اطهار درتمامی زوایای زندگی ،روشنی بخش وجودمان شود.

درزمینه مسائل بهداشتی درمانی واعتقادمان به کاربردگفتارائمه معصوم،هنوز عده ای از

مسئولان تردید داشته ومنتظراثبات آن ازجانب دنیای غرب هستند.لذا عمل انهاخانه

درمعبر سیل ساختن است.مدتهاست که دانشمندان غربی از قران وگفتار ائمه

معصومین(ع)درجهت پیشبرد علم بهره حسته انداما صدافسوس که مااندرخم یک کوچه مانده

ایم. با وجودناشناخته بودن میلاردها مکانیسم در بدن که بعد از گذشت قرنها،تنها

قادربه کشف وبرسی جزئی ازانها بوده ایم ،آیاعدم اتصال به منبع وحی چیزی غیرازجهل

مطلق است وچه گونه خواهیم توانست درپیشگاه محضرالهی جوابگو باشیم.

باکمی تفکر وتعمق در کفتاروکردارائمه معصوم(ع) درباب مسائل بهداشتی ودرمانی میتوان

فهمید که ایشان در وهله نخست به پیشگیری وسپس درمان توجه نموده اند لذا میتوان

ازاین امردرجهت آموزش فرزندانمان ازهمان اوایل کودکی استفاده نمائیم تادر اینده ای

نه چندان دورشاهد خانواده وجامعه ای سلامت وتندرست باشیم واین محقق نمیشود مگرباکمک

مسئولین درامرآموزش درمقطع کودکستان،دبستان و........ بامددایزدمنان اگر عمری باقی

باشد،گوشه ای ازاین گفتار گهربار رادر زمینه مسائل بهداشتی ودرمانی باشما...

درپایان این آرزومندان خدمت به خادمین مولا،ازکلیه عزیزان تقاضامندیم دراین زمینه

مارا یاری.....

 

اشاره به حکمت نهفته در چشم

 

425. امام علی (ع): از [ خلقت ] این انسان ، در شگفت آیید! با تکه ای پیه می بیند ،

با پاره گوشتی سخن می گوید ، به کمک قطعه استخوانی ، می شنود و از سوراخی ، نفس می

کشد.

426. امام صادق (ع)ـ در مناظره با طبیب هندی ـ : پیشانی ، از مو تهی است ، از آن رو

که محل رسیدن نور به چشمان است ؛ و در آن چین و چروک قرار داده شده است ، بدان سبب

که عرق فرو ریخته شده از سر را در خود ، محبوس سازد و مانع رسیدن آن به چشمان شود ،

تا بدان وقت که انسان ، عرق خویش را پاک کند ، آن سان که نهرهای زمین ، آب ها را در

خود ، محبوس می سازند .

ابروها در بالای چشمان قرار داده شده اند تا نور را بدان اندازه که بسنده است ، به

چشمان راه دهند . ای هندی! مگر نمی بینی آن که نور بر وی چیره می شود ، دست خویش را

بر فراز چشمان می گیرد تا نور، بدان اندازه که بسنده است ، از زیرآن به چشمان راه

گشاید؟

بینی ، در میان دو چشم قرار داده شده است تا نور را درمیان دو چشم ، به دو بخش

مساوی قسمت کند.

چشم ، همانند بادام است ، تا میل بتواند دارو را در داخل آن جریان دهد و بیماری

(عفونت ) ازآن بیرون آید . اگر چشم ، مربع شکل یا دایره ای بود ، نه میل در داخل آن

حرکت می کرد ، نه دارو به همه آن می رسید ، ونه بیماری از درون آن خارج می شد .

 

427. امام صادق (ع)ـ خطاب به مفضل بن عمرـ : ای مفضل! اکنون به این حواسی که خداوند

از میان همه آفریدگان ، آنها را به انسان اختصاص داده و بدین واسطه ، او را بر

دیگران گرامی داشته است ، بنگر چگونه چشمان انسان به سان چراغ هایی که فراز مناره

است ، در سر انسان قرارگرفته تا قادر بر مطالعه اشیا باشد و در اندام های پایین تر

(از قبیل دست وپا)قرار نگرفته است تا آفت ها بدان برسد و از پرداختن مستقیم به کار

و حرکت ، چیزهایی بدانها برسد که ناتوانش سازد ، درآن اثر گذارد و ازآن بکاهد . چشم

ها در اندام های میانی بدن (چون شکم وپشت ) نیز قرار نگرفته است تا چرخش آنها به

سوی چیزها و نگاهشان به سوی اشیا ، دشوار باشد . بدین سان ، از آن رو که جای چشم ما

هیچ کدام از این اندام ها نبوده است ، عالی ترین جای هواس ، همان سراست که خود ، به

صومعه حواس می ماند .

حواس نیز پنج چیز قرار داده شده که پنج چیز را درک می کنند تا چیزی از این محسوسات

، از کف نرود . چشم آفریده شده است تا رنگ ها را درک کند . اگر رنگ ها وجود داشتند

و در این حالت ، چشمی نبود که آنها را درک کند ، هیچ سودی در آنها متصور نبود .

گوش آفریده شده تا صداها را درک کند . اگر صداها وجود داشتند و گوش نبود که آنها را

ادراک کند ، دیگر هیچ نیازی به آنها نبود و هیچ مقصودی را برآورده نمی ساختند .

دیگر حواس نیز چنین اند .

از سویی دیگر نیز همین حقیقت ، صادق است . اگر چشم وجود داشت ، ولی رنگ ها وجود نمی

داشتند ، چشم را هیچ خاصیتی نبود ؛ یا اگر گوش وجود داشت ، ولی صداها وجود نمی

داشتند گوش را هیچ جایگاهی نبود . پس ببین که چگونه این حواس و محسوس ها با همدیگر

اندازه و همسان شده اند و هرحسی را محسوسی است که برآن ، اثر می گذارد و هر محسوسی

را نیز حسی است که آن را درک می کند .

با وجود اینها ، چیزهایی همانند نور وهوا ، واسطه میان حواس و محسوس ها آفریده شده

اند که حواس ، جز به کمک آنها کامل نمی شوند ؛ چه ، اگر نوری که رنگ را بر چشم

آشکار سازد ، نبود ، چشم نمی توانست رنگ را درک کند و اگر هوایی که صدا را به گوش

برساند ، نبود ، گوش نیز نمی توانست صدا را درک کند .

پس آیا بر هر کس که نگاهی درست بیفکند و فکر خویش را به کار گیرد ، پوشیده می ماند

که پدیده ای چون فراهم بودن حواس و محسوس های همسان و همنواخت با یکدیگر ، ونیز

فراهم شدن چیزهای دیگر که حواس به کمک آنها کامل می شود و توصیف آنها را گفتم ، می

تواند از چیزی جز هدفداری و اندازه گیری از جانب خدای لطیف آگاه ، سرچشمه گرفته

باشد ؟

 

ای مفضل! در زندگی نابینایان و خللی که در کارشان روی می دهد ، اندیشه کن و ببین که

چگونه چنین کسی ، نه جای گام های خویش را می بیند ، نه پیش روی خود را می بیند ، نه

میان رنگ ها تفاوت می گذارد ، نه چشم اندازهای زیبا وزشت را از هم باز می شناسد ،

نه اگر از سویی به او حمله ببرند ، گودالی را که پیش پایش هست ، می بیند ، نه اگر

ضربه شمشیری به سویش فرود آید ، دشمن وضربت او را می بیند، ونه به انجام دادن

کارهایی چون : نوشتن ، داد و ستد و زرگری راهی می یابد، تا آنجا که اگر کارآیی ذهنی

وی نبود ، به پاره سنگی افتاده بر زمین می مانست …

ای مفضل! در پلک چشم ، تامل کن و بنگر که چگونه به سان پوشش ، برآن قرارگرفته و

چگونه مژه گاه ها به آویخته گاه های ریسمان می مانند و چه سان خداوند ، چشم را در

درون غار خویش نشانده و پرده موهایی [ که اطراف آن است] ، برآن افکنده است .

 

3/2

عوامل برخی از بیماری های چشم

 

428. پیامبر خدا(ص): آن که در مسئله « قضا و قدر » بنگرد ، حکایت کسی را دارد که به

خورشید خیره می شود . هر اندازه بیشتر بدان چشم بدوزد ، بینایی وی ، بیشتر از میان

می رود .

 

429. امام رضا(ع): خوردن ترنج در هنگام شب ، چشم را انحراف می دهد و کژ چشمی می

آورد .

 

430. پیامبر خدا(ص)ـ در سفارش های ایشان به امام علی (ع)ـ : ای علی! مبادا کسی در

هنگام آمیزش به شرمگاه همسر خویش بنگرد ؛ بلکه باید در هنگام آمیزش ، چشم فرو هلد ؛

چرا که نگریستن به شرمگاه ، کوری فرزند را در پی می آورد .

 

431. امام علی (ع): مبادا کسی از شما به درون شرمگاه همسر خویش بنگرد ؛ چه شاید

چیزی بیند که ناخوشایندش آید و شلید هم کوری بیاورد .

 

432. پیامبر خدا(ص):از سفارش های ایشان به امام علی (ع)ـ : ای علی! بعد از ظهر با

همسرت نزدیکی مکن ، که اگر در این هنگام برایتان فرزندی تقدیر شود ، کژ چشم خواهد

بود ، و شیطان نیز به کژ چشمی انسان ، شادمان می گردد .

 

433. امام رضا(ع): در اوایل شب ،‌ چه زمستان و چه پاییز ، با زنان نزدیکی مکن ؛ چرا

که معده و رگ ها [ در این هنگام ] ، پر است و این کار ، ناستوده است و از آن بیم …

ضعف بینایی و سست خردی می رود .

 

3/3

پیشگیری از برخی بیماری های چشم

 

434. پیامبر خدا(ص):چهار چیز را ناخوشایند مدارید … چشم درد ؛ چرا که رگ های کوری

را قطع می کند .

 

435. پیامبر خدا(ص): هر کس در روز پنج شنبه و شنبه ، ناخن های خود را کوتاه کند و

قدری از سبیل خود بگیرد ، از دندان درد و درد چشم در امان باشد .

 

436. امام باقر(ع): هر کس به گرفتن ناخن درهر پنج شنبه مداومت ورزد ، چشم درد نمی

گیرد .

 

437. کتاب من لا یحضره الفقیه : عبدالله بن ابی یعفور به امام صادق (ع) گفت : فدایت

شوم! گفته می شود هیچ چیز به اندازه تعقیبات میان طلوع سپیده و طلوع خورشید ، سبب

نزول روزی نشده است .

فرمود : « آری ؛ اما تو را از بهتر از این آگاه سازم : گرفتن سبیل و کوتاه کردن

ناخن در روز پنج شنبه نیز چشم درد را دور می کند » .

 

438. امام صادق (ع) : کوتاه کردن ناخن ها در روز جمعه ، از جذام وپیسی و کوری ،

ایمن می دهد . اگر هم نیازی به کوتاه کردن نبود ، آنها را بسای .

 

439. الکافی ـ به نقل از علی بن اسباط ، از خلف ـ : امام رضا (ع)، مرا در خراسان

دید ، در حالی که چشم درد داشتم .فرمود : « آیا می خواهی تو را به کاری رهنمون شوم

که اگر آن را انجام دهی ، چشمانت درد نکند ؟ » .

گفتم : چرا .

فرمود : « در هر روز پنج شنبه ، قدری از ناخن هایت را بگیر» .

راوی گوید : من آن کار را انجام دادم و از آن پس تا امروز که این روایت را نقل می

کنم ، به چشم درد ، مبتلا نشده ام .

 

440. امام صادق (ع): سرمه کشیدن در هنگام خواب ، مایه ایمنی ازآب [چشم ] است.

 

441. امام صادق (ع): هر کس با سرمه اثمد آمیخته ناشده با مشک بخوابد ، برای همیشه ،

تا زمانی که براین حالت می خوابد ، از آب سیاه در امان می ماند .

 

442. امام صادق(ع): مرد ، چون روزه بگیرد ، چشمانش از جای خویش می رود و چون با

شیرینی روزه بگشاید ، دیگر بار ، چشمانش به جای خویش باز می گردد.

 

443. مکارم الاخلاق ـ به نقل از ابو بصیر ، از امام صادق (ع)ـ: فراوانی عطسه ، شخص

را از پنج چیز ، ایمن می سازد : نخستین آنها جذام است ؛ دوم ، بادهای بدخیمی که در

سرو صورت ، جای می گیرد ؛ سوم آن که مایه ایمنی از جای گرفتن آب در چشم می شود ؛

چهارم آن که از سختی حفره های بینی ، مصونیت می دهد ؛ و پنجم آن که ازبیرون آمدن مو

از چشم ، ایمنی می دهد .

فرمود : « اگر دوست داشتی که عطسه ات کم شود ، با روغن مرزنجوش ، انفیه کن » .

پرسیدم : چه مقدار؟

فرمود : « به اندازه یک دانگ » .

راوی گوید : این کار را پنج روز انجام دادم و [ عارضه ام ] از میان رفت .

 

3/4

آنچه برای درمان برخی بیماری های چشم سودمند است

 

444. پیامبر خدا(ص): قارچ ، از گیاهان بهشتی است و آبش برای چشم درد سودمند است .

 

445. پیامبر خدا(ص): قارچ ، از همان « من » و « من » از بهشت است و آبش نیز شفایی

برای چشم است .

 

446. مسند ابن حنبل ـ به نقل از عثمان ـ :‌ پیامبر خدا ، درباره محرم اجازه داد (

یا فرموده ) که اگر چشم درد داشته باشد ، مرهم گیاه سبر بر چشم خویش بنهد .

 

447. پیامبر خدا (ص): اگر محرم چشمش درد گرفت ، بر آن مرهم گیاه سبر بنهد.

 

448. طَب الائمَه(ع)ـ به نقل از ذریح ـ : مردی نزد امام باقر (ع) از سفیدی چشم

اظهار ناراحتی می کرد.

فرمود : «قدری توتیا هندی ، قدی جوش کورة (ریم) سیم و زر، و قدری سنگ سرمة مر غوب

بردار و سهمی هلیله زرد و سهمی نیز نمک ترکی (نمک بلور){همراه آن} بردار و هریک از

آنها را جداگانه در آب باران ، خوب بساب وسپس ، همه را پس از سابیدن به هم درآمیز و

از آن سرمه ساز . این{کار}، به اذن خداوند ، سفیدی عارض بر چشم را از میان می برد .

گوشت چشم تصفیه می کند و از هر بیماری ای می پالا ید ».

 

449.الکافی ـ به نقل از جمیل بن صالح ـ : به امام صادق (ع) گفتم : دختر جوانی داریم

که ستاره را به سان کهکشان می بیند .

فرمود : «خوب! وگاه نیز آنرا به سان یکدانه می بیند ».

گفتم : چشمش ضعیف شده است.

فرمود: « آن را به گیاه سبرو تلخه و کافور ،‌به سهم های برابر ، سرمه کن ».

وی را بدان چیزها سرمه کردیم وبرای سودمند افتاد.

 

450. الکافی ـ به نقل از محبوب ، از راوی دیگر ـ : مردی که چشم درد داشت ، برامام

صادق (ع) وارد شد امام (ع) به او فرمود :«چرا از این سه چیز : گیاه سبر، کافور و

تلخه ، غافلی ؟».

مرد ،آن کار را انجام داد وچشم درد او از میان رفت.

 




تاریخ: یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا

 

451. طب الائمَه(ع): از عمر بن توبه ، از پدرش ، درباره امام صادق (ع) نقل شد که

مردی نزد آن حضرت از سفیدی در چشمش ،دردی در دندان و بادی در مفصل هایش اظهار

ناراحتی کرد . امام(ع) به او فرمود که قدری فلفل سفید و قدری دار فلفل، از هرکدام

به وزن یک درهم ، و نیز به وزن یک درهم ، نشادر بر دارد .{سپس فرمود :}«همه اینها

را بساب وغربال کن ودر هر چشم از این مخلوط سه میل سرمه کن و دمی آن را نگه دار که

به اذن خداوند ، سفیدی را ریشه کن می کند ودرد را تسکین می هد . پس چشمانترا با آب

سرد بشوی ودر پی آن ، با سرمة سیاه ، سرمه کن ».

 

452. الکافی ـ به نقل از ابن ابی عمیر ـ : از سلیم ، وابستة علی بن یقطین ، نقل شده

که وی (احتمالاً علی بن یقطین )، از درد چشم در رنج بود . پس امام کاظم (ع) ، خود

وبی آنکه وی ، اطَلاعی داده باشد یا پرسیده باشد ، برای وی چنین نوشت: « چه چیز تو

را از سرمة ابو جعفر (امام باقر (ع)) باز می دارد ؟ یک سهم کافور رباحی ، یک سهم

سبر اصقطری که باهم آرد وبر پارچه حریر ، غربال می شو ند وبه همان اندازه که از سنگ

سرمه ، بر چشم کنند ، از این مخلوط نیز چشم را ماهی یک بار ، سرمه کند تا هر دردی

را که در سر هست ، فرود آورد و از بدن ، بیرون برد ».

وی( ابن یقطین ) ، به این مخلوط سرمه می کرد و ازآن پس تا زنده بود ، چشم درد

نداشت.

 

453.امام صادق(ع) : بنفشه ، چه نیکو روغنی است ! درد را از چشمان می برد. وآن را به

خود بمالید .

آنچه چشم را جلا می دهد وتقویت می کند

 

3/5 ـ 1

به

454.پیامبر خدا (ص): به بخورید و به همدیگر هدیه دهید؛ چرا که چشم را جلامی دهد و

دوستی رادر دل می رویاند .

 

455. پیامبر خدا (ص): خوردن به ، تیرگی چشم را از میان می برد .

 

3/5 ـ 2

خرما

456.پیامبر خدا (ص) ـ درباره خواص خرمای برنی ـ: این جبرئیل است که به من خبر می

دهد که در این خرمایتان هفت ویژگی است : …و برشنوایی و بینایی تان می افزاید .

 

3/5 ـ 3

457.پیامبر خدا (ص) : اگر به آبادی ای وبازده در آمدید واز وبای آن ترسیدید ، بر

شما باد پیاز آن ؛ چرا که چشم را جل امی دهد… .

 

3/5 ـ4

کندر

458. پیامبر خدا (ص) : بر شما باد کندر ؛ چرا که گرمازدگی را از قلب می زداید … و

دیده را جلا می دهد و فراموشی را از میان می برد.

 

3/5 ـ5

گوشت

459. پیامبر خدا (ص) : گوشت، شنوایی و بینایی را افزون می کند.

 

360. امام باقر(ع): خوردن گوشت ، شنوایی، بینایی وقدرت را افزون می کند.

 

3/5 ـ6

مرز نگوش

461. پیامبر خدا (ص): چه نیکو گیاهی است مرز نگوش ! در زیر پایه های عرش می روید و

آبش شفای چشم است.

 

3/5 ـ7

آب زمزم

462. الدعوات : از ابن عباس چنین نقل شده است : خداوند ، پیش از روز قیامت ، همة آب

های شیرین را می خشکاند ،مگر زمزم، که آبش تب و سردرد را از میان می برد و نگریستن

د رآن ، چشم را جلا می دهد .

 

3/5 ـ 8

سرمه کشیدن با سنگ سرمة «اثمد»

463. پیامبر خدا (ص) : سرمه کشیدن چشمان ، دیده را جلا می دهد.

 

464. امام حسین (ع) : پیامبر خدا به من فرمود:« فرزندم ! به پشت بخواب تاشکمت کوچک

شود ، آب را به مکیدن بنوش تاخوردن به تو گوارا آید ، به شمار دفعات فرد ، سمرمه

بکش تاچشمانت روشن شود و یک روز در میان، روغن بزن تا به سنَت پیامبر خویش ، عمل

کرده باش».

 

465.پیامبر خدا (ص): سه چیز، قدرت بینای را افزون می کند : سرمه کشیدن به اثمد ،

نگریستن به سبزی ، و نگاه کردن به چهرة زیبا .

 

466. پیامبر خدا (ص) : برتو باد سرمه ؛ چرا که موی را بر می رویاند و چشم را تقویت

می کند.

 

467. پیامبر خدا (ص): بر شما باد سرمه با اثمد ؛ چرا که مایة روییدن مو، از میان

رفتن آلو دگی و صفا یافتن دیده است .

 

468. پیامبر خدا (ص) : اثمد ، بهترین چیزی است که با آن ، سرمه می کنید ؛ چرا که

دیده را جلا می دهد و مو برمی رویاند .

 

469. پیامبر خدا (ص) : به سرمة اثمد خوش بو شده با مشک ، سرمه بکشید ،که دیده را

جلا می دهد و مورا بر می رویاند .

 

470. امام باقر (ع) : سرمه کشیدن به اثمد ، بوی را خوش می سازد و مژه گاه ها را

استحکام می بخشد.

 

471. امام صادق(ع) : عربی بادیه نشین که او را «قلیب»می گفتند و آبریزش چشم داشت ،

نزد پیامبر (ص) آمد . به او فرمود : «ای قلیب ! می بینم چشمانت آبریزش دارد . بر تو

باد سرمة اثمد ، که روشنایی چشم است».

 

472.امام صادق(ع): سرمه اثمد، چشم را جلامی دهد، موی برمی رویاند واشک ریزش را می

برد.

 

473. امام صادق(ع): سرمه، مو برمی رویاند، اشک ریزش را می خشکاند ، آب دهان را

گوارا می سازد ودیده را جلا می دهد.

 

474. امام صادق(ع): سرمه ،‌مو بر می رویاند ، دیده را تیزی می بخشد ، و انسان را بر

طو لانی ساختن سجده ، یاری می رساند.

 

475. سنن الترمذی ـ به نقل از ابن عبَاس ـ : پیامبر (ص) ، سرمه دانی داشت که با آن

، درهنگام خفتن ، هر چشم را سه بار سرمه می کشید.

 

476. پیامبر خدا (ص): هرگاه کسی از شما سرمه کشید . به شمار دفعات فرد ، سرمه بکشید

.

 

3/5 ـ 9

مسواک زدن

477. امام صادق(ع): برشماباد مسواک زدن ؛چرا که دیده را جلا می دهد .

 

478. امام صادق (ع): مسواک زدن ، اشک ریزش را می برد ودیده را جلا می دهد.

 

3/5 ـ10

شستن دست ها ، پیش وپس از غذا خوردن

479. پیامبر خدا (ص): شستندست پیش از غذا خوردن ، فقر را می زداید ، وپس از غذا

خوردن ، غم واندوه را می برد وچشم را سلامت می بخشد.

 

480. امام علی(ع): شستن دست ها پیش و پس از غذا … دیده را جلا می دهد.

 

3/5 ـ 11

کوتاه کردن مو ها

481. امام کاظم (ع): موی سر ،‌اگر بلند شود ، دیده به ضعف می گراید وفروغ نورش می

رود؛ امَا کوتاه کردن مو، دیده را جلا می دهد و بر فروغ نور آن می افزاید.

 

3/5 ـ 12

خضاب بستن به حنا

482. پیامبر خدا (ص) : به حنا خضاب بندید؛ چراکه دیده را جلا می دهد، مو بر می

رویاند ، بو را خوش می سازد و همسر مرد را آرامش می بخشد.

 

483. پیامبر خدا (ص): خرج کردن یک درهم برای خضاب ، برتر از انفاق یک درهم در راه

خداست . این کار ، چهارده فایده دارد : بو را از گوش ها دور می کند ، پردة{تاریکی}

را از برابردیده کنار می زند وآن را جلا می دهد …

 

484.پیامبر خدا (ص): حنا ، خضاب اسلام است ؛بر{ثواب}عمل مومن می افزاید ، سردرد را

از میان می برد ،‌چشم را تیز بین می کند ، قدرت آمیزش را افزون می سازد ومهتر

گیاهان خو.ش بو در دنیا وآخرت است.

 

3/5 ـ13

پوشیدن کفش

485. امام صادق (ع) : کفش، مایة سلامت دیده است .

 

486. امام صادق (ع): به پا کردن کفش ، قدرت بینایی را افزون می کند .

 

3/5 ـ 14

حجامت

487. پیامبر خدا (ص) : حجامت در سر ، شفای از هفت چیز است ، آن گاه که بر شخص ،

عارض شود : دیوانگی، جذام ، پیسی ،چرت آلودگی ، دندان درد، سردرد وتیرگی ای که شخص

در چشم احساس

می کند.

 

488. پیامبر خدا (ص): چه نیکو درمانی است حجامت ! خون را می برد ،دیده را جلا می

دهد و پشت را سبک می کند.

 

489.پیامبر خدا (ص): چه نیکو عادتی است حجامت ! دیده را جلا می دهد و درد را می برد

.

 

3/5 ـ 15

نگریستن به قرآن

490. پیامبر خدا (ص) : هرکس پیوسته به قرآن بنگرد ، تا زنده است ، از بهرة بینایی

برخوردار می شود .

 

491. امام صادق (ع) : هر کس قرآن را از روبخواند ، از بهرة بینایی بر خوردار است

واز گناه پدر ومادر کاسته می شود ، هر چند کافر باشند.

 

492. پیامبر خدا (ص): هرکس قرآنرا با نگریستن در آن بخواند ، ازبهرة بینایی برخودار

می شود .

 

3/5 ـ 16

نگریستن به زنان زیبا وی وسبزه

493. پیامبر خدا (ص) : نگریستن به صورت زنان زیبا ی وی وبه سبزه ، بینایی را افزون

می کند .

 

494. امام کاظم (ع) : سه چیز دیده را جلا می دهد: نگریستن به سبزه ، نگریستن به آب

جاری و نگریستن به روی نکو .

 

495. امام صادق (ع) : خطاب به مفضَل بن عمر ـ : در رنگ آسمان و درستی تدبیری که در

آن است ، بیندیش . این رنگ ، سازگارترین رنگ با چشم و تقویت کننده ترین رنگ برای آن

است، تا جایی که یکی از سفارش های طبیبان به کسانی که عارضه ای بدانان رسیده و به

بینایی ایشان ضرر رسانده ،این است که پیوسته به رنگ سبز وسبزی که مایل به سیاه است

. بنگرند .طبیبان چیره دست ،برای کسانی که چشمشان خسته است نیز این نسخه را تجویز

کرده اند که: « در ظرف سبزی که پرآب است،بنگرد».

 

3/5 ـ 17

نماز شب

496. امام صادق (ع) : نماز شب ، روی را نکو می سازد ، اندوه غم را می برد ودیده را

جلا می دهد.

 

3/5 ـ 18

آیه الکرسی

497. امام علی (ع) : اگر کسی از شما چشمانش نارا حت بود، آیه الکرسی بخواند ودر دل،

نیَت شفا کند.

به خواست خداوند ، بهبود خواهد یافت.

 




تاریخ: یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:طب معصومین,طب در اسلام,,
ارسال توسط حسن جوان خواجه پاشا
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد